روستای آل کبود / بیجار / کردستان
شهرستان بیجار – استان کردستان
alekabood.ir
alekabood.mihanblog.com/
bijar-ghadir.blogfa.com
وقتی از شهرستان بیجار به سمت شهرستان قروه حرکت بکنیم ، و پس از عبور از گردنه روستای برجگه و طی ۹ کیلومتر روستای آله کبود در سمت چپ جاده خود نمایی می کند . هنگام پیچیدن به سمت چپ و عبور از عرض جاده به درهّ ای می رسیم که باغ های انگور و انبوه از بالای تا انتهای درهّ را پوشانده است . اسم این درهّ به زبان کردی و گویش محلی گجنجار می باشد. پس از بالا رفتن از تپه میانی به درهّ بعدی می رسیم که اینجا نیز مانند درهّ قبلی طرفین جاده را تاکستان فراگرفته است . البته در اینجا با چشمه آبی روبرو می شویم که نشان از گذشته بسیارآباد و پر از آب دارد . چون استخر بزرگی جلو آن است و این باغ های انگور نیز از طریق آب این چشمه و استخر سیراب شده اند. امّا متأسفانه امروز از آن رونق و آبادانی گذشته خبری نیست . راستی داشت یادم می رفت اسم این چشمه ، چشمه ملاّ (کِیَنِی مَلا) می باشد.
از چشمه ملاّ که رد می شویم وبه بالای تپه بعدی می رسیم ، خرابه خانه هایی که روزی دارای رونق و آبادانی بوده اند را می بینیم . پس از طی حدود پانصد متر و یک شیار کم عمق به ابتدای روستا می رسیم .روستا داخل یک درّه می باشد که ظاهراً کسانی که ساکنین اولیه آن بوده اند مسایل مهمی چون امنیت وتأمین آب را در نظر گرفته اند . چون روستا از هیچ طرفی معلوم نیست جز چند خانه ای که مشخص است بعداً در اثر توسعه ساخته شده اند . لذا دارای استتار طبیعی وعالی می باشد . از طرف دیگر داخل شیار و درّه رودخانه ای جاری است و در کنار رودخانه چشمه های زیادی وجود دارد که این چشمه ها آب رودخانه را تأمین می کنند . البته یک چشمه اصلی در کنار رودخانه و بالای روستا وجود دارد که آب مردم روستا را تأمین می نموده است . به همین خاطر حوضی سربسته روی چشمه را پوشانده و از دو لوله که از داخل حوض آب را به بیرون هدایت می نمایند می توان از آب گورا و خنک آن سیراب شد. در عین حال مسایل بهداشتی را نیز کاملاً تأمین می کند. نکته دیگر که حائز اهمیت است مسئله ارتفاع روستای آله کبود می باشد (ارتفاع حدود ۶۴۶۸ فوت از سطح دریا) که باعث سرمای شدید پاییز وزمستان و وزش باد های سرد و گزنده در این فصل ها موجب شده که روستا را داخل شیار و درّه ایجاد کنند تا مقداری از لحاظ آب و هوا نیز بهروری را در گرمایش وسرمایش محل زندگی شان بالا برده و از امکانات طبیعی تا حد امکان استفاده نمایند . با این مقدمه عملاً خواسته یا ناخواسته وارد فضای توصیف روستای آله کبود می شویم . سعی بر این است که از زوایای مختلفی مانند مردم شناسی ، زبانی ، جغرافیایی ، اقتصادی ، فرهنگی و … به توصیف روستای آله کبود بپردازیم . موقعیت جغرافیایی روستای باسابقه آل کبود یکی از روستاهای بخش مرکزی شهرستان بیجار- استان کردستان می باشد این روستادر۱۲کلیومتری شهرستان بیجاردرمجاورت جاده قروه واقع شده است و دارای ۰۰۰۰کیلومتر مربع مساحت می باشد. آل کبود از شمال به روستای چهل امیران ، از غرب به روستای گلبلاغ علیا (حاجی میر) ، از جنوب به شهرستان بیجار ، از شرق به روستای سیرلان محدود است. آل کبود منطقه ای است در امتداد سلسله جبال غربی ایران و بیشتراراضی آن کوهستانی است. جنس خاک اغلب مناطق آن از سنگهای رسوبی می باشد مختصات روستای آله کبود ۵۱ شمالی و ۴۷ جنوبی وارتفاع از سطح دریا ۶۴۶۸ فوت می باشد شناخت و بررسی علل پیدایش روستا آل کبود از مهمترین عوامل موثر در شکل گیری و پیدایش روستای آل کبود می توان به وجود موقعیت جغرافیایی مناسب مکان اولیه روستا، به جنبه دفاعی(امنیت) روستا و وجود چشمه آب در محل چشمه بزرگ اشاره نمود که ضمن تامین آب شرب آب کشاورزی تعدادی از باغات روستا را نیز تامین می نماید محلات عمده روستای آل کبود محله چال- محله بالا(کاروانسراها)- محله چشمه سبزی- محله چشمه سلیمان – محله کالی- محله چشمه بزرگ مردمان روستای آل کبود آل کبوددارای طایفه های مختلف و با اصالتی است از جمله: طوایف سرشناس:طایفه زمان،طایفه سبحان ،طایفه کالی،طایفه برجی(که خود به مرورزمان به طوایف کوچکتری تقسیم شده اند ( مصالح ساختمانی بکاررفته در بنا روستا باتوجه به شرایط جغرافیایی و مصالح موجود در محیط طبیعی روستای آل کبود ، غالب مصالح مورد استفاده از گذشته تاکنون عبارتند از: خشت ، گل، سنگ ، چوب که در قسمتهای مختلف بافت مسکونی قابل مشاهده است. البته با گذشت زمان و تغییر در شیوه های زیست و ایجاد و گسترش و دسترسی روستا به خارج، مصالح ساختمانی دچار تحول شده بطوریکه در وضعیت کنونی استفاده از آجر ، سنگ ، بلوک ، آهن و چوب رایج شده است از عوامل موثر و تاثیر گذار در بافت فیزیکی، معابر و سکونتگاههای روستایی می توان از عوامل اقلیم و اقتصاد روستا نام برد بطوریکه محدودیت منابع آب، خاک، ارتفاع وشیب زمین موجب شکل گیری سکونتگاههای روستایی با تیپ مجتمع و واحدهای مسکونی و همسایگی متمرکز شده است باتوجه به وضعیت توپوگرافی روستای آل کبود که در دامنه وشیب تند تپه واقع شده و عامل شیب باعث محدودیت توسعه فیزیکی روستا از سه جهت جغرافیایی شده است. روستادا رای بافتی متراکم و فشرده و متمرکز است که واحدهای مسکونی با فشردگی بدلیل شیب زمین بر روی هم بنا شده اند بطوریکه ارتباط واحدهای مسکونی در محدوده هایی که معابر ارتباط آنها را قطع نکرده است براحتی از طریق پشت بامها برقرار است جمعیت بیش از۳۰۰خانواردرسالهای نه چندان دوردراین روستا زندگی می کرده اند که متاسفانه هم اکنون حدود ۳۰ خانوار در روسـتای آل کبود ساکن هستند وبقیه در شهر های بیجار،تهران،اسلامشهر، قم ، سنندج ، کرمانشاه و دیگر شهرهای کشور زنـدگی می کنند در سال ۱۳۵۶ جمعیت این روستا حدود ۲۰۰۰ نفر بوده است که باکمال تاسف جمعیت هر سال نسبت به سال قبل رشد منفی داشته است و مردم به شهرهای دیگر مهاجرت می کنند علت مهاجرت بهطور کلی در ایجاد مهاجرت اهالی این روستا دو دسته از عوامل تأثیر دارند، یک دسته عوامل درونى که در داخل جامعه روستائى موجب دفع جمعیت فعال مىشوند و دسته دیگر عوامل بیرونى و مربوط به قطبهاى جاذب جمعیت است که از خارج جمعیت فعال روستاها را به خود جلب مىکند. زاد و ولد زیاد، افزایش جمعیت روستائى، کمکارى، بیکارى و کارهاى ناقص که به اقتضاء طبیعت کار کشاورزى در روستا وجود دارد، از جمله عوامل درونى مهاجرت است که موجب گریز دادن بخشى از نیروى فعال جامعه روستائى مىشود. بر اثر کاربُرد ماشین در زراعت و پیدایش بیکارى در روستا، گروههاى زیادى از جوانان روستائى براى یافتن کار و تأمین درآمد بیشتر، به شهرها مهاجرت مىکنند
آل کبود دارای آب و هوای کوهستانی است و زمستانهای سرد و تابستانهای خنک و معتدل دارد. آبها ورودها آل کبودروستایی است دارای سفره های غنی آبهای زیر زمینی که درصورت حفر چا ههای عمیق و بهره برداری اصولی هم آب آشامیدنی اهالی روستا را تامین کرد وهم از آب موجود در امورات کشاورزی استفاده کردهمچنین این روستا دارای چند روخانه فصلی می باشد چشمه های طبیعی چشمه خیال،چشمه کوره،چشمه ملا،چشمه محمد حسن،چشمه زمرد،چشمه کلال کبود که در سنوات گذشته دارای آب فراوان بود وآب لوله کشی روستا نیز از طریق این چشمه تامین می گردد لیکن متاسفانه امروز به دلیل عدم لایروبی این چشمها کم آب شده وبعضا درحال خشکیدن می باشد
کوهها کوههای کربلائی خدامراد ، سنگ چقماق ، زاغه، قلی جلیل در حومه آل کبود قرار دارند.
زندگی جانوری این منطقه بدلیل وضع طبیعی و پوشش گیاهی آن دارای تنوع خاصی است پرندگانی چون کبک ،عقاب ، جغد ، شاهین ، قرقی ، گنجشک و… حیواناتی مثل گراز ، روباه ، خرگوش ، مار، گرگ ، خفاش ، جوجه تیغی در این منطقه زیست میکنند ویژگی های اقتصادی صادرات این روستا درگذشته انگور وکشمش بوده است لیکن امروز در درجه اول گندم و سپس انگور ،کشمش و محصولات دامی مثل پشم و پوست و برخی غلات هم می باشد فروش انگور (کاروان رفتن) در سالهای نه چندان دور پس ازفرا رسیدن فصل چیدن انگور (آخر شهریور و اوائل مهر) با توجه به اینکه یکی از راههای امرار معاش اهالی ده فروش انگور می باشد روستائیان بصورت گروهی اقدام به حمل و انتقال انگور با قاطر و الاغ به روستاهایی دور می نمودند و معامله معمولاً به صورت کالا به کالا بودیعنی در مقابل فروش انگور گندم و جو دریافت می نمودند باتوجه به انجام گروهی این کار طاقت فرسا به آن به کاروان رفتن می گفتند.
زبان اکثر مردم آل کبود به زبان کردی گروسی تکلم میکنند وبعضا به زبان ترکی نیز آشنا هستند دین اسلام شیعه زندگی اجتمایی خانواده در گذشته معمولا مردمان ساکن این روستا ازدواجهای خویشاوندی داشتند وکمتر مرسوم بود که پسری از غیر فامیل زن بستاند ویا دختری به غیر خویشان خود شوهر کند زنان ودختران این روستا مودب وبا حجب وحیا هستند ودر فعالیتهای اجتماعی نقشی فعال دارند اصولا بیشتر زنان این روستا خانه دارهستند و حمایت از شوهر و راحتی و آسایش و آرامش خانواده را وظیفه خود می دانند و دوشا دوش مردان کار و تلاش می نمایند تا بتوانند زندگی رضایت بخشی داشته باشندهمچنین اکثر زنان این روستا از قالیبافان حرفه ای هستند. خصوصیات اخلاقی و چهره اهالی این روستا بیشترشان دارای چشم ابروی مشکی و قد متوسط می باشند مردمی با ایمان ، دیندار و خداپرست هستنند و از ارادتمندان خاندان عترت و طهارت اند . گسترده ترین و پرشورترین اجتماعات مردم در مراسم مذهبی به چشم می خورد در قبال دوستی با وفا و خوش نیت و درستکار هستند مردمی تیز هوش ، با استعداد پرکار وسخت کوش و خون گرم و مهمان نوازند
آثارتاریخی
زیارتگاه تنها زیارتگاه این روستا عبارت است از قدمگاه ۱۲ امام (ع)که اهالی این روستا معتقد هستند نوری ازاین محل به آسمان برمی خیزد لذا این محل از سالهای بسیار دور مورد احترام اهالی می باشد همچنین بنا ساختمان آن در سال ۸۶ توسط فرزند یکی از سادات این روستا که در کشور عراق زندگی می کند(کربلایی ممان) ترمیم وبازسازی کامل شد
مسجد
دردست اقدام
حمام
رکن اصلی بهداشت در روستاحمام است. همگان به یاد دارند که در منازل روستائی هیچیک حتی ساکنان متمکن منازل حمام نداشت و همه اجبارا باید در حمام عمومی روستا استحمام می کردند. از جمله ساختمانهای روستا ، باید از حمام یاد کرد. حمام آل کبود یکی از حمامهای دیدنی است . این حمام در کناریک دره ودرداخل بیشه ی پر از درختان کهن چنار وبید درکنارمسجد روستا ساخته شده نهر آبی نیز از کنار آن می گذرد که ضمن استفاده ازآن جهت حمام باغات پایین روستا را نیزآبیاری می کند . روی هم رفته موقیعت خوش منظره ای دارد ساختمانی بسیار قدیمی با ارتفاع کم (برای این که راحت تر گرم شود) که تاریخ احداث آن باید همزمان با اولین روزهای آباد شدن روستا بوده باشد. تقریبا همه قسمتهای داخلی حمام طاق و مقرنسی ساخته شده و هیچ نوع تیر آهن یا چوب در آن بکار نرفته است. زیرا این مواد در اثر رطوبت و گرما می پوسید و از بین می رود. در قله طاق هر یک از قسمتها ( خزینه، سالن اصلی و رخت کن یک روزنه قرار داردو یک شیشه کوچک بر آن می گذاشتند که نوری را هم برای روشن شدن به داخل حمام منتقل نماید. ساختمان حمام از چند قسمت مجزابه شرح ذیل تشکیل شده است تون تون در حقیقت انباری بزرگ برای ذخیره هیزم حمام است تا حمام همواره گرم و دایر باشد. در گذشته ها فصل زمستان بسیار پربرف و سخت بود و گاه مردم حتی سه ماه نمی توانستند از روستا بیرون بروند. لذا حمامی باید هیزم، تپاله و پهن و دراین اواخر لاستیک ماشین ونفت کوره و …… انبار می کرد تا ذخیره سوخت را برای فصل سرما را داشته باشند. کوره آتش حمام هم در تون قرار دارد تا ریختن هیزم در کوره و سوزاندن راحت باشد. گاهی به تون جهنم هم می گفتند. کوره همیشه روشن بود و می سوخت و آتش داشت و تون را مملو از دود و دم می کرد. از در و دیوار تون دوده می بارید و هر کسی یک بار داخل آن می رفت و بیرون می آمد مثل این بود که از جهنم بیرون آمده است. بعضی از گنجشکها از شدت سرما در تون جمع می شدند و در آن لانه می کردند اما هرجا که آنها را می دیدی از سیاهی اش معلوم بود که لانه اش در تون است. گاهی بچه ها و بزرگهای ده که روز از منزل بیرون می آمدند، هوا آنچنان سرد بود که سرما آنها را به این دوده زار سوق می داد. رخت کن در ابتدای ورودی دالان که تمام می شد در اصلی حمام قرار داشت. از در که وارد رختکن می شدی کف ودیوارها از نوعی ساروج پوشیده بود چهار سکو در اطراف وحوض بزرگی در وسط رختکن قرار داشت در این حوض آب سردی هم وجود داشت که مردم پای خود را آب می کشیدند و بالای سکو می رفتند تا سکوی بالا کثیف و نجس نشود. این سکوها محلی بود که مردم رخت خود را کنده و در بقچه ای آنجا می گذاشتند و به حمام می رفتند. به هنگام خروج از حمام هم لباس خود را در آن به تن می کردند و خارج می شدند. سالن اصلی در انتهای رخت کن دالانی و جود داشت که مردم را به محوطه اصلی حمام (گرمخانه) هدایت می کرد. در را که باز می کردی سالن استحمام شروع می شد. سالن فضایی تقریبا ۵ در ۳ متر بود. کف سالن با سیمان -ساروج مفروش بود. در طول سمت راستی آن جویی بود که فاضلاب حمام را به زیر آب (جوی خروجی فاضلاب حمام) منتقل می کرد. درسمت چپ حوض آب سرد قرار داشت که هدف آن آب تنی بعد از رفتن در خزینه آب گرم بود همانند حوضهای آب گرم سوناهای فعلی که متاسفانه مردم زیاد خواص آب سرد را نمی دانستند و فقط به آب گرم توجه داشتند و از آن استفاده می کردند. همچنین در گوشه دیگراتاقکی بود که آبی که از چشمه منتقل می شد را درآن کنترل می کردند خلوتی در ضلع سمت چپ چندضلعی سالن فضایی به اندازه یک اتاق سه در سه متر وجود داشت که به آن خلوتی می گفتند و مردم نظافت و ازاله موهای
|
این روستا دارای دو قبرستان می باشد (گورستان پایین وگورستان بالا که حسب نقل قول از گذشتگان تعدادی از کشته شدگان جنگ جهانی اول در گورستان پایین دفن شده اند وبعضا قبرایشان هنوز موجود است= در اله کبود سه قبرستان موجود است نه دو قبرستان قبرستان بین باغات باغ هوز وچشمه ملک شاه پایین . که قبر سید سبز علی در آن قبرستان است که به توسط اشرار منطقه به شهادت رسید وجنازه وی با تبر تکه تکه کرده بودند بزرگان این روستا در سال های ۱۳۴۸ شمسی در مسجد آبادی در این خوصوص تجزیه وتحلیل می نمودند. بیجار از سادات آله کبود حاج سید حسن زمانی ۵ رمضان ۱۳۹۲
این روستا ۱۰ شهید بیاد ماندنی دارد.
ناک قوای عثمانی وپرتقالیها در بیجار گروس در جنگ جهانی اول کشتار از سادات آله کبود گروس. تعریف از مرحوم سید محمد امیر موسوی بن سید حسن بن سید قاسم .
((. جنگ جهانی اول از دوم اوت ۱۹۱۴ تا یازده نوامبر ۱۹۱۸ یعنی از نهم رمضان ۱۳۳۲ تا ششم صفر ۱۳۳۷، (۵۲ ماه و نه روز) طول کشید))
۱۹۱۴میلادی / ۱۲۹۳هجری شمسی /۱۳۳۲ هجری قمری
در ژوئیه ۱۹۱۴ / مرداد ۱۲۹۳و ۲۷ شعبان ۱۳۳۲ احمد شاه ۱۸ ساله در ایران تاجگذاری کرد. مستوفی الممالک نخستین رئیس الوزرای احمد شاه، پس از تاجگذاری او و به پایان رسیدن نیابت سلطنت ناصرالملک، می باشد که مورد احترام زیاد مردم بود. تاجگذاری احمد شاه سبب شد که مجلس در ۷ دسامبر ۱۹۱۴، و از زمان انحلال موقت آن در دسامبر ۱۹۱۱ که شوستر از ایران اخراج شد، حیات تازه خود را از سر بگیرد.[۱] در آغاز جنگ اول جهانی زمینه های امیدواری در پایتخت به وجود آمد، چراکه بریتانیا و روسیه گرفتار جنگ بودند و ایرانیان نفس راحتی می کشیدند. از این رو اخبار مربوط به پیروزی های آلمان مردم ایران را خوشحال و دلگرم می ساخت. تاجگذاری احمد شاه نیز در همین ایام شادیهای موقت مردم ایران را دو چندان نمود.[۲]
اما نیز غرب و شمال غرب و جنوب غربی ایران محل تاخت و تاز متفقین و متحدین گردید این گونه که حضور آلمانها و عثمانیها در نقاط مرزی و پشروی آنها به سوی شهر ها سبب گردید که دولتین روسیه و انگلیس نیز از شمال و جنوب وارد ایران شوند عثمانیها برای جلو گیری از پیشروی روسها در مناطق کردستان و کرمانشاهان وارد عمل شدند آلمانیها نیز که متحد عثمانیها بودند با مقداری پول بدون هیچگونه صرف نیروی انسانی و تسهیلات لازم با استفاده از حس وطن دوستی ایلات غرب با آنها وارد مذاکره شده و مشغول تهیه اردو شدند و عثمانیها که از لحاظ مرزی همجوار بودند وطی کوهستانهای غربی را برای سپاهیان خود لازم می دیدند بدون اعتنا به هیچ اخطار و گفتاری از جنبه اسلام خواهی اهالی استفاده کرده با تشکیل دولت موقت در کرمانشاه مداوم در تردد بودند اما همین که سازمان حکومت موقت مستقر شد نیروهای ملی با معا ضدت اردوی عثمانی به شهرهای مختلف غرب ایران اعزام گردیدند و شهرهای آن حدود از نیروهای روس به کلی مسترد شد امیرناصرخلج به حکومت کرمانشاه سهام الدوله به حکومت کرند سرداررشید به حکومت سنندج و مشیر السلطان به حکومت گروس مامور شدند و هر کدام با گروهی ژاندارم و چریکهای محلی رهسپار محل ماموریت خود گردیدند و برای سرپرستی کارگذاریها و شهربانی و دادگستری نیز مامورانی اعزام شدند و حکومت موقت در شهرهای قلمرو قدرت خود شروع به استخدام داوطلبان جدید کرد که دارطلبان جدید تعلیمات نظامی می دیدند تا بتوانند از شرافت ملی خود دفاع کنند .چون قشون روسیه تزاری از خط زنجان و بیجار گروس وارد منطقه کردستان شد سردار رشید اردلان از طرف دولت موقت ماموریت یافت به گروس رود اما سردار رشید بدونه اینکه کاری را از پیش ببرد به کرمانشاهان برگشت و در همین هنگام دولت عثمانی در تحت فرماندهی ژنرال علی احسان پاشا نیروئی را وارد کرمانشاه میکند که توانست انگلیسیها را شکست دهد
و همچنین در روز ۲۵ شعبان در کرند تلفات سنگینی را به روسها وارد ساخته و در جناح چپ بیجار و کردستان را هم متصرف شد به طوری که در ۲ محرم ۱۳۳۵ ح.ق سردار رشید کردستانی و تعدادی از اهالی کرمانشاه امین بیگ از همدان به همراهی ۳۰۰ سرباز با پشتیبانی احسان پاشا سردار عثمانی بیجار را فتح و روسهارا مجبور به عقب نشینی کردند و در این فتح و پیروزی که توسط نیروی دولت موقت ملی و عثمانی به دست آمده بود تلفات و خسارات زیادی به شهر بیجار و مردمان آن وارد آمد و اموال مردم به غارت رفت به طوری که اثاثیه و کتابخانه امیر نظام گروسی نیز نصیب پسران سید نجم الدین امروله و مسعود خان اسعد السلطان شده و آنان غنایم خود را به کرمانشاه بردند . و در ادامه جنگ در حدود سال ۱۹۱۶ م در برخی از شهرهای غرب میان نیروهای ملی و نیروهای روس جنگهای کلاسیک در گرفت و شهرهائی مانند ملایر و گروس و کنگاور بارها دست به دست گشتند و تلفات فراوانی بر هر دو طرف وارد شد بلا خره در اواسط سال ۱۳۳۴ ح.ق با پیشروی روسها در منطقه غرب ایران عثمانیها به عقب نشستند و با ورود قزاقهای روس به این نواحی نظام السلطنه مافی و مسئولان دولت ملی و نمایندگان و کوچندگان نیز همزمان با حرکت ارتش عثمانی ناچار ایران را ترک گفتند و به کر کوک و حلب و موصل روانه شدند و قسمت عمده ای از سپاهیان حکومت ملی به تدریج متفرق گردیدند و گروهی از افسران و نیروی ژاندار م و چریکهای محلی همراه نظام السلطنه به خاک عثمانی رفتند و چند نفر از افسران هم را آلمان را پیش گرفتند و خود را به برلن رساندند و پس از حرکت ارتش عثمانی قوای روس شهر های بیجار و سنندج و کرمانشاه ملایر نهاوند و بروجرد را نیز با زد و خورد کوچک متصرف شدند در جریان دست به دست شدنهای شهر های غربی ایران گروس در ابتدا توسط نیروهای روسی تزاری اشغال گردید که اشغال آنان توام با تصاحب غلات و حبوبات مردم بود.
مرحوم سید محمد امیر موسوی آله کبودی از سادات گروس نیز چنین نقل کرد. که زمان اشغال گروس قشون عثمانها وپرتقالیها در دامنه کوه عسکر آباد بیجار مستقر گشته . وقشون روسها وانگلیسها در دامنه کوه نقاره کوب نیز مستقر گشته. ومنا طق روستا ها را بین این دو قوای اشغال گر در قلم رو خود داشته و از غارت وچپاول مردمان مناطق گروس را وحشت زده کرده بودند وسر بازان عثمانی با هدایت ژنرالها روستا نشینها را می کشتند. روستای سادات نشین گروس بیجار که تعداد ۷۲۵ خانوار بودند هجوم برده ودرب انبارهای آذوقه را تخریب کرده وتعداد ۷۵ نفر از سادات این روستا را کشته ودر قبرستان پاین آبادی دفن شده که معروف است به شهدای جنگ اول جهانی به توسط سربازان عثمانی وپرتقالیها. وچون روستای آله کبود در آن زمان از فرهنگ غنی وتمدن ومعتقد به احکام شر عیه اسلام واهل بیت (علیه السلام )بر خوردار بودند دارای سه نفر شورا بوده است که اسامی آن سه نفر به شرح ذیل می باشد.
۱- سید محمد امیر بن سید حسن موسوی زمانی
۲- سید محمد شریف موسوی سبحانی
۳- سید محمد سعید( معروف به سید ممو )
را به دستور یکی از ژنرالهای عثمانی دستگیر وروانه مقر قشون نظامی در منطقه گروس یعنی عسکر آباد بیجار و به مدت سه شبانه روز آنهارا شکنجه می دهند. که مرحوم سید محمد امیر موسوی از نا حیه مچ پا صدمه می بینند و بعد از سه شبانه روز یک اکیب از بازر سان قوای عثمانی وارد بیجار به مقر قشون عثمانیها می شوند از این سه نفر شورای آله کبود باز جویی بتوسط یکی از باز رسان کشور عثمانی انجام وچون سید محمد سعید مسلط به زبان ترکی بوده اند. لذا ژنرال عثما نی با چراغ سبز دادن به سید محمد سعید که هم زبان هم هستیم بیا معا مله انجام دهیم در مقابل آزادی شما و همرا هاند. موافقت می شود. سپس سید محمد سعید بیان میدارد به آن ژنرال عثمانی باید با رفیقانم آن دونفر سید محمد امیر وسید محمد شریف مشورت کنم. پس از مشورت این سه بزرگوار شورای آله کبود به توافق می رسند در بهای حکم آزادی شان تعداد ۳۵۰ بار آذو قه از قبیل جو یونجه وگندم . برای قشون عثمانیهای وپرتقالیها از روستالی آله کبود به محل قشون حمل می نمایند و آن سه نفر شورا نیز آزاد می گردند. در آن زمان بزرگان وطلاب روستای سادات نشین نامه به دفتر حوزه علمیه همدان می فرستند به توسط یکی از علمای آله کبود بنام سید بختیار ( معروف به سید هادی موسوی همدانی که راه و چاره چیست جواب میرسد که اکنون آرام باشید واز طرف حوزه علمیه. در این خوصوص مراجع تقلید در ایران نامه ای خطاب به حوزه نجف اشرف تقدیم داشته در مورد اشغال کشور ایران به توسط انگلیس و آمریکاه خطاب به حضرت آیت الله بروجردی که تکلیف را روشن فرمایید. حضرت آیت الله بروجردی در دو کلمه جواب به مراجع تقلید ایران اعلام میدارند. که برای مهار کردن خوک بهتر است از سگ استفاده شود. بیجار گروس از سادات آله کبود حاج سید حسن زمانی بن سید علی کرم بن سید محمد امیر بن سید حسن موسوی” غدیر بیجار
:۰
اثرات لقمه حرام / غدیر بیجار / معصیتها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، میتواند از کنار معصیتها عبور کند و خود را نگه دارد، امّا وقتی که لقمه حرامی را خورد، از کنار معصیت که میگذرد، مجذوب آن میشود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است.
آهن ربا، ذرّه آهن را هر کجا که باشد، به سمت خود میکشد. اگر یک مقدار پنبه را از کنار یک آهن ربا عبور دهید، آهن ربا کششی نسبت به پنبه ندارد، امّا اگر مقداری خرده آهن را درون پنبه قرار دهیم، در این حالت پنبه به سمت آهن ربا کشیده شده و جذب آن میشود.
در اینجا خود پنبه جذب نمیشود؛ بلکه برادههای آهنی که با خود آهن ربا هم جنس هستند، به سمت آن کشیده میشوند.
معصیتها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، میتواند از کنار معصیتها عبور کند و خود را نگه دارد، امّا وقتی که لقمه حرامی را خورد، از کنار معصیت که میگذرد، مجذوب آن میشود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است.
امّا لقمه صددرصد حلال که انسان کار صحیح درستی را انجام داده است و اجرت طیّب و صحیح و طاهری را در مقابل آن به انسان دادهاند؛ وقتی که این لقمه را انسان مصرف میکند، از کنار عبادات که میگذرد، عبادات او را جذب میکنند، از کنار امامزاده که میگذرد، به زیارت آن میل و گرایش پیدا میکند. میل و گرایش به مسجد، روضه و تربت شهدا پیدا میکند و این جزو خاصیت و ذات لقمهای است که از همه جهت حلال باشد.
هنگامی که انسان آن را مصرف میکند، در او نوری را ایجاد میکند. همه طاعات و عبادات، جذابیّت و گیرایی دارند؛ ولی همه آنها با لقمه حلال سنخیّت دارند، نه تنها با لقمه حلال، با مسکن و لباس حلال و امثال اینها هم سنخیّت دارند. در محلّی که از راه حلال به دست آوردهاید، موقع نماز که فرا میرسد، نسبت به نماز شوق و رغبت پیدا میکنید، امّا اگر از راه حرام به دست بیاید، وقتی که در آن محل غیبت انجام شود، نسبت به غیبت میل پیدا میکنید و قوه جلوگیری کم میشود. حلال و حرام وقتی مخلوط شود، طاعات و معصیت هم با هم مخلوط میشود.
منبع:کتاب «پندها و اندرزها» – آیت الله حائری شیرازی.
از سا دات آل کبود گروس در مکتب خانه قدیم:
خوردن لقمه حلال
اما علما وطلاب آل کبود در مکتب خانه قدیم بر این باور بودند. در مصرف لقمه حلال نوری از او ایجاد میشود. از جمله اداب وسنت حسنه وپوشیدن لباس وحفظ وحرمت حجاب چه برای مردان وچه برای زنان در جامعه. نشانه شخصیت وهویت آن خانواده را به جامعه معرفی می کند. وکار درستی را انجام داده است از جمله عزت وشوکت دو کلید اثرار در تقوای الهی وعزتمندی در جامعه را به دست آورده که نشان از طیب وطاهر می باشد.
لقمه حرام
ولی در خوردن لقمه حرام نشانگر آن خواهد شد. طغیانگر وحریث و مال مردم خور می شود.امّا وقتی که لقمه حرامی را خورد، از کنار معصیت ها به راحتی میگذرد، ومجذوب آن میشود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است. که نه تقوا ونه آبرو که نشان از بی حیایی و دور از هویت خانواده غرق در منجلاب می شود.
پیغمبر گرامی اسلام (ص)فرموده اند:
کسی که لقمه حرام بخورد نماز او تا چهل شب قبول نمی شود و دعای او تا چهل روز مستجاب نمی گردد:
(بحار الانوار ج ۶۶ ص ۳۱۳)
حضرت علامه حسن زاده آملی در ضمن مقاله ولایت تکوینی می فرماید یکی از اهم مراقبات این است که انسان واردات و صادرات دهانش را مواظب باشد آن لقمه نانی را که به دهان می گذارد اگر از روی حساب نباشد هرزه خوار می شود و انسان هرزه خوار هرزه گو می گرددآن دهانی که وارداتش آلوده است صادراتش هم آلوده است.
قال علی (علیه السلام):
«اِیّاکَ وَالقُحَه فَأنَّها تَحدُوکَ عَلی رُکوبٍ القَبائح وَ التَّهَجُّم عَلی السَیّئات؛
(۱) از بی شرمی و بی حیایی دُوری کن، زیرا این (صفت زشت)
تو را بر زشتیها مسلط می کند و بسوی بدیها به پیش می برد.»
یکی از هشدارهای اجتماعی که در فرهنگ دینی از آن به عنوان مفتاح و کلید بدیها یاد شده نداشتن شرم و حیاء و پرده دری است.
کسی که از خوی زیبای حیاء محروم گردد پرده های عصمت و پاکی را یکی از پس دیگری از جلو راه بر می دارد و به هرگونه پلیدی و پلشتی تن می دهد. در روایت فوق که از امام علی(ع) نقل کردیم به سه نکته اشاره شده است:
۱ـ اعلام خطر نسبت به کمرنگ شدن حیاء و شرم در جامعه دینی، زیرا واژه “قحه” از ریشه”وقح” و وقاحت است و به معنای “قله الحیاء” و رخت بر بستن حیاء از زندگی انسان آمده است.
۲ـ اگر صفت زیبای شرم و حیا از زندگی فردی و اجتماعی انسانها جدا شد زمینه های ارتکاب گناه و رفتار زشت به آسانی فراهم می گردد.
۳ـ انسان بی حیاء و پرده در، هجوم به گناهان می برد و ارتکاب کار زشت برایش آسان می شود و در واقع به سوی بدیها سوق داده می شود.
شهید صدر مشرو طیت حاج شیخ فضل الله نوری. اینجانب حاج سید حسن زمانی۵۶ساله که در مورخه ۲۴/۱۱/۱۳۸۹ در خدمت حاج محمد ابراهیم فقیهی ۸۲ ساله بودم ایشان نقل نمو دند که یکی از شاگردان آن بزرگوار بنام آقا سید محسن (زمان) یکصدو پنچ ساله از سادات صحیح النصب که زادگا هش در روستای آل کبود گروس می باشدکه در خدمت آن سید بزر گوار ۱۰۵ ساله بودم(مرحوم آقا سید محسن(زمان) که فرمودند در خدمت شیخ شهید بزر گوار (آقا شیخ فضل الله نوری) بسار بوده ام و نیز در تاریخ معا صر معین و سبت است که شهید بزر گوار در ابتدای مشروطیت قید(مشروعه) برای(مشروطه) لازم و واجب می دانسته ودر تاریکی آن زمان این قید را اهل دنیای روز که با جحالت (تو ئم) بوده اند. غیر لازم بلکه به نظر جاهلان مورد پسند( نه اعوذ به الله) نبوده اما با تابش خورشید انقلاب اسلامی پس از تقریب یک قرن نوری از انوار(محمدوآل محمد ص) بنام روح خدا(آیت الله ربانی) . مجد د اسلام وتشیع وحقایق قرآن مجید. اگر چه این ماه منیر سالها در (مبحث) وتعبیدها به سر بردند حضرت آیت الله سید روح الله خمینی( فی ء الله مقامی) ایران عزیز از جان عزیز تر موفق به کشور جمهوری اسلامی شده است و انقلاب اسلامی ایران را به ثمر رسانیدند.
انگور را از زمانه های قدیم میشناختند و از مزایای آن آگاه بودند.
سقراط حکیم یونانی، در قرن پنجم و چهارم قبل از میلاد میزیست، در آن وقت برگ تاک انگور را برای معالجه امراض قلب، کبد، معده ورم زخمها توصیه میکرد. دیسکورید حکیم در قرن اول میلادی، از برگ های تاک برای درمان خونریزی و خلط خون استفاده میکرد.
در برگ انگور، تانن، سکاروز، لولوز، اینوزیت، نشایسته، کلوسترین، کاروتن و اسید های گوناگون موجود است .
هسته انگور دارای اسیدوینیک، اسید مالیک، اسیداکرالیک و غیره میباشد.
انگور رسیده سرشار از ویتامین های (A. B. C) میباشد.
یک کیلوگرام انگور یکصد الی یکصدو پنجاه گرام قند دارد. بر علاوه آهن، کلسیم فاسفور، املاح معدنی، چربی، اسید ها وغیره میباشد. یک کیلوگرام انگور ۹۰۰ کالوری تولید میکند.
زیبائی چهره:
آب انگور را توسط پنبه به چهره خود بزنید، انتظار بکشید خشک شود بعداً در بین آب گرم قدری پودر شیرین بویه انداخته روی خود را به آن بشوئید پوست روی تان لطیف و زیبا میشود.
علاج آماس چشم:
اگر چشمان تان ورم داشته باشد تقریباً ۲۵ گرام برگ خشک تاک انگور را در یک لیتر آب جوش داده توسط آن آب جوشانده چشمان خود را بشوئید.
لبسرین از انگور:
۳۰ گرام انگور ۱۲ گرام موم زرد، ۲۵ گرام مسکه را دریک ظرف شیشه ای انداخته ظرف را بالای ظرف دیگر که آب داشته باشد بگذارید و حرارت دهید تا آب آن کاملاً فرار نماید و به شکل کریم تبدیل شود و برای آنکه پومات لب شما رنگین شود مقدار رنگی که در روغن حل نموده باشید بان افزود نمائید و بعد به عوض لبسرین های پر قیمت خارجی کار بگیرید.
موم روغن انگور و طرز تهیه آن:
برای قشنگی و نرم نگهداشتن روی دستان خود از روغن انگور استفاده کنید.
طـرز تهیه:
۵۰ گرام انگور ۱۰۰ گرام روغن بادام شیرین ۵۰ گرام موم عسلی را مخلوط نموده حرارت دهید تا بقوام آید و کریم شود، نگهدارید و عندالموقع مانند کریم های خوب از آن استفاده نمائید.
خواص انگور:
انگور ترشی خون را از بین میبرد. یک کیلو انگورمعادل دو کیلو گوشت است چون انگور دافع سموم بدن است ازین حیث یک کیلو انگور معادل یک لیتر شیر است.
به علت داشتن پتاسیم مقوی قلب، به نسبت داشتن آهن و منیزیوم دوای کم خونی و به علت داشتن آهک مانع نرمی استخوان میگردد.
انگور برای چه کسان مفید است؟
برای اشخاص کم خون، اشخاص ضعیف و خسته و اشخاصیکه حرکات شدید بدنی را انجام میدهند، چون پهلوانان ورزشکاران، همچنین برای مسلولین، مریضان جگر، طحال، روماتیزم، نقرس، سنگ گرده، مرض فربهی، فشار خون، اختلالات هاضمه، اکزما، و امراض جلدی خیلی مفید است.
هضم انگور آسان و ارزش غذائی آن مساوی یا شاید بیشتر از ارزش غذائی شیر مادر باشد اگر میخواهید فربه شوید انگور شیرین و اگر میخواهید لاغر شوید انگور ترش (غوره انگور) صرف کنید خاصیت دیگر انگور ترش بجلو انداختن بلوغ و باز نمودن قاعده دختران است.
خوردن زیاد انگور برای زنان حامله خوب نیست.
اگر شخصی را متبلا به دیزانتری (اسهال خونی) می یابید هسته انگور را کوبیده با عسل مخلوط نموده مریض را بخورانید معالجه میشود.
آب انگور برای اسیدیتی معده مفید است، کسانیکه برای علاج این مرض از پلی استفاده میکنند باید بدانند که خوردن پلی مضر است، یک کیلو آب انگور معادل شش گرام پلی است.
انگور سیا (انگور قندهاری) آهن بیشتر دارد برای اشخاص کم خون و زنان بار دارد مفید است.
در مورد موقعیت جغرافیایی آله کبود اشتباهی رخ داده. لطفا اصلاح شود. از سمت شمال به روستای برجگه و شهر بیجار و روستای ایلانی و از سمت جنوب به روستای چهل امیران مرتبط است.
شجره طیبه سادات درخت دوستی
با کسب اجازه در باغ دوستی قدم میگذاریم و دست تانمان را به سوی شاخسارهای محبت دراز میکنیم تا از میوههای عاطفه بهرهمند شویم و برگ مهربانی همواره سبز بماند.در جویبارهای صفا تن میشوییم، تا به پاکی ها آراسته شویم و دوستی را معنا بخشیم که لذت بودن در این فضا و پر کشیدن تا اوج خداست.
میخواهیم با همه کسانی که کوله بار صداقت را بر پشت خویش دارند،دوست شویم.چه اگر در دوستی صداقت نباشد ،نام دوستی بر آن نهادن پنداری نادرست و کج راهه رفتن است.
این اثر در حیطه علم رجال و «انساب» به بررسی مناقب ذریه امام زاده «سید حسین المحدث » معروف «سید بدیع الزمان»(ع) ابن زید ابن موسی الکاظم علیه اسلام پرداخته که مدفن آن در خاک گروس در قریه آله کبود، میباشد که در تحقیقی مفصل و در ده باب ارایه گردیده است که برخی از آنها بدین شرح میباشد: شهرت امامزادگان و اصطلاحات انسابی آنها، آیات و روایات وارده در بیان فضایل سادات ذراری پیامبر(ص)، سیری در احوال و زندگی امام موسی الکاظم (ع ) و اسامی فرزندان وی، ریشهها و نشانههایی از جغرافیای زیستی سادات مورد بحث، سیر تحولات تاریخی آستانه مبارکه امامزاده مذکور و نشانههایی از پیدایش مرقد وی و شرح آبا و اجداد «سادات موسوی در ایران». می باشد. شجره طیبه سادات قریه آله کبود. با قدمت بالای( ۹ )قرن که نشان از درخت دوستی فی ما بین روستا های هم جوار (و قراء) از زبان بزرگان ونیاکانمان نقل گردیده به شرح ذیل می باشد.
قریه آله کبود که تا قبل از جنگ جهانی اول بالغ بر ۷۲۰ خانوار وجمعیت بیشماری تعریف شده که بیجار تعداد خانوار ها بالغ بر ۸۰۰ خانوار بوده در سه دروازه( یک قلعه حلوایی دوم قلعه تخت سوم قلعه معروف به قلای برجگه) اما قریه آله کبود دارای هفت باب مکتب خانه بوده. که بیشتر سر شناسان از روستا های همجوار وحتا بزرگان وخانهای بیجار جهت کسب علم مراجعه به این مکتب خانه ها می نمودند . وتعداد مامای زنانه بیش از ۵ نفر از زنان پاکدامن سیده در کارنامه سادات این دیار کهن قید گردیده است.
و این قریه از انتخاب( کد خدا ) قرنها دور بوده اند و دارای شورای سه نفره با انتخاب بزرگان وسر شناسان دراین روستا نقل گردیده بزرگان وقدمای این بلاد که معروف بودند به درخت دوستی با سایر (قراء ) وروستا های همسایه ویا هم جوار چنین حکایت دارد . که با شروع جنگ جهانی اول ودوم افراد سرشناس روستا های همجوار کالای اساسی از جمله مجمه دیک مسی وطشت مسی وفرش نفیس وطلای دست زنانشان وگردنبند ها ی خود را به روستای آله کبود می آوردند و بعضی از بزرگان مکاتب در مکتب خانه ها ویا ملا ها بطور امانی تحویل وامان نامه در یافت می نمودند.
واین روستا با هم دلی و وحدت وایمانی قوی هیچ موقعه اجازه ورود به مزدوران اجنبی به دا خل روستا نداده وهمیشه با قناعت وصبوری عمری را سپری نموده که با توچه به دو قوم خونخوار اجنبی در منطقه ( کلواخی ومندمی ) و سواران محمد حسن خان افشار که قلعه شان در اطراف قیدار( معروف به کرفس) که با بیش از جند بار حمله به روستای آله کبود کرده وبا تلفات جانی روبر گشته. وسوران مندمی وکلواخی هم به همین طور در در کنار برج شورای سه نفره معروف به برج سید محمد سعید موسوی در محل کاروانسراها در اوایل سال های ۱۲۸۴ تعداد تلفات بالای ۷ نفر ذکر گردیده است . سادات فهیم وعزتمند وشریف این( قراء) با تکیه گاه به این امام زاده شریف که بارها وبارها مشاهده نور کرده تعریف شده که مرحومه سیده خامه خانم برای نماز صبح جهت دست نماز آماده می شوند نور را مشاهده و خانم ماه گلی ذلفقاری در کنار دیک حلیم در داخل ایوان منزلشان در شب عاشورا مشاهد نور عظیمی که بر روی دیک حلیم نمایان وسایه انداخته که با صلوات همسرشان وتنی جند از همسایه هایشان نور را مشاهده به طرف ایوان امام زاده روانه ومحو گردیده. و بزرگان جنین بازگو نموده که سید عبدالحسن موسوی پدر مرحوم سید میرزا که دارای یک رآس گاو بوده وبه مدت سه شبانه روز خواب دیده که در دامنه آن تپه قبری است از زلاله سادات شریف وجلیل القدر این دیار که تعداد جندین نفر دور آن قبر نشسته وشمع روشن کرده اند.مرحوم کربلای سید عبدالحسن موسوی صبح آن روز گاو ش را فروخته وبا همیاری ومشورت بزرگان مشغول به احداث یک ایوان وسه دهنه طاق ویک گنبد خشتی می سازند. درود خداوند سبحان بر بزرگان ونیکانمان به درود. خدوم امام زاده سید حسین المحدث قریه آله کبود. سید حسن زمانی سوم اسفند ۱۴۰۰