عالیدره – نوشهر – مازندران

سایتها و وبلاگهای روستای عالیدره

شهرستان نوشهر – استان مازندران

http://www.aalidareh.blogfa.com

http://mnaeimaei.persianblog.ir/

 

روستای عالیدره در استان مازندران   قسمت جنوب  شهرستان نوشهر  منطقه کجور واقع شده  فاصله هوائی آن با شهر نوشهر حدود ۲۰ کیلومتر وبا تهران ۷۵ کیلو متر میباشدراه ارتباطی ان با شهر چالوس ۴۰ کیلومتر و ۲۰ کیلومتر با جاده چالوس تهران فاصله دارد  حاشیه روستای عالیدره از دو طرف وصل به جنگل طبیعی بوده واز دوطرف نیز به باغات ومزارع روستا وصل میباشد  .  ارتفاع روستای عالیدره ۱۳۸۰ متر بالا تر  از سطح دریا میباشد وبه همین دلیل در فصل تابستان وبهار از هوای بسیار خنک  ومناسبی برخوردار میباشد. جمعیت ان در فصل تابستان حدود ۸۰۰ نفر ودرسایر فصول حدود ۴۰۰ نفر میباشد دارای مدرسه ابتدائی وراهنمائی بوده وهمچنین کتابخانه این روستا با بیش از۷۰۰۰ نسخه کتابهای مختلف  یکی از بزرگترین کتابخانه های منطقه کجور محسوب میشود .در مجاورت روستای عالیدره روستاهای حیرت  لشکنار وگندیسکلا  که هر کدام حدود ۳ کیلومتر فاصله دارند قرار گرفته اند    نام فامیلی حدود ۹۸ درصد اهالی این روستا  نعیمائی عالی میباشد وحدود ۲۰۰ سال پیش از روستای کرکبود طالقان به این روستا مهاجرت نموده و تا چند سال قبل به کرکبودی  مشهور بودند و  ازنوادگان مولا نعیما میباشند . تا ۱۰۰ سال پیش اکثر ساکنین این روستا ازعلما  وفقها  بوده ملا صالح کرکبودی ای از آخرین علمای این روستا و منطقه محسوب میگردد.  شغل بیشتر اهالی کشاورزی ودامداری میباشد وکمتر از ۱۰ درصد کارهای دولتی دارند.

 

ملاّ نعیما و خاندان او

نیاکان و پدران ملاّ نعیما

جدّ اعلای او مولی  محمدکاظم طالقانی قزوینی، از بزرگ‏ترین حکیمان و فیلسوفان هم عصر ملاّصدراست که از مؤسّسان تفکّر حِکْمی و حوزه اندیشه‏های فلسفی در قزوین است.

او، حوزه درسی خود را در قزوین قرار داد و باعث گردید تا محافل فلسفی در قزوین رونق گرفته و گسترش یابد و فیلسوفان بزرگی از مکتب فلسفی قزوین بهره‏مند شده و سپس در اشاعه نظریات و اندیشه‏های فلسفی، بکوشند. بزرگ‏ترین و مشهورترین فیلسوفان و دانشمندانی که از حوزه درسی مولی محمد کاظم برخوردار گشته‏اند، عبارتند از: سید محمد شفیع بن میرزا بهاء الدین عاملی (م ۱۱۲۵ ق) و علامه ادیب شیخ محسن طالقانی قزوینی نحوی و سید میرزا قوام الدین حسینی سیفی قزوینی (م ۱۱۵۰ ق) و حکیم و دانشمند گرانمایه آقاالتفات قزوینی، مؤسس مدرسه التفاتیه در قزوین۱ (م بعد ۱۰۹۵ ق) و دیگر بزرگان.

شیخ حرّ عاملی، مؤلّف کتاب امل الآمل که هم عصر مولی محمد کاظم بوده است، به حوزه تدریس وی اشاره کرده چنین می‏نویسد:

مولانا محمد کاظم الطالقانی أصلاً، القزوینی مسکنا، من الأفاضل المعاصرین کان مُدَرِّسا فی مدرسه النواب فی قزوین مات فی المحرم سنه ۱۰۹۴ . ۲

: سرور ما، مولی محمّد کاظم که اصلاً از طالقان بوده و در قزوین سکونت‏داشتنداز جمله افاضل و بزرگان معاصر بود که در مدرسه نواب قزوین، حوزه تدریس داشتند. وی در ماه محرم سال ۱۰۹۴ ق درگذشت.

