کرود – طالقان – البرز
قدمت روستاهای کرود و ابصار
جائیکه اکنون روستای کرود در آن واقع شده است زمینی با ثبات داشته و چون در منطقه ای با چشمه سار های فراوان و پر آب قرار دارد بنظر می رسد که باید همواره مسکونی بوده باشد. این وضعیت برای روستاهای سگران و سگرانچال که در پشت تپه کرود و در غرب آن قرار دارند و همچنین روستای کرکبود نیز صادق است و قدمت آنها نیز برکسی پوشیده نیست. شجره نامه ای که مرحوم حبیب اله برنگی جمع آوری نموده است نشان می دهد که ساکنان فعلی کرود از حدود ۱۰ پدر و مادر در ۳۰۰ سال پیش منشعب شده اند. تقسیم بندی املاک نیز چنین نظریه ای را تایید میکند. اما قبرستان کرود که همواره به همین اندازه فعلی بوده است بهمراه سنگ قبرهای کهن آن نشان می دهد که روستا در دوره های تاریخی با کاهش و افزایش جمعیت همراه بوده است. در گذشته سه سنگ قبر بزرگ هر یک به ابعاد ۱۴۰*۵۰*۴۰ به رنگ زرشکی در این قبرستان موجود بود که دو تای آن ها در حدود ۶۰ سال مفقود شدند. آخرین آن که بر روی آن جمله: "هذا القبرالمولی فخرالدین" به خط نسخ نقش بسته بود نخست در ۴۵ سال پیش به دو قسمت تقسیم شد و سپس تکه های آن روی زمین جابجا شد. محل اصلی این سنگ قبر در میانه قبرستان کرود و بالای بوته زرشک (قبرستان خاندان موذنی) قرارداشت. متاسفانه هر دو تکه سنگ در سالهای اولیه انقلاب اسلامی بتدریج از بین رفت. جنس این سنگ قبر به گونه ای بود که در طالقان مشابه ندارد. اینجانب که خط روی سنگ قبر را برای نخستین بار بهمراه مرحوم پدرم حبیب اله برنگی خواندم بر روی جنس سنگ نیز تحقیق نمودم. جنس سنگ از ماده ای یکنواخت تشکیل شده بودکه شباهتی به سنگهای شناخته شده نداشت واز اینرو حدس زدم که باید از نوعی سیمان تهیه شده باشد. خط روی سنگ نیز بگونه ای نوشته شده بود که به نظر می رسید با انگشت روی گل تر نوشته شده است واین حدس مرا تقویت می کند. با بازخوانی مجدد خط روی سنگ توسط پدرم و مرحوم حاج ابراهیم بوذری ایشان، که از کارشناسان برجسته خط درایران بود، آنرا متعلق به دوره مغول وتیموریان تشخیص داد. مشابه این سنگ در قبرستان روستای ابصار و جوستان نیز بوده که متاسفانه همگی آن ها سالها قبل از انقلاب به سرقت رفته اند. بر طبق گفته مرحوم حبیب اله برنگی بین سه گورستان کرود، ابصار و جوستان، قبرستان جوستان قدیمی ترین آنهاست.
روستای ابصارکه در دوکیلومتری شرق کرود و در پشت تپه سربومی کله (یا قله سر بام Sarboumi kolleh) قرار دارد سرنوشت عجیبی دارد. این روستا که اکنون بسیار کم جمعیت است در گذشته روستای بسیار بزرگی بوده است که در گذشته ازآن تعبیر به شهر می کرده اند. گورستان بزرگ روستا و سنگهای قبر قدیمی آن نیز موید این بزرگی بودند.بر طبق گفته مر حومه محترمه برنگی به نقل از مادر بزرگ مادر بزرگش روستای ابصار براثرزلزله ویران شده است. اما به نظر اینجانب این روستا می بایستی بر اثر رانش زمین، که آثار آن در اطراف روستا بخوبی مشهود است، ویران شده باشد. تاریخ دقیق ویرانی ابصار در دست نیست ولی بر طبق نقل قول کرودی ها این اتفاق باید حدود قرن دهم هجری افتاده باشد و اتفاق افتادن آن قطعا بر روی روستای کرود نیز تاثیرداشته است. آثار کوزه پاره هایی که در اندس (ondas ) کرود وجود دارد این شک را تقویت می کند که احتمال دارد که روستای ابصار به آنسوی تپه (سمت کرود) نیز گسترده بوده ولی اگر این امرصحت داشته باشد نظریه ویرانی آن بر اثر زلزله را تقویت می کند زیرا در سمت کرود آثاری از رانش زمین وجود ندارد. با توجه به اینکه از مسکونی بودن اندس خاطره ای نقل نشده است این آثارمی بایستی از یک روستای مستقل در اندس بجا مانده باشد. اندس که هم اکنون فقط یک چشمه کم آب دارد می بایستی قبل از رانش زمین در ابصار و از بین رفتن سفره های آب زیر زمینی دارای چشمه های بیشتری می بود تا بتواند آب مسکونی چنین روستایی را تامین نماید. لذا تغییر وضعیت آب های زیر زمینی را می توان عامل اصلی از بین رفتن روستای اندس نامید که هم اکنون جز تلی از خاک و مقداری سنگ و پاره های کوزه که در مساحتی چند هکتاری پراکنده اند چیزی باقی مانده است.
همچنین مرحوم عزت اله برنگی نقل میکند که در حین کشت زمینی در مزرعه دشته گاوآهنش در مرز زمین قبری را شکافت که نشان می دهد که سرزمینی که اکنون کرود نام دارد تاریخچه زندگی طولانیتری از شجره نامه مردم کنونی آن دارد. مرحوم حبیب اله برنگی نقل میکند که در زیر ناودان خانه معروف به "خانه ابوعلی" که قدیمی ترین خانه کرود با قدمت ۲۵۰ ساله بود در اثر سیلاب تنوری پیداشد که هیچکس از آن اطلاعی نداشت واحتمالا متعلق به دوره مسکونی قبلی کرود است. همچنین در کوچه خارج از طویله مرحوم جلیل بسمت گورستان ده یعنی خارج از مناطق مسکونی فعلی کرود نیز بر اثر سیلاب تنور دیگری پیداشد که باز هم کسی از آن چیزی نمی دانست.