برداشت کاه و گندم (روستای رومه نهبندان)
برداشت کاه و گندم (روستای رومه نهبندان)
کشاورزی و دامداری به سبک مردمان منطقه ما هم نوبره ، دام « ده دوازده گوسفند » کشاورزی هم گندم و جویی که کفاف همون تعداد کم گوسفند رو هم نمیکنه و اکثرشون از جاهای دیگه می خرن ، زمینای کشاورزی هم تو این صد ساله که تغییری نکرده هیچ ،تحول دیگری هم نمی بینی جمعیت کم بود زیاد شد اما خوب شد نصفشون مهاجرت کردن و گر نه میزبانی که برا ی سیصد مهمون تدارک دیده پیش هشصد تا بد جوری ضایع می شد! ! دل خوشیم که بگیم شغل «کشاورزی و دامداری » واقعیت رو باید گفت هر چند تلخ باشه تفکر روزمرگی و قناعت به مستمری امداد و یارانه در کنار ش هم این سرگرمی کشاورزی و دامداری شده زندگی خیلی از بزرگترای ما ! فکر شو بکنین جوان امروزی با این شرایط به چه امیدی بمونه تو روستا درآمد یک روزه کارگری تو شهر برابر میشه با ماهانه تو روستا ! اما مهم راهکار برون رفت از این شرایطه . چند سال پیش به عنوان دهیار طرح هایی دادم به فرمانداری شهرستان ؛ روش خیلی وقت گذاشتم نمی دونم کسی خوند یا نه ؟ اما برخلاف بعضی ها که برا تبرئه خودشون میگن منطقه استعداد پیشرفت نداره قویا عقیده دارم همه زمینه ها برا تحول وجود داره ، خیلی کارا میشه کرد اگه اراده جدی باشه که متاسفانه نیست ؛ تغییر کشت و جایگزین محصول مناسب با شرایط منطقه ، کلاس های آموزشی و فعالیت های ترویجی ، حمایت های مالی و بیمه گری ، بیابان زدایی و رو آوردن به ابتکارات جدید ؛ پرورش ماهی با و جود استخرهای آب شور ، پرورش شتر مرغ ؛ .. از جمله اوناست اما نقطه شروع کجاست و تجربه موفق ؟ با کدوم پشتوانه مالی باید شروع کرد و مونس روز شکست در کدوم اداره هست ؟ راه و روش کار را از چه کسی باید پرسید که دچار سر در گمی نشوی ؟ این سوالات و دهها سوال از این دست پیش روی جوانای روستا ست که لاجرم جواب آن توجه بیشتر و حضور مستمر مسئولین در روستا ها و دل کندن از اتاق زیبای محل کار را می طلبد !! به امید آن روز .