مولی محمد کاظم، خود از محضر بزرگان و حکیمان زمان بهره‏مند گشته است و بعید نیست که از حوزه درسی بزرگانی هم‏چون شیخ بهاءالدین عاملی مشهور به شیخ بهائی و فیلسوف و حکیم سترگ میرداماد و متفکر بزرگ و بی‏نظیر میرفندرسکی استفاده برده باشد و نیز از حکیم بزرگ و متفکر شرق، صدر المتألهین، مشهور به ملاّصدرا.

مولی محمد کاظم، بنیان‏گذار تفکر فلسفی و در نتیجه، باعث رونق و گسترش روش اصولی و اجتهادی در برابر روش ظاهری و جامد اخباری‏گری در قزوین و در زمانه خود است. تأثیر اندیشه‏های او به قدری بود که اخباریان در قزوین از جایگاه و ارزشی برخوردار نبوده و نیز سال‏ها پس از وی، فِرَق مختلف هم چون شیخی و بابی نتوانستند در برابر براهین محکم و قاطع پیروان او و به خصوص اعقاب عالم و دانشمند وی تاب مقاومت آورده و در نتیجه یک سره از میان رفتند. ۳

از این میان به دو نمونه از مبارزه‏های فکری برخی از اعقاب مولی محمد کاظم، اشاره می‏شود:

ملاّ محمد ملائکه برغانی (طالقانی) (م ۱۲۰۰ ق) فرزند مولی محمد تقی طالقانی (عرفی) و برادر مولی نعیما طیّ یک مناظره به سال ۱۱۶۵ ق در حضور عالمان بزرگ، شیخ یوسف بحرانی اخباری، مؤلف کتاب حدائق را محکوم کرد، در نتیجه، پیروان شیخ یوسف و اخباریان، حضور ملاّ محمد را در قزوین تحمل نکرده لذا به خانه او هجوم آورده و خانه و کتابخانه‏اش را به آتش کشیدند که ملاّ محمد، جان سالم به دربرد. دولت وقت نیز برای آن که این آشوب را از میان بردارد، ملاّ محمد را به روستای برغان تبعید کرد. از این رو فرزندان و خاندان او به برغانی شهرت یافتند.

دیگری آقا حکمی قزوینی (طالقانی) (م ۱۲۸۵ ق) از نوادگان مولی محمد تقی طالقانی است که در قزوین سمت استادی داشته و کرسی تدریس فلسفه و حکمت را دارا بوده است. وی در نتیجه مناظره‏ای در قزوین و در حضور بزرگ‏ترین دانشمندان زمان، قلّت بضاعت علمی و کژ فهمی شیخ احمد احسایی (پایه‏گذار فرقه شیخیه) را در حکمت و فلسفه و موضوع‏های عقلی به اثبات رسانیده و شدیدا او را محکوم کرد. ۴

خاندان و شجره مولی محمد کاظم طالقانی که مجد و عظمت سیصد ساله تمامی آنان، به وی باز می‏گردد، با دریافت مقامات علمی و رسیدن به مدارج بلند دانش و عمل، توانستند در قزوین و اصفهان و عراق و دیگر شهرهای بزرگ آن زمان منشأ تحولات عظیمی در عرصه تفکر و تعقل گردند و در طول سه سده، علاوه بر اشاعه معارف والا و ارزشمند تشیع، آثار بی‏نظیری در موضوع‏های مختلف علمی بر جای نهند و جویندگان و دانشمندان بزرگی را در اصفهان و قزوین و نجف و کربلا تربیت کنند و طراوت و پویندگی فقه و کلام و فلسفه و تفکر شیعی را با سعی و تلاش خالصانه خود، حفظ کنند و در این راه حتی از جان خویش مایه بگذارند۵ و به معارف امامیّه اعم از فقه، اصول، تفسیر، اخلاق، عرفان و حکمت و فلسفه و… خدمات ارزنده‏ای نمایند.

مولی محمد کاظم طالقانی جد اعلای خاندان‏های بزرگی هم‏چون آل طالقانی، ۶ نحوی، شهیدی، صالحی، برغانی، نعیمی و نعیمایی است که هم چنان نیز در زمان ما منشأ خیر و برکتند.

