دستجرد – تفت – یزد
روستای زیبای دستجرد از توابع دهستان دهشیر استان یزد می باشد
کوه زیبای کلات نیز همچون تاجی بر تارک این روستا ، شکوهی وصف ناشدنی بدان بخشیده . اما
نکته ای جالب در مورد نامی که به شکلی هنرمندانه بر این کوه نهاده اند. کلات از معدود واژگانی است که
اززبان پارسی به زبانتازیان(اعراب) راه یافته است و با دگرگونی ای کوچک به "قلعه " تبدیل شده، و همین
واژه، دیگربار ,به زبان ما بازگشته و ما آن را قلعه تلفظ میکنیم! اما چرا گفتیم این نام را هنرمندانه برگزیده
اند؟
در این
روستا ساکنند. اعضای خانواده به ویژه آقایان به کشاورزی ، دامپروری، و همچنین، کار در معادن اطرافروستا اشتغال دارند. بانوان نیز، همپای همسرانشان در تامین اقتصادی خانواده همکاری دارند و افزون به کار در
مزرعه و دامپروری به بافت قالی می پردازند. گندم، جو، بادام و انار از محصولات کشاورزی این روستا به شمار
میرود. از نظر امکانات رفاهی ، روستا دارای یک مدرسه در مقطع ابتدایی است و برای ادامه ی تحصیل در
مقاطع بالاتر رنج طی مسیر تا روستاهای اطراف یا حتی شهر را باید به جان خرید؛ هرچند جاده ها در سالهای
اخیر آسفالت شده و ضمن تغییر در چهره ی روستا ، جلوه ی خاصی به آن داده، اما دشواری پیمودن راههای
طولانی برای فراگیری درس، همچنان آزارنده ی نوجوانان این روستاست.ظاهرا جمعیت کم و کوچکی روستا
دلیلی محکم برای نساختن مساجد نیست… جالب است بدانید که، چهار مسجد کوچک و بزرگ در این روستا
ساخته شده و ساکنان آن در نظر دارند حسینیه ای را هم احداث کنند… حال اینکه چه کسی و تا چه میزان از
این مساجد و حسینیه استفاده میکند، الله اعلم . البته ناگفته نماند در اینجا مراسم مذهبی با شکوه خاصی
برگزار میشود و در ایام محرم جلوه های ویژه ای از پاسداشت ارزشهای دینی را میتوان دید. آیین نخل گردانی
در ظهر عاشورا ، از دیرباز رایج بوده و مردم، باورمند و پرشور، به انجام آن همت میگمارند.برگزاری مراسم جشن
میلاد حضرت ولی عصر(عج) از دیگر فعالیتهای مذهبی مردم روستاست.هر چند میزان بارش در سالهای اخیر به
شدت کاهش یافته و مردم از کمبود آب کشاورزی رنج میبرند، اما با تلاش دوچندان خود و اندک آبی که از قنات
ها جمع آوری میکنند ، روستا را سرسبز نگه داشته اند. این روستا چندان گسترده نیست، اما دارای دو محله
است که یکی محله ی کانونی روستا ست و دیگری به شکل اقماری در کنار روستا گسترش یافته
است. اولی قلعه و چند خانه ی اطراف آن است و دیگری، تقی آباد یا مزرعه ی تقی نام دارد.این قلعه،
بنایی است کهن که پیران ده قدمت آن را بین دویست و پنجاه تا سیصد سال تخمین میزنند. همانگونه
که گفتیم قلعه کانون روستا بوده است ؛ مردم نیز در آغاز درون قلعه زندگی میکردند ، اما با گذشت زمان
، بیرون از قلعه خانه هایی ساخته شد وروستا به شکل امروزی آن درآمد. کوه زیبای کلات نیز همچون
تاجی بر تارک این روستا ، شکوهی وصف ناشدنی بدان بخشیده . اما نکته ای جالب در مورد نامی
که به شکلی هنرمندانه بر این کوه نهاده اند. کلات از معدود واژگانی است که از زبان پارسی به زبان
تازیان(اعراب) راه یافته است و با دگرگونی ای کوچک به "قلعه " تبدیل شده، و همین واژه، دیگربار ,به
زبان ما بازگشته و ما آن را قلعه تلفظ میکنیم! اما چرا گفتیم این نام را هنرمندانه برگزیده اند؟
با اندکی دقت در شکل ظاهری کوه ،میبینیم که شباهت فراوانی میان سیمای آن و قلعه ( تمامی قلعه
ها، نه قلعه ی روستای دستجرد) وجود دارد. بنابراین پیشینیان ما با درک این همانندی، نام کلات
(قلعه) را برای این کوه باشکوه برگزیده اند. ضمن آنکه باید به یاد داشته باشیم ، قلعه هایی که در
روزگاران کهن ساخته میشدند، بیشتر در کوه های سر به فلک کشیده، قرارداشتند و حاکمان از آنها به
عنوان زندان و بند بهره میجستند. حال بدیهی است که گذشتگان ما نیز با مشاهده ی این کوه و
تداعی هایی اینچنینی، این نام را بر آن نهاده باشند.حال که وجه تسمیه ی کلات را دریافتیم، بد
نیست به نام روستا هم بپردازیم. اکثر اهالی روستا بر این باورند که دستجرد همان دستجلد بوده
است که مرکب از دست و جلد ( کسی که زرنگ و ماهر است) میباشد. و معتقدند چون مردم روستا ،
افرادی تلاشگر و ماهر بوده اند این نام را بر روستای خود نهاده اند؛ اما این باوری است عوامانه. چراکه
به لحاظ قواعد زبانشناسی، تبدیل واج "ل" به "ر" امکانپذیر نیست مگر در زبان کودکان که آن هم
ناشی از ضعف تلفظ کودک است، نه یک امکان زبانی… پس این نظر مردود است. اما با مراجعه به
لغتنامه ی دهخدا که معتبرترین منبع برای معانی واژه هاست به معنی درست دستجرد پی خواهیم
برددر لغتنامه ذیل عنوان دستجرد ، معنایی برای آن نمی یابیم ، اما با مراجعه به "دستگرد" که اتفاقا
صورت درست تلفظ نام این روستاست، این معانی را میبینیم: زمین هموار، زمین وملک زراعتی،
بنایی مانند کوشک( بنای بلند و قصر) که گرد آن خانه ها باشد. آری نام درست روستا دستگرد و
معانی آن نیز متناسب با آن… چرا که می دانیم دستگرد ما، هم هموار است ، هم ملک زراعتی
است، هم بنایی کوشک مانند (قلعه) را داراست که در اطراف آن خانه هایی گسترده شده است. حال
آنکه تبدیل واج "گ" به "ج" بسیار رایج است والبته تحت تاثیر زبان عربی این اتفاق می افتد؛ چرا که
اعراب قادر به تلفظ واج هایی مانند "گ" نیستند و در هر واژه ای این واج را ببینند به "ج" بدل میکنند! بد
نیست بدانیم که نزدیک به چهل دستجرد و دستگرد در ایران و نواحی اطراف آن هست که
بسیاری روستاست و برخی هم شهر…