خمیگان – رزن -همدان
سایتها و وبلاگهای روستای خمیگان
شهرستان رزن – استان همدان
http://khomigan.parsiblog.com/
روستای ما خمیگان محلی بسیار زیبا و دوست داشتنی است. این روستا از جمله روستاهای تابعه بخش مرکز ی شهرستان رزن می باشد که در جنوب غربی شهر به سمت همدان و در کنار جاده درحدود دو کیلومتری مرکز شهر قرار دارد. جمعیت روستا حدود ۲۰۰۰ نفر است. شغل نسل گذشته اهالی روستا غالبا کشاورزی و دامداری بود اما امروزه به برکت توسعه فرهنگ و علم و رشد معیارهای زندگی، نسل جوان به مشاغل دیوانی و اداری روی آورده اند. عده ای نیز مشاغل خصوصی نسبتا بالایی را اداره می کنند.در آینده آمارهای دقیق تری از سطح سواد و زندگی در روستا خواهم نوشت.
اسناد موجود نشان می دهد که رودخانه روستا در سال ۱۲۲۶ هجری قمری احداث گردیده، بنابراین حد اقل از آن زمان این روستا سکونتگاه انسانی بوده است. آنگونه که بزرگان نقل می کنند اولین ساختمانهای مسکونی گلی و خشتی گلی روستا را ساختمان قلعه کنونی که امروزه مشهدی نورعلی قاسمی، ذوقعلی قاسمی و داود قاسمی در آن ساکن هستند،ساختمان دیوانخانه قلعه که امروزه نعمت و اسدالله قلندری در آن سکونت دارند، ساختمان مسکونی مرحوم عزیزالله خان، که امروزه حاج سلیمان قاسمی در آن ساکن است، ساختمان قدیم مرحوم مشهدی تقی نوروزی،که مشهدی مصیب صادقی الآن در آن ساکن است،ساختمان قدیمی مرحوم مشهدی خدایار و مشهدی مظفر و عزیز که امروزه فرزندان و نواده های مرحوم خدایار در آن ساکن هستند، ساختمان مرحوم کربلایی اسد، که امروزه سیف الله قلندری در آن ساکن است، ساختمان سابق هاشم خان اصلانی، که امروزه حاج نجات جعفری در آن سکونت دارد، ساختمان قدیم مرحوم کربلایی عباسعلی کریمی که الآن در حال خراب شدن است، ساختمانهای قدیمی مرحوم حسنعلی و خانعلی مرادی که هم اکنون تخریب شده و ساختمانهای جدید در حال احداث می باشد، ساختمانهای قدیمی مرحوم مشهدی رستم مرادی، ساختمانهای قدیمی مرحوم مشهدی موسی، و مشهدی عباس، ساختمانهای مرحوم مشهدی فرج و مشهدی اسد، ساختمان مرحوم مشهدی شیری، ساختمانهای قدیمی مرحوم مشهدی احمد کفاش، ساختمان مشهدی حسین و مشهدی رضا، ساختمان مرحوم قنبرعلی، ساختمان مرحوم مشهدی جعفر، ساختمان مرحوم مشهدی رمضان،ساختمان مرحوم مشهدی حیدر، ساختمان قدیمی فرزندان مرحوم مشهدی قاسم، و ساختمان مرحوم حاج آقامعلی و مرحوم مشهدی صفرعلی،ساختمان مرحوم الله وردی، ساختمان مرحوم مشهدی مهدی، و مرحوم میرزا یدالله، ساختمان مرحوم مشهدی علی، ساختمان مرحوم کربلایی حاجعلی، ساختمان مرحوم بیرامعلی ومرادعلی، ساختمان مرحوم کربلایی شفیع و مشهدی بیرام ، و ساختمان مرحوم رجبعلی و صفر بوده است
یک مطلب دیگر راجع به خمیگان و تاریخش گفتنی است و آن این که ما سه بلوک صحرا و یا زمین کشاورزی به نامها "گول لی باغلار، قویولولار و حامام یری " داریم که قبل از روستای کنونی آباد بوده اند. یادمان نمی رود، در گذشته های نه چندان دور که برای شخم و بیل زدن زمین و باغ به این صحرا ها می رفتیم از آنها ظروف سفالین، نشانیهای قبر و استخوان، و نشانیهای خانه های خراب شده مدفون بیرون می آمد. البته صحبتهای غیر مستند و مبهمی در باره این بخش از املاک روستا شنیده ام که اعتبارش را زیاد نمی دانم. گفته می شود که آن زمانی که در این املاک خانه و ساختمان برپا بوده و روستایی آباد محسوب می شده ساکنین آن سنی مذهب بوده اند. معلوم هم نیست که آیا آن زمان هم نام رو ستا خمیگان بوده یا اسم دیگری داشته است . همچنین معلوم نیست که آیا این مناطق از آن روستای همجوار یعنی تکیه بوده یا این که هر دو روستا یکی بوده اند. انشاءالله در آینده نزدیک مطالعات در این زمینه را تکمیل می کنم. اگر این قصه درست باشد باید تاریخ خمیگان قدیم لااقل به دوره قبل از صفویان باز گردد. از زمانی که من به یاد دارم در گول لی باغلار قلعه خرابه ای وجود داشت که گاه مورد هجوم غارتگران آثار باستانی قرار می گرفت. این قلعه شکلی ویلایی با چند اتاق داشت که با آجر و آهک بنا شده بود و دیوار های سفید شده اش کاملا پیدا بود. در اول قویولولار یا جایی که خانواده ما قیه اوستو می گوید، درست پایین باغ مرحوم حاج عشقعلی گودی بزرگ و نسبتا عمیقی قرار داشت که مشخص بود آب انبار یا خزینه حمامهای قدیمی است. در حامام یری چشمه ای فصلی وجود داشت که در اوایل بهار جاری بود، بعد مدتی که آب را برای گندم و جو می گرفتند و به صحرا می بردند و باغات و یونجه زارها آبیاری نمی شد چشمه خشک می شد و بعد از باز گرداندن آب به باغهای انگور و یونجه زارها مجددا راه می افتاد. آب این چشمه بسیار سبک، خوش طعم، گوارا، زیبا و زلال بود و در کنار آن تک درخت تبریزی نسبتا بزرگ متعلق به مرحوم مشهدی حسن چالبقایی قرار داشت. منظره زیبای کنار چشمه سار و سایه این تک درخت در بهاران، تابستانها و پاییز دل هر رهگذری را می ربود و غالب افرادی که از راه قدیم تکیه – خمیگان – رزن عبور می کردند در این محل آبی به سرو صورت می زدند و استراحتی می نمودند..
جغرافیای خمیگان :
۱– توپوگرافی
خمیگان از نظر توپو گرافی در یک شیب نسبتا تند میان قله های کوه سنگر و اولو که بخشی از زاگرس مرکزی است و دره ای که دره رودخانه خمیگان نام دارد واقع شده است. این بخش از زمین از نقاط مرتفع جلگه رزن محسوب می شود. بنابراین سمت شمال روستا را ارتفاعات نرم پوشیده از انواع مختلف گیاهان محدود ساخته است. روستا درست در دامنه این کوهها قرار گرفته است . این ارتفاعات به سبب پستی، خاک مرغوبی دارد و انواع گیاهان در آنها می روید و در حقیقت چراگاه اصلی دامهای روستا به شمار می روند. دو قله اصلی این رشته کوه در حوزه خمیگان کوه سنگر و کوه اولو است. بالا داغ و اوچ تپه لر هم از جمله ارتفاعات کوچکتر می باشند. ( معروف است که یک بار در آموزش و پرورش از اولین دانش آموز روستای خمیگان که فرزند یکی از خانهای روستا بوده سئوال می شود که دو قله مرتفع جهان را نام ببر، می گوید سنگر و اولو ، احتمالا مسکین از روستا بیرون نرفته بوده و فکر می کرده که خمیگان یعنی همه دنیا. در این زمینه مثالهایی هم داریم که هم لطیفه است و هم جدی که بعدها می نویسم ). به ترتیب که از قله پایین می آیی ابتدا زمینهای کشاورزی دیمی و بعد از معبر رودخانه روستا زمینهای آبی قرار دارند. در محدوده روستا و به سمت شمال شرق که به ترتیب رودخانه های خمیگان، تکیه و سیراب، نوار و رزن جریان دارد باغات و جنگلهای متراکمی قرار دارد که صفا و طراوت ویژه ای به آب و هوای منطقه بخشیده است.
از روستا به سمت شمال و شمال غربی یعنی رزن و ورقستان که حرکت می کنی ابتدا قبرستان روستا بعد جنگلهای ماغار و یوخاری چای و بخشی از زمینهای دیمی روستا است بعد ملک روستاهای ورقستان و رزن شروع می شود. بخش آبی این قسمت که جنگلها و رودخانه ها در آن قرار دارند فوق العاده زیبا است. همین الآن که طبیعت در همه جای دنیا دچار دگرگونیهای زیاد شده این منطقه یکی از بکر ترین مناظر طبیعی را دارد. گاهی که عصرها به آن طرفها سری می زنیم باز هم بازی و رقص خرگوشها، روبهان، گرگها، کلاغها و دیگر حیوانات وحشی را می بینیم . اما از روستا به سمت جنوب یعنی همدان که حرکت می کنی ابتدا زمینهای آیش اول ( باغات و یونجه زارها ) که به آنها مرفده و یونجالوقلار هم گفته می شودقرار دارد. بعد از آن آیش دوم کشاورزی (اورتا چول ) و در انتها هم بعد از روستاهای سیراب و حدود امیریه هم آیش سوم کشاورزی (آشاقو چول )قرار دارد.
روستاهای وروزین، مادآباد وآقکند در در غرب و جنوب غربی روستا قرار دارند.
قدم به قدم این زمینها برایم دارای خاطره هایی زندگی بخش هستند انشاءالله خواهم نوشت.
۲– پوشش گیاهی
زمینهای دیمی و دامنه های کوهها پوشیده از گیاهانی چون ورک، بوز پوتا، گون، کنگر، طرزتکانو، سوتلوگن، ساروتکان، دولاغ تیکانو، گل گاوزبان، ختمی، مورچالوغ، دوقوز ان دونو، ککلیک اوتو، کام، مریم نخودو، یملیک دیم، سوپورگه، و …. است که لازم است برای نگارش دقیق تر یک بار حضوری آنجا ها را بررسی کنم.
در زمینهای پست تر که قابل کشت می باشد، پوشش گیاهی همانها است لیکن به سبب شخم زدن معمولا ازبین می روند.
اما در بخش پایین دستی رودخانه باغهای انگور فراوان، باغهای گردو ، زردآلو، آلبالو، بادام و آلوچه اندک، یونجه زارهای گسترده، جنگلهای متراکم پوشید ه از درختان عمدتا راجو (تبریزی )، بید (سویود) ، قوشدلی (زبان گنجشک ) قارا آغاجو، بوته های گل محمدی و گل سفید، چمن زارهای گوناگون، یارپوز( پونه) قمیش( نی )، قیاق، کاسنو، قزیاقو، بویاق، شاتره، بهارنگ، بولاغ اوتو، گلین بارماغو، شاتره، تره کوهی، پیاز کوهی و….