عالیدره – نوشهر – مازندران
سایتها و وبلاگهای روستای عالیدره
شهرستان نوشهر – استان مازندران
http://www.aalidareh.blogfa.com
http://mnaeimaei.persianblog.ir/
روستای عالیدره در استان مازندران قسمت جنوب شهرستان نوشهر منطقه کجور واقع شده فاصله هوائی آن با شهر نوشهر حدود ۲۰ کیلومتر وبا تهران ۷۵ کیلو متر میباشدراه ارتباطی ان با شهر چالوس ۴۰ کیلومتر و ۲۰ کیلومتر با جاده چالوس تهران فاصله دارد حاشیه روستای عالیدره از دو طرف وصل به جنگل طبیعی بوده واز دوطرف نیز به باغات ومزارع روستا وصل میباشد . ارتفاع روستای عالیدره ۱۳۸۰ متر بالا تر از سطح دریا میباشد وبه همین دلیل در فصل تابستان وبهار از هوای بسیار خنک ومناسبی برخوردار میباشد. جمعیت ان در فصل تابستان حدود ۸۰۰ نفر ودرسایر فصول حدود ۴۰۰ نفر میباشد دارای مدرسه ابتدائی وراهنمائی بوده وهمچنین کتابخانه این روستا با بیش از۷۰۰۰ نسخه کتابهای مختلف یکی از بزرگترین کتابخانه های منطقه کجور محسوب میشود .در مجاورت روستای عالیدره روستاهای حیرت لشکنار وگندیسکلا که هر کدام حدود ۳ کیلومتر فاصله دارند قرار گرفته اند نام فامیلی حدود ۹۸ درصد اهالی این روستا نعیمائی عالی میباشد وحدود ۲۰۰ سال پیش از روستای کرکبود طالقان به این روستا مهاجرت نموده و تا چند سال قبل به کرکبودی مشهور بودند و ازنوادگان مولا نعیما میباشند . تا ۱۰۰ سال پیش اکثر ساکنین این روستا ازعلما وفقها بوده ملا صالح کرکبودی ای از آخرین علمای این روستا و منطقه محسوب میگردد. شغل بیشتر اهالی کشاورزی ودامداری میباشد وکمتر از ۱۰ درصد کارهای دولتی دارند.
ملاّ نعیما و خاندان او
نیاکان و پدران ملاّ نعیما
جدّ اعلای او مولی محمدکاظم طالقانی قزوینی، از بزرگترین حکیمان و فیلسوفان هم عصر ملاّصدراست که از مؤسّسان تفکّر حِکْمی و حوزه اندیشههای فلسفی در قزوین است.
او، حوزه درسی خود را در قزوین قرار داد و باعث گردید تا محافل فلسفی در قزوین رونق گرفته و گسترش یابد و فیلسوفان بزرگی از مکتب فلسفی قزوین بهرهمند شده و سپس در اشاعه نظریات و اندیشههای فلسفی، بکوشند. بزرگترین و مشهورترین فیلسوفان و دانشمندانی که از حوزه درسی مولی محمد کاظم برخوردار گشتهاند، عبارتند از: سید محمد شفیع بن میرزا بهاء الدین عاملی (م ۱۱۲۵ ق) و علامه ادیب شیخ محسن طالقانی قزوینی نحوی و سید میرزا قوام الدین حسینی سیفی قزوینی (م ۱۱۵۰ ق) و حکیم و دانشمند گرانمایه آقاالتفات قزوینی، مؤسس مدرسه التفاتیه در قزوین۱ (م بعد ۱۰۹۵ ق) و دیگر بزرگان.
شیخ حرّ عاملی، مؤلّف کتاب امل الآمل که هم عصر مولی محمد کاظم بوده است، به حوزه تدریس وی اشاره کرده چنین مینویسد:
مولانا محمد کاظم الطالقانی أصلاً، القزوینی مسکنا، من الأفاضل المعاصرین کان مُدَرِّسا فی مدرسه النواب فی قزوین مات فی المحرم سنه ۱۰۹۴ . ۲
: سرور ما، مولی محمّد کاظم که اصلاً از طالقان بوده و در قزوین سکونتداشتنداز جمله افاضل و بزرگان معاصر بود که در مدرسه نواب قزوین، حوزه تدریس داشتند. وی در ماه محرم سال ۱۰۹۴ ق درگذشت.
مولی محمد کاظم، خود از محضر بزرگان و حکیمان زمان بهرهمند گشته است و بعید نیست که از حوزه درسی بزرگانی همچون شیخ بهاءالدین عاملی مشهور به شیخ بهائی و فیلسوف و حکیم سترگ میرداماد و متفکر بزرگ و بینظیر میرفندرسکی استفاده برده باشد و نیز از حکیم بزرگ و متفکر شرق، صدر المتألهین، مشهور به ملاّصدرا.
مولی محمد کاظم، بنیانگذار تفکر فلسفی و در نتیجه، باعث رونق و گسترش روش اصولی و اجتهادی در برابر روش ظاهری و جامد اخباریگری در قزوین و در زمانه خود است. تأثیر اندیشههای او به قدری بود که اخباریان در قزوین از جایگاه و ارزشی برخوردار نبوده و نیز سالها پس از وی، فِرَق مختلف هم چون شیخی و بابی نتوانستند در برابر براهین محکم و قاطع پیروان او و به خصوص اعقاب عالم و دانشمند وی تاب مقاومت آورده و در نتیجه یک سره از میان رفتند. ۳
از این میان به دو نمونه از مبارزههای فکری برخی از اعقاب مولی محمد کاظم، اشاره میشود:
ملاّ محمد ملائکه برغانی (طالقانی) (م ۱۲۰۰ ق) فرزند مولی محمد تقی طالقانی (عرفی) و برادر مولی نعیما طیّ یک مناظره به سال ۱۱۶۵ ق در حضور عالمان بزرگ، شیخ یوسف بحرانی اخباری، مؤلف کتاب حدائق را محکوم کرد، در نتیجه، پیروان شیخ یوسف و اخباریان، حضور ملاّ محمد را در قزوین تحمل نکرده لذا به خانه او هجوم آورده و خانه و کتابخانهاش را به آتش کشیدند که ملاّ محمد، جان سالم به دربرد. دولت وقت نیز برای آن که این آشوب را از میان بردارد، ملاّ محمد را به روستای برغان تبعید کرد. از این رو فرزندان و خاندان او به برغانی شهرت یافتند.
دیگری آقا حکمی قزوینی (طالقانی) (م ۱۲۸۵ ق) از نوادگان مولی محمد تقی طالقانی است که در قزوین سمت استادی داشته و کرسی تدریس فلسفه و حکمت را دارا بوده است. وی در نتیجه مناظرهای در قزوین و در حضور بزرگترین دانشمندان زمان، قلّت بضاعت علمی و کژ فهمی شیخ احمد احسایی (پایهگذار فرقه شیخیه) را در حکمت و فلسفه و موضوعهای عقلی به اثبات رسانیده و شدیدا او را محکوم کرد. ۴
خاندان و شجره مولی محمد کاظم طالقانی که مجد و عظمت سیصد ساله تمامی آنان، به وی باز میگردد، با دریافت مقامات علمی و رسیدن به مدارج بلند دانش و عمل، توانستند در قزوین و اصفهان و عراق و دیگر شهرهای بزرگ آن زمان منشأ تحولات عظیمی در عرصه تفکر و تعقل گردند و در طول سه سده، علاوه بر اشاعه معارف والا و ارزشمند تشیع، آثار بینظیری در موضوعهای مختلف علمی بر جای نهند و جویندگان و دانشمندان بزرگی را در اصفهان و قزوین و نجف و کربلا تربیت کنند و طراوت و پویندگی فقه و کلام و فلسفه و تفکر شیعی را با سعی و تلاش خالصانه خود، حفظ کنند و در این راه حتی از جان خویش مایه بگذارند۵ و به معارف امامیّه اعم از فقه، اصول، تفسیر، اخلاق، عرفان و حکمت و فلسفه و… خدمات ارزندهای نمایند.
مولی محمد کاظم طالقانی جد اعلای خاندانهای بزرگی همچون آل طالقانی، ۶ نحوی، شهیدی، صالحی، برغانی، نعیمی و نعیمایی است که هم چنان نیز در زمان ما منشأ خیر و برکتند.
مولی محمد کاظم، عمری را در تدریس و تعلیم و تربیت شاگردان سپری کرد و چنان به تدریس و تعلیم علاقهمند بود که خانهاش را در قسمت غربی مدرسه نواب در قزوین قرار داده بود و استادش شیخ بهایی در چندین سفر که از اصفهان به قزوین آمده در همین خانه مورد تکریم و احترام وی قرار میگرفته است. بنابر نوشته مؤلف أمل الآمل، مولی محمد کاظم در محرم سال ۱۰۹۴ ق در قزوین درگذشت. آثار فراوان و ارزندهای از وی برجای مانده که بیشتر جنبه فلسفی و حکمی دارد؛ همچون حواشی و تعلیقات بر بخش الهیات شفای بوعلی و دیگر رسایل فلسفی.
ما، تنها از دو تن از فرزندان بلاواسطه او اطلاع داریم:
۱ ـ شیخ خواجه نواب؛
۲ ـ مولی محمد جعفر طالقانی، مشهور به فرشته.
شیخ خواجه نواب
شیخ خواجه نواب، مدرسه بزرگ نواب را در قزوین تأسیس کرد که هم خود و هم والد بزرگوارش در آن جا تدریس میکردهاند. این مدرسه هماکنون پس از تجدید بنا، به نام مدرسه امام صادق علیهالسلام نامگذاری شده و طلاب فراوانی در آن مشغول تحصیل و تعلّمند. متأسفانه از شرح حال و تاریخ ولادت و وفات او اطلاعی در دست نیست.
مولی محمد جعفر طالقانی قزوینی (فرشته)
مولی محمد جعفر در خاندان علم و دانش و تقوا ولادت یافت و در دامان پدری عالم و دانشمند همچون مولی محمد کاظم طالقانی پرورش یافت. از تاریخ ولادت او اطلاعی در دست نیست، ولی مسلّم، وی در قزوین چشم به جهان گشود و از همان ابتدا در محضر پدر به تحصیل و تعلم پرداخت. روحیات و خصوصیات و مذاق علمی پدر در او اثر عمیقی نهاد و باعث گردید که مولی محمد جعفر همچون پدر از فیلسوفان و حکیمان زمان به شمار آید و کرسی تدریس فلسفه را در قزوین به خود اختصاص دهد. و بعید نیست که در اثر شدّت تقوا و پرهیزگاری و اعراض از امور دنیوی و نفسانی و در نتیجه، دریافت و درک عمیق حقایق عقلی و ذوقی به تجرد نفسانی و ملکی رسیده و از این رو به «فرشته» ملقب شده باشد.
مولی محمد جعفر، علاوه بر تلّمذ و تحصیل در نزد پدر و دیگر بزرگان، از محضر درس علاّمه ملاّ محمد باقر مجلسی بهرهمند گشته و از جانب آن مرد بزرگ به دریافت اجازه روایی نایل آمده است. با دقت در متن این اجازه، که به تاریخ ۱۰۹۵ ق یعنی یک سال پس از درگذشت مولی محمد کاظم طالقانی، شرف صدور یافته، مقام والای مولی محمد جعفر و والد او را درمییابیم. در قسمتی از این اجازه چنین آمده است:
… المولی الأولی، الفاضل الکامل الصالح التقی الزکی الألمعی مولانا محمد جعفر الطالقانی، خلف المبرور المغفور مولانا محمد کاظم الطالقانی… .
… سرور والا مرتبه، دانشمندِ کاملِ نیکو کردارِ پرهیزگارِ نیک طبع بسیار برجسته، سرور ما، محمد جعفر طالقانی، خلف مبرورِ مغفور، سرور ما، محمد کاظم طالقانی.
علاّمه مجلسی که خود از بزرگان و دانشمندان کمنظیر عصر خویش و زمانهای پس از خود است؛ از شاگرد خود در متن اجازهای که صادر کرده است با عنوان «مولانا» یاد کرده که نشانگر مقام و مرتبه بسیار والا و بلند مولی محمد جعفر و خاندان پدر بزرگوار اوست. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
از مهمترین آثاری که از وی بر جای مانده، کتاب اشتراط الحس است. با دقت در این کتاب، قدرت و توان علمی وی را در مییابیم.
از تاریخ درگذشت مولی محمد جعفر طالقانی اطلاعی در دست نیست، ولی براساس قراین درمییابیم که در قزوین در گذشته است.
مرحوم علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب سیره آل برغانی تاریخ درگذشت وی را سال ۱۱۶۱ ق ذکر کرده است که تحقیقا این تاریخ متعلق است به تاریخ درگذشت نوادهاش ملاّ نعیما طالقانی.
و نیز شیخ آقا بزرگ تهرانی رحمهالله پس از ذکر تاریخ درگذشت مولی محمد جعفر، اضافه میکند که وی در طالقان صاحب مزار است و اهالی آن را زیارت کرده به آن تبرک میجویند. ولی تا آن جا که نگارنده میداند و تفحص کرده است، مزاری با عنوان مولی محمد جعفر فرشته در طالقان وجود ندارد و شاید مولی محمد جعفر در طالقان در همان منطقه کرکبود صاحب مزار بوده است، که بعدها به جهت ساختن مقبرهای برای مرحوم ملاّ نعیما نواده او، مزار وی نیز در فضای مقبره نوادهاش قرار گرفته باشد و از این جهت گمان گردیده که تاریخ ۱۱۶۱ که بر سنگ مزار ملاّ نعیما ثبت شده متعلق به تاریخ درگذشت مولی محمد جعفر بوده است.
از بزرگترین و عالمترین فرزندان مولی محمد جعفر، میتوان از مولی محمد تقی طالقانی قزوینی نام برد.
مولی محمد تقی طالقانی قزوینی (عرفی)
بعید نیست که مولی محمد تقی در قزوین تولد یافته باشد. او در خاندان علم و دانش و تقوا و پرهیزگاری و تحت تربیت پدر بزرگوارش به تحصیل دانش و تقوا مبادرت ورزیده، ابتدا نزد پدر مقدمات علمی را فرا گرفت. سپس علوم عالی را از محضر دانشمند گرانمایه و نواده حکیم بزرگ ملاّ صدرا یعنی میرزا حسن فرزند حکیم عبدالرزاق لاهیجی (م ۱۱۲۱ ق) فرا گرفت و پس از مدتی خود جامعیت عقلی و فقهی یافت و توانست کرسی تدریس فلسفه و فقه را در قزوین احراز کند و بسیاری از بزرگان در محفل درسی او حاضر شدند. از مهمترین آثار او حواشی محققانه بر اسفار و حواشی بر شرح قوشچی بر تجرید مرحوم خواجه است.
از شهرت او به «عرفی» میتوان یافت که وی شعر میسروده و تلّخص او، «عرفی» بوده است. این که در برخی از کتابها و تذکرهها شهرت عرفی را به فرزند وی ملاّ نعیما نسبت دادهاند، اشتباه است؛ زیرا نگارنده از نزدیک سنگی را که بر مزار ملاّ نعیما بود مشاهده کردم که در قسمتی از سنگ مزار چنین حک شده بود «… محمد نعیم بن عرفی…» که نشان میدهد عرفی لقب و یا تخلّص مولی محمد تقی است و نه شهرت مولی محمّد نعیم (ملاّ نعیما).
مولی محمد نعیم طالقانی (ملاّنعیما)
مولی محمد نعیم، فرزند مولی محمد تقی طالقانی (عرفی) فرزند مولانا محمد جعفر طالقانی (فرشته) فرزند مولانا محمد کاظم طالقانی قزوینی بوده است.
او، از بزرگترین دانشمندان و فلاسفه و متکلمان و فقیهان سده دوازدهم هجری است.
با توجه به برخی قراین، بعید نیست که در قزوین پا به عرصه وجود نهاده باشد و نیز شاید در دوران کودکی جدّ خود ملاّ محمد جعفر فرشته را درک کرده باشد و در نزد والد بزرگوارش مرحوم مولی شیخ محمد تقی عرفی به کسب دانش پرداخته و سپس جهت تکمیل علم و دانش به شهر اصفهان، که حوزه علمیه مهم آن روز بود، عزیمت کرده باشد.
از آن رو که از خاندان فضل و دانش به شمار میآمده و عالمان و دانشمندان زمان، پدران و نیاکان وی را میشناختهاند، در اصفهان، مورد احترام و تکریم علما و دانشمندان و صاحب منصبان قرار گرفت. محمد نعیم در اصفهان به حوزه درس عالمانی وارسته همچون ملاّ محمّد صادق اردستانی که از فلاسفه و متکلمان زمان بوده است (م ۱۱۳۴ ق) و بهاء الدین محمّد معروف به فاضل هندی ۷ (م ۱۱۳۷ ق) و دیگران حضور به هم رسانید و خود، جامع معقول و منقول گردید.
از برخی داستانهایی که در مورد وی بر جای مانده چنین برمیآید که:
ملاّ نعیما در اصفهان به جهت قدر و منزلت والای علمی و شرافت و نجابت خانوادگی، از جانب سلطان صفوی به ریاست کتابخانه سلطنتی منصوب شده و شاه صفوی (شاه سلطان حسین) به او ارادت و عنایت کامل داشته است. ۸
مسلّما ملاّ نعیما در اصفهان از عالمان و دانشمندان بزرگ، به شمار میآمده و طبعا در آن جا از حوزه درس نیز برخوردار بوده و عدهای از محضر وی بهره میبردهاند.
در هر صورت، آخوند نعیما در فضای علمی اصفهان روزگار را، به تحقیق و تألیف و شناسایی منابع مختلف علمی و تدریس و تعلیم و گفتوگو و مصاحبت با عالمان و دانشمندان زمان میگذرانیده است و مسلّما تا زمان هجوم افغانها به اصفهان در آن شهر سکونت داشته و سپس از اصفهان گریخته است. ۹
گریختن ملاّ نعیما از اصفهان
آخوند آقا نعیما میبایستی در میانه مدت شش ماهه محاصره افغانها، از شهر اصفهان گریخته باشد. و بعید نیست که برخی از بزرگان خاندان صفوی در این گریز با او همراه شده باشند و نیز او بسیاری از کتابها و نسخهها و آثار ارزشمند علمی را که متعلّق به کتابخانه سلطنتی و کتابخانه شخصی خود بوده است، همراه کرده باشد تا این گنجینههای ذی قیمت از خطر نابودی در امان بماند.
هجوم افغانها یاد و خاطره قتل و کشتار مغولان را زنده کرد.۱۰ اصفهان و اطراف آن ویران گردید و بسیاری از دانشمندان دینی از میان رفتند.
آقا نعیما پس از گریختن از اصفهان به سوی قم عزیمت کرد و بهتر آن دید که مدتی را در قم بماند. او در این محاصره و هجوم، بسیاری از نزدیکان و اقوام خود را از دست داد. ۱۱
ملاّ نعیما پس از استقرار در قم و به درخواست برخی از فاضلان این شهر کتابی را در فلسفه و کلام در مراتب توحید و برخی لطایف عرفانی با عنوان أصل الأُصول در وضعیتی آشفته و هراسان تألیف کرد. این امر نشان میدهد که او دانشمندی کوشا و تلاشگر در راه تحقیق و دریافت و آموزش حقایق علمی بوده است.
و نیز از این امر صبر و شکیبایی او آشکار میشود؛ زیرا کمتر کسی است که در چنین وضعیتی، که بیشترِ نزدیکان خود را از دست داده، به نگاشتن کتاب و تدریس و تبیین حقایق علمی مبادرت ورزد.
آقا نعیما هجوم افغانها را به اصفهان در مقدمه کتاب ارزشمند خود أصل الأُصول چنین گزارش میدهد:
زمانی، تألیف این کتاب را از من خواستند که لشکریان افغان، اصفهان و اطراف آن را ویران و بیشتر مردم و به خصوص نزدیکان مرا نابود ساخته بودند و من، خودم به قم مهاجرت کرده و غربت گزیده و سخت پریشان خاطرم. ۱۲
آقا نعیما در اوایل سال ۱۱۳۵ ق تألیف کتاب أصل الأُصول را به پایان برده است. وی پس از تألیف کتاب أصل الأُصول از قم به سوی طالقان عزیمت کرد و بعید نیست که برخی از بزرگان دودمان صفوی، علاوه بر آثار ارزشمند علمی، در این سفر همراه او بوده باشند و او به جهت نجات و اختفای آنها از تعدّی افغانها، آنها را به درّه طالقان، که محل صعبالعبور و امنی بوده است، هدایت کرده باشد. ۱۳
آقا نعیما در طالقان در روستای کرکبود، که بعید نیست زادگاه پدران و نیاکان او بوده باشد، سکونت میکند. وی پس از استقرار در طالقان و در آن شرایط اضطراب برانگیز، رسالهای را در یکی از موضوعات مهم فلسفی ـ کلامی و نیز بسیار جنجالبرانگیز به نام حدوث العالم به تاریخ ۱۱۳۶ ق مینگارد.
عزیمت او به طالقان، اگر چه علاقه او را به وطن و سرزمین پدران و نیاکان خود نشان میدهد، ولی در عین حال طالقان میتوانسته امنیت آنان را از هر خطری تأمین کند. با این حال، افغانها بر بسیاری از این گنجینهها در طالقان دست یافتند و بسیاری از آنها را از بین بُردند.
ایشان از این زمان (۱۱۳۶ ق) به بعد تا سال ۱۱۶۱ ق، که سال درگذشت او است، در طالقان مانده است. آقا نعیما در این مدت ۲۵ ساله تنها به تألیف و تصنیف کتابها و رسالههای مختلف و نیز رتق و فتق امور شرعی اهالی و رفع معضلات آنان مبادرت میورزیده و بعید نیست که در آن جا محفل درسی نیز فراهم آورده باشد.
برخی اسناد و مدارک پراکنده موجود، نشان میدهد که وی در طالقان از عالمان بزرگ به شمار میآمده و به امور شرعی و رفع مشکلات مردم و اهالی طالقان مبادرت میورزیده است. ۱۴ از جمله بزرگانی که در طالقان با آقا نعیما مرتبط بوده است و ملاّ نعیما به او ارادت کامل داشته، ملاّ ابراهیم جزنی، از بزرگان دانشمندان و فیلسوفان بوده است. ۱۵
تقوا و ایمان شگفتانگیز آقا نعیما علاوه بر علم و دانش و فضل او باعث گردید تا مردم و بزرگان آن دیار به آقا نعیما اعتقاد و پایبندی فراوان بیابند و هماکنون نیز اهالی
طالقان کرامات عجیبی را به آن مرد بزرگ نسبت میدهند که از مقام معنوی آن مرد بزرگ بعید نیست.
از جمله کرامتهایی که در باره او مشهور است این است که:
روزی ذوات مقدس معصومین علیهمالسلام خانه آقا نعیما تشریف آورده بودهاند. صبیّه آقا نعیما میبیند که بر ایوان خانه دوازده نعلین سبز رنگ در کنار هم نهاده شده است. به سوی پدر میشتابد و آن چه را که دیده است به او میگوید. آقا نعیما شدیدا او را از بیان این مطلب تحذیر میکند و به شدت او را عتاب میکند و به فرزند میگوید آنان عزیزان و سروران منند که قدم رنجه داشتهاند. ۱۶
درگذشت آقا نعیما
این مرد دانشمند و فرهیخته و بسیار با تقوا و ساعی و تلاشگر در سال ۱۱۶۰ ق در طالقان درگذشت و اهالی و بزرگان آن دیار به جهت عظمت و منزلت والای آقا نعیما مقبرهای بر مزار او بنا کردند که هماکنون نیز پس از ۲۵۵ سال در منتهی الیه جنوب غربی روستای کرکبود و در قبرستان قدیمی پابرجاست. در میان مقبره، سنگ مزاری است که مقدار سی سانتی متر از سطح زمین بالاتر است و براین سنگ، این عبارت نوشته شده است: ۱۷
آرامگاه مغفور مبرور رضوان الله علیه جناب مستطاب العلام الفهام العالم الفاضل العادل آخوند ملا نعیما بن عرفی اعلی الله مقامه و رفع الله درجاته فی شهر شوّال المکرم ۱۱۶۰ .
این مقبره که اخیرا به جهت عوامل طبیعی و عدم توجه به این بنای تاریخی در شرف خرابی بود، به دست برخی اشخاص خیّر و فرهنگ دوست، بازسازی و مرمت گردید. ۱۸
کرامتها و معجزههایی را به مزار وی نسبت میدهند که از مقام آن عالم ربانی و مرد الهی بعید نیست.
آثار و تألیفات
آقا نعیما در طول عمر پربارش، آثار و تألیفات گرانقدری را از خود برجای گذاشت. مسلّم است که این مرد دانشمند، بیشتر اوقات خود را به تحقیق و تألیف کتابها و رسالههای ارزشمند میگذرانیده و در نتیجه، آثار او میبایست بیش از این تعدادی باشد که برمیشمریم.
از جمله آثاری که از ایشان برجای مانده میتوان به این چند کتاب و رساله بسیار مهم اشاره کرد:
۱ ـ أصل الأُصول: آقا نعیما این کتاب را در مباحث وجود و توحید ذات و برخی مباحث عرفانی تألیف کرده است. نسخههای متعددی از این کتاب موجود است. تاریخ تألیف این کتاب سال ۱۱۳۵ ق یعنی پس از هجوم افغانها به اصفهان و گریختن ایشان به شهر قم است که بنابه درخواست و پیشنهاد برخی از بزرگان قم در آن جا تدوین یافته است. این کتاب در سال ۱۳۵۷ در انتشارات انجمن حکمت و فلسفه و براساس کار و تحقیق دو دانشجوی دوره فوق لیسانس الهیات دانشگاه مشهد و به راهنمایی و مقدمه و تعلیق استاد سید جلال الدین آشتیانی چاپ شده است.
۲ ـ العروه الوثقی فی إمامه ائمه الهدی: این کتاب در مباحث کلامی و بسیار عمیق امامت تألیف شده است. نسخه اصلی این کتاب، که به خط خود مؤلف است، در کتابخانه موقوفه ملاّ محمد صالح برغانی در کربلا موجود است. ۱۹
۳ ـ حدوث العالم: نسخههایی از این اثر مهم که به صورت رسالهای موجز تدوین یافته، موجود است. آقا نعیما این کتاب را پس از عزیمت از قم و سکونت در طالقان به تاریخ ۱۱۳۶ ق تألیف کرده است.
۴ ـ منهج الرشاد فی إثبات معرفه المعاد: این کتاب ارزشمند و مفصل در مباحث کلامی و فلسفی بسیار عمیق و ژرف معاد تألیف شده است که نشانی از عمق اندیشه مؤلف آن است. نسخی از این کتاب موجود است و اخیرا این کتاب با ارزش، به دست دانشمند بزرگوار جناب آقای استادی (حفظه الله تعالی) در شرف طبع است.
۵ ـ الجبر و التفویض.
۶ ـ القضاء و القدر.
همانگونه که قبلاً اشاره گردید، آثار این مرد بزرگ میبایست بیش از اینها باشد و گویا بسیاری از آنها به جهت گذشت زمان از میان رفته. دور نیست که برخی از آنها هم اکنون نیز موجود باشد، که برای یافتن آنها نیازمند به تحقیق و تفحص بیشتر هستیم. کما این که حقیر نسخهای در علوم غریبه، به خط خود آقا نعیما، نزدِ آقا شیخ اسماعیل بوذری طالقانی ـ که به تازگی درگذشت ـ یافتم.
خاندان و فرزندان آقا نعیما
ما تنها به نام یک تن از فرزندان او دست یافتهایم، به نام آقا شیخ محمد تقی طالقانی که خود از عالمان و فیلسوفان زمان بوده است. وی زعامت شرعیّه و علمی را در قزوین برعهده داشته است. آقای عبدالحسین صالحی شهیدی که مقدمه موسوعه البرغانی را نوشته است، گوید: نقش خاتم و اِمضای آقا شیخ محمد تقی را درصدر اسنادی که متعلق به املاک طالقان و قزوین یافته و نیز اضافه کرده در نزد او سندی قدیمی موجود است که در آن چنین نوشته شده است: «حاشیه قلمی فرمود. محل مهر عالی جناب نتیجهالفضلاء آقای محمد تقی خلف زبدهالفضلاء آخوند ملانعیم طالقانی». 20
از فرزندان آقا شیخ محمدتقی، آخوند ملایوسف حکمی طالقانی قزوینی است که از بزرگترین فیلسوفان و متکلمان امامیّه در سده سیزدهم هجری به شمار میآمده. او سالها کرسی تدریس فلسفه را در مدرسه صالحیّه، در قزوین برعهده داشته است و بسیاری از فاضلان و بزرگان از محضر او بهره بردهاند. چنان که مؤلف المآثر و الآثار چنین گوید:
مولی یوسف حکمی قزوینی از فیلسوفان بزرگ و بهترین اساتید کتب حکمی و فلسفه متعالیه در قزوین بوده است و در مجلس درس او جمعی از فضلا و طلاب علوم عقلی فراهم میآمدهاند. ۲۱
نیز از دیگر فرزندان آقا شیخ محمد تقی بن آقا نعیما، آقا شیخ ابوعلی عبدالمجید طالقانی است. وی از عرفا و اجله علما بود. از تألیفات اوست: رساله کثیرالفایده و منتخب از مهمات مسایل غامضه حقّه و تبیین مشکلات از عقاید حقیقیه حقه مسمّی به مشرق المفارق (المعارف ظ) الالهیه مشتمل بر مقدمه و دو مطلب و خاتمه. ۲۲
هماینک این رساله ارزشمند در نزدِ یکی از مؤمنان شهرستان رشت نگهداری میشود.
اعقاب و فرزندان این عالم بزرگوار، در تهران، قم، طالقان و بیش از همه در مازندران و گیلان به سر میبرند و با عنوان نعیمی، نعیمایی، کرکبودی و طالقانی معروفند.
روستای عالی درّه (در شهرستان چالوس)
در این دهکده زیبا که بر بلندیهای نزدیک به نور و کجور واقع گردیده، مردمانی سخت کوش زندگی میکنند که نام و شهرتشان باعث افتخار آنان است. آنان مردمی ساده و بیآلایشاند که در کمال آرامش و به دور از هیاهوی شهرهای بزرگ در آن جا به سر میبرند؛ مردمانی که تمامی آنها از فرزندان و اعقاب مولی نعیما میباشند و به نعیمایی و نعیمایی کرکبودی شهرت دارند. ۲۳
در این که آنان از چه زمانی در این منطقه سکنا گزیدهاند و علت سکونت آنها در آن جا چه بوده است، اطلاع چندانی در دست نیست. ولی از دقت در آثار قدیمی چون سنگهای قبور قدیمی عالی درّه، که برخی از آنها قدمت ۱۵۰ ساله دارند، درمییابیم که اهالی این دهکده حدود دو سده است که در آن جا سکونت گزیدهاند و نیز از شهرت کرکبودی که بر اکثر سنگهای قبور قدیمی نقش بسته است میتوان دریافت که نیاکان این اهالی از روستای کرکبود طالقان (محل سکونت آقا نعیما) که جملگی از فرزندان آقا نعیما هستند، به این منطقه مهاجرت کردهاند.
آن چه از دقت در اسناد و نسخ قدیمی برجای مانده و اقوال موجود در میان اهالی برمیآید، این است که چند تن از فرزندان آخوند نعیما از طالقان به این منطقه رفته و دیگر این که آنان گنجینه بسیار بزرگی از کتابها و رسالهها و آثار علمی را با خود به عالیدرّه بردهاند.
یکی از دانشمندان بزرگ از خاندان آقا نعیما که به این منطقه مهاجرت کرده است مرحوم آقا شیخ هادی طالقانی است که آثاری از وی باقی مانده است۲۴ و نشان میدهد که ایشان حدود صد سال پیش در این منطقه میزیسته است و کتابخانهای عظیم داشته که بعید به نظر نمیرسد این کتابخانه همان گنجینه عظیم و علمی و بینظیر آقا نعیما در طالقان بوده که به دست وی به این منطقه منتقل گشته است. ۲۵ برخی از اهالی اظهار میدارند که تا چند دهه گذشته کتابخانهای بزرگ در این روستا بوده است و نیز ابراز کردند که تا چندی پیش تعداد فراوانی نسخ خطی در مسجد و خانههای این روستا موجود بوده است که به جهت تنزل اهالی از مقام علمی پدران و نیاکان خود و عدم دریافت ارزش هر یک از این میراثهای فرهنگی و نبودن امکانات نگهداری آنها بسیاری از این گنجینههای ارزشمند و بینظیر از بین رفته و حتی بسیاری از آنها را، در همان نزدیکی، سالها قبل به خاک سپردهاند و برخی نیز به دست دزدان فرهنگی و چپاولگران میراث این خطه، به یغما رفته است و متأسفانه جز تعداد اندکی نسخ خطی، که برخی دلسوزان فرهنگی آنها را از نابودی نجات دادهاند، بقیه، یک سره از میان رفته است. ۲۶