مولی محمد کاظم، عمری را در تدریس و تعلیم و تربیت شاگردان سپری کرد و چنان به تدریس و تعلیم علاقه‏مند بود که خانه‏اش را در قسمت غربی مدرسه نواب در قزوین قرار داده بود و استادش شیخ بهایی در چندین سفر که از اصفهان به قزوین آمده در همین خانه مورد تکریم و احترام وی قرار می‏گرفته است. بنابر نوشته مؤلف أمل الآمل، مولی محمد کاظم در محرم سال ۱۰۹۴ ق در قزوین درگذشت. آثار فراوان و ارزنده‏ای از وی برجای مانده که بیش‏تر جنبه فلسفی و حکمی دارد؛ هم‏چون حواشی و تعلیقات بر بخش الهیات شفای بوعلی و دیگر رسایل فلسفی.

ما، تنها از دو تن از فرزندان بلاواسطه او اطلاع داریم:

۱ ـ شیخ خواجه نواب؛

۲ ـ مولی محمد جعفر طالقانی، مشهور به فرشته.

شیخ خواجه نواب

شیخ خواجه نواب، مدرسه بزرگ نواب را در قزوین تأسیس کرد که هم خود و هم والد بزرگوارش در آن جا تدریس می‏کرده‏اند. این مدرسه هم‏اکنون پس از تجدید بنا، به نام مدرسه امام صادق علیه‏السلام نام‏گذاری شده و طلاب فراوانی در آن مشغول تحصیل و تعلّمند. متأسفانه از شرح حال و تاریخ ولادت و وفات او اطلاعی در دست نیست.

مولی محمد جعفر طالقانی قزوینی (فرشته)

مولی محمد جعفر در خاندان علم و دانش و تقوا ولادت یافت و در دامان پدری عالم و دانشمند هم‏چون مولی محمد کاظم طالقانی پرورش یافت. از تاریخ ولادت او اطلاعی در دست نیست، ولی مسلّم، وی در قزوین چشم به جهان گشود و از همان ابتدا در محضر پدر به تحصیل و تعلم پرداخت. روحیات و خصوصیات و مذاق علمی پدر در او اثر عمیقی نهاد و باعث گردید که مولی محمد جعفر هم‏چون پدر از فیلسوفان و حکیمان زمان به شمار آید و کرسی تدریس فلسفه را در قزوین به خود اختصاص دهد. و بعید نیست که در اثر شدّت تقوا و پرهیزگاری و اعراض از امور دنیوی و نفسانی و در نتیجه، دریافت و درک عمیق حقایق عقلی و ذوقی به تجرد نفسانی و ملکی رسیده و از این رو به «فرشته» ملقب شده باشد.

مولی محمد جعفر، علاوه بر تلّمذ و تحصیل در نزد پدر و دیگر بزرگان، از محضر درس علاّمه ملاّ محمد باقر مجلسی بهره‏مند گشته و از جانب آن مرد بزرگ به دریافت اجازه روایی نایل آمده است. با دقت در متن این اجازه، که به تاریخ ۱۰۹۵ ق یعنی یک سال پس از درگذشت مولی محمد کاظم طالقانی، شرف صدور یافته، مقام والای مولی محمد جعفر و والد او را درمی‏یابیم. در قسمتی از این اجازه چنین آمده است:

… المولی الأولی، الفاضل الکامل الصالح التقی الزکی الألمعی مولانا محمد جعفر الطالقانی، خلف المبرور المغفور مولانا محمد کاظم الطالقانی… .

… سرور والا مرتبه، دانشمندِ کاملِ نیکو کردارِ پرهیزگارِ نیک طبع بسیار برجسته، سرور ما، محمد جعفر طالقانی، خلف مبرورِ مغفور، سرور ما، محمد کاظم طالقانی.

علاّمه مجلسی که خود از بزرگان و دانشمندان کم‏نظیر عصر خویش و زمان‏های پس از خود است؛ از شاگرد خود در متن اجازه‏ای که صادر کرده است با عنوان «مولانا» یاد کرده که نشانگر مقام و مرتبه بسیار والا و بلند مولی محمد جعفر و خاندان پدر بزرگوار اوست. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

از مهم‏ترین آثاری که از وی بر جای مانده، کتاب اشتراط الحس است. با دقت در این کتاب، قدرت و توان علمی وی را در می‏یابیم.

از تاریخ درگذشت مولی محمد جعفر طالقانی اطلاعی در دست نیست، ولی براساس قراین درمی‏یابیم که در قزوین در گذشته است.

مرحوم علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب سیره آل برغانی تاریخ درگذشت وی را سال ۱۱۶۱ ق ذکر کرده است که تحقیقا این تاریخ متعلق است به تاریخ درگذشت نواده‏اش ملاّ نعیما طالقانی.

و نیز شیخ آقا بزرگ تهرانی رحمه‏الله پس از ذکر تاریخ درگذشت مولی محمد جعفر، اضافه می‏کند که وی در طالقان صاحب مزار است و اهالی آن را زیارت کرده به آن تبرک می‏جویند. ولی تا آن جا که نگارنده می‏داند و تفحص کرده است، مزاری با عنوان مولی محمد جعفر فرشته در طالقان وجود ندارد و شاید مولی محمد جعفر در طالقان در همان منطقه کرکبود صاحب مزار بوده است، که بعدها به جهت ساختن مقبره‏ای برای مرحوم ملاّ نعیما نواده او، مزار وی نیز در فضای مقبره نواده‏اش قرار گرفته باشد و از این جهت گمان گردیده که تاریخ ۱۱۶۱ که بر سنگ مزار ملاّ نعیما ثبت شده متعلق به تاریخ درگذشت مولی محمد جعفر بوده است.

از بزرگ‏ترین و عالم‏ترین فرزندان مولی محمد جعفر، می‏توان از مولی محمد تقی طالقانی قزوینی نام برد.

مولی محمد تقی طالقانی قزوینی (عرفی)

بعید نیست که مولی محمد تقی در قزوین تولد یافته باشد. او در خاندان علم و دانش و تقوا و پرهیزگاری و تحت تربیت پدر بزرگوارش به تحصیل دانش و تقوا مبادرت ورزیده، ابتدا نزد پدر مقدمات علمی را فرا گرفت. سپس علوم عالی را از محضر دانشمند گرانمایه و نواده حکیم بزرگ ملاّ صدرا یعنی میرزا حسن فرزند حکیم عبدالرزاق لاهیجی (م ۱۱۲۱ ق) فرا گرفت و پس از مدتی خود جامعیت عقلی و فقهی یافت و توانست کرسی تدریس فلسفه و فقه را در قزوین احراز کند و بسیاری از بزرگان در محفل درسی او حاضر شدند. از مهم‏ترین آثار او حواشی محققانه بر اسفار و حواشی بر شرح قوشچی بر تجرید مرحوم خواجه است.

از شهرت او به «عرفی» می‏توان یافت که وی شعر می‏سروده و تلّخص او، «عرفی» بوده است. این که در برخی از کتاب‏ها و تذکره‏ها شهرت عرفی را به فرزند وی ملاّ نعیما نسبت داده‏اند، اشتباه است؛ زیرا نگارنده از نزدیک سنگی را که بر مزار ملاّ نعیما بود مشاهده کردم که در قسمتی از سنگ مزار چنین حک شده بود «… محمد نعیم بن عرفی…» که نشان می‏دهد عرفی لقب و یا تخلّص مولی محمد تقی است و نه شهرت مولی محمّد نعیم (ملاّ نعیما).

مولی محمد نعیم طالقانی (ملاّنعیما)

مولی محمد نعیم، فرزند مولی محمد تقی طالقانی (عرفی) فرزند مولانا محمد جعفر طالقانی (فرشته) فرزند مولانا محمد کاظم طالقانی قزوینی بوده است.

او، از بزرگ‏ترین دانشمندان و فلاسفه و متکلمان و فقیهان سده دوازدهم هجری است.

با توجه به برخی قراین، بعید نیست که در قزوین پا به عرصه وجود نهاده باشد و نیز شاید در دوران کودکی جدّ خود ملاّ محمد جعفر فرشته را درک کرده باشد و در نزد والد بزرگوارش مرحوم مولی شیخ محمد تقی عرفی به کسب دانش پرداخته و سپس جهت تکمیل علم و دانش به شهر اصفهان، که حوزه علمیه مهم آن روز بود، عزیمت کرده باشد.

از آن رو که از خاندان فضل و دانش به شمار می‏آمده و عالمان و دانشمندان زمان، پدران و نیاکان وی را می‏شناخته‏اند، در اصفهان، مورد احترام و تکریم علما و دانشمندان و صاحب منصبان قرار گرفت. محمد نعیم در اصفهان به حوزه درس عالمانی وارسته هم‏چون ملاّ محمّد صادق اردستانی که از فلاسفه و متکلمان زمان بوده است (م ۱۱۳۴ ق) و بهاء الدین محمّد معروف به فاضل هندی ۷ (م ۱۱۳۷ ق) و دیگران حضور به هم رسانید و خود، جامع معقول و منقول گردید.

از برخی داستان‏هایی که در مورد وی بر جای مانده چنین برمی‏آید که:

ملاّ نعیما در اصفهان به جهت قدر و منزلت والای علمی و شرافت و نجابت خانوادگی، از جانب سلطان صفوی به ریاست کتابخانه سلطنتی منصوب شده و شاه صفوی (شاه سلطان حسین) به او ارادت و عنایت کامل داشته است. ۸

مسلّما ملاّ نعیما در اصفهان از عالمان و دانشمندان بزرگ، به شمار می‏آمده و طبعا در آن جا از حوزه درس نیز برخوردار بوده و عده‏ای از محضر وی بهره می‏برده‏اند.

در هر صورت، آخوند نعیما در فضای علمی اصفهان روزگار را، به تحقیق و تألیف و شناسایی منابع مختلف علمی و تدریس و تعلیم و گفت‏وگو و مصاحبت با عالمان و دانشمندان زمان می‏گذرانیده است و مسلّما تا زمان هجوم افغان‏ها به اصفهان در آن شهر سکونت داشته و سپس از اصفهان گریخته است. ۹

گریختن ملاّ نعیما از اصفهان

آخوند آقا نعیما می‏بایستی در میانه مدت شش ماهه محاصره افغان‏ها، از شهر اصفهان گریخته باشد. و بعید نیست که برخی از بزرگان خاندان صفوی در این گریز با او همراه شده باشند و نیز او بسیاری از کتاب‏ها و نسخه‏ها و آثار ارزشمند علمی را که متعلّق به کتابخانه سلطنتی و کتابخانه شخصی خود بوده است، همراه کرده باشد تا این گنجینه‏های ذی قیمت از خطر نابودی در امان بماند.

هجوم افغان‏ها یاد و خاطره قتل و کشتار مغولان را زنده کرد.۱۰ اصفهان و اطراف آن ویران گردید و بسیاری از دانشمندان دینی از میان رفتند.

آقا نعیما پس از گریختن از اصفهان به سوی قم عزیمت کرد و بهتر آن دید که مدتی را در قم بماند. او در این محاصره و هجوم، بسیاری از نزدیکان و اقوام خود را از دست داد. ۱۱

ملاّ نعیما پس از استقرار در قم و به درخواست برخی از فاضلان این شهر کتابی را در فلسفه و کلام در مراتب توحید و برخی لطایف عرفانی با عنوان أصل الأُصول در وضعیتی آشفته و هراسان تألیف کرد. این امر نشان می‏دهد که او دانشمندی کوشا و تلاش‏گر در راه تحقیق و دریافت و آموزش حقایق علمی بوده است.

و نیز از این امر صبر و شکیبایی او آشکار می‏شود؛ زیرا کم‏تر کسی است که در چنین وضعیتی، که بیش‏ترِ نزدیکان خود را از دست داده، به نگاشتن کتاب و تدریس و تبیین حقایق علمی مبادرت ورزد.

آقا نعیما هجوم افغان‏ها را به اصفهان در مقدمه کتاب ارزشمند خود أصل الأُصول چنین گزارش می‏دهد:

زمانی، تألیف این کتاب را از من خواستند که لشکریان افغان، اصفهان و اطراف آن را ویران و بیش‏تر مردم و به خصوص نزدیکان مرا نابود ساخته بودند و من، خودم به قم مهاجرت کرده و غربت گزیده و سخت پریشان خاطرم. ۱۲

آقا نعیما در اوایل سال ۱۱۳۵ ق تألیف کتاب أصل الأُصول را به پایان برده است. وی پس از تألیف کتاب أصل الأُصول از قم به سوی طالقان عزیمت کرد و بعید نیست که برخی از بزرگان دودمان صفوی، علاوه بر آثار ارزشمند علمی، در این سفر همراه او بوده باشند و او به جهت نجات و اختفای آن‏ها از تعدّی افغان‏ها، آن‏ها را به درّه طالقان، که محل صعب‏العبور و امنی بوده است، هدایت کرده باشد. ۱۳

آقا نعیما در طالقان در روستای کرکبود، که بعید نیست زادگاه پدران و نیاکان او بوده باشد، سکونت می‏کند. وی پس از استقرار در طالقان و در آن شرایط اضطراب برانگیز، رساله‏ای را در یکی از موضوعات مهم فلسفی ـ کلامی و نیز بسیار جنجال‏برانگیز به نام حدوث العالم به تاریخ ۱۱۳۶ ق می‏نگارد.

عزیمت او به طالقان، اگر چه علاقه او را به وطن و سرزمین پدران و نیاکان خود نشان می‏دهد، ولی در عین حال طالقان می‏توانسته امنیت آنان را از هر خطری تأمین کند. با این حال، افغان‏ها بر بسیاری از این گنجینه‏ها در طالقان دست یافتند و بسیاری از آن‏ها را از بین بُردند.

ایشان از این زمان (۱۱۳۶ ق) به بعد تا سال ۱۱۶۱ ق، که سال درگذشت او است، در طالقان مانده است. آقا نعیما در این مدت ۲۵ ساله تنها به تألیف و تصنیف کتاب‏ها و رساله‏های مختلف و نیز رتق و فتق امور شرعی اهالی و رفع معضلات آنان مبادرت می‏ورزیده و بعید نیست که در آن جا محفل درسی نیز فراهم آورده باشد.

برخی اسناد و مدارک پراکنده موجود، نشان می‏دهد که وی در طالقان از عالمان بزرگ به شمار می‏آمده و به امور شرعی و رفع مشکلات مردم و اهالی طالقان مبادرت می‏ورزیده است. ۱۴ از جمله بزرگانی که در طالقان با آقا نعیما مرتبط بوده است و ملاّ نعیما به او ارادت کامل داشته، ملاّ ابراهیم جزنی، از بزرگان دانشمندان و فیلسوفان بوده است. ۱۵

تقوا و ایمان شگفت‏انگیز آقا نعیما علاوه بر علم و دانش و فضل او باعث گردید تا مردم و بزرگان آن دیار به آقا نعیما اعتقاد و پایبندی فراوان بیابند و هم‏اکنون نیز اهالی

طالقان کرامات عجیبی را به آن مرد بزرگ نسبت می‏دهند که از مقام معنوی آن مرد بزرگ بعید نیست.

از جمله کرامت‏هایی که در باره او مشهور است این است که:

روزی ذوات مقدس معصومین علیهم‏السلام خانه آقا نعیما تشریف آورده بوده‏اند. صبیّه آقا نعیما می‏بیند که بر ایوان خانه دوازده نعلین سبز رنگ در کنار هم نهاده شده است. به سوی پدر می‏شتابد و آن چه را که دیده است به او می‏گوید. آقا نعیما شدیدا او را از بیان این مطلب تحذیر می‏کند و به شدت او را عتاب می‏کند و به فرزند می‏گوید آنان عزیزان و سروران منند که قدم رنجه داشته‏اند. ۱۶

درگذشت آقا نعیما

این مرد دانشمند و فرهیخته و بسیار با تقوا و ساعی و تلاش‏گر در سال ۱۱۶۰ ق در طالقان درگذشت و اهالی و بزرگان آن دیار به جهت عظمت و منزلت والای آقا نعیما مقبره‏ای بر مزار او بنا کردند که هم‏اکنون نیز پس از ۲۵۵ سال در منتهی الیه جنوب غربی روستای کرکبود و در قبرستان قدیمی پابرجاست. در میان مقبره، سنگ مزاری است که مقدار سی سانتی متر از سطح زمین بالاتر است و براین سنگ، این عبارت نوشته شده است: ۱۷

آرامگاه مغفور مبرور رضوان الله علیه جناب مستطاب العلام الفهام العالم الفاضل العادل آخوند ملا نعیما بن عرفی اعلی الله مقامه و رفع الله درجاته فی شهر شوّال المکرم ۱۱۶۰ .

این مقبره که اخیرا به جهت عوامل طبیعی و عدم توجه به این بنای تاریخی در شرف خرابی بود، به دست برخی اشخاص خیّر و فرهنگ دوست، بازسازی و مرمت گردید. ۱۸

کرامت‏ها و معجزه‏هایی را به مزار وی نسبت می‏دهند که از مقام آن عالم ربانی و مرد الهی بعید نیست.

آثار و تألیفات

آقا نعیما در طول عمر پربارش، آثار و تألیفات گرانقدری را از خود برجای گذاشت. مسلّم است که این مرد دانشمند، بیش‏تر اوقات خود را به تحقیق و تألیف کتاب‏ها و رساله‏های ارزشمند می‏گذرانیده و در نتیجه، آثار او می‏بایست بیش از این تعدادی باشد که برمی‏شمریم.

از جمله آثاری که از ایشان برجای مانده می‏توان به این چند کتاب و رساله بسیار مهم اشاره کرد:

۱ ـ أصل الأُصول: آقا نعیما این کتاب را در مباحث وجود و توحید ذات و برخی مباحث عرفانی تألیف کرده است. نسخه‏های متعددی از این کتاب موجود است. تاریخ تألیف این کتاب سال ۱۱۳۵ ق یعنی پس از هجوم افغان‏ها به اصفهان و گریختن ایشان به شهر قم است که بنابه درخواست و پیشنهاد برخی از بزرگان قم در آن جا تدوین یافته است. این کتاب در سال ۱۳۵۷ در انتشارات انجمن حکمت و فلسفه و براساس کار و تحقیق دو دانشجوی دوره فوق لیسانس الهیات دانشگاه مشهد و به راهنمایی و مقدمه و تعلیق استاد سید جلال الدین آشتیانی چاپ شده است.

۲ ـ العروه الوثقی فی إمامه ائمه الهدی: این کتاب در مباحث کلامی و بسیار عمیق امامت تألیف شده است. نسخه اصلی این کتاب، که به خط خود مؤلف است، در کتابخانه موقوفه ملاّ محمد صالح برغانی در کربلا موجود است. ۱۹

۳ ـ حدوث العالم: نسخه‏هایی از این اثر مهم که به صورت رساله‏ای موجز تدوین یافته، موجود است. آقا نعیما این کتاب را پس از عزیمت از قم و سکونت در طالقان به تاریخ ۱۱۳۶ ق تألیف کرده است.

۴ ـ منهج الرشاد فی إثبات معرفه المعاد: این کتاب ارزشمند و مفصل در مباحث کلامی و فلسفی بسیار عمیق و ژرف معاد تألیف شده است که نشانی از عمق اندیشه مؤلف آن است. نسخی از این کتاب موجود است و اخیرا این کتاب با ارزش، به دست دانشمند بزرگوار جناب آقای استادی (حفظه الله تعالی) در شرف طبع است.

۵ ـ الجبر و التفویض.

۶ ـ القضاء و القدر.

همان‏گونه که قبلاً اشاره گردید، آثار این مرد بزرگ می‏بایست بیش از این‏ها باشد و گویا بسیاری از آن‏ها به جهت گذشت زمان از میان رفته. دور نیست که برخی از آن‏ها هم اکنون نیز موجود باشد، که برای یافتن آن‏ها نیازمند به تحقیق و تفحص بیش‏تر هستیم. کما این که حقیر نسخه‏ای در علوم غریبه، به خط خود آقا نعیما، نزدِ آقا شیخ اسماعیل بوذری طالقانی ـ که به تازگی درگذشت ـ یافتم.

خاندان و فرزندان آقا نعیما

ما تنها به نام یک تن از فرزندان او دست یافته‏ایم، به نام آقا شیخ محمد تقی طالقانی که خود از عالمان و فیلسوفان زمان بوده است. وی زعامت شرعیّه و علمی را در قزوین برعهده داشته است. آقای عبدالحسین صالحی شهیدی که مقدمه موسوعه البرغانی را نوشته است، گوید: نقش خاتم و اِمضای آقا شیخ محمد تقی را درصدر اسنادی که متعلق به املاک طالقان و قزوین یافته و نیز اضافه کرده در نزد او سندی قدیمی موجود است که در آن چنین نوشته شده است: «حاشیه قلمی فرمود. محل مهر عالی جناب نتیجه‏الفضلاء آقای محمد تقی خلف زبده‏الفضلاء آخوند ملانعیم طالقانی». 20

از فرزندان آقا شیخ محمدتقی، آخوند ملایوسف حکمی طالقانی قزوینی است که از بزرگ‏ترین فیلسوفان و متکلمان امامیّه در سده سیزدهم هجری به شمار می‏آمده. او سال‏ها کرسی تدریس فلسفه را در مدرسه صالحیّه، در قزوین برعهده داشته است و بسیاری از فاضلان و بزرگان از محضر او بهره برده‏اند. چنان که مؤلف المآثر و الآثار چنین گوید:

مولی یوسف حکمی قزوینی از فیلسوفان بزرگ و بهترین اساتید کتب حکمی و فلسفه متعالیه در قزوین بوده است و در مجلس درس او جمعی از فضلا و طلاب علوم عقلی فراهم می‏آمده‏اند. ۲۱

نیز از دیگر فرزندان آقا شیخ محمد تقی بن آقا نعیما، آقا شیخ ابوعلی عبدالمجید طالقانی است. وی از عرفا و اجله علما بود. از تألیفات اوست: رساله کثیرالفایده و منتخب از مهمات مسایل غامضه حقّه و تبیین مشکلات از عقاید حقیقیه حقه مسمّی به مشرق المفارق (المعارف ظ) الالهیه مشتمل بر مقدمه و دو مطلب و خاتمه. ۲۲

هم‏اینک این رساله ارزشمند در نزدِ یکی از مؤمنان شهرستان رشت نگه‏داری می‏شود.

اعقاب و فرزندان این عالم بزرگوار، در تهران، قم، طالقان و بیش از همه در مازندران و گیلان به سر می‏برند و با عنوان نعیمی، نعیمایی، کرکبودی و طالقانی معروفند.

روستای عالی درّه (در شهرستان چالوس)

در این دهکده زیبا که بر بلندی‏های نزدیک به نور و کجور واقع گردیده، مردمانی سخت کوش زندگی می‏کنند که نام و شهرتشان باعث افتخار آنان است. آنان مردمی ساده و بی‏آلایش‏اند که در کمال آرامش و به دور از هیاهوی شهرهای بزرگ در آن جا به سر می‏برند؛ مردمانی که تمامی آن‏ها از فرزندان و اعقاب مولی نعیما می‏باشند و به نعیمایی و نعیمایی کرکبودی شهرت دارند. ۲۳

در این که آنان از چه زمانی در این منطقه سکنا گزیده‏اند و علت سکونت آن‏ها در آن جا چه بوده است، اطلاع چندانی در دست نیست. ولی از دقت در آثار قدیمی چون سنگ‏های قبور قدیمی عالی درّه، که برخی از آن‏ها قدمت ۱۵۰ ساله دارند، درمی‏یابیم که اهالی این دهکده حدود دو سده است که در آن جا سکونت گزیده‏اند و نیز از شهرت کرکبودی که بر اکثر سنگ‏های قبور قدیمی نقش بسته است می‏توان دریافت که نیاکان این اهالی از روستای کرکبود طالقان (محل سکونت آقا نعیما) که جملگی از فرزندان آقا نعیما هستند، به این منطقه مهاجرت کرده‏اند.

آن چه از دقت در اسناد و نسخ قدیمی برجای مانده و اقوال موجود در میان اهالی برمی‏آید، این است که چند تن از فرزندان آخوند نعیما از طالقان به این منطقه رفته و دیگر این که آنان گنجینه بسیار بزرگی از کتاب‏ها و رساله‏ها و آثار علمی را با خود به عالی‏درّه برده‏اند.

یکی از دانشمندان بزرگ از خاندان آقا نعیما که به این منطقه مهاجرت کرده است مرحوم آقا شیخ هادی طالقانی است که آثاری از وی باقی مانده است۲۴ و نشان می‏دهد که ایشان حدود صد سال پیش در این منطقه می‏زیسته است و کتابخانه‏ای عظیم داشته که بعید به نظر نمی‏رسد این کتابخانه همان گنجینه عظیم و علمی و بی‏نظیر آقا نعیما در طالقان بوده که به دست وی به این منطقه منتقل گشته است. ۲۵ برخی از اهالی اظهار می‏دارند که تا چند دهه گذشته کتابخانه‏ای بزرگ در این روستا بوده است و نیز ابراز کردند که تا چندی پیش تعداد فراوانی نسخ خطی در مسجد و خانه‏های این روستا موجود بوده است که به جهت تنزل اهالی از مقام علمی پدران و نیاکان خود و عدم دریافت ارزش هر یک از این میراث‏های فرهنگی و نبودن امکانات نگه‏داری آن‏ها بسیاری از این گنجینه‏های ارزشمند و بی‏نظیر از بین رفته و حتی بسیاری از آن‏ها را، در همان نزدیکی، سال‏ها قبل به خاک سپرده‏اند و برخی نیز به دست دزدان فرهنگی و چپاولگران میراث این خطه، به یغما رفته است و متأسفانه جز تعداد اندکی نسخ خطی، که برخی دلسوزان فرهنگی آن‏ها را از نابودی نجات داده‏اند، بقیه، یک سره از میان رفته است. ۲۶

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *