استاج – سبزوار – خراسان رضوی
سایتها و وبلاگهای روستای استاج
شهرستان سبزوار – استان خراسان رضوی
http://www.estaji1.blogfa.com/
روستای استاج از توابع بخش رودآب شهرستان سبزوار، با مختصات جغرافیایی ۵۷ درجه و ۳۷ دقیقه طول شرقی و ۳۵ درجه و ۵۵ دقیقه عرض شمالی، در ۵۱ کیلومتری جنوب شهر سبزوار و ۲۴۰ کیلومتری شهر مشهد قرار دارد.
استاج . [ اِ ] (ع اِ) چوبکی است میان کاواک که بر آن پنبه ٔ ریسیده را برای تافتن پیچند. || یا چیزی که رشته را از دوک بدست بر آن پیچند. (منتهی الارب ). اِستیج .
استاجلو. [ اُ ](اِخ ) یکی از هفت قبیله از ایلات ترک که ارکان سپاه صفویه محسوب میشدند و آنها از این قرارند: شاملو، روملو، استاجلو، تکلو، ذوالقدر، افشار و قاجار. (تاریخ ادبیات ایران تألیف برون ترجمه ٔ یاسمی ج ۴ ص ۴۱).
استاج در روزنامه جام جم:
باور کنید یک جای سرسبز با تعداد اندکی درخت پرشکوفه و یک رودخانه کوچک در یک منطقه کویری را میتوان به جنگل تشبیه کرد؛ چنانچه که همسفر ما در سبزوار، نوید جایی مثل شمال ایران را در ۵۰ کیلومتری این شهر داد. با این گفته، تصاویر زیبایی از انبوه درختان سربه فلک کشیده سرسبز و مخملین را در ذهن خود مجسم کردیم. با آوازهای ناشنیده پرندگان، چندینبار دچار احساسات رمانتیک و… شدیم. بگذریم.
«استاج» همان سرزمین خوش و خرمی بود که به خاطرش خود را به جاده هموار بیشیب و بدون دستانداز سپردیم. چشم به دوردستها دوختیم تا شاید از پس این جاده باریک و تپههای پیدرپی، جنگل موعود پدیدار شود… پس از ۴۰ دقیقه به یک دوراهی رسیدیم، از سمت چپ رفتیم و ۲۰ دقیقه دیگر راه پیمودیم. جاده اندکی رو به بالا شده بود. کمکم خانههای روستایی و ماشینهای مسافرانی که به این میعادگاه آمده بودند، هویدا شدند. تعداد زیاد خودروهایی که در این روستای کوچک به چشم میخورد، نوید یک منطقه زیبا و خوش و آب و هوا را میداد…
استاج از توابع بخش روداب شهرستان سبزوار است که از شمال به کوه معراج و از جنوب به کوه بهارستان محدود میشود.
روستاهای ایران به غیر از زیباییهای دستنخورده، همواره پر از رازهای سر به مهر و پرسشهای بیپاسخند. یکی از آن همه، قدمت و تاریخچه روستاهاست که همواره با افسانهها و آرزوهای اهالی درآمیخته و گره خورده است و با عصارهای از واقعیت به شنوندگان منتقل میشود. روستاییان خود چنین نقل میکنند که اسم استاج از ایل استاجلو یکی از ایلهای دوره صفویه گرفته شده است و این ایل در دوره طغرل سلجوقی در مکان کنونی ساکن شدهاند. با این همه برای قدمت روستا همین بس که وجود یک قلعه مخروبه و یک امامزاده گواه و شاهد تاریخچه آن هستند. اهالی استاج همان لهجه سبزواریها را داشتند. شاید برای خود آنها این لهجه با شهر سبزوار تفاوتهایی داشت؛ اما برای مسافران یکی بود؛ با این تفاوت که صمیمیت روستا بیشتر از شهر سبزوار است. استاج پر از جلوهها و شاهکارهای طبیعی است؛ هرچه پیش میرفتیم، رویا بیشتر به واقعیت میپیوست در این برهوت و ما شگفتزده بر بام کوه، همه این شکوه را نظاره میکردیم. در آن دوردستها که شاید ۲ ساعت با ما فاصله داشت، کالبد و قله کوه هنوز پارههای برف بر تن داشت.
باغهای میوه، محل و مامن تفریح و استراحت مسافران شده بودند. اهالی روستا با ایجاد استخرهای کوچک و بزرگ در باغات، آب را برای درختان ذخیره میکردند. البته در حاشیه روستا رودخانه زلالی قرار دارد که بسیاری اتراق در کنار آن را به رفتن بر ارتفاعات ترجیح میدهند. در مرکز روستا، یک آبگیر از جنس بتن ساخته شده که در نگاه نخست، چیزی شبیه به استخر است. در اطراف این آبگیر هم درختانی چند قامت کشیدهاند؛ خیلی زیاد. بهار و تابستان جلوهای از بهشت را برای اندیشه انسانی ما دارد. اما این همه آن چیزی نیست که استاج شما را برای رفتن وسوسه خواهد کرد، باغهای متراکم در اطراف روستا، درست همان جنگلی است که همسفرمان از آن سخن گفته بود؛ البته کمی اغراق کرده بود، اما بواقع ترکیب روستا، درختان و کوهها بس زیبا و دلرباست که جان سودای دیگر میکند. در هر کدام از این باغها چند آبگیر طبیعی وجود دارد؛ اما یکی از این آبگیرها متفاوت با بقیه بود؛ چراکه درختان کهنسال و قدیمی آن را دربر گرفته و جلوهای دیگر به آبگیر داده بودند.
روستاهای ایران به غیر از زیباییهای دست نخورده همواره پر از رازهای
سر به مهر و پرسشهای بیپاسخند
همین جا بگویم که گندم، جو و ترهبار از جمله محصولات زراعی این روستا است که به ۲ صورت دیم و آبی کشت میشوند. گردو، سیب، بادام وگلابی هم از جمله محصولات باغی آن است.
بر ارتفاعات روستا در دو جهت شمال و جنوب نیز گلها و گیاهان دارویی، مرتع زیبایی را در فصل بهار و تابستان شکل میدهند؛ اما در تپه مجاور روستای استاج، قلعهای مخروبه از ایام قدیم به چشم میخورد که بدون هیچ اثر، نوشته و کتیبهای از تاریخ ساخت، نوع ساخت، کاربری و… هزاران پرسش بیپاسخ و افسوس بیپایان را در ذهن گردشگران مینشاند و بر جای میگذارد. آنچه که مسلم است و میتوان بدون تردید گفت، این است که در ساخت این قلعه از مصالح خشت و ساروج استفاده شده است.
استاجیان همچون دیگر هممیهنان خویش، اهل هنرند. آنان خیال نازک طبع خود را با تار و پود گره میزنند و آن را بر قالی نقش میکنند. بهجز این ،هنر «فرد بافی» (نوعی پارچهبافی) از دیگر صنایع دستی روستاست.
چنانچه اهل خاطرههای گذشته هستید و به دوران پیش از این ایام تعلق خاطر دارید، بد نیست سری هم به حمام روستا بزنید. این حمام که به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری روستا محسوب میشود، آب گرمش با استفاده از انرژی خورشید تامین میشود. شاید یکی از چیزهایی که در روستا نسبت به سایر مناطق و بویژه شهرها از اصالت بیشتری برخوردار است، نحوه برگزاری مراسم عروسی است. عروسی در استاج به صورت سنتی با سرنا همراه است. به هنگام دمیدن سرناچی در ساز خود، داماد سوار اسب میشود، تاختی میرود و پس از آن در حمام روستا خود را میشوید، میآراید و آماده آغاز زندگی جدید میشود. در راه بازگشت همچنان سرناچی شاد مینوازد و دوستان داماد پایکوبی سنتی را به جای میآورند. پس از به جای آوردن برخی از رسومات، داماد سوار بر اسب به سوی خانه عروس روان میشود. در خانه عروس، دختران زیادی حضور دارند که از بس شلوغ است، پای هم دیگر را له میکنند، البته این پا لگد کردن یک رسم است. بالاخره داماد، عروس را سوار بر اسب به همراه خود میآورد. پس از آن نوبت به اجرای مراسم پرتاب انار میرسد. در این رسم که همچنان با موسیقی سرنا همراه است، داماد حدود یک کیلومتر از مردم و دوستان خود دور میشود و در آنجا اناری را ۳ بار به سمت عروس پرتاب میکند و پس از آن شانه به شانه هم راه خانه مشترک را با هزار آرزو در پیش میگیرند.
یکی دیگر از نکتههای جالب در روستا، استفاده زنان از پوشش محلی است، البته تنها در میان زنان میانسال این نوع لباس پوشیدن مشهود است. سایرین مثل شهرها و دیگر روستاهای همجوار، رخت بر تن میکنند.
ناگفته نماند بافت مسکونی روستا بسیار متراکم و به هم فشرده است. نکته جالب اینکه بیشتر خانهها در استاج دارای دو دسترسی به کوچه هستند؛ یکی به صورت مستقیم وارد حیاط میشود و دیگری به محل نگهداری دامها میرود. علاوه بر این موضوع، روستا کوچههای پیچدرپیچ و نامنظمی دارد.
مصالح به کار رفته در ساخت بناهای قدیمی غالبا گل، سنگ، خشت و چوب هستند. در ساخت خانههای جدید از مصالح جدید مانند آجر، سیمان، گچ و تیرآهن نیز استفاده میشود.
امید که شما هم یک بار این روستای زیبا را ببینید.
برگرفته شده از سایت رسمی روزنامه جام جم
نویسنده:شوان صحرایی