روستای فخر آباد / دردنامه ای از جنس درد!
با عنوان «چه کنیم با این همه خوشبختی؟!»
درد نامه ای خواندنی از طرف یکی از اهالی روستای فخر آباد به این پایگاه خبری، با عنوان «چه کنیم با این همه خوشبختی؟!» ، ارسال شد.
..(چه کنم با این همه خوشبختی؟)..
چندی پیش در پایگاه خبری یک خبرگذاری به نقل از بخشدار خرانق مبنی بر: ((فراهم سازی بستر های لازم برای ماندگاری در روستا ها امیدوارم )) را مشاهده نمودم به یاد بخشدار و روستای خودمان افتادم.
روستای ما فخرآباد با دویست،سیصد نفر جمعیت خوشبختانه دهیاری دارد ولی دهیار ندارد شاید هم دارد،ما نمی شناسیم آخه اینقدر تو این دوره دهیار عوض بدل شده که ما نفهمیدیم کی دهیار هست،ظرف دو سال چهار دهیار؛اوایل یکی بود گفتند ایشان دهیار هست بعد چند وقت مدتی گفتند استعفا داده و اخیرا شنیدیم مجددا برگشته البته با یک پیش شرط جدید و اون اینکه من هستم ولی در روستا حضور نخواهم داشت یعنی کنترل ازراه دور در روستای ما اپیدمی شده ما شورایی داریم که در یزد سکونت دارد و از راه دور روستا را اداره می کند لذا رئیس شورا هم که دید این روش جواب میدهد او هم رخت بر بست و به شهر رفت.میگم همه بریم شهر و آخر هفته همراه مسئولین روستا بر گردیم ده؛ چه کنیم با این همه خوشبختی؟ (خوش به حال روستا های بخش خرانق چون)
در اقدامی عجیب بزرگان و به اصطلاح اونایی که دستشون به دهنشون می رسد در بخشداری جمع کردند و گفتند اگه می خواهید برایتان گاز شهری بکشیم باید هر خانواری(سه الی چهار) میلیون از آن چهارده میلیون تومان هزینه گاز هر خانوار را بدهید،البته گفتند نماینده ی شهر هم داخل این جلسه بوده والله اون بزرگای ده که چند روزه تو شوک هستند ما موندیم به قشر تنگدست چه بگوییم.و در پایان چه کنیم با این همه خوشبختی؟