روستای پیشبر / قاینات / خراسان جنوبی
سایتها و وبلاگهای روستای پیشبر
شهرستان قاینات – استان خراسان جنوبی
http://pishbaronline.blogfa.com/
http://yashasinpishbar.persianblog.ir/
موقعیت جغرافیایی و خصوصیات فیزیوگرافی پیشبر
پیشبر و یا به قول نیاکان مان " پیشبرات" منطقهای است به مساحت ۲۶۰ کیلومتر مربع که در جنوب شرق ایران در استان خراسان حنوبی واقع شده است . روستای پیشبر به عنوان بزرگترین مرکز جمعیتی و قطب اجتماعی و اقتصادی این منطقه با جمعیت ۵۷۵ نفر در ۱۰۷ کیلومتری شرق قاین مرکز شهرستان قاینات واقع شده است. مهمترین راه ارتباطی پیشبر، جاده آسفالتی است که حاجی آباد مرکز بخش زیرکوه را به زهان متصل میکند. ارتفاع متوسط این منطقه از سطح دریا ۱۷۰۰ متر میباشد که مرتفع ترین نقطه آن در قله کوه گریانه با ۲۶۰۰ متر و کمترین ارتفاع در پایین دست بشیران به میزان ۱۲۰۰ متر واقع شده است .این منطقه یک منطقه کوهستانی و مرتفع محسوب میشود که از سمت شمال با ارتفاعات گریانه، از سمت جنوب به دشت اسفدن و شاهرخت، از سمت شرق به کوه مولید و از غرب با دشت پردان محصور میشود. محصور شدن این منطقه توسط کوههای گریانه و مولید باعث ایجاد شرایط خاص آب و هوایی گشته که نتیجه آن طبیعت سبز، بارش مناسب و هوای بهاری است ، شیب متوسط منطقه ۳/۳۰ درصد و جهت عمومی آن شمالی میباشد. این منطقه از لحاظ تقسیمات سیاسی متعلق به دو بخش زیرکوه و زهان میباشدو از نظر هیدرولوژی این منطقه به گونهای است که بخش اعظم بارش آن از طریق رود مولید به سد حاجی آباد میریزد و بخشی نیز از طریق رود بشیران به دشت شاهرخت وارد میشود. نمای این منطقه در شکل زیر نشان داده شده است.
تاریخ پیشبر
موضوع تاریخ پیشبر از گذشته های باستان تا امروز از جمله موضوعاتی است که شاید برای بسیاری از دوستداران پیشبر، مطلبی جالب و درخور توجه باشد. بدین منظور، در این مقاله مختصر درصددیم تا با ارائه برخی از شواهد تاریخی به ارائه سرگذشت تاریخی منطقه پیشبر بپردازیم.
در نگاه نخست، بررسی تحولات تاریخی پیشبر را می توان به سه دوره کاملا مجزای تاریخی تفکیک نمود.
ا) پیشبر باستان (قبل از اسلام) ۲) پیشبر میانه ۳)پیشبر جدید
۱- پیشبر باستان: دوره ی زمانی که در این مقاله از آن به پیشبر باستان یاد می شود شامل دوره ای از سکونت و حضور انسان در این منطقه است که بقایای وجود آن، گورستانی است که در پائین دست قله کوهی واقع شده که بر فراز آن مزار پیشبر واقع است.
آن طور که گفته شده و البته هیچ گونه اثر قابل اثباتی از حفاری های جزئی در این منطقه، به دست نیامده تا استناد بدان شود، این گورستان متعلق به کشته شدگان مسلمانان در جنگ با زرتشتیان منطقه (ساکنان بومی) است. با قبول این باور (که در ادامه به ارائه دلایلی در این خصوص پرداخته می شود)، بایستی منطقه پیشبر را محل سکونت زرتشتیان در گذشته های دور دانست که حتی تا دو قرن پس از ورود اسلام به ایران نیز، سکونت آن ها در این منطقه همچنان ادامه داشته است.
این گونه گفته می شود که وجود این گورستان به سبب بروز جنگی در این مکان با اعراب مهاجم به این منطقه در ادامه گسترش پیشروی آنان به سمت شرق فلات ایران و عقب نشینی تدریجی زرتشتیان، در منتهی الیه شرقی منطقه قهستان بوده است که سبب کشتار برخی از هر دو طرف درگیر در جنگ شده و مسلمانان کشتگان خود را در این مکان دفن نموده اند و البته از محل دفن کشتگان زرتشتی اطلاعی در دست نیست. البته این عدم مشخص بودن مکان دفن زرتشتیان دو دلیل روشن دارد:
اول اینکه به سبب باور زرتشتیان که مردگان را در زمین دفن نمی کردند و با آئین و سنت خاص خود مراسم تدفین برگزار می کردند، لذا اطلاعی دقیق از محل دفن کشتگان آنان در دست نیست و دوم اینکه با توجه به پیروزی مسلمانان بر زرتشتیان و تسلط آنان بر سرزمین جدید، امکان محو آثار ساکنان قبلی توسط گروه پیروز نیز دور از انتظار نمی باشد.
برای روشن شدن این موضوع این توضیحات ضروری است که در دین زرتشت به علت اعتقاد به مقدس بودن خاک، از دفن کردن اجساد خودداری کرده و آنها را در محفظههایی از سنگ که استودان (استخواندان) نامیده میشد، قرار میدادند. تقریبا تا ۶۰ سال پیش، زرتشتیان ایران در شهرهای کرمان، یزد، تهران و سایر شهرهای زرتشتی نشین برای دفن اجساد درگذشتگان خود از دخمه یا برج خاموشان استفاده می کردند که بعضی از این دخمه ها قدیمی، کهنه و بعضی جدید تر بودند.
بعدها در تهران از اواسط دهه ۱۳۱۰، در کرمان از دهه ۱۳۲۰ و در یزد از دهه ۱۳۴۰ به بعد دخمه تبدیل به آرامگاه گردید و به کلی فراموش شد.
بررسی های اساتید، محققین و مورخین مربوطه، همگی مؤید آنست که عرضه اجساد در گذشتگان به پرندگان در دخمه از گذشته ی دور ، شاید از دوره ی مادها در سرزمین ایران رایج شده و تمام هدف، عدم تماس جسد در گذشته با خاک و آتش بوده است.
زرتشتیان در گذشته، دور از آبادی، شهر و مکان مسکونی انسان ها و بر روی کوه های نه چندان مرتفع فضایی را جسته و با رعایت آداب و رسوم مخصوص دینی، شالوده ی آن را ریخته و حصاری به دور آن بالا می بردند. این حصار ، دیوار مدور ضخیمی به شکل برج است که از مصالحی نسبتا محکم و با دوام ساخته می شدند و پلکانی زمین هموار را به درب دخمه ها متصل می کردند.
هدف از ارائه مطالب یاد شده به این دلیل است که به بررسی یافته هایی از ساکنان دوران باستان این منطقه در روزگار فعلی به دست آید.
در منطقه پیشبر دو مکان وجود دارد که هیچ گونه سندی در خصوص شناسایی پیشینه آن ها موجود نیست و با توجه به پیشینه منطقه پیشبر که پیش تر اشاره گردید، حدس و گمانی به این شکل به وجود می آورد که این دو مکان که به عنوان مزار مشهور شده اند، یا آتشکده یا همان دخمه های زرتشتیان ساکن در این منطقه در پیش از اسلام بودند که با گذشت زمان تغییر نام داده و لیکن رویکرد اهالی همچنان به عنوان یک مکان قابل توجه مذهبی اما متفاوت با اسلام به آن ها پابرجا مانده است، گو اینکه به گونه ای مورد توجه می باشند که می گویند ورود به آن ها بدون یاد نام خدا باید صورت پذیرد. این دو مکان عبارتند از مزار ویگو و مزار برسنان. این توجه به این مکان ها بدون نام خدا می تواند نشانی از توجه به مکان هایی باشد که در واقع اسلامی نیست و این موضوع یعنی نگه داشت باورهای باستانی که تضادی با اسلام هم ندارد.
در این خصوص بیان این نکته ضروری است که ایرانیان پس از پیروزی اعراب و اسلام آوردن در بسیاری از موارد برخی از اعتقادات و باورهای کهن خود را در قالبی که مسلمانان می پسندیدند، حفظ نمودند به گونه ای که زرتشتیان ایران در این سدهها کمکم آئینها را کنار نهادند و بهگونهای گزینش دین دست زدند که دلخواه دیگر ایرانیان (مسلمانان) باشد. در هند نیز، بهگونهای دیگر، مسیحیگری و دین هندو بر شیوه زندگی پارسیان سایه افکنده است و اهورامزدا بیشتر به خدایگان مسیحی میماند. (دستور خجسته میستری در پنجمین گردهمایی جهانی زرتشتیان،بمبئی، ۳-۷ ژانویه ۱۹۹۰)
در خصوص ویگو ذکر این نکته ضروری است که از گذشته های دور نقل شده که ساکنان آن را زرتشتیان (گبرها) تشکیل می دادند و اینکه مکان دقیق سکونت آنان کدام ناحیه از منطقه ویگو می باشد، مشخص نیست، بنابراین انتساب مزار ویگو به باقیمانده مکانی از دوران باستان ویگو موضوعی قابل تحقیق می باشد.
همچنین مزار برسنان که در باوری مشابه مزار ویگو می گنجد نیز به دلایل متعدد نظیر همجواری با مولید و نغندر که خود از مکان های ریشه دار تاریخی منطقه می باشند و مخصوصا سرو مولید حکایت از آن پیشینه دارد، بر این ادعا صحه می گذارد.
سرو مولید که درختی تنومند با قدمتی کهن می باشد در نزدیکی گورستان های متعددی است که نوعی تقدس را نیز برای ساکنان به همراه داشته است.
قصه شهر سنجان که بیان گر مهاجرت گروهی زرتشتیان منطقه و مخصوصا شهر سنجان (سنگان) به جزیره هرمز و جنوب ایران و از آن جا به ایالت گجرات هندوستان می باشد، نیز بر این موضوع تاکید دارد که منطقه پیشبر که در فاصل یکصد کیلومتری جنوب سنگان واقع شده، بدون شک یکی از مناطقی است که قطعا در مسیر حرکت آن ها از سنگان به سمت جنوب ایران قرار داشته و چه بسا جنگ رخ داده در این منطقه نیز، در مسیر مهاجرت همین گروه رخ داده باشد.
اما شواهدی که دلیل حضور زرتشتیان در این منطقه را حتی در قرون اولیه پس از اسلام تقویت می کند به این شرح می باشند:
ژنرال سرپرسی سایکس در کتاب (۱۰ هزار مایل در ایران) نوشته است: زرتشتیان در ابتدای مهاجرت به قهستان آمدند . آنان پس از یک قرن اقامت در قهستان به جزیره هرمز کوچ کردند.
دکتر عبدالحسین زرین کوب پس از بیان مطالبی در باب جایگزینی مفاهیم و ارزش های عربی به جای اندیشه ها و آئین های ایرانی می گوید این دگرگونی ها برای بعضی از مزدیسنان طاقت فرسا بود . اینها جزیه را پذیرفته بودند و خراج می دادند ، اما رفته رفته از محبت و مجاورت اعراب ملول شدند. چون سرزمین نیاکان را در دست بیگانه می دیدند و دین و قانون و رسم و آئین خود را نیز عرصه فشار و سختی می یافتند، زیستن با این مهمانان ناخوانده هر روز برایشان دشوارتر می شد . چشم این ناراضیان به سیستان و نیمروز و حتی به سرزمین هند دوخته آمد که گمان می رفت شاه بهرام از آنجا بر خواهند خواست ، چنانکه از قصه سنجان برمی آید ظاهرأ درسال هایی که خراسان از راه کرمان گرفتار تاخت و تاز اعراب بود عده ای از این مزدیسنان از حدود دژ سنجان واقع در نزدیکی خواف نیشابور بیرون آمدند و برای آنکه دین نیاکان خویش را پاس بدارند « مقام و جای و باغ و کاخ و ایوان » خویش را درآنجا یله کردندبه کهستان خراسان آمدند و در آنجا یک چند متواری ماندند و ظاهرأ سال هایی که مجاشع بن مسعود در کرمان کر و فری داشت راه جزیره هرمز را پیش گرفتند …» ( ایران بعداز اسلام ص۳۷۶)
همچنین در مسیر سنگان به طرف خرگرد خواف گورستانهای کهن و پراکنده ای باسنگ های صیقلی سیاه نشانه گذاری شده اند که به گورستان شهدای جنگ مسلمانان با گبرها شهرت یافته اند. این موضوع دقیقا در محدوده مزار نور پیشبر نیز بیان شده است.
باورهای کهن: برخی از باورهای باستانی زرتشتیان در خصوص درگذشتگان به این صورت بوده که در نزدیکی دخمه، ساختمان خشت و گلی محقری برای انجام مراسم دینی بعد از فوت اشخاص ساخته می شده که یکی از اتاق های این ساختمان اختصاص به آتش سوز ها داشت و مخصوص آتش سوزی بود. کار آتش سوزها که معمولا دو نفر بودند، عبارت بود از این که از روزی که جسد درگذشته را به داخل دخمه می بردند، مرسوم بود شب ها تا سه شب آتش سوزها در آن اتاق که یک پنجره مستقیما رو به دخمه داشت، از سر شب تا صبح آتش بسوزانند، نور این آتش می بایست از همان پنجره به تمام دخمه بتابد. قطعا" این رسم از آنجا سر چشمه می گیرد که چون به اعتقاد زرتشتیان روان شخص در گذشته تا سه شبانه روز در اطراف و بالای سر جسد مرده در پرواز است تا پس از شب سوم به آسمان ها پرواز کند، این مراسم برگزار می شد تا سه شب اول بعد از مرگ از تاریکی و تنهایی نترسد.
در رسوم و سنن کنونی مردم منطقه پیشبر نیز معمولا در شب اول دفن درگذشتگان، البته بنا به اعتقاداتی متفاوت از آن چه بیان شد، بر سر گور مردگان آتش روشن می کنند و همچنین تا سه شب پس از آن بر بالای گور افرادی تا صبح بیدار مانده و برای آمرزش درگذشته، قرآن می خوانند.
بنابراین چکیده بحث در خصوص دوران باستان پیشبر به شرح زیر قابل ارائه می باشد:
نخست با توجه به اینکه منطقه پیشبر در نزدیکی گسل های زمین لرزه واقع شده و هر از چند گاهی زمین لرزه های مخرب تمامی آثار حیات را در این منطقه نابود می کند، انتظار پیدایش تمدن، شهرها یا مناطق جمعیتی بزرگ در این منطقه دور از انتظار می باشد.
دوم اینکه بدون شک و با درجه بالایی از یقین می توان ساکنان باستانی منطقه پیشبر را زرتشتیانی دانست که در این منطقه ساکن بودند و برخی از نقاط نظیر پیشبر، ویگو ، برسنان، مولید و نغندر از جمله اصلی ترین مکان سکونت آنان بوده که گمانه زنی های علمی باستان شناختی در این خصوص برای یافتن آثار برجای مانده، می تواند به واقعیت های گم شده، پاسخ دهد.
سوم استمرار حضور زرتشتیان تا دو قرن پس از ورود اسلام به ایران، در این منطقه شامل هم ساکنان بومی و هم زرتشتیان مهاجری که از سایر نقاط ایران به این منطقه پناه آورده بودند و از جمله زرتشتیان مهاجر سنگان به سمت هرمز و هندوستان می باشد.
چهارم اینکه بقایای حضور ساکنان بومی پیشبر در چند ناحیه و اثر خلاصه می شود که عبارتند از بقایای گورستان باستانی پیشبر، بقایای ویگو، مزار ویگو، مزار برسنان، سرو مولید، گورستان های باستانی مولید و بقایای نغندر.
پنجم در خصوص برخی رسوم و آئین های کهن مردم منطقه است که خویشاوندی نزدیکی با آئین های دینی زرتشتیان دارد: نظیر تدفین درگذشتگان و …
ششم اینکه ساکنان بومی منطقه پیشبر را از گذشته های دور زرتشتیان تشکیل می دادند که پس از تسلط اعراب بر ایران و پناهنده شدن بسیاری از دیگر زرتشتیان به مناطق شرقی ایران شامل قهستان و نیمروز و سیستان در شرق ایران، ( آنچنان که از قصه شهر سنجان مشخص می شود) که تا حدود پایان قرن دوم هجری به طول انجامید، برخی از این ها به تدریج و با ناسازگاری و شکست از اعراب، سرزمین خود را رها کرده و به سمت جنوب ایران و نهایتا جزیره هرمز و سایر مناطق ساحلی حرکت نموده و سپس از راه دریا به ایالت گجرات هندوستان و برخی هم به مناطقی از پاکستان فعلی مهاجرت نمودند.
۲- پیشبر میانه: دوره زمانی بین وقایع یاد شده و شکل گیری پیشبر جدید، در بررسی این مقاله در تقسیم بندی تاریخ پیشبر، تحت عنوان دوره میانه مورد بحث قرار می گیرد. پس از وقایع یاد شده و ورود اسلام به این منطقه، ساکنانی که در پیشبر سکونت داشتند به تبع سایر نقاط کشور مسلمان بوده اند. از این دوره زمانی که از حدود قرن سوم هجری آغاز و تا حدود قرن یازدهم و استقرار سلسله صفوی در ایران ادامه می یابد، برخی از شواهد و دلایل باقی مانده که حکایت از سکونت افرادی دارد که در پیشبر ساکن بودند. این شواهد و قرائن عبارتند از: وجود گورستان قدیمی پیشبر در موقعیت شمالی ترین نقطه پیشبر (تحت عنوان گورستان پائین ده)، وجود بقایای دالان ها و تونل ها ی حفاری شده در زیر زمین.
گورستان پائین ده: این گورستان که در منتهی الیه شمالی روستای پیشبر در قبل از زلزله سال ۱۳۷۶ در محلی تحت عنوان سر خرمن قرار دارد، نشان دهنده سکونت ادامه دار انسان در این منطقه در دوره اسلامی است. وسعت گورستان که نقاط مختلف آن در سال های مختلف و با حفاری های متعددی که در آن صورت گرفته است، مشخص گردیده و البته بسیاری از ابعاد آن هنوز ناشناخته است، بیش از گورستان فعلی پیشبر می باشد بیانگر این است که حداقل در گذشته های دور جمعیتی در حدود جمعیت فعلی پیشبر در این جا ساکن بودند. همچنین ساکنان آن مسلمان بودند چون آثار یافت شده در گورستان نشان دهنده نوع تدفین اسلامی مردگان آن است.
در قسمت جنوب غربی این گورستان آثاری وجود دارد که به نام چهار پیر مشهور است و هنوز مشتریان خاص خود را دارا می باشد. (البته شایان توجه است که این نام بیشتر به اماکن زرتشتیان شبیه است) این گورستان با ابعاد گسترده ای که داشته و دارد یقینا محل تدفین ساکنان پیشبر بوده که روزگاری در این منطقه سکونت داشتند و البته به نظر می رسد محل سکونت آنان غیر از محل استقرار پیشبر قبل از زلزله سال ۱۳۷۶ بوده است.
همچنین با توجه به استقرار اسماعیلیان در مناطق قهستان در دوره زمانی یاد شده به احتمال فراوان ساکنان پیشبر در این دوره زمانی را نیز شیعیان تشکیل می دادند.
تونل های زیر زمینی مین قلعه: در زیر زمین و در محدوده محل قدیم پیشبر تونل هایی حفر شده که بر حسب تصادف و با حفاری های مختلف در برخی از جا ها نمایان شده است. این تونل های زیر زمینی که به سوق مشهورند آن گونه که نقل شده تا مظهر قنات پیشبر ادامه داشته است و آثاری که از برخی نقاط آن به دست آمده نشان دهنده نوعی سکونت موقتی و کاربری تدافعی در قالب پناهگاه در آن ها می باشد. اعتقاد بر آن است که زمانی که پیشبر با توجه به این که بر سر راه حمله گروه های یاغی و راهزن شرق کشور به ایران بوده مورد تاخت و تاز یاغیان واقع می شده ساکنان به این دالان ها پناه می بردند. اما اگر این باور را در نظر بگیریم و با توجه به اینکه احداث آن ها با ابعاد طول و عمق و گسترده گی قابل توجه، فراتر از توان یکصد کارگر آن هم در دوره زمانی بسیار طولانی می باشد، بنابراین بایستی مربوط به دوره قبل از پیشبر جدید باشد چه اینکه دوره پیشبر جدید شاید تا ۸۰ سال پیش نیز این چنین توان نیروی کار را در ساکنانش دارا نبوده است.
در خصوص دوره زمانی پیشبر میانه بایستی اشاره گردد که احتمالا در این دوره در منطقه، فقط پیشبر و مولید قابلیت سکونت داشته چه اینکه از سایر مناطق دارای آب و آبادانی بیشتری بوده است.
نکته دیگر اینکه هیچ گونه پیوندی از این دوره با دوره شکل گیری پیشبر جدید برجای نمانده است. به عبارتی دیگر پایان عمر این دوره از پیشبر به احتمال فراوان زلزله ای مخرب بوده که تمامی آثار زندگی را محو نموده است و به جز یک گورستان که آن هم ناپیدا بوده و مجموعه ای از دالان های پنهان شده در دل زمین و اجسادی در داخل آن چیزی بر جای نمانده است.
۳- پیشبر جدید: شکل گیری پیشبر جدید با توجه به شواهد در دسترس به دوران شکل گیری حکومت مرکزی و مقتدر صفویه در ایران بر می گردد. بنیان گذار شکل گیری پیشبر جدید را حاج میر امینا می دانند. گفته شده که وقتی این فرد به پیشبر می آید به عنوان تنها ساکن پیشبر بوده است و طی زمان با توسعه خاندان خود و جذب افراد دیگر به پیشبر بنای شکل گیری پیشبر جدید آغاز شده است. بنابراین پس از ورود وی به پیشبر عملا با پیشبری خالی از سکنه مواجه بوده و اینکه چگونه بنای آبادانی آن را بنیان می گذارد جای ابهام است. با این توضیح که آیا این ملک را از افرادی دیگر خریداری می کند؟ آیا این آبادی تعلق قبلی به وی داشته است یعنی او به سرزمین نیاکان خود بازگشته؟ آیا با قدرت حکومتی موجبات تصاحب ملک پیشبر را فراهم می آورد؟ و غیره.
پاسخ به این ابهامات از این جهت حائز اهمیت است که وی پس از ورود به پیشبر در حقیقت با یک سرزمین بکر مواجه نشده که به حفر و راه اندازی قنات و آبادانی آن بپردازد، بلکه وی به منطقه ای وارد شده که حداقل علائمی از سکونت انسان در آن هویدا بوده است که با فرض قبلی احتمالا بر اثر زلزله ویران شده و سپس خشکسالی ها نیز آن را متروک نمودند ولی به هر حال با سرزمین بکر تفاوت داشته است.
به هر حال حاج میر امینا به اتفاق پسران خود بنای پیشبر جدید و احیانا برخی از روستاهای اقماری پیشبر نظیر فخرآباد، بقال و علی آباد را بنیان می گذارند و سپس در طول حدود چهار قرن، پیشبر جدید شکل می گیرد. از خانه مسکونی وی مشخصه ای باقی نمانده، هرچند به احتمال فراوان محدوده مین قلعه می باشد ولی در قبرستان جدید پیشبر آرامگاهش احتمالا به عنوان اولین قبر این قبرستان، مشخص است به گونه ای که در مراسم روز تاسوعای پیشبر که اهالی علم در دست به زیارت مردگان می روند، ابتدا علم را بر فراز قبر وی به عنوان بنیان گذار پیشبری جدید می گذارند.
این که حاج میر امینا خود اهل کجا بوده، مدارک مستندی برای اظهار نظر در دست نمی باشد هرچند روایت های متعددی شده است ولی این نکته روشن است که وی مسافر حجاز بوده و سفر حج رفته و همچنین اماکن مقدس عراق را نیز زیارت نموده و از شیعیان متعصب دوران صفویه بوده به گونه ای که اغلب رسم و رسومات عاشورایی پیشبر را به ارث رسیده از شخص وی می دانند.