چنارلق – خلخال – اردبیل
سایتها و وبلاگهای روستای چنارلق
شهرستان خلخال – استان اردبیل
http://habibashkani.blogfa.com
چنارلق دهی است جزء منطقه خورشرستم جنوبی (هشجین)، شهرستان هروآباد (خلخال) که در حدود ۵۰ کیلومتری هشجین و ۱۱۰ کیلومتری خلخال و جنوب شاهرود واقع شده است. آخرین روستای شهرستان خلخال میباشد. روستاهای همجوارش «آهو» و «جعفرآباد زاویه» میباشند و مرز مشترکی با حومه زنجان (طارم) دارد. کوهستانی و معتدل است و بین دو کوه معروف «آقداغ» و «برزهداغی» واقع شده و حدود ۱۱۰ خانوار سکنه دارد. آبش از چشمهها؛ محصولاتش غلات، حبوبات، انواع میوهها ازجمله انگور، انار، زردآلو و مهمترین میوه این روستا، انجیر است که شهره عام و خاص است.
شغل اهالی روستا، زراعت، گلهداری؛ صنایع دستیاش در گذشته جاجیم، گلیم و…؛ ولی به دلیل نزدیکی به حومه زنجان، مردمان این دیار رفتوآمد بیشتری به شهر ازجمله تهران و کرج داشتهاند که این امر سبب شده اکثریت اهالی این روستا، عازم شهر کرج شده بهگونهای که تقریباً معدود افرادی در روستا سکونت دارند. مردانش تعصبات خاصی دارند. زنان این روستا در کارهای سختی چون کشاورزی فعال نیستند و عموماً به خانهداری مشغولند.
اهل اقتصاد استان زنجان و قم، به دلیل نزدیکی به این مناطق، از هیچ فرصتی دریغ نکرده و نوجوانان این دیار را به قالیبافی تشویق کردهاند، طوری که نسل جدید این روستا، اکثراً به این فن روی آورده و از ادامه تحصیل هم خبری نیست.
با روی آوردن به شغل قالیبافی، از یک طرف وضعیت اقتصادی اهالی روستا در سطح بالایی قرار و همین امر ورود فنآوریهای جدید را دامن زده؛ ولی متأسفانه از تحصیل فرزندان خبری نیست.
در دامن خاک پاک این روستا، بزرگان زیادی پرورش یافتهاند که از آن جمله میتوان به مهندس ساسان قربانی، دکتر اردوان قربانی و… اشاره کرد.
قومیت
در گذشته چندین قومیت ازجمله قوم «لک»، «شارخانی» و… در این روستا حاکم بوده؛ ولی اکنون تمامی اهالی روستا دارای یک فرهنگ بوده و بسیار میهماننواز میباشند. در جنگ تحمیلی، با آن همه مشکلات طاقتفرسا، افراد غیوری چون محمدتقی اشکانی و… عازم جبهههای جنگ میشوند و برادرش حاج حسنرضا اشکانی نیز از اسرای جنگ تحمیلی بوده که ۹ سال از زندگی خود را در زندانهای مخوف رژیم بعث عراق گذراندهاند.
کوچنشینی
اهالی روستای چنارلق در گذشته بیشتر به کوچنشینی مشغول بودند؛ ولی با رویآوردن به قالیبافی، زندگی اهالی دچار تحولاتی عمیق شده و جز چندین خانواده، آمدن فصول گرم و سرد سال، دیگر هیچ معنایی ندارد.
باغات و زمینهای آبی این روستا در فاصله دورتری در کنار رودخانه میانسران واقع است و زمینهای دیمی آن نیز در کوهها و مکانهای صعبالعبور واقع شده که از عبور و مرور وسایل نقلیه به آنها خبری نیست.
باغات این روستا در جنوب شاهرود واقع شده و فصل تابستان، با بارش باران و ریزش آب از کوه «برزهداغی و کوههای اطراف» سیل مهیبی از جانب شاهرود به جریان میافتد و رودخانه «میانسران» زحمات چندین ماهه کشاورزان این روستا را تخریب میکند. آب این رودخانه به سد «قزلاوزن» در نزدیکی روستای «کلوج»، یکی از روستاهای طارم میریزد.
اهالی این روستا اواخر تابستان جهت چرای حیوانات خود به میانسران کوچ میکنند و در باغات خود ساکن میشوند و حدود دو الی سه ماه در آنجا میمانند. دامداران روستا در فصل سرد و زمستان، هر زمان با کمبود علوفه مواجه میشوند، دامهای خود را به محلی به نام «زرد» که نزدیک «قزلاوزن» و باغات روستای «سهرابای طارم» منتقل میکنند و به دلیل گرم و علفزار بودن این منطقه، با «چرا» و «پرورش دادن» حیوانات خود، فصل سرد سال را سپری میکنند.