روستای داشخانه / خوشاب / خراسان رضوی

سایتها و وبلاگهای روستای داشخانه
شهرستان خوشاب – استان خراسان رضوی
dashkhaneh.ir/
dashkhaneh.blogfa.com/

manemka.blogfa.com/

   g6.jpg

داشخانه : داشخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس بخش صفی آباد شهرستان سبزوار واقع در ۲۵هزارگزی جنوب صفی آباد کوهستانی سردسیر دارای ۴۲۰ تن سکنه
********

روستای داشخانه کیلو متری شمال شرق سبزوار بخش خوشاب واقع شده بیش از ۹۰درصد مردم آن سادات ومذهب خوشاب واقع شیعه ۱۲امامی هستند.درراه انقلاب سه شهید بنامهای سید میرزا داشخانه وسید حسین داشخانه وهادی محبی فر ویک اسیر داشته بنام سید مصیب داشخانه جمعیت روستا حدودا ۷۰۰نفر بوده درسالهای اخیر بعلت اینکه خشک سالی بوده جوانان به شهرها مهاجرت نموده اند ازجمله تهران مشهد سمنان ورامین وبومهن روستا یک قنات دروسط ده  دارد که قبلا برای آب شرب وکشاورزی استفاده میشد ولی بعلت اینکه چاه عمیق های متعدد ی که در اطراف روستا زده اند قنات خشک شده وتعدادشش قنات دیگر که بیرون روستا است بنامهای کلاته کوچک وبزرگ درشرق روستا کلاته قربان وکلاته بزرگ وحسین نوا کوچک وبزرگ علبه قانوم وگودال چشمه بغوردر جنوب روستا ونوبهار در شمال غرب روستا واقع شد که چندتای آنها بعلت همان چاه عمیق ها خشک شده است پرنده های مانند کبوتر چاهی- کبک- طیهو -باقرقره – گنجشک -یاکریم -عقاب – قرقی -جل وخرجل -قمری -شانه بسر -سبزه قبا- ابابیل -پرستومیباشد آب وهوای خشک دارد ویک کوه حدودا۱۸۰۰متر ارتفاع دارد بنام گینجوی میباشد وروستا چهار موتور عمیق دارد که مردم روستا برای کشاورزی ازآن استفاده میکنند محصولات کشاورزی هندوانه- خربزه مشهدی -جغندر- جو- گندم -انگور -تخم آفتابگردان وعلوفه برای دامهای خود تولید میکند کشاورزان روستا بعلت اینکه دانش کشاورزی ندارند واکثر آنها بیسواد بوده کشاورزی سنتی میباشد وجوانان که سواددارن متاسفانه مهاجرت کرده ودر شهرها جذب شغلهای کاذب شده اند. دربالای روستا کار گاه شیره پزخانه بود که اهالی روستا انگورهای خود را درآن آبگیری میکردن ودرآنجا ازاین آب انگور شیره انگور درست میکردن واین کارگاه شیره پزخانه به مدت یک ماه دایر بود .روستا از چند طایفه تشکیل شده که بنامهای طایفه شریفها که جمعیت زیادی دارندودر روستا حرف اول میزنند طایفه میر قاسمها وطایفه کاتاساقالها و کوچکها که سادات هستند وطایفه بش بش ها وکلمدخانها وایبوها که سادات نیستندکه از روستای نودهان مهاجرت نموده اند زبان محلی ترکی بوده وباترکی آذری فرقهای زیادی دارد که به ترکی محلی مشهور است درقدیم روستاحالت قلعه بوده که برج دیده بانی داشته وشبها درب قلعه را می بستند که به زبان ترکی درب قلعه را میگفتند (قلعنی ایشگه)که هم اکنون خراب شده واز بین رفته درب آن روبروی حسینیه فعلی باز میشده است وازآنجا به سرقنات که مردم آب شرب خودرا تهیه میکردن راه داشت که به آن (سوباشی )میگفتند که چهارتا درخت توت بزرگ دارد که آلان هم سرسبز میباشد.درغرب روستا گورستانی وجود دارد که مردم اهالی روستا فوتی خودرا درآدفن میکنند وبار شده که از روستا های دیگر مرده های خود را در این گورستان دفن میکنند مثل روستای عبدالله آبادو کلاته شور که این دو روستا کرد زبان هستند که زمان شاه عباس صفوی از کردستان تبعید شدن ودراین محل سکناگزیده اند بعلت اینکه فوتی های خود رادر داشخانه دفن میکنند از مرده میترسند ودر غرب همین گورستان مسیل (کال)وجود دارد که موقع بارندگی سیل از آن مسیر هدایت میشود که آسیبی به روستا وارد نشود که نام آن مسیل قاشقاتپه میباشد که بچه هاجهت درست کردن تیله سنگی از آنجا مرمره سیا ه که آب آورده بود جمع میکردن وتیله درست میکردن. تاریخچه داشخانه طبق شجره نامه که موجود میباشد بیش از ۴۵۰سال قدمت دارد .

    سرگرمی وبازی بچه ها ونوجوانان وجوانان قبلا به شرح زیر بود : تیله بازی  -قرها قرها-گوی گروخ دنک-گوی دسته -خانه خدابازی – گاری گاری بازی-گیز باغلانجی-تیف تیفنک-الک دولک بازی-دیز دیز-رگدخنه…… 

رسومات :

 عرسیها:زمان قدیم کسی که میخواست عروسی بکند اولا سنتی بود به اینصورت که پدر مادر زوج موردنظر را برای پسرشان تعیین میکردن وداماد آیند برای پدرزن در امور کشاورزی مثل جمع آوری گندم کاشتن هنداوانه برف روبی پشت بام آب گرفتن در مزارع به آنها  کمک میکردن  که دوجنبه داشت       یکی اینکه یک نوع احترامات مرسوم بود دوم اینکه به پدر زن ثابت کند که داماد آینده نان آور خانه است واحساس مسئولیت میکند واهل کار وزندگی است ومراسم عروسی دوروزبوده که صبحانه شیره انگور باکمه سرومیکردن که صاحب عروسی آمار مهمانهای خودرا سیاهه میکرد جوانان هیزم تنور نانوایی را تهیه میکردن وهیزم خشک (کنده)را مشکستن که توسط جوانان برومند داشخانه انجام میشد روز آخر عروسی داماد را ظهر به حمام میبردن حنادر دست داماد میگذاشتن ترانه سرایی  وبعد سوار اسب میکردن وبه در خانه اقوام نزدیک خصوصا درب خانه عروس خانم میبردن بعد از مراسم رقص هدایایی به داماد میدهند و بعد از ظهر همان روز در محوطه باز داماد را روی تخت میگذارد وپول میندازند  وبعد به میدان روستا که(پووال )نام دارد دامادمنتظر میماند عروس را مثل داماد سوار بر اسب کرده به میدان روستا میاوردن که چند تاانار در دست وجیب داماد  بود ه بعنوان تبرک به سر عروس میگذارد وبه اطراف پرت میکند وجوانان میگیرند میخورندوبعد به خانه داماد میبرند عروس را وبعد چندتا مجمع مسی زیر پای عروس داماد میگذارن واگر عروس پای داماد را لگد کنند اعتقاد دارند که داماد تا آخر عمر حلقه به گوش عروس خواهد بود اگر داماد پای عروس را لگد کند معتقدن که عروس تاآخر عمر رام داماد خواهد بود وشب چند تا تخم مرغ زیر تخت عروس میگذارن وصبح بعنوان صبحانه عروس برای داماد میپزد ومعتقدن که این تخم مرغ باعث میشود عروس بچه های زیادی بیارد.  اما وقتی که یکی از اقوام به هر دلیل که فوت مکند اقوام دور ونزدیک تا چهل روز عزدارن وسیاه پوش بعد از چهل روز چند نفر جمع میشوند لباس سیاه خانواده داغدیده را از تنش درمیارند ولباس معمولی را می پوشانند برای اینکه عزداری در این خانواده تمام شده وقبلا سلمانی محل که کربلایی برات بود از آن هم دعوت میشد تا سر وریش خانواده متوفارا اصلاح نماید واگر هم کسی امر خیری داشت بعداز چهل روز یک نفر ریش سفید از خانواده داغددیده کسب اجازه میکرد تااینکه مراسمش را انجام بدهد که بعضی موقع جند نفر پشت سر هم فوت میکردن که عروسیها به هم میخورد ویا عروسیها بدون مراسم عروس به خانه بخت میرفتن امروزه بعلت بالا آمدن فرهنگ مدرن دیگر از فرهنگ سنتی خبری نیست و اگر هم باشد خیلی کم است


مطالب مرتبط

۲ دیدگاه‌

  1. ناشناس گفت:

    ملاقات با قاسم امیر خان را خواندم حالم خیلی گرفته شد چون آخرین باری که روستا رفتم نرفتم ملاقاتش چون هر موقع به روستا می رفتم یک سری هم به او می زدم باتشکر (امیر کربلایی غلامرضا)

  2. ناشناس گفت:

    دوست عزیز اگه میخوای طایفه هارو معرفی کنی اول طایفه علی اصغرکل ها هستن که شجره نامه دارن گفتم بدونید شاید بدردتون خورد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *