حقی که از ما ضایع شده؟
چرا وادارمان میکنید تابرای حقی که ازماضایع شده التماس کنیم؟
چندوقت پیش خبری رو منعکس کردم مبنی بر اینکه بودجه اندکی جهت ترمیم راه روستاهای وربن وسورتله از طرف مسئولین رودسر اختصاص یافته است.این خبر شور وشوق بسیاری را دربین مردم ساکن در دوروستا ونیز آنهائیکه ساکن در مناطق دیگر بودند بر انگیخت.
شاید راه درست وحسابی همین است وما توقع مان زیاد است!!!!!!
درست هست که قابل توجه نبود ،اما برای ما که در روستائی دورافتاده هستیم بسیاربود.بسیاری از ماهانیز نشستیم به برنامه ریزی برای بازگشت به روستا وشروع فعالیت های درآمد زا وکار آفرین.زیرا به اعتقاد ما اگر روستا دارای امکانات رفت و آمد آسان به شهر های مجاور باشد، میشود به حرفه های مختلف در روستا روی آورد.کشاورزی ودامداری وپرورش آبزیان وپرورش طیور از بارز ترین این حرفه ها میباشند که به یمن دانش جدید واگاهی های حرفه ای بسیار سود آور وکار آفرین هستند.اما متأسفانه سیل دوم مرداد ۹۰ خط بطلانی بود برتمام روءیاهای ماودیگردوستان.زیرا سیل باعث شد تا مسئولین محترم به وعده خود وفا نکنند.علی رغم اطلاع رسانی هرچند ضعیف پیرامون وقوع سیل ،ارباب مناصب به خود اجازه ندادند تا باز دیدی از مناطق مورد وقوع سیل داشته باشند.البته حق هم داشتند زیرا راهی که بتواند خودروهای راحت آنان را به روستا برساند وجود نداشت.بسیار جای تأسف است که خود را خادم مردم بدانیم واز اوضاع نابسامان مخدومین خویش بی خبر باشیم.آرام برمناصب خویش تکیه نموده ایم وشاهد فرو پاشی بافت روستاها هستیم وهر روستائی را به بهانه ای به چند خانه با تعدادی پیر مرد وپیر زن از کار افتاده تبدیل میکنیم.
شاید راه درست همین است وما بیجهت فریاد وامظلوماسرداده ایم!!!!!!
دوستی میگفت شما سلسله مراتب را رعایت نمیکنید.میگفت وقتی بخشدار نمیداند درد شما چیست.وقتی فرماندار نمیداند.وقتی آقای وکیل وآقای استاندار وآقایان دیگر نمیدانند چه انتظاری دارید.راستش باید به حال خودمان گریه کنیم.پیرمردی ۷۵ساله تقاضا نامه ای را به اداره ای میبرد وتقاضانامه را جلوی چشمان او به داخل سطل زباله میریزند.این پیر مرد اینک در قید حیات است ومیتواند شهادت بدهد.بسیاری از مردم روستای ما برای همین راه نیمبند در ادارات پیر شدند.اکنون بسیاری از مردم مارا کارمندان اداری میشناسند.بسیاری از کارمندان این ادارات نیز با قصه نامه نگاری برای روستاهای ما به مرز باز نشستگی رسیده ویا باز نشسته شده اند.آقایان مسئول در رودسر مگر این راه چقدر هزینه دارد؟.آیا این مردم ولو یکنفر برای شما ارزش ندارند؟.آیا باید حتمأ در روستا وکیل یاوزیر باشد که کاری صورت بدهید؟.دوستان مسئول، شما باید جوابگوی مسئولیت خودتان باشید.خدامیداند چقدر مارا از این اداره به آن اداره پاس کرده اید.چقدر مارا از این شهر به آن شهر فرستاده اید.آقایان مسئول در امور شهرستان رود سر آیا سزاوار است که راه آسیب دیده از سیل حوزه مسئولیت شمارا شهرستان سیاهکل ترمیم کند؟گرچه همه ما در یک مملکت ویک قانون زندگی میکنیم .اما بهتر بود شما پیشدستی میکردیدوکاری را که وظیفه دیگران نبود انجام میدادید.برادران عزیز من ،ماهم در این شهرستان حقی داریم.تنها جمعیت مارا در آمار های خودتان اعلام نکنید.ماهم مثل شما نیاز های اولیه زندگی راداریم.آیا سزاوار است روستائی که حتی نان شبش را با مشقت بدست میآورد، راه بیفتد برای یک کار ساده،به دیدار رئیس جمهور ورهبر معظم برود؟برادران عزیز وبزرگوارم،چرا اجازه میدهید تا افرادی را که میتوانند کار آفرین یا در بدبینانه ترین وضعیت دستشان در جیب کار خودشان میتواند باشد ،برای مزدوری به دیگر نقاط مهاجرت کنند.
نگذارید سرزمین زیبای من به فراموشی سپرده شود
منظره ای از تابستان وربن
ایا این سرزمین فقط برای امروز من وشما هست؟آیا نسل های بعد حق استفاده از نهاده های پدری خود را ندارند؟تا فرصت هست باید کاری کرد.نگذاریم در آینده شرم وندامت ،کاری را که میتوانستیم بکنیم ونکردیم گریبان مارا بگیرد.پست ها ومقامهائی را که امروز به امانت به شما سپرده شده در آینده از آن شما نخواهد بود.بیائید برای خدا برای مردمی خدمت کنید که عزیز خدا هستند.برای مردمی خدمت کنید که نان خود را از دل سنگ بیرون میآورند.برادران من ۱۰ کیلومتر راه روستائی که هزینه چندانی در بر ندارد.رقمش برای چند روستائی فقیر کلان است نه برای بودجه یک شهرستان.این راه کوتاه میتواند زندگی بسیاری را دگرگون کند.میتواندمنشأ اثر باشد.میتواند نام شمارا بعنوان متولی انجام اینکار ماندگارکند.بخداقسم فقط اندکی همّت میخواهد.یاحق
منبع: