حسین آباد – اردستان – اصفهان
روستای حسین آباد اردستان در قسمت شمال ودر فاصله ۱۵ کیلومتری شهر اردستان قرار دارد وهم اکنون در این روستا حدود ۳۶۰ نفر ساکن هستند ودارای حدو۹۰ خانوار می باشد. حسین آباد یکی از روستا های قدیمی شهرستان اردستان می باشد که متاسفانه کسی تا به حال در مورد تاریخچه این روستابه طور کامل مطلبی ننوشته است که بنده قصد دارم ان شاالله در این وبلاگ در مورد این روستا کویری از نظر تاریخی-اجتماعی -جغرافیایی- فرهنگی و… مطالبی را برای شما دوستان به نمایش بگذارم و ازتمام دوستان چه کسانی که در حسین آباد هم اکنون ساکن هستند وچه کسانی که در بیرون از روستازندگی می کنندو خود را به گونه ای از اهل دیار حسین آباد می دانند خواهشمند است اگر مطالبی در مورد روستای حسین آباد می دانند به بنده اطلاع دهند تا ان شالله بتوانیم به نحو احسنت تاریخچه این روستا را زنده نگه داریم.
روستای حسین آباد دارای طول جغرافیایی ۲۵ دقیقه و۵۲درجه و عرض جغرافیایی ۳۳دقیقه و۳۳درجه کره جغرافیایی می باشد،وهمان طور که در قبل گفته شد در شمال شهر اردستان و غرب شهر زواره قراردارد. روستای حسین آباد قبلا در دهستان گرمسیر شهرستان اردستان قرار داشته است ولی هنگامی که زواره بخش می شود در دهستان ریگستان قرار می گیردوهم اکنون درهمین دهستان قراردارد. طبق شواهد و بناهای موجودو گفته های مردم روستا، حسین اباد تا کنون در ۴ مکان جداگانه قرار داشته است در واقع روستای حسین آبادی که هم اکنون مردم در آن ساکنند حسین آباد چهارم به حساب می آید و حسین آبادسومی همان حسین آبادی است که به قلعه ی حسین آبادمعروف است و ارگ ها و دیوارهای آن هم اکنون وجود دارد و در غرب و در نزدیکی حسین آباد کنونی قرار دارد که اطلاعات بیشتر در موردآن در ادامه داده می شود و حسین اباد دوم حسین آبادی که اثراتی از آن باقی نمانده است چون متاسفانه به علت قرار گرفتن آن در مزارع کشاورزی و برای اینکه زمین های بیشتری برای کشاورزی داشته باشند آن راتخریب می کنند. به گفته افراد قدیمی روستا، حسین آباد دومی دارای بنایی ۳ طبقه و بازارچه بوده است و احتمالا حمام وآب انباری که هم اکنون وجود دارد متعلق به حسین آباد دومی می باشد و طبق تحقیقاتی که روی حمام توسط اقای ریاحی استاد تربیت معلم شهید باهنرودانشگاه اصفهان انجام شده به این نتیجه رسیدیم که قدمت این حسین آباد دومی به دوران صفویه و زمان حکومت شاه عباس می رسد( یعنی حدود ۴۵۰ سال پیش )و متاسفانه در مورد تاریخ وطرز زندگی مردم آن زمان در حسین آباد اطلاعاتی وجود ندارد و حسین آباد اول که در مورد آن تا کنون بنده مطلبی یافت نکرده ام در طرف شمال غربی حسین آباد کنونی قرار داشته است و هم اکنون با تخریب آن وتبد یل به زمین های کشاورزی به باغ درخت پسته تبدیل شده و فقط یک دیوار (به قول اهالی ده دیوار کهنه )باقی مانده است بیشتر اطلاعات مردم قدیم روستا در مورد تار یخچه روستای حسین اباد در مورد حسین اباد سومی است که قنات این دوره حسین آباد توسط حاجی محمد تقی تاسیس شده است ودارای طول جغرافیایی ۲۳ دقیقه و ۵۲ درجهو عرض جغرافیایی ۳۱ دقیقه و ۳۳ درجه کره جغرافیایی می باشد. که در کتاب آتشکده اردستان که توسط آقای ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی نوشته شده است در این مورد چنین نوشته است :
حسین آباد حاجی محمد تقی دیه حاصل خیزی است که به وسیله حاجی محمد تقی نامی در اوائل قرن سیزدهم هجری(۱۲۱۵ه.ق) احداث گردیده است و مجمر (شرح حال سید حسین متخلص به مجمر که در باب شعرا خواهد بود واز شاعران معروف آن دوران بوده واصلیت این شاعر زواره ای بوده است ) معروف در تاریخ این احداث قطعه ذیل را سروده است (در این این شعر ۹ بیت اول آن در مدح حاجی محمدتقی است و۷ بیت آن در مدح روستای حسین آباد است):
معدن جود محمد تقی آن کان کرم که بنای کرم وجود از او آباد است
مرک کاخی است که از قهرویش بنیا ن است لطفی شهر بست که از طبع ویش بنیاد است
دهر بی سایه او کشور بی سلطانی است چرخ بی کوکب او حجله بی دامادی است
با لب حاسد او دهر پر از افسوس است با دل دشمن او چرخ پر از فریاد است
با وجودش اگرازخصم نشانی است چه باک همه دانندکه در باغ خس و شمشاد است
عقل اگر مسئله آموز جهان شد چه عجب هر که شاگردی او کرد چنین استاد است
نطق اگر منشی اسرار نهان شدچه شگفت حرفی از دفتر آگاهیش او را یاد است
درسر خصمش اگر باد غرور است چه غم کوس را ناله ازآن است که درسرباداست
صرصر حادثه با شخص وجودش چه کند سروپیدااست کزآسیب خزان آزاداست
کند او تازه قناتی و بناء کرد دهی که خجل زآن شط وشرمنده ازآن بغداد است
سنگ در آبش چو دل ببر شیرین است باد در خاکش چون جان بتن فرهاد است
آب بنگر تو که با روح روان همشیر است خاک بنگر تو که با مشک خطا همزاد است
قطره ای زان مددحسن همه خوبان است ذره ای ازاین سبب عشق همه فرهاد است
جوی خضراست همانا که روان زان باقی است کوی خلداست همانا که دل ازاین شاداست
غرض آن قریه زوی یافت چو بنیاد کنون رونق ملک جهان جمله ازآن بنیاد است
زد رقم خامه مجمر ز پی تاریخش
از محمد تقی آباد حسین آباد است
همان طور که در کتاب آتشکده بیان شده بود قنات حسین آباد توسط حاجی محمد تقی احداث گردیده است و طبق پرسش هایی که از افراد قدیمی روستا شده منظور از قنات همان قنات برای حسین آباد سومی است و حالا به چه دلیل این قنات احداث شده ؟و مردم در حسین آباد دومی چگونه و از کجا آب خود را تهیه می کرده اند؟ و آیا در قبل هم برای حسین اباد دومی قنات بوده یا نه؟ سوالاتی هستند که هنوز که بی پاسخ مانده اندولی با پرسش هایی که بنده از اهالی قدیمی این روستا به عمل آوردم توانستم سری افراد که از زمان حاجی محمد تقی به بعد مالکان حسین آباد بوده اند وتاریخچه ای از آن ها را جمع آوری کنم . بعد از این که حاج محمد تقی در سال ۱۲۱۵ هجری قمری قنات روستا را احداث می کند محدوده زمین هایی هم برای کشت با آب قنات را تعیین می کند و شروع به کاشت می کند و به گفته بعضی از افراد ده حاجی محمد تقی یک تاجر بوده است .مالک حسین اباد بعد از حاجی محد تقی ،سهام السلطنه بزرگ بوده است .((در کتاب آتشکده اردستان که توسط ابوالقاسم رفیعی مهر آبادی در مورد سهام السلطنه این طور بیان شده است: اسم سهام السلطنه مصطفی قلی خان فرزند محمد تقی خان عرب عاملی بوده است و سهام اسلطنه به خاطر کار ها ومقام به او لقب داده شده است امنیت راه های از کرمان تا تهران بعظم له تفویض شده و کمال لیاقت وکفایت را به معرض ظهور می آورد و مرتبتی عالی در در بار ناصر الدین داشت مصطفی قلی خان به سادات وعلما ارادت می ورزید و به شعا ئر مذهبی مخصوصا تعزیه داری آل عبا علاقه مفرطی داشته است نامبرده در سال ۱۳۰۵ هجری قمری حکومت یزد را عهده دار شد و در سال ۱۳۰۶ به علت معرضه مثانه در گذشت سهام اسلطنه از یکی از زن های خود دو پسر به نام های ۱- میرزا حسین خان سهام السلطنه(که ایشان از امرا بوده است و همان کسی است که روستای سهامیه را درست کرده است ) ۲- میرزا حسن خان انتظام الملک بوده است و میرزا حسین خان سهام السلطنه دو پسر به نام های۱- امیر اسدالله عامری(ایشان مردی با فضل بوده و چند دوره نماینده مجلس شورای ملی از طرف مردم کاشان بوده است ودر سال ۱۳۴۱ شمسی فوت می کند ودارای یک پسر به نام امیر حسین عامری بوده است) ۲- ابراهیم خلیل الله عامری بوده است)). و این که چگونه حسین آباد از حاج محمد تقی به سهام السلطنه رسیده است دو نقل شده است اولی این که هنگامی که سهام السلطنه بزرگ از این جا عبور می کرده است با تعریف کردن از روستای حسین آباد حاجی محمد تقی این روستا را به سهام السلطنه پیش کش می کند و نقل دیگر این است که سهام السلطنه این ده را از حاجی محمد تقی خریدار ی کرده است و قلعه حسین آباد سومی که هم اکنون هم وجود دارد توسط سهام السطنه درست می شود که همان طور که در قبل گفته شد این قلعه دارای ۴ ارگ بوده است که هم اکنون ۳ تا از این ارگ ها وجود دارد و یکی دیگر از آن ها خراب شده است و این قلعه دارای استبر برای اسب ها بوده است که تصویر آن در مجموعه عکس ها قرار دارد وداری خانه هایی با معماری و چیدمان بسیار جالب بوده است ودیوارهای آن به قول افراد ده دارای ۷ مهره بوده است یعنی در ۷ ردیف ساخته شده است که قطر ردیف اول آن به ۳ متر می رسد که توضیحات کامل تر را در بخش های بعدی داده می شود.بعد از چند سال که حسین آباد در دست خاندان سهام السلطنه بوده است بعد توسط اختلافاتی بین اهالی زواره ویکی از اهل خاندان سهام السلطنه اتفاق می افتد که احتمالا آن اختلاف بر سر کشته شدن یکی از سادات زواره بوده است. روستای حسین آباد تا ۹ سال در قبال خون بهای آن فرد در دست مردم زواره بوده است تا این که سهام السلطنه کوچک ۵ دنگ از روستای حسین آباد را به معتمد الحرم نیسیانی که در حرم سرای پادشاه بوده است می فروشد و پول آن را در قبال خون بها به بستگان آن شخص می دهد و به چه علت 6 دنگ آن را نمی فروشد این بوده است است که ۱ احتمالا۵/۱ دنگ آن در قباله همسرابراهیم خلیل الله عامری فرزند میرزا حسین خان عامری که در بالا هم در مورد ایشان توضیحاتی داده شده است بوده است. و به این صورت از آن سال به بعد مالک روستای حسین آباد نی ها می شوند (( در کتاب آتشکده در مورد معتمدالحرم نیسیانی این چنین می نویسد: حاجی معتمد الحرم نیسیانی :حاجی میرزا احمد خان نیسیانی در قریه نیسیان بر زاوند در خانواده متوسطی به دنیا آمد و چون خنثی بود به تهران احضار ودر حرم سرای ناصرالدین شاه داخل شده و سمت آغاباشی گری داشته است ظاهرا ابتداء ورود به این خدمت سال یک هزار وسیصد (۱۳۰۰) هجری قمری و پس از وفات ناصرالدین شاه آغاباشی مظفرالدین شاه ومحمد علی شاه و احمد شاه بوده است وبعد از انقراض سلاطین قاجاریه منزوی گردیده و در سال یک هزار سیصد نه (۱۳۰۹) شمسی در تهران وفات یافت ودر وارث او منحصر به خواهرش زینب خانم فتاحی بود.حاجی معتمدالحرم دارای ثروت هنگفتی بوده و در اردستان واطراف تهران واصفهان ضیاع و عقار فراوان داشت ونقدینه و جواهر نیز از خود باقی گذارده بود.از کارهای خیر او تعمیر آب انبار مقابل امامزاده اسماعیل در محاله محال شهر اردستان ونیز وقف نمودن شش باب دکان در مشهد در خیابان نادری بر دارالشفای آستان قدس حضرت امام رضا (ع) می باشد)) وتو ضیحات بیشتر در بخش های بعد داده می شود