خیرک – دشتستان – بوشهر
شهرستان دشتستان – استان بوشهر
kheirak.persianblog.ir/
behdashtvasalamat.blogfa.com
***************
در میان رشته کوههای زاگرس نگین درخشانی در بستر زیبای طبیعت می درخشد. نام این نگین، روستای خیرک از توابع بخش ارم و آخرین روستا ی شهرستان دشتستان در مرز بوشهر – فارس قرار دارد که تکیه گاهش کوههای بلند و استواری است که با کوههای دیگر گردن فرازی کرده و قد علم می نماید.
این روستا منقش به گلهای لاله و نوروزی و گل نرگس است. چلچله های باغی، نوای بلبل کوهستان و قهقهه کبکهای بادام زار، سکوتش را شکسته و مست مناظر بهاری اش گردیده .نخلهایش از همه نخلها بلند تر و خرمایش از همه خرماها شیرین تر و لیمویش پر آبتر، همچون ستاره ای درخشان و تک درختی سایه گستر در میان کوهها شکل گرفته است. منطقه ای استثنائی پوشیده از جنگلهای سرسبز و متنوع ، بادام کوهی، کلخنگ، چنار، سرو، زردآلوی سردسیری آمیخته با خرما و لیمو و مرکبات گرمسیری است که همچون بوی نافه آهوئی که باد صبا زان طره بگشