برای مادران وطن / مادر و هزاران سکوت
جرمش مادر بودن است، باید بکشد باری که برای شانههایش سنگین است، دستانش درد میکند و شانههایش توان ندارد، گوشش توان شنیدن ندارد، صدایش گوشی برای شنیدن، اما او مادر است و مادر.
حس قشنگی دارد وقتی به او میگویند «مامان» اما او باید بکشد درد به دنیا آوردن فرزند را؛ داغی تبی که گونههای فرزندش را سرخ میکند را هم فقط او میکشد، درد دندان درآوردن فرزند را هم فقط او تحمل میکند، صدای تاتای تاتای کودک را هم فقط او میشنود و حتی به کودک پشت سر هم یاد میدهد که بگوید بابا بابا؛ و او عشق میکند زمانی که به فرزندش یاد میهد که بگوید بابا، شاید کودک خیلی دیرتر بگوید ماما، او دوست دارد کودک زودتر بابا را یاد بگیرد، چون او مادر است و مادر.
کودک قد میکشد روی شانههایش، در پس دیرآمدن و زود رفتنهایش، حتی خستگیاش، حتی تب کنکور فرزند را هم مادر میکشد، تب عاشق شدن فرزند را هم مادر میفهمد و اگر بیراهه رود، او تحمل میکند اما کودک دیگر بزرگ شده و صدایش بم شده است و شانههای قوی، بازوانش ستبر در برابر هرز رفتنهایش؛ وقتی مادر میپرسد، با همان صدای دورگهاش میگوید: «دوست دارم، شما؟» او میشنود، در نگاه ناراحت میشود اما در دلش میخندد و میگوید این همان نینی کوچولوی من است که دارد بزرگ میشود، اما او باز هم سکوت میکند، چون او مادر است و مادر.
مادر بودن جرمی است که باید تحمل کند، سکوت کند در برابر بسیاری از ناملایمات، در برابر بسیاری از سختیها، از او دیگر زن نمیسازد، زمانی که مادر شد باید مادر بماند، مادر بودن از او مردی میسازد که شاید از بسیاری از مردان روزگار قویتر عمل کند.
اما با این حال دستانش برای در آغوش گرفتن فرزندش باز است و او باز هم میبخشد فرزندی که به او پشت کرده باشد، حرفش را گوش نداده باشد، صدایش را بلند کرده باشد و … اما مادر است و تاب دیدن نگرانیهای فرزندش را ندارد، هرچند مادرانی هستند که شاهانه و مردانه فرزندانشان را به رزمگاه مقابله با دشمن فرستادند و مردانه ایستادند تا فرزند در راهی که انتخاب کرده است، لحظهای شک نکند اما در همان ایستادنهای مردانه، سیمرغ دلش پرکشید و اشکش خون شد، بیآنکه بفهمی شهر برای تو شهره شد اما مادر همچنان ایستاد.
باید درد بکشد و سکوت کند، باید نخوابد و سکوت کند، باید نخورد و سکوت کند، باید ناخوشی ببیند و سکوت کند، باید خود را فراموش کند و سکوت کند، باید داد بکشد و سکوت کند، باید گریه کند و سکوت کند، باید آب و قرآن برای راهی شدنت بیاورد و سکوت کند، باید صدایت کند و سکوت کند و هزاران بایدهای دیگر که آخرش ختم به سکوتی غمانگیز میشود.
منبع:
www.bloghnews.com/