عمارت – قوچان – خراسان رضوی

سایتها و وبلاگهای روستای عمارت

شهرستان قوچان – استان خراسان رضوی

http://emaratghochan.blogfa.com

منبع عکس:

http://asakrayaneh.persianblog.ir

××××××××××××

تاریخچه:

روستای عمارت را در قدیم کردمحلّه می نامیده اند؛و در اواخر سلطنت صفویّه و در زمان شاه سلطان حسین،ده مذکور به نام عمارت نام گذاری شده است.

بزرگانی از سپاه نادر،به نام محمد بیگ جعفر،و دلخان بیگ،اجداد محمدخان بیگ جعفری در عمارت سکونت پیدا کرده و در کنار چمن و چشمه شیر مرغ،برج و بارگاهی سنگی برای خود ساخته اند که به برج بگان معروف بوده است و شاید نام عمارت از همان ساختمانها ناشی شده است.

در مقابل برج بگان که اکنون وجود ندارد مقبره ایست به نام یوسف درویش،مجاور ددانلو،که هنوز آثار آن باقیست.

بعضی ها میگویند عمارت قبلا ً از سه ده تشکیل شده بود که عبارت بودند از:

۱- قشلاق«باچیانلو-رشوانلو» 2- اُجاق دیوانه«اُسیگانلو» 3- بگان«قلعه  برج».

اهالی عمارت از طایفۀ زنگلانلو هستند و این امر در قباله ها نیز ذکر گردیده است.و جزو پنج طایفه ای محسوب میشده اند که در دفاتر مالیاتی قدیم ذکر گردیده است.

پنج طایفه را قبلا ً رادکان،روستای زو عمارت،زوخانو،مجریک و آقکاریز و قلعه شرف می دانستند ولی در جای دیگر که نام برده اند با اینها قدری متفاوت است؛ علیخان جعفری معتقد بود پنج طایفه عبارتند از:

۱-   عمارت،گوگانلو،خلکانلو«کرد زبان» 2- آبشوری و دیزادیز«ترک زبان»

۳- یوسفخان سیوکانلو۴- تبرک و پیرانو… ۵- یدک و اللّهیان و … یک طایفه

در قدیم مرغزار عمارت و درّۀ ادامه آن، تا ناوخ پر آب بوده و راه از بالای درّه ادامه داشته است.پس از کم شدن آب ییلاق و قشلاق ها جمع میشوند و تشکیل ده را میدهند،و برج عمارت و ساختمان آن که یادگر آن روزگاران بود و از آثار تاریخی عمارت محسوب میشد تا سالهای اخیر وجود داشته است ولی متأسفانه در سالهای اخیر عده ای سودجو این عمارت را خراب کردند و تمامی سنگهای آن را نیز حمل کرده و بردند!و هیچ کس هم مخالفتی نکرد!!

خرابه عمارت و برج بگان در سابق در سالهای ۱۳۵۰ شمسی،محوطه های ۳۰در ۵۰ متر مخصوص منازل مسکونی

 

اُ جاق در جنوب عمارت واقع شده و آن در خانه ای است بر روی تپّه ای به طول ۳×4 متر که برای بُنداریک به آنجا میروند.در آنجا قلعه ای بوده به نام اُسیگانلو بر اثر دعوای بین مردم که می گویندماده گاو خمیر خورده و بعد بین مردم زدو خورد شده وعده ای از بین رفته اند،لذا آن محل را ترک نموده اند و تا سالها قبل آثاری وجود داشته و به گمان محّل آتشکده ای بوده است.

زمینهای النگ و اطراف آن را شیر مرغ می نامیده اند؛در یکی از قباله ها نوشته بود: «زمین مشهور به زیر قلع در دهکده شیر مرغ»

 

موقعیت جغرافیایی:

 

 

۵۳َ-۵۸ْ طول/۰۱َ-۳۷ْعرض،و ارتفاع از سطخ دریا ۱۷۰۰ متر

عمارت از شمال به کوه هزارمسجد و رشتخوار و درگز،از جنوب به کوه های موچنان،شیخ مؤمن و بیگ تمر،از مشرق به دُلمِی،زو بهمنجان علیا،از مغرب به درّه زو عمارت و گوگانلو منتهی میشود.

 

پوشش گیاهی  

عمارت  حدود پنج هزار هکتار دیم و مختصری زمین آبی دارد،طول چمن روستا در زمان قدیم به دو فرسخ میرسیده که اکنون مقدار بسیار کمی از آن باقی مانده است؛النگ عمارت تا ددانلو و گوگانلو ادامه داشته است که الآن از النگ حدود ۱۲ هکتار بطور متفرق باقی مانده که آن هم بتدریج از بین میرود!

 

رودخانه ها و چشمه ها:

 

دو رودخانه از شمال قوچان به اترک وارد میشود،اولی از قریۀ عمارت سرچشمه میگیرد و پس از گذشتن از روستاهای مسیر خود،ددانلو،گوگانلو،کچلانلو،خلکانلو،آبشور،دیزادیز، کلاته و ناوخ به رود اصلی سرازیر می گردد؛ودیگری از یدک سرچشمه میگیرد.و سرچشمه اترک از عمارت تنها رودخانه عمارت است.

چشمه ها:چشمه شیرمرغ،در قسمت پایین عمارت و در وسط النگ واقع شده است که حالا خراب و پر آب شده است و آب از اطراف دهانه قنات اصلی شیرمرغ که طاهری بوده است سرازیر می شود و مرغزار ده را آبیاری می کند،در کج پا نیز قنات دیگری وجود داشته است.

اکثر چشمه های عمارت در طرف شمال شرقی روستا در جایگاه ییلاقی دامداران قرار گرفته اند؛که در حاشیه های هزار مسجد است.

نام این جایگاه ها عبارت است از:چشمه حصاری،چشمه زال،چشمه قره بلاق،اَسلمه مز،چهل کانی،سرزاب ایل بگی،در طرف شمال این چشمه سارها،چشمه های سَریال است به نام های:خِدری،درویش،بالاخانه،چشمه پونگ،شیربزرگ،شیرکوچک،چشمه حپی،و چند چشمه دیگر تا به سوینه می رسد که اول ییلاقهای بَرَوانلوئیهاست،که از طرف مشهد می آیند،و در اطراف هزارمسجد همه جا چادر زده می شود و از آنجا به کلات نادر و لاین امتداد دارد.

همانطوری که ذکر گردید قنات شیرمرغ خراب شده و آب از قسمت های مختلف سرازیر می گردد.که در حدود چندین سال پیش ،بیش از یکصد موتور در قسمت های مختلف النگ کار گذاشته شده بود و آب از عمق ۲ تا ۳ متر خارج میشد و النگ تبدیل به باغات سیب شده است؛

(البته الآن شرایط بدتر شده و اکثر چشمه ها خشک گردیده  و دیگر از موتورهای آبی خبری نیست و مردم از پمپ ها برای خارج کردن آب از عمق ۲۰الی ۳۰ متری استفاده می کنند.)

 

دامداری در عمارت:

عمارت زمانی چهارده هزار رأس گوسفند،سیصد اسب و هفتصد مال سیاه خروگاو داشته است،و در سال۱۳۸۰ این مقدار به هفت هزار کاهش یافته است،که اکنون کمتر هم شده است.

دامداران عمارت گوسفندان خود را در یورتگاه های زیر نگهداری می کنند؛که اخیراً بدلیل مشکلات بوجود آمده و طرح های جاری از سوی اداره منابع طبیعی شهرستان قوچان و زمان بندی و … بین طوایف نزاع بوجود آمده تا جایی که حق استفاده از آنها سلب شده است که در جای خود به توضیح مستند این جریان می پردازم.

یورت زمستانی:«یارم یورت-چُرتان-اسلمز و چهل کانی-قره بلاق-زالٌو -زاوه شایر-چقٌر چشمه»

یورت تابستانی:«چپگاه-شیخ مؤمن یا زو شیخ مؤمن-دهن سرزو-ایشک میدانی»

دو ستان عزیز ادامه این مطالب در مورد روستای با شکوه عمارت با عنوان  ۱:جمعیت ِ۲: رسوم و وقایع تاریخی در مطب دیگری با همین سر فصل بزودی در وبلاگ به ثبت میرسانم.

منابع:کتاب مردم و سرزمین قوچان وهمچنین پرسش از  اهالی محترم روستای عمارت

جمعیت ومردم:

درآمارسال۱۳۶۹روستای عمارت دارای ۲۸۲خانوارساکن دائم بوده است.

روستادرحال حاظر بالغ بر۳۰۰خانوار ویک هزار وپانصد نفرجمعیت دارد. (البته الان این مقداربیشترشده است چون این آمارمربوط به سال ۱۳۸۰است.)

فامیل های طوایفی عمارت که در عمارت زندگی می کنند عبارتندار:

۱.آقابگی ها"مهدی خان محمدزاده-حاج ابوالقاسم محمدزاده-حاج نظرایماندار"

۲.قارداش ها"احمد قارداش-اماموردی امامی-عباسعلی قارداش"

۳.باچیانلو یا باچوانلو"حیدرعلی تقوی-غلام رفیعی-ذوالفقارعلی زاده-غلام حیدر علی زاده"

۴.رشوانلو یارشیانلو که جد آنان رشید بیگ بوده است"اسکندر قربانی-حسین علی پهلوانی-عبدالله اسد زاده"

۵.شمخالچی ها"قربان قربانپور-محمد رضا عبدی-عباس علی دلدار"

۶.بگان"محمدجعفر زنگانلو-محمدخان بیگ جعفری-حسین خان جعفری-مهدیخان مهدوی-محمدمحمدپور"

سیدها"آقا سید علی سومین نسل از سیّدهابوده است،سید میرزا آقا جباری که از علمای بنام عمارت در چند سال اخیر بوده و در سال ۱۳۸۰ دار فانی را وداع گفتند (که البته زندگی نامه ایشان را در وقت مناسب و در پستی دیگر شرح خواهیم داد)-سیدهاشم کاظمی-سید موسی موسوی-سیدامیر موسوی-سیدامیر موسوی روحانی" که البته ورود سید ها به روستا برحسب اتفاقی حدود ۲۰۰سال قبل رخ داده است.

ازفامیل محمّدجعفر بیگ قدیمی ترین فامیل ازساکنین روستای عمارت افرادی به شرح زیر باقی مانده اند:محمّدجعفر بیگ->حسین خان بیگ->محمّدخان بیگ->"حسین خان بیگ-محمّد جعفر-علیخان-شیرین"

ازفامیل اسدزاده ها:حبیب الله->قیثرعلی->اسدالله->"قربان زنگانلو-عبدالله خان"

قرآنی تاریخی دراین روستا با مشخصاتی به شرح زیر است؛ که در سه صفحه آن تاریخ تولدها نوشته شده است:

مشخصّات قرآن:

قرآن خطّی باتذهیب مطلّا کاریٍ،عرض جلد ۹.۵ سانتی متر وطول آن ۱۶سانتی متر،نوشته صفحات دارای ۶سانتی متر عرض وطول ۱۱ سانتی متر ،دارای حاشیه مطلّا سه خطی ویک خط نیم سانتی حاشیه دار،انتهای آیه خط گرد مطلّا-سوریه با قرمز و طلا کاری روی آن،درصفحات راست کلمه صفحه بعد نوشته شده،صفحات اوّل ودوم فاتح الکتاب واللّه گلبوته ای اسلیمی پایئن صفحه زیر ترنجی شکل ومطلّا با خط نسخ بسیار خوش،تعداد صفحات(۱+۲۴۸×2)،نه صفحه از اول قرآن سفید وده صفحه ازآخر،سه صفحه آن تاریخ تولّد نوشته شده ،هرصفحه دارای ۱۷سطر،کاغذ صیقلی شیری رنگ مایل به زرد، ودرآخر قرآن آمده:قد فرغت من تسوید هذه القرآن المجید فی یوم الا ثنین السادث عشر شهر شعبان المعظّمه من شهور سنه خمس وثلثون وماتین بعدالا ف من المجره المقدّسه النبوّیه علیه الثناء والتحیّر وانا العبد الا قل الحق الکتیب محمّدجعفر الخطیب وخادم سرکار فیض اثار

نوشته های پشت صفحات:تولد شدن نور چشمی یار محمّد روز دوشنبه پنج ساعت اول ماه جمادی الاول۱۲۵۴،تولد نور چشمی دلخان بیگ بیستم شهر ذی الحجه الحرام من شهور ۱۲۹۳ فی الیل السبت و تولٌد نورچشمی آقابگی من شهور ۱۲۴۵ تولد نورچشمی حسنخان یوم پنجشنبه ۸ ذیحجه الحرام قریب به غروب من شهور ۱۲۶۳،تولّدنورچشمی مهدی بیگ من شهور۱۲۵۱، تولد نور چشمی حسین خان یوم الخمیس ۱۴ من شهر المصفر المضفر من شهور ۱۲۵۵،تولد نور چشمی محمّدجعفربیگ ششم ذی الحجه الحرام سنه۱۲۰۸،متوفّی شدن مرحوم مغفور رضوان جایگاه عیلیّن آرامگاه عالیشان اسماعیل بیگ در ارض اقدس زادالله  سه یوم دوشنبه بیست وپنجم شهر ذی الحجه الحرام سنه۱۲۸۳،تولّد نور چشمی محمد خان در تاریخ پانزده روز از ماه رجب سه۱۲۸۵،آمدن نور چشمی محمّدجعفر به دنیا شب هفتم ماه ذیحجه الحرام یوم شنبه دو ساعت از روز ماه ۱۲۴۳

جریان ها و وقایع و مراسم:

 

یک داستان تاریخی:در یکی از حملات، ترکمن ها که می خواستند زنها و وسایل مردم را ببرند،مرگانی(شکارچی ماهر)با طرح نقشه ای؛به زنش می گوید :زهرا خودت را بر روی زمین بیانداز و او خود را بر روی زمین می اندازد و به درماندگی، شرایط را جلوه می دهد و مرگان خود نیز در سنگری کمین میکند؛ترکمنی تا می خواهد به زن نزدیک شود مرگان او را با گلوله از پایی در می آورد،ترکمن های دیگر به گمان اینکه در سنگرهای دیگر نیز افرادی وجود دارند فرار میکنند و مردم نجات پیدا می یابند.

 

در عمارت مراسم های مذهبی،سنتی و مجلس های شادی مانند عروسی و… فراوانی وجود دارد که من در جای دیگری و در قالب موضوعات جدیدتری آنها را همراه فیلم مستندشان به نمایش می گذارم ولی حال به چندین رسم قدیمی در این روستا که تقریباً از میان برداشته شده اند اشاره می کنم؛

در عمارت در بین زن ها رسمی بوده است به نام بنداریک«زیر درختی» این محل مرکز تجمعی برای نخریسی زنان بوده است.از روز عید تا برگ ریزان و سرما یکدیگر را خبر می کردند و در برج عمارت جمع میشدند و دو بدو آواز می خواندند و به نوبت هم بوده و نخ ها را میریستند،هریک از زن ها یک کوزه آب،نان ،ماست و پنیر محلی با خود برمی داشتند و د رآنجا به مصرف می رسانیدندفاوایل گوسفندان را در آنجا می خواباندند و شیرها را می دوشیدند به اصطلاح کرمانج ها این محل (بیری و دو مغلی یا دو مخلی «تلفظی بین غ و خ») بوده است.و پنیر و ماست درست می کردند و آجزمه می ساختند،و آن به طریقی است که شیر گوسفنداد را می دوشیدند و در داخل ماست به مشک می ریختند و در مقابل افتاب می گذاشتند،طعمی ترشمزه و خوب پیدا می کند و گه گاه از تلمبه ای مزدند و کره جدا و درغ جدا بدست می آمد.

بعضی اوقات هم گُرماست شیر را داخل دوغ و بعد داخل مشک میریختند و گاهی تُلُم میزنند بسیار خوسمزه میشود!!

زاغچه پهلو سفید از منظر کردهای عمارت:

اگر زاغچه در کنار و اطراف گلّه باشد و اگر گرگ به گله بزند سروصدا میکند و چوپان را با خبر میسازد،بدینجهت ضرب المثلی است که می گویند «قُرٌیک پیش گِر»یعنی کلاغ جلوی گرگ کهمعنی جاسوس را دارد!

با تشکر

منابع:کتاب مردم و سرزمین قوچان و همچنین پرسش از اهالی محترم روستای قوچان

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *