قارلق – ساوه – مرکزی
سایتها و وبلاگهای روستای قارلق
شهرستان ساوه – استان مرکزی
http://gharloghrosta.blogfa.com/
روستای قارلق نسبت به روستاهای اطراف در ارتفاع بیشتری واقع شده و به همین دلیل هوای آن از سایر نقاط سردتر میباشد. شاید نیاکان ما نام این روستا را بدلیل وجود برف در این ناحیه به مدت طولانی نسبت به سایر روستا ها به نام قارلق(برف خیز یا پر برف) نامیده اند.
وجه تسمیه قارلق
هم ولایتی های عزیز قارلقی به اطلاعتان میرسانم قبل از شروع به نوشتن وبلاگ روستای قارلق بصورت اتفاقی با وبلاگ بسیار خوب و غنی روستای سامان که از روستاهای خوب نزدیکمان است آشنا شدم . (نویسنده این وبلاگ جناب آقای انوری می باشند که آدرس وبلاگشان در ستون پیوندهای وبلاگ قارلق جهت مراجع شما عزیزان درج شده است البته هم ولایتهای قارلقی روستای سامان را با خاطراتی خوش و شیرین به یاد دارند اون سالها (دهه ۱۳۴۰) اهالی روستای ما با اتوبوس مرحوم ابوالقاسم و مرحوم محمود به تهران رفت و آمد میکردند و زحمات ، کمکها و خوبیهای این عزیزان را فراموش نمی کنند و از اهالی روستای سامان به نیکی یاد میکنند).پس از مراجعات مکرر به وبلاگ روستای سامان و مطالعه مطالب خوب و دلنشین آن به فکر نوشتن وبلاگی در خصوص معرفی آداب و رسوم روستایمان به سایر هموطنان افتادم و قبل از شروع از جناب آقای انوری تقاضای کمک و یاری نمودم ایشان نیز لطف فرمودند و قول کمک دادند . این مهم باعث شد تا من با اعتماد به نفس کار را شروع کنم . اولین مطلبی که نوشتم حدود ا دو خط در رابطه با موقعیت و معنی لغوی نام روستای قارلق ( به معنای برف خیز ) بود. جناب آقای انوری در ستون نظرات در رابطه با نام قارلق مطالب جدیدی را مطرح فرمودند و قول دادند اطلاعاتی در این زمینه فراهم نمایند. اکنون ایشان خبرهائی از خارج از مرزهای فعلی مان در رابطه با نام قارلق برایم فرستاده اند پیشاپش از اینکه به فکر ما بوده اند از زحماتشان صمیمانه سپاسگزارم و همچنین به همکاران ایشان که زحمت برگردان این مطالب را از زبان روسی و ازبکی به فارسی کشیده اند درود می فرستم.
قارلوق یکی از طوایف ترکی و عبارت از سه قبیله بوده و تا پایان حکومت خاقاننشینی ترک[۱] و استیلای عرب به عنوان گروه قومی جداگانه و مستقل وجود و در دورههای معین تاریخ پیش از اسلام دولت مستقل خود را به نام خاقاننشینی قارلوق داشت و بعد از ورود اسلام به سرزمینهای ترکنشین در شکل گیری قوم ازبک شرکت کرده و یکی از ۹۲ طایفه تشکیل دهندهی قوم کنونی ازبک شدند.
ابولغازی بهادرخان، خان خاننشینی خیوه[۲] که همزمان نویسنده، دانشمند و تاریخنویس عصر خود بود در کتاب «شجرهی ترک» خود که در آن اطلاعاتی در بارهی پیدایش و رشد و تکامل قبایل و طوایف ترکی آورده، در بارهی قارلوقها نوشته است که هنگام یورش ترکان به یکی از مناطق کوهستانی، راه گروهی از سربازان ترکی را بهمن مسدود میکند و آنها تا مدتی پشت آن برفها میمانند و بعد از آن نام «قارلوق» (برفی، زیر برف مانده، پشت برف مانده) را میگیرند.
گروه قارلوق اقوام ترکی. گروهی از ترکشناسان قدیمیترین قشر اقوام ترکنژاد ساکن در آسیای میانه و افغانستان و هند شمالی کنونی را نیز که از لحاظ نژاد هم از ترکان اوغوزی که بخش جنوب غربی ترکان مسلمان هستند و هم از ترکان مغولی (قپچاقی) که بخش شمال شرقی ترکان مسلمان میباشند، فرق میکنند، به اصطلاح گروه قارلوق نامیدهاند که ازبکان و اویغوران امروز اولاد مستقیم آنها میباشند. با وجود درست نبودن نامگذاری این قشر قدیمی ترکان ساکن در آسیای میانه به افتخار یک طایفهی ترکی چون قارلوق، چنین گروهبندی ترکان (به اوغوزان، قارلوقان و قپچاقان که میتوان به آنها به اصطلاح ترکان جنوب غربی (اوغوزان)، ترکان مرکزی (قارلوقها) و ترکان شمال شرقی (قپچاقها) گفت، درست میباشد. اما در این گروهبندی نیز اقوام ترکی غیر مسلمان ساکن در مناطق خاور دور، سیبیر، اورال و بعضی اقوام ترکی مسلمان و غیر مسلمان ساکن در مناطق قفقاز شمالی و ساحل شمالی دریای سیاه از نظر دور ماندهاند.
منابع:
– شاهنیازاف ک. روند شکلگیری قوم ازبک، تاشکند، ۲۰۰۱.
– گومیلاف ل.ن. ترکان قدیمی، مسکو، ۱۹۶۷.
[۱] – خاقاننشینی ترک – بزرگترین دولت متحد ترکان (در سالهای ۷۴۵ – 552 م) و یکی از مقتدرترین امپراتوریهای جهان در دوره قبل از اسلام شامل مناطق خاور دور، سیبیر و آورال روسیه کنونی، مغولستان و چین شمال غربی کنونی، آسیای مرکزی و قفقاز شمالی بوده و در رودخانه آمودریا با دولت ساسانی ایران همسایه بوده است.
[۲] – خاننشینی خیوه – یکی از سه خاننشینی ازبک (چون خاننشینی خیوه، امیرنشینی بخارا و خاننشینی قوقان) در ترکستان (آسیای میانه) در قرون ۱۷ تا اویل ۲۰ م. لازم به یادآوری است که کشور ترکستان که در دوره طولانی تاریخ یعنی در دورههای حکومت سلسلههای قارهخانیان، غزنویان، خوارزمشاهیان، چغتائیان، تیموریان، شیبانیان و اشترخانیان یک دولت متحد و متمرکز و مقتدر ترکان ازبک در آن وجود داشته از قرن ۱۷ م در اثر حملات مکرر صفویان و افشاریان ایران و اختلافات داخلی حکام محلی ضعیف شده و به سه خاننشینی مستقل تجزیه شد و این پراکندگی باعث شد در نیمه دوم قرن ۱۹ م روسیه کشور ترکستان را به آسانی اشغال کند.
طایفه خلج ها از صحرانشینان وترکان آسیای میانه که ساکن اویغورستان یا اوغوز در شمال غربی چین و در شمال شرقی افغانستان فعلی بوده اند می باشند. خلجها در اصل آریائی نژاد بوده اند که در آسیای میانه ترک زبان شده اند. محل عمده سکونت خلجها در غرب ایران است که هنوز هم تحت نام «خلجستان» شناخته میشود. خلجستان از بخشهای شهر قم است که از شمال به جعفرآباد و از خاور و جنوب به حومه قم از جنوب باختری به شهرستان آشتیان و از باختر به شهرستان تفرش محدود میگردد. منطقهای کوهستانی که در جنوب غربی تهران در مسیر همدان و در غرب ساوه واقع شدهاست و قسمت عمده شهرستانهای اراک و ساوه در استان یا ایالت مرکزی را در بر میگیرد. نه تنها در این منطقه بلکه در نواحی مجاور واقع در ایالت بختیاری از مناطق زاگرس مرکزی روستاهایی با نامهایی مانند خلج, خلجآباد و غیره مشاهده میشود که حاکی از منزلگاههای قدیمیتر اعضای قبیله خلج است. مطالعاتی کهاز منابع بعد از اسلام به عمل آمده، نشان میدهد که خلجها در سدههای نخستیناسلام در سه منطقه میزیستهانددر نیمهٔ قرن هفتم میلادی دستهای از اقوام خلج و اوغوز در سیستان و کابل ساکن شدند و گروهی از آنان در قرن هشتم میلادی در هندوستان سلسلهٔ ترک شاهی را تأسیس نمودند که بروی سکههایآنها به رسم سایر قبایل ترک روی تاج پادشاه شکل گرگ ترسیم شده بود. البته خلجها بعد از اسلام نیز در هندوستان حکومتی به نام «سلسلهٔ خلجیان» تشکیل دادهاند(منابع ویکی پدیا).
تهیه کننده : حمید انوری
با درود
عید نوروز و سال نو خورشیدی را به شما و خانواده گرامی شاد باش می گویم .
با آرزوی شادی وبهروزی
محمد نجفی
وبلاگ روستای قارلق