ابوالخیر – اصفهان – اصفهان

سایتها و وبلاگهای روستای ابوالخیر
شهرستان اصفهان – استان اصفهان
www.aboolkheirroosta.blogfa.com/
shohadayabolkheir.blogfa.com/

موقعیت جغرافیایی

روستای ابوالخیر در ۸۵ کیلومتری شرق اصفهان واقع گردیده و با جاده اصلی ورزنه – اژیه ۵/۲ کیلومتر فاصله دارد. این روستا از سمت جنوب به اراضی کشاورزی دورنمای روستای ابوالخیر طهمورسات از شمال به جاده اصلی اژیه- ورزنه از شرق به روستای طهمورسات و سمت شمال شرقی به روستای کفران ، از سمت غرب به اراضی طالجرد و اژیه ، محدود می‌باشد.

پیشینه تاریخی

نظر به وجود برخی از بناهای کهنی که در این روستا به یادگار مانده پیشینه تاریخی روستای ابوالخیر به قرن پنجم یا ششم هجری.قمری باز می‌گردد. مهمترین این آثار، ساختـمان « شیخ ابوسعید ابوالخیر » نام دارد و به طوری که از پیشینیان این روستا گفته اند و نسل به نسل به دیگران منتقل گردیده گویای این واقعیت است که شاعر ، عارف شیخ ابوسعید ابوالخیر مدتی را در این روستا زندگی کرده و برای عبادت ،تدریس و تربیت شاگردان خود ، ساختمان مزبور را بنا نهاده و در نوع و عصر خود کم نظیر می‌باشد.

این روستا تا قبل از سال ۱۳۰۵ ه.ق مزرعه‌ای بوده که توسط فردی به نام ملاباشی کشت و زرع می‌شد . در سال ۱۳۰۵ ه.ق شخصی به نام حاج علی جندانی۱ این مزرعه را  از ملاباشی خریداری نمود و با زحمات فراوان مزرعه را آباد کرد.

در کنار این مزرعه قلعه تاریخی به نام قلعه «شیخ ایوسعید ابوالخیر » قرار دارد. قلعه دیگری که ساکنین آن در دوران قبل از اسلام گبرنشین یا به عبارتی زرتشتی بوده اند، در کنار آن قرار داشت . حاج علی این قلعه را بازسازی کرد و آنجا را به عنوان محل سکونت خود انتخاب نمود.

قلعه گبرنشین برای چندین سال متوالی محل مناسبی برای زندگی بود اما متاسفانه در اواخر دوران رضا شاه با هجوم دزدان درب قلعه توسط آنان سوزانده شد و اموال آن مورد چپاول و غارت دزدان قرار گرفت.

پس از درگذشت حاج علی سه نفر پسران او به نام میرزا محمد علی ، ملا حسینعلی و مرتضی از بیم هجوم دزدان و نا امنی منطقه در کنار بقعه شیخ ابو سعید ابوالخیر قلعه‌ای بنا نهاده و در آن سکونت گزیدند.۱

متن سند روستای ابوالخیر که حاج علی جندانی  در سال ۱۳۰۵ ه.ق از ملاباشی خریده است:

 هوالمالک الاستحقاق

بسم الله الرحمن الرحیم و به ثقه

بسمه تبارک وتعالی حمد وسپاس لاتحصی و لا تعد حضرت مالک الملک فرد واحد را سزد که قراء و مزارع و املاک را بجهت انسان عالیشان خلق فرمود لمصدقه و جعل لکم الارض قراراً و درود غیر معدود و صلوات نامحدود نثار دربار جناب رسالت مآب احمد(ص) ومحمود(ص) و آل اطهار (س) که عالمند بعوالم غیب و شهوده علیهم صلوات الملک المعبود الی یوم الموعود و بعد منظور از نگارش و تحریر و غرض از آرایش و تسطیر این سطور شرعییت تصویر آنست که در محضر اهالی شرع انور جناب شریعت مآب فضایل مآب حقایق و معارف آداب جامع المعقول و المنقول حاوی الفروغ و الاصول فخر الفضلاء والعلماءو الاجلاء آقای میرزا محمد نصیر ملاباشی دام فضله العالی بالطوع و الرغبه و الاختیار مصالحه شرعیه لازمه اسلامیه فرموده به عالی شان  زبده الاحفر والاقران اشرف الحاج و العمار حاجی علی ابن المرحوم آقا محمد علی ساکن قریه جندان من قراء بلوک رودشت مقروبه بقبوله العالی و تمامی‌کل شش دانگ آب و املاک مزرعه ابوالخیر مزارعات قریه مرقومه را که حدود آن در قباله انتقالیه علا حده که بنجاق است مرقوم داشته اند و در محل وقوع مستغنی از حد و اوصاف است با جمیع توابع و لوحق ملیه از ممر و مدخل وشرب و مشارب و اراضی و صحاری و مجری المیاه و کشحونات و قنوات دایره و بایره و شش حلقه چاه عوامل اجری ریکلوله برج حمامه بزرگ و سه لوله برج کوچک و قلعه و عمارات آن کائنا ما کان بدون وضع چیزی از آن بنحوی که مالک و متصرف بوده اند و به قیمت اهالی خبرت رسیده دانسته و فهمیده بمال المصالحه مبلغ ششصد و چهل تومان را بخزانه از قرار و سه مثقالی دانه یکهزار دینار که الی دینار آخر در محضر شرع انور اخذ و قبض شرعی شد و بعد تلک المراتب جناب مصالح معزی الیه المصالحه صحیحه شرعیه دیگر نمودند عالی شان حاج مصالح له مرقوم از هر گونه حقی که ایشانرا در مراتب مرقومه تصور بود بهر جهت از جهات شرعیه سیما بعلت غبن مصالحه مرقومه و غبن در غبن آن ولو کان فاحشاً بل افحش دانسته و فهمیده بمال المصالحه مبلغ یکصد دینار نقد مرغوب و پنجاه درم گندم موصوب و در ضمن العقد هر یک از هر مصالحه اسقلط جمیع خیارات شرعیه از طرفین بالمسوسه و ضمانت شرعی بجهت جناب مصالح معزی الیه حاصل گردید که در صورت ظهور هر گونه فساد و بروز هر گونه ضرر و غرر اولا در مقام جواب مدعی برآیند و الا از عهده ما یلزم علیه یکاد دفعه واحده و حسب الشرع مصالح عنه مرقوم بملکیت و حقیقت مصالح له مشار الیه قرار و استقرار شرعی بهم رسانید و صیغه شرعیه بالفارسیه و العربیه جاری گردید

فی السابع و العشرین من شهر جمادی الثانیه ۱۳۰۵      

محل مهر حساب آقا میرزا محمد نصیر ملاباشی

سند روستای ابوالخیر که در سال ۱۳۱۰ ه.ق حاج علی جندانی از وراث میرزا سلیمان خریداری نموده است

بسمه تعالی

حاضر شدند به دارالشرع الانور عالی شانان آقا میرزا جعفر ولد مرحوم آقا میرزا محمد و حاجی میرزا‌هادی ولد مرحوم حاجی میرزا امین وراث مرحوم میرزا سلیمان و بر حسب خیار موروثی که داشته اند، معامله مورث خود را فسخ نمودند و بالطوع و الرغبه مصالحه، صحیحه، شرعیه نمودند به عالی شان خیر الحاج حاجی علی جندانی ولد مرحوم محمد علی دانسته و فهمیده تمامت هر گونه حقی و ادعایی و فضیلتی و استحقاقی که به هر جهت از جهات شرعیه داشتند، در شش دانگ مزرعه موسومه به ابوالخیر با جمیع توابع و لواحق آن من التقدم الی الان. به مال المصالحه یکصد دینار نقد فلوس و یک چهار یک گندم موهوبین بعد العقد و اسقاط خیارات شرعیه ، متصوره از طرفین فسخ نمودند. سیما خیار غبن در غبن علی مراتبه ولو کان افحش و صیغه شرعیه بر طبق مسطور جاری شد فی ۲۱ شهر ذی القعده ۱۳۱۰ ه.ش

۱ حاج علی جندانی جد بزرگ فامیل‌های صابری

۲به نقل از مرحوم حاج آقا میرزا محمود صابری ابوالخیری از بزرگان روستا

وضعیت اجتماعی

در این روستا حدود۳۰۰  نفر و ۸۰ خانوار سکونت داشته و شغل اصلی آنان کشاورزی می‌باشند. هرم سنی مردم این روستا جوان است و بسیاری جوانان این روستا به دلیل نداشتن شغل مناسب بیکار بوده و حدود ۴۰ خانوار از این  برای دستیابی به شغل مناسب و یا ادامه تحصیل از این روستا به شهر اصفهان مهاجرت کرده اند.

مردم این روستا افرادی خون گرم ، منطقی و متواضع می‌باشند و نسبت به دیگران به خصوص بزرگسالان احترام می‌گذارند. روابط اجتماعی بین مردم روستا با روستاهای اطراف بسیار محکم و استوار است بطوریکه در شادی و غم یکدیگر شریک بوده و در مراسم جشن عروسی و یا عزاداری درگذشتگان یکدیگر شرکت می‌جویند.

روابط ، برخی اوقـــات به دلیل منازعه بر سر آب و یا زمین‌های مزروعی دچار خدشه می‌شود اما اینگونه کدورت‌ها پس مدتی با پادرمیانی بزرگان و ریش سفیدان روستا زایل گردیده و مجددا صلح و آشتی بین آنان برقرار می‌گردد.

بیشتر مردم ابوالخیر نسبت به شریعت اسلام مقید بوده و در این خصوص اهتمام ویژه از خود نشان می‌دهند.

در ماههای مبارک رمضان ، محرم و صفر یکی از روحانی اعزامی‌از سوی حوزه علمیه یا سازمان تبلیغات اسلامی‌در روستا حضور و نماز جماعت در مسجد برقرار می‌باشد و در این هنگام اکثر مردم در مسجد حضور می‌یابند و پس از اقامه نماز جماعت به سخنان روحانی پیرامون مسایل دینی و سیاسی کشور گوش فرا می‌دهند.

در گذشته هنگام عزیمت یکی از روستائیان به مشهد مقدس و یا عتبات عالیات همه مردم روستا فرد زایر را تا سوار شدن او بر ماشین یا وسیله دیگر مشایعت کرده و برایش چاووشی می‌خواندند اما اکنون با تسهیل شدن امکانات مسافرت این رسم در روستای ابوالخیر منسوخ شده و صرفا به رسم خداحافظی و حلالیت خواهی توسط زایر و بازدید مردم پس بازگشت او به روستا بسنده می‌شود.

دراین روستا جوانان در سنین کم تن به ازدواج می‌دهند و رسم بر این است که پدر موظف است برای پسرش پس از انجام خدمت نظام وظیفه زن بگیرد. انتخاب همسر برای پسر جوان معمولا به عهده مادر و خواهر داماد انجام می‌شود.

مراسم عروسی در این روستا بسیار آسان و کم هزینه است و تشریفاتی همچون چاپ و ارسال کارت دعوت، کرایه سالن و … را ندارد بلکه تنها هزینه مراسم عروسی شامی‌است که  در خانه پدر داماد به مردم داده می‌شود. علاوه بر مراسم شب اول ، مراسم رقص و پایکوبی و بــازیهای تاتر در طی دو شب بعد ادامه یافته و بازی‌هایی همچون آخ گزیدم ، دنگ و بازی کفتار که بـــرخی مواقـــع دارای صحــنه‌های شاد و خشن می‌باشد ، اجرا می‌گردد.

لباس محلی مردم این روستا همانند روستاهای رودشت از یک شیوه سنتی و دیرینه ایرانیان حکایت دارد. مردم شلواری  از پارچه مشکی معروف به «تمبان» به تـــــن می‌کنند این لباس را معمولا پیرمردان می‌پوشند اما در سالهای اخیر به تدریج مد لباس شهری در روستای ابوالخیر رایج گردیده و بیشتر جوانان از لباس قدیمی‌استفاده نمی‌کنند.

اوقات فراغت مردم روستا با نشستن در کنار دیوار کوچه‌ها طی میشود . در زمستان در کنار دیوارهایی که رو به آفتاب قرار گرفته و در فصل زمستان در کنار دیوارهای که از خود سایه‌ای بجا می‌گذارند.

متاسفانه مردم این روستا از داشتن امکانات میدانها و سالن‌های ورزشی و پارک و فضای سبز محرومند و جوانان آنان مجبورند بازی فوتبال خود را بر روی زمین‌های خاکی انجام دهند.

برخی از مردم این روستا مخصوصا کسانی که از روستاهای همجوار به این روستا مهاجرت کرده اند ، به زبان محلی « ولایتی » نیز سخن می‌گویند

وضعیت بهداشت روستا

به دلیل دورافتادگی این روستا از شهر و سایر شرایط اقلیمی‌مردم آن از برخی امکانات رفاهی محروم بوده و هستند. اگر چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌برخی از امکانات همچون حمام بهداشتی و دبستان و در یکسال گذشته یک مرکز بهداشت برای آنان تاسیس گردیده اما باز همچنان از بسیاری امکانات محروم می‌باشند.

روزگاری مردم این روستا برای استحمام مجبور بودند از حمام خزینه‌ای که در شمال غربی روستا قرار داشت استفاده کنند. این حمام که با خاک و گل ساخته شده بود ، آب خزینه آن بوسیله هیزم داغ می‌شد و به صورت دو شیفته زنانه و مردانه مورد استفاده قرار می‌گرفت. بسیاری از بیماری‌ها مانند کچلی و… نتیجه استفاده مشترک مردم روستای ابوالخیر از این حمام بود.

اندی بعد حمام دیگری در شرق روستا احداث گردید که پس از چند سال به دلیل مشکلات زیرساختی دیوارهای آن فرسوده شد و غیر قابل استفاده گردید.بعد از آن حمام دیگری در غرب روستا احداث شد که در چند سال اخیر با ورود آبگرمکن‌های مخزنی نفتی به خانه‌ها هر کسی در خانه خود صاحب حمام گردید و حمام عمومی‌آن به حالت تعطیل درآمد.

مشکلات بهداشتی و بروز برخی از بیماری‌های عفونی و پوستی همچون سالک در میان کودکان وجود دارد . بروز اینگونه بیماریها به دلیل قرار گرفتن خانه‌های مسکونی در کنار محل پرورش گاوها و گوسفندان و همچنین مزارع کشاورزی که دارای خزندگانی چون موش صحرایی هستند، می‌باشد. علاوه بر این خانواده‌های روستایی زباله‌های خوراکی خود را در کنار خانه خود تخلیه نموده و به دلیل فقدان سیستم جمع آوری زباله این مسئله موجب بروز آفت‌های زیـــــادی در بین مردم می‌شود.

زمین‌های کشاورزی

موقعیت کشاورزی روستای ابوالخیر را باید از دو زاویه قبل و بعد از انقلاب اسلامی‌مورد مطالعه قرار گیرد. اصولا قرار گرفتن این روستا در ادامه مسیر زاینده رود استعداد بالقوه‌ای را جهت کشت وزرع محصولات کشاورزی می‌بخشد. اما این استعدا بالقوه نیاز به برنامه ریزی صحیح اقتصادی دارد که تا حد قابل توجهی این برنامه ریزی بعد از پیروزی انقلاب تحقق یافت.

قبل از پیروزی عمده زمین‌های اطراف روستا به صورت غیر قابل کشت راکد مانده بود زیرا شوری زمین مانع عمده‌ای بود. در ناحیه شمال روستا باتلاق وسیعی وجود داشت که از ابتداء زمین‌های کنار امامزاده سید محمد (ع)  شروع و تا روستای کفران امتداد می‌یافت. در فصل تابستان به علت شوری زمین ، آب از تـــه باتلاق می‌جوشید و حوضچه بزرگی را تشکیل می‌داد ، با آغاز شدن فصل پائیز و زمستان به تدریج آب باتلاق ته نشین می‌شد و بستر وسیعی از گیاهان خشــــک بــــر جا می‌گذاشت.

در ناحیه غرب روستا با تپه‌ها و یا به عبارت دیگر ارتفاعات شنی مواجه می‌شدیم که از کنار جاده اصلی شروع و تا نزدیک روستا امتداد می‌یافت که قسمتی از این ارتفاعات اکنون نیز موجود است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌تحول خوبی در کشت و زرع روستا صورت گرفت . حرکت گسترده سازمان جهاد سازندگی از یک سو و حضور و تلاش مردم از سوی دیگر موجب شد که زمین‌های بایر و لم یزرع روستا آماده باروری و شکوفایی شود.

یکی از طرح‌های مهم که در این تحول نقش اساسی را ایفا می‌کرد.  حفــــر کـــانال زه کشی از طرف شمال غربی به سمت شمال شرقی روستا می‌باشد این کانال دقیقا در نقطه ایجاد باتلاق و مرداب شوره زار احداث گردید.

آبیاری زمین‌های کشاورزی

در روستای ابوالخیر کشاورزان زمینهای خود را صرفا با استفاده از آب چاه و آب زاینده رود آبیاری می‌کنند.

آب چاه : مردم روستا از روزگاران قدیم جهت مصارف کشاورزی از آب چاه استفاده می‌کردند اما در گذشته کشیدن آب چاه بسیار دشوار بود خصوصا در فصل تابستان که آب رودخانه متوقف می‌گردید و در نتیجه سطح آب چاه‌های روستا نیز به تبع آن کاهش می‌یافت.

در روزگار قدیم مردم به وسیله گاو و سایر چهارپایان آب را از چاه بالا کشیده و به زمین‌های کشاورزی منتقل می‌کردند اگر سالی باران نمی‌بارید ، مشکلات مردم صد چندان می‌شد و خشکسالی و قحطی زندگی مردم روستای ابوالخیر را دشوار می‌نمود.

 بزرگسالان این روستا سخنان زیادی پیرامون گذشته‌های دور این روستا و سالهای خشکسالی و در نتیجه حملات مکرر سارقین و چپاولگران به منطقه رودشت دارند. ناامنی و ترس از به یغما رفتن دسترنج چند ساله کشاورزان خواب را از چشم این مردم می‌گرفت و معمولا در برج و باروها که هنوز نیز آثاری از آن باقی است ، شب‌ها را با پاسداری و نگهبانی به صبح می‌رساندند.

در حال حاضر چاه‌های متعددی در روستا وجود دارد که از آب آن برای آبیاری زمین‌ها استفاده می‌شود. برخی از این چاهها بسیار قدیمی‌هستند و به دلیل کمبود آب خشک گردیده و یا در حال خشک شدن می‌باشند و برخی نیز اخیرا حفر شده اند.

چاه سنگی ، چاه باغ میر، چاه لتالون ، چاه تاپویی ، چاه لره ، چاه برجی ، چاه تاپویی چاه لا از جمله چاه‌های مشهور روستای ابوالخیر محسوب می‌شوند.

آب زاینده رود :

زاینده رود با سرچشمه گرفتن از کوهرنگ و سایر چشمه‌ها پس از طی مسافت طولانی و پر پیچ و خم سر انجام به باتلاق گاوخونی می‌ریزد و بسیاری از زمین‌های روستاهایی که در حاشیه آن قرار گرفته اند، سیراب می‌سازد. ملاک و مبنای تقسیم آب زاینده رود ازگذشته تا کنون طومار مشهور شیخ بهایی بوده و هست .

 متن نامه‌ای به ناصر الدین شاه پیرامون دو سهم آب روستای ابوالخیر به قلم ظل السلطان

چون اجرای امور خیریه که باعث رضای الهی است ، همواره منظور نظر و مکنون خاطر عنایت گستر ، میمون است دارای و مطابق ثبت سر رشته دفتری ولایت اصفهان در جزوه سهام رودخانه زاینده رود مزرعه هر خود سهم آب از مادی جندیچ رودشتین داشته و مزرعه هرخود در یک طرف رودخانه واقع و مادی جندیچ در طـــــرف دیگر رودخانه است که در قدیم شتر گلو و کوره داشته و هرخودی می‌برده به واسطه گردش رودخانه سالها کوره و شتر گلو خراب شده و از میان رفته چون قریه سیان مادی بستری پیدا کرده و مزرعه هرخود معمور شده که در مادی سیان مشروب می‌شود دو سهم آب سهمی‌هرخود را در مادی جندیچ می‌برده اند ، متفرق شده و محض اجرای خیر قره باصره خلافت و شهریاری و تمیمه بازوی معطفت و تاجداری فرزند سعادتمند اسعد کامکار ، نامدار ظل السلطان فرمان فرمایی اصفهان و مضافات دو سهم مزبور را به مزرعه ابوالخیر وفیقی مقرر داشته علیهذا بصر در این خطاب مستطاب مبارک رهرو سفیر مائیم که ضبط و نواب حال و استقبال بلوک رودشتین دو سهم آب مزرعه مزبور را به مزرعه ابوالخیر وفیق دانسته و اسباب ….و موجبات مزید دعای بقای برکت قاهره بشود و حسب المقرر در عهده سیاسه

شهر رمضان المیارک ۱۳۱۱

متن یکی دیگر از نامه‌های مربوط به دو سهم آب ابوالخیر با مهر ظل السلطان

 و باز نامه‌ای دیگر پیرامون دو سهم آب ابوالخیر

آثار تاریخی :

ساختمان شیخ ابوسعید ابوالخیر

در روستای ابوالخیر ۳ اثر تاریخی ارزشمند وجود دارد که مهمترین این آثار، ساختمان «شیخ ابوسعید ابوالخیر» نام دارد.

بخشی از این ساختمان را مسجد ، بخشی حیاط و در اطراف آن حـــــجره‌ای وجود داشته است. ارتفاع دیوارهای ساختمان ۵ متر و سقف آن ۵/۷ متر متر می‌باشد.

به طوری که از پیشینیان این روستا گفته اند و نسل به نسل به دیگران منتقل گردیده گویای این واقعیت است که شاعر ، عارف شیخ ابوسعید ابوالخیر مدتی را در این روستا زندگی کرده و برای عبادت ،تدریس و تربیت شاگردان خود ، ساختمان مزبور را بنا نهاده و در نوع و عصر خود کم نظیر می‌باشد و به دلیل دورافتادگی روستا و عدم توجه لازم در حال ویران شدن می‌باشد.

شیخ ابوسعید ابوالخیر از بزرگان عالم تصوف بوده که برای آشنایی با زندگی این بزرگ مرد باید به کتاب «اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابی سعید» مراجعه نمود این کتاب به همت نواده ایشان به نام محمدبن منور به رشته تحریر در آمده است . در  بخشی از  حکایت‌های زندگی او می‌خوانیم:

یک روز شیخ ابوسعید در نیشابور می‌گفت : خواجه ابوعلی سینا رحمه الله علیه از دَرِ خانقاه شیخ در آمد و ایشان هر دو پیش از آن یکدیگر را ندیده بودند. اگر چه میان ایشان مکاتبت بود. چون بوعلی در آمد ، شیخ روی به وی کرد و گفت : حکمت دانی آمد. خوجه بوعلی درآمد و بنشست . شیخ به سر سخن شد و مجلس تمام کرد و از تخت فرود آمد و در خانه شد و خواجه بو علی با شیخ دَرِ خانه فراز کردند و سه شبانه روز با یکدیگر بودند به خلوت و سخن می‌گفتند که کس ندانست و هیچ کس نیز به نزدیک ایشان در نیامد مگر کسی که اجازت دادند و جز به نماز جماعت بیرون نیامدند. بعد از سه شبانه روز خواجه بوعلی برفت. شاگردان از خواجه بوعلی پرسیدند که شیخ را چگونه یافتی ؟ گفت: هر چه من می‌دانــــم او می‌بیند ، متصوفه و مریدان شیخ چون به نزدیک شیخ درآمدند، از شیخ سؤال کردند ای شیخ ، بوعلی را چگونه یافتی؟ گفت هر چه ما می‌بینیم او می‌داند.۱

نان و حلوا

در گوشه‌ای از قبرستان روستا که در حال حاضر گلزار شهدا نامیده می‌شود بقعه‌ای وجود دارد که سقف آن گنبدی شکل می‌باشد. درهای این ساختمان به گونه‌ای ساخته شده که انسان می‌تواند از قسمت شمال ، جنوب ، غرب و شرق وارد آن شود.

 بر اساس سخنان و نقل قول پیشینیان این مکان محل دفن یکی از شاگردان ابوسعید ابوالخیر می‌باشد.  ظاهراً این شخص یکی از افراد زاهد و متقی دوران خود بوده و دارای کراماتی بوده است.

قبر شهدای این روستا و سایر درگذشتگان روستای ابوالخیر در کنار این بقعه قرار دارد. روزهای پنجشنبه مردم روستا برای شادی روح درگذشتگان و زیارت قبور شهدای گرانقدر دفاع مقدس در این مکان حضور یافته و با پذیرایی از زیارت کنندگان و قرائت فاتحه از درگاه حداوند متعال طلب رحمت و مغفرت می‌نمایند.

کبوتر خانه یا برج بزرگ

علاوه بر این حاج علی برج بزرگی را در نزدیکی آن ساخت که همانند آن در منطقه رودشت وجود ندارد. برج بزرگ حاج علی در کنار نهر جندان قرار گرفته و دیوار قسمت شرقی آن ویران گردیده و تلی از خاک شده است . بر روی دیوار دایره‌ای شکل آن شکاف‌های متعددی مشاهده می‌شود که در صورت بی توجهی به این اثر ارزشمند تاریخی سایر قسمت‌های آن ویران خواهد شد.

روزگاری مردم این روستا از اتاق‌هایی که در ضلع جنوبی برج در دو طبقه ساخته شده، برای سکونت استفاده می‌کردند. اما به تدریج آنجا را تخلیه نموده و در حاشیه بقعه شیخ ابوسعید مسکن گزیدند. در اطراف روستا کبوتر خانه‌های متعددی از دوران قدیم باقی مانده که برخی بین پنجاه تا صددرصد ویران شده اند.

مسجد جامع ابوالخیر

در کنار بقعه ابو سعید ابوالخیر مسجدی  کوچک وجود داشت . زمین این مسجد را فرد خیری به نام حاج آقا محمد صابری اهدا نموده بود . در کنار این مســـجد حجره کوچـــکی نیز قــرار داشت که آنرا «غریب خانه» می‌گفتند. در روزگاران قدیم برخی از رهگذران ، درویشان و گدایانی که از این روستا عبور کرده و جایی برای اقامت نداشتند ، در غریب خانه اطراق کرده و از سرما و گرما در امان می‌ماندند. 

با افزایش جمعیت و نیاز به توسعه مسجد مردم تصمیم گرفتند مسجد قدیم و غریب خانه را تخریب و به جای آن مسجدی با ساخت و ساز محکم بسازند. این اقدام مهم با همت و تلاش مردم ، بزرگان و خیرین روستا از جمله مرحوم حاج آقا میرزا محمود صابری و مرحوم حاج سید اسماعیل محمدی در سال ۱۳۶۵ ه. ش آغاز شد و به تدریج مکانی مناسب برای اقامه نماز جماعت و سایر برنامه‌های مختلف مذهبی تهیه گردید

در کنار این مسجد حسینیه چهارده معصوم (ع) که زمین آن را مرحوم دکتر مصطفی زین الدین اهداء نموده بود،  در حال ساخت می‌باشد.

۱ تاریخ اجتماعی ایران ۸ بخش اول . تالیف : مرتضی راوندی

 

*************************

ساختمان معروف به مکتب خانه شیخ ابوسعید ابوالخیر:

در روستای ابوالخیر سه اثرتاریخی ارزشمند وجود دارد که مهمترین این آثار ساختمان شیخ ابوسعید ابوالخیر نام دارد.

بخشی از این ساختمان را مسجد، بخشی حیاط و در اطراف آن حجره ای وجود داردارتفاع دیوارهای ساختمان ۵ متر و سقف آن ۵/۷ متر می باشد به طوری که از پیشینیان این روستا نقل شده است و نسل به نسل به دیگران منتقل گردیده گویای این واقعیت است که شاعر و عارف شیخ ابوسعید ابوالخیر مدتی را در این روستا زندگی می کرده و برای عبادت و تدریس و تربیت شاگردان خود ساختمان مذکور را بنا نماده و در نوع و عصر خود کم نظیر می باشد و به دلیل عدم توجه در حال تخریب است.

۲- بقعه معرف به نان و حلوا:

در گوشه ای از قبرستان روستا در حال حاضر گلزار شهدا نامیده می شود بقعه ای وجود دارد که سقف آن گنبدی شکل می باشد در های ورودی های این ساختمان به گونه ای ساخته شده که می توان از ۴ جهت به آن وارد شد طبق سخنان و نقل قول پیشینیان این مکان محل دفن یکی از شاگردان ابوسعید ابوالخیر می باشد و ظاهرا این شخص یکی از افراد زاهد و متقی دوران خود بوده و دارای کراماتی بوده است.

۳- کبوترخانه بزرگ:

کبوتر خانه ای در این روستا وجود دارد که بنا به قول گفته ی روستائیان همانند آن در منطقه رودشت وجود ندارد و دیوار قسمت شرقی آن فرو ریخته و بقیه بنا نیز در حال تخریب است در ضلع جنوبی آن در ۲ طبقه ساختمانی جهت سکونت انسان وجود داشته است و کبوتر خانه های دیگری هم بوده که در حال تخریب می باشد.

 

. ساحل زاینده رود می باشد که بنا به گفته ی اهالی روستا در گذشته شکارگاه و تفرج گاه بوده است که متاسفانه تعدادی از این درختان به علت خشکسالی سال ۷۹-۸۰ خشک شدند و بجز اندکی سبز باقی نمانده اند و می طلبد که درختان باقی مانده حفاظت و به ثبت میراث طبیعی برسد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *