رویخت – بیرجند – خراسان جنوبی

سایتها و وبلاگهای روستای رویخت ( روبخت )

شهرستان بیرجند – استان خراسان جنوبی

http://royokht.blogfa.com/

http://www.royokht.ir/

 

رویخت یا همان روبخت روستایی است در دهستان القورات از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند , واقع در استان خراسان جنوبی این روستا در همجواری روستای خنگ در فاصله ۴۵ کیلومتری شهرستان بیرجند قرار گرفته است که اکنون حدود ۱۷۰ نفر جمعیت دارد .

عرض جغرافیایی این روستا (فاصله از خط استوا) ۲۳/۳۳ درجه و طول جغرافیایی(فاصله از نصف النهار مبدا) ۳۴/۵۹ می باشد . این روستا از سطح دریا ۱۸۶۲ متر بالاتر است .

نام روستا

نام این روستا به سه نوع تلفظ و نوشته میشود :

۱ربوخ                          ۲روبخت                            ۳رویخت

ربوخ ، واژه ای است عربی و به معنای خوش و خوشایند است (لغتنامه دهخدا)

روبخت ، به جهت تلفظ راحت و سنگین به این اسم عنوان گرفته است و میتوان حدس دیگری زد که روبخت یعنی کسی که بخت به او رو کرده باشد

توضیح قدیمیها معتقدند چون این منطقه سرزمینی خوش آب و هوا بوده است اسم صحیح روستا ربوخ است. وجود قلعه ای از زمان ساسانیان در این روستا حکایت بر این امر میکند هم اکنون نیز بعضی از همسایه های مجاور(مانند روستاهای مزداب و …) همین نام ربوخ را به کار میبرند

البته در کنار این مطالب نمی توان از کنار گفته ها و داستانهای آمیانه بی توجه گذشت ، مثلا چون روستا قبل از اسلام در زمان زرتشتیان وجود داشته است به نام هوخت که یکی از مذاهب زرتشتیان بوده است نام داشته است که کم کم این لفظ تغییر پیدا کرده و تا کنون که به روبخ یا روبخت شناخته میشود

ناگفته نماند اکنون خیلی از مردم آن را رویخت مینامند .

آثار باستانی رویخت

۱- قلعه دختر که مربوط  دوران قبل از اسلام است توسط کارشناسان میراث فرهنگی تشخیص داده شده است این قلعه در دوران مغولان و هلاکوخان خراب شده است و هنوز تا چند سال پیش آثار خانه های روبخت بالا در قسمت پائین قلعه مشخص بود که بعد از خرابی قلعه و کشتار مردم و کم شدن جمعیت در نیمه دوم قرن هفتم هجری از روبخت بالا به محل کنونی مهاجرت میکنند

۲- آسیابی که در پائین قلعه وجود دارد نیز از قبل اسلام است . چهار آسیاب از آب روبخت دایر بوده است که هنوز بقایای آنها مانده است .

*نام یکی از آنها لکه   بوده است و به علت خرابی و نابسامانی به این اسم عنوان گرفته است . محل آن داخل روستای سر آسیاب قرار دارد که تا سال ۱۳۴۲ دایر بوده است میزان بازدهی آن را در شبانه روز ۶۰ کیلو ذکر کرده اند .

*دومین انها آسیاب پای قلعه است بعلت ارتفاع و فشار آب بازدهی آن در ۲۴ ساعت ۱۸۰ کیلو بوده است .

*آسیاب میر حریف سومین آسیاب بوده است که توسط میر حریف در چند قرن پیش احداث شده است :

آسیاب میر حریف آسیاب نسبتا خوبی بوده است که تا سال ۱۳۴۲ دایر بوده است میزان بازدهی آن در شبانه روز ۸ جوال گندم بوده است ( حدود ۵۰۰ کیلو در ۲۴ ساعت) و ایتطور نقل قول میکنند که میر حریف برای خرید گندم به آفریز و قومنجان میرود و بعد از خرید گندم در بین راه به روستایی به نام شورود میرود و به آسیابان میگوید من میر حریف از روبخت هستم گندم مرا آرد کن که بروم , آسیابان میگوید هر که هستی برای خودت هستی آسیاب به نوبت , که بعد میر حریف به فکر آسیابی می افتد و آسیابی را بنا میکند ( نقل از حریفی از اولاد میر حریف ۸۰ ساله )

·  چهارمین آسیاب آساب نو  بوده است  آسیاب دیر کار بوده است و در ۲۴ ساعت ۱۰۰ کیلو بیشتر کارکرد نداشته است به همین دلیل شعری هم گفته اند :

·         هر که در آسیای نو بار خرید                               بد کرد و غلط کردو جامع بر تن بدرید

**********************************************************

از طرف دولت جمهوری اسلامی و دادن بودجه توسط جهاد کشاورزی به کول های سیمانی تبدیل شده است و در نتیجه قنات نو , قنات گله چشمه و قنات اولیه روبخت مانند قدیم به یک قنات تبدیل شد که توافق مالکین به وسیله به روبروی آسیاب پای قلعه انتقال یافت

**********************************************************

طوایف قدیمی رویخت

در قدیم مردم روستا از چند طائفه تشکیل شده اند :

۱- امیار(میرها) : دو کانون اصلی مبارزات ایرانیان علیه خلافت امویان عراق و خراسان بوده است , در عراق به ویژه در کوفه مرکز اصلی قیامهای شیعه بوده است ولی بدلیل نزدیک بودن به مرکز خلافت (شام ) و جلوگیری از برپا نمودن نهضت علیه امویان آنها کوفه را به قصد خراسان ترک میکنند ( قوم عرب خود را منصوب به طائفه بنی حرافه میدانند)

۲- آقایان : به ثروتمندان ده گفته میشود و ظاهرا از اول در ده ساکن بوده اند

۳- بکاکین : بیکها از خوسف به خنگ و از خنگ به رویخت مهاجرت میکنند و خود را از نسب مالک اشتر نخعی میدانند

۴- علما : هم نسبشان به علامه فاضل روبختی میرسد

۵- سادات : هم که سادات حسینی هستند

۶–  طوایفی هم که خود را از طائفه لولویی میدانند

محلات قدیمی رویخت

۱-      بلند ده (بالای ده )

۲-      پایین ده

۳-      میان ده

۴-      کنار ده

بعد از انتقال رویخت از بالا به پایین , ده را طوری طراحی کرده اند که اهالی راحت تر به آب دسترسی داشته باشند به این ترتیب که آب از بلند ده وارد تا میان ده و پائین ده و بعد کنار ده ادامه دارد

بلند ده چون آب کمتر آلوده میشده است و دسترسی بیشتر به آب بوده است , علما و میرها و بیکها ساکن بوده اند

کلاته ها و چشمه ها

·         سه کلاته این روستا عبارتند از :

·         الف : حج سفلی   ب: حج وسطی ج: حج علیا و چشمه لاک

·         حج به معنای جایی که خودش آب را بیرون میزند

حج زمانی سکنه نشین بوده است و آخرین نفری که از حج به روستای روبخت مراجعه میکند ملک حجی میگویند , کسانی که در این کلاته ها زمین داشته اند نسبت به افرادی که در ده ساکن   بوده اند از وضع مالی بهتری برخوردار بوده اند , در ضمن در حج قلعه هم وجود داشته است

محرم از سالهای دور تا نزدیک

قبل از فرارسیدن محرم مردم مسجد وحسینیه را تمیز و آماده میکردند و این شعرها را می خواندند :

بپا خیزید یاران که شد صبح قیامت…… شده ماه محرم سر زهرا سلامت

محرم ماه اشک است…….محرم ماه خون است

زخون گل عزاران…………………..بیابان لاله گون است

حسین در این مه خون………………………..فدای راه دین است

سرش بالای نیزه ……………………………………تنش روی زمین است

ازشب اول محرم مراسم روضه خوانی برقرارمیشد وازهمان شب اول تادهم محرم مصرف قند وچای را مرحوم آقای سید محتشم حسینی وآقای سیدعبدالله حسینی ودوخواهرایشان به نام بی بی صدیقه وبی بی کوچک تامین میکردند چای را کربلایی محمد عباسپور درست می کرد و بعد ازفوت ایشان پسرش حسین و بعد عباس معروف به عباسپور چای را درست میکردند و بعضی ها برابر وقفیات شبها بادام ,نقل و عناب می دادند. واین مراسم روضه خوانی تا پایان ماه صفر هرشب ادامه داشت

روز پنجم محرم علمها و شالهای علم را می شستند و روزششم محرم مراسم علم بندی بود وعلم ها را آماده میکردند و با تقسیم نقل هر کس علم خود را می بست , علمها مربوط به ملا عباس جعفری , کربلایی غلامرضا گل محمدی و کربلایی علیرضا شرفی و یکی از علم ها بطول ۶ متر که مربوط به میرمحمد علی فرزند میر رحیم بود را دروسط صحن مسجد داخل زمین قرارمیدادند , علمها در غروب عاشورا یا روز یازدهم باز میشدند ولی علم بزرگ وسط مسجد تا پایان ماه صفر درهمان جا قرارداشت وبعد از اتمام ماه صفر جمع می شد تا سال دیگر… (معمولا علمها توسط مرحوم کماچ علی سبزکار و مرحوم استاد غلام یتیم و …. حمل می شد)

معمولا از امروز به بعد (روز پنجم محرم) اهالی روستا که بنا به اقتضای شغلی در اقصی نقاط کشور ساکن هستند جهت بزرگداشت این ایام و عزاداری برای آقا اباعبدالله الحسین(ع) و زنده نگه داشتن رسومات کهن کم کم به روستا می آیند تا این مراسم هر سال با شکوه تر از سال قبل برگزار گردد

سینه زنی ازشب هفتم محرم شروع میشد ونوحه خوانان از کوچک و بزرگ میخواندند وبه قول معروف خود را برای روز وشب های دیگر آماده میکردند… روز هفتم اهالی رویخت با علم وپرچم به قریه سر آسیاب میرفتند ودر آنجا سینه زنی وروضه خوانی برگزار میکردند و نهار را مهمان اهالی این قریه بودند وو بعد از صرف نهار برمیگشتند وشب هشتم هم سینه زنی ادامه داشت و روز هشتم محرم تمام ده رویخت آب و جاروب می شد و اهالی خنگ دوگروه می شدند که یک گروه به همراه تعدادی از علمهای خنگ به روستای نوده و گروه دیگر به همراه بقیه علمهای خنگ به روستای رویخت می آمدند وبعد از عزاداری وصرف نهار برمیگشتند (نهار ظهر هشتم را از وقفیات مرحوم کربلایی رضا گل محمدی میدادند) شب نهم عده ای بادام میدادند و آقای کربلایی محمد جهانی نان تقسیم می کرد .

شب نهم (تاسوعا) هیئت ابوالفضلی خنگ پس از سینه زنی در روستای خنگ به رویخت می آمدند ودر رویخت همراه با هیئت حسینی رویخت به عزاداری می پرداختند و پس از اتمام مراسم به خنگ برمیگشتند …

روز نهم مراسم علم گردان بود وصبح زود بعداز صرف صبحانه همه مردم جمع میشدند وبه قول معروف علم چرخان داشتند و به درب منازل میرفتند و برای زنده های آن منزل دعا وبرای مرده های منزل فاتحه میخواندند این مراسم از خانه ملا علی اکبر جعفری شروع میشد وچون ازاول تا آخر روستا باید به تک تک منزل ها میرفتند تا شب این مراسم طول می کشید و درب منزل ها هم هرکس به توان خودش برای آخوند وعلم دارها چیزی می آوردند (گندم , شکلات و آجیل ) در شب عده کمی از اهالی جهت صرف شام به خانه کربلایی علیرضا شرفی میرفتند که این شام , شام آخوندی نام داشت البته این مراسم بعد از مدتی لغو شده وروز تاسوعا هیئت حسینی صبح به خنگ میرفت و تا ظهر سینه زنی وعزاداری می کردند و قبل از نهار به رویخت برمیگشتند , البته بعد از اینکه وقفیات خنگ در خصوص این ایام زیاد شد بزرگان روستای خنگ تصمیم گرفتند ار محل این وقفیات روز تاسوعا هم هیئت حسینی رویخت را نهار دهند که این مراسم تا چند سال پیش برقرار بود و بعد از نذر مرحوم ابوالقاسم بنیادی در خصوص تهیه نهار اهالی روستای رویخت , هیئت حسینی بعد از مراسم عزاداری در روستای خنگ به رویخت برمیگردد و عزاداران حسینی نهار را در رویخت صرف مینمایند .

بعدازظهر تاسوعا اهالی به سر قبرستان میروند وبرای اموات فاتحه میخوانند و هر کسی هم جهت شادی اموات خود چیزی بین مردم توزیع و برای آخوند ها وعلم دارها پول میگذارند…

شب عاشورا هیئت حسینی پس از سینه زنی در رویخت به خنگ میروند وآنجا همراه هیئت ابوالفضلی خنگ عزاداری می کنند و پس از اتمام مراسم و پذیرایی شیر و کیک به رویخت برمی گردند…

روزعاشورا هم صبح اول علم ها را به قبرستان ملا که در مسیر راه خنگ است میبرند وبرای اموات قدیمی فاتحه میخوانند وبعد همراه هیئت به خنگ میروند ودرروستای خنگ اهالی سه روستای خنگ (هیئت ابوالفضلی) , رویخت (هیئت حسینی) و نوده (هیئت ) به میدان جلو مسجد خنگ (میدان امام حسین(ع)) میروند و در آنجا عزاداری میکنند وعلم ها را جهت فاتحه خوانی به سر قبرستان وبه منزل کسانیکه از آنها درفاصله محرم سال قبل تا روز عاشورا سال جاری کسی مرحوم شده میروند وپس از آن به هیئت می پیوندند وپس از برگزاری با شکوه نماز ظهر عاشورا و صرف نهار مراسم شبیه خوانی  شروع میشود , که در آن از جلوگیری کاروان اباعبدالله توسط لشکر کفار – توبه , نبرد و شهادت حر – نبرد و شهادت حضرت علی اکبر , نبرد و شهادت حضرت قاسم ابن الحسن  – نبرد و شهادت حضرت ابوالفضل عباس – نبرد و شهادت درویش بیابانگرد – نبرد و شهادت حضرت امام حسین و اسیری اهل بیت امام حسین و ….. توسط عده ای از اهالی به نمایش درمی آید ( تعزیه خوانها عبارتند از : ۱- آقا سید عبدالله به عنوان امام حسین(ع) ۲- آقا سید محتشم به عنوان حضرت ابوالفضل (ع) ۳- جناب آقای حسن موذنی به عنوان حضرت علی اکبر(ع) ۴ – مرحوم صباغی به عنوان درویش ۵ – جناب آقای کربلایی زین العابدین فرهادی به عنوان حر و بعد از فوت ایشان هوشنگ فرهادی  6- مرحوم حسینا به عنوان لیلی مادر حضرت علی اکبر ۷- آقای زین العابدین نجاری به عنوان حضرت زینب ۸ – آقای ناصر اصفهانی به عنوان شمر ۹ – مرحوم کربلایی باقر کفاشی , به عنوان عمربن سعد ایفای نقش میکردند . البته از سالهای ۱۳۶۰به بعد مرحوم فرهادی ، اسحق غلامزاده و آقایان حاج غلامحسین راهرور , محمد موذنی , محمد نجف نژاد , جواد نجف نژاد , یوسف غلامی , مجید غلامی و علی علیمقدم و … در مراسم شبیه خوانی در نقشهای متفاوت ایفای نقش نموده و بعضا اکنون نیز در این زمینه فعال می باشند .

شب یازدهم هم مراسم شام غریبان را انجام می دهند , در گذشته جوانهای رویخت چراغ برمی داشتند و دور ده شام غریبان میخواندند

بعد از اتمام مراسم شام غریبان تقریبا مراسم اصلی تمام میشود و اهالی که از شهرستانها جهت بزرگداشت این ایام به روستا می آیند بار سفر میبندند به شهر و دیار محل سکونت خود برمیگردند ولی روضه خوانی روزها وشب ها تا پایان ماه صفر برقرار میباشد

تعدادی از مراسماتی که در این ایام محرم در روستا برگزار میشد عبارتند از :

شب اول محرم روضه قیص ابن مسهر , شب دوم محرم روضه مسلم ابن عقیل , شب سوم محرم روضه حضرت رقیه (س) , شب چهارم محرم روضه حضرت علی اصغر (ع) , شب پنجم محرم روضه حضرت قاسم (ع) , شب ششم محرم روضه جناب حر , شب هفتم روضه حضرت علی اکبر (ع) , شب هشتم و نهم محرم روضه ابوالفضل عباس (ع) , شب دهم محرم روضه حضرت اباعبدالله الحسین (ع) , شب یازدهم محرم شام غریبان شهدای کربلا و مصیبت های اهل بیت خصوصا مصیبت های حضرت زینب کبری (س) و شبهای بعد از سختیهایی که کاروان اسرا در مسیر شام داشتند

در روز تاسوعا وعاشورا اگر وقت میکردند مردم جمع میشدند وکمر همدیگر را میگرفتند وحلقه وار دور علم وسط صحن مسجد می گشتند وحسن حسین میکردند…

در شب عاشورا قبل از شروع سینه زنی مراسم الوداع میخواندند به این مضمون که شام قتل است الوداع گوییم  که یاران الوداع   الوداع از بهر مظلومان به دشت کربلا …

وصبح روز عاشورا هم قبل از هر مراسمی همینطورمراسم صبح قتل است الوداع گوییم انجام می شد (۱نفر میخواندو بقیه گروه هم جواب میدادند ) وشب شام غریبان هم به همین مضمون مراسم انجام میشد وخیمه ها را میسوزاندن و اسرا را کتک میزدند …

الان هم که همه شاهدند ماشاالله نوحه خوانان زیاد شده به طوریکه هرچقدرهم که میخوانند باز به همه آنها نوبت نمیرسد … نذورات هم الحمدالله زیاد شده به طوریکه ازشب هفتم محرم تاپایان روز یازدهم در حسینیه صبحانه , نهار و شام برای تمام عزاداران آماده است …

یکی از تعزیه خوانی ها تعزیه کربلا در عاشورا بود معمولا بعد از دهه اول تا پایان ماه صفر برگزار میشد که در آن آقا سید عبدالله به عنوان امام حسین (ع) و آقا سید محتشم به عنوان حضرت ابوالفضل (ع) و آقای حسن موذنی به عنوان علی اکبر و حبیب الله به عنوان حضرت زینب(س) و آقای غلامحسین گلمحمدی به عنوان ام لیلا و مرحوم اکبرزاده به عنوان شمر و آقای عبدالله هاجری به عنوان ابن سعد ایفای نقش میکردند و در ضمن آقای کربلایی محمد عرب گازار در این مراسم طبل و شیپور مینواخت .

یکی از مراسم تعزیه خوانی مراسم تعزیه خوانی امام موسی ابن جعفر(ع) بود که مرحوم حاج عبدالله هاجری به عنوان هارون ، مرحوم آقای رحمت الله اکبرزاده به عنوان وزیر هارون ، آقا سید عبدالله حسینی به عنوان امام (ع) ایفای نقش میکردند و اینقدر این تعزیه را با مهارت و از دل برگزار میکردند که باعث گریه وشیون همه مردم میشد که قدیمی ها می گویند از گریه مردم بر این تعزیه سقف مسجد می لرزید که بعد از فوت آقایان اکبر زاده و سید عبدالله حسینی این مراسمات تعزیه خوانی هم دیگر برگزار نشد

روز هشتم وشب نهم که هیئت خنگ به رویخت می آیند مردم رویخت تعداد زیادی گوسفند جلو هیئت خون میکنند وگوشت آن هارا یا بین مردم تقسیم میکنند ویا در غذای هیئت مصرف میشود

درخنگ هم همینطور شب عاشورا  و روز عاشورا تعداد خیلی زیادی  گوسفند جلو هیئت قربانی میشود که آنها هم به مصرف غذای حسینیه خنگ میرسد

تعدادی از آخوندهای قدیمی :ملا احمد , ملا جعفر و ملا صمد موذنی , حاجی آقا , ملا علی اکبر و ملا اسدالله جعفری فرزندان ملا احمد , ملا عباس جعفری فرزند ملا جعفر , سید محتشم و سید عبدالله حسینی فرزندان حاجی آقا بودند

تعدادی از  تعزیه خوانها قدیمی : آقا سید عبدالله حسینی ، آقا سید محتشم حسینی ، آقای رحمت الله اکبر زاده ، آقای عبدالله هاجری ، آقای میر حبیب الله یوسفی ، آقای حسن موذنی ، آقای اسحق غلامزاده ، آقای غلامحسین گلمحمدی ، آقای کربلایی محمد عرب گازار ، آقای محمد موذنی 

تعدادی از روضه خوانهای قدیمی عبارتند از : شیخ علی اکبر جعفری , شیخ ملا عباس جعفری , سید عبدالله حسینی , سید محتشم حسینی , حسن موذنی , شیخ محسن و شیخ محمد جعفری فرزندان ملا اسدالله جعفری

تعدادی از نوحه خوانهای قدیمی : کربلایی محمد موذنی , ملا صمد موذنی , حسین و حسن موذنی فرزندان ملا صمد , آقا سید عبدالله حسینی , آقا سید محتشم حسینی , محمد حیدری , محمد علی و مختار جهانی , امان الله اکرمی , فریدون بنیادی , محمد موذنی , محمد رضا میری و …

تعدادی از قدیمیهای که نوحه خوانی را شروع کردند ولی ادامه ندادند : آقایان حسن حسینی , علی غلامزاده , مرحوم غلامرضا یعقوبی

در گذشته نظم هیئت خصوصا جمع و جور کردن بچه ها و نظم دادن به آنها در هیئت نیز توسط  آقایان: میر غلامحسین هاشمی بعد از ایشان توسط کربلایی محمد عرب گازار و بعد از کسالت ایشان توسط حاج علی هاشمی فرزند میر غلامحسین انجام میشد

اعضای هیئت امنای مسجد و حسینیه روستای رویخت : آقایان محمد رضا میری فرزند محمد حسین ، محمد گل محمدی فرزند علی اکبر ، محمد میری فرزند غلامرضا ، احسان یعقوبی فرزند غلامرضا ، محمود میری فرزند محمد حسین ، محسن عربی فرزند غلامرضا

درروضه خوانی اول از آخوند کوچکتر شروع وآخر به آخوند بزرگ که باسوادتر وملاتر بود ختم میشد  سینه زنی هم به همین طور اول از بچه ها شروع میشد که تمرین میکردند و باز به نوحه خوانان قدیمی ختم میشد وتقریبا تازمانیکه مرحوم سید محتشم حسینی زنده بود نوحه خوان آخر درتمام مراسم ها رویخت وخنگ ایشان بودند که با نوحه ی  بارالاها به حق احمد مرسل , به علی ساقی کوثر , به حسن آن شه ابرار ,  حسین کشته ی اشرار , به حق عابد بیمار , به حق باقر و صادق , به حق موسی کاظم , به شهنشاه خراسان , به رضا و تقی و هم نقی و عسکری و قائم  بالحق , که ببخشا زکرم جمله گناه همه سینه زنان را , ………  جلسه را ختم میکردند.

اکنون تقریبا تمام کارهای هیئت زیر نظر و برنامه ریزی هیئت امناء مسجد و حسینیه روستای رویخت به مسئولیت آقای دکتر محمد رضا میری انجام میشود . لازم بذکر است در این ایام  آقای شیخ غلامرضا مرادی فرزند مرحوم محمدحسن و آقای حسن موذنی نیز فعالیت و تلاش فراوانی در هیئت انجام میدهند ،ناگفته نماند در زمانی که آقای محمد موذنی در این ایام در روستا حضور دارند نیز در حد وسع خود حداکثر تلاش و توان خود را جهت انجام امورات هیئت انجام میدهند

مطالب مرتبط

۱ دیدگاه

  1. ناشناس گفت:

    ارمین ۲fmهستم عالیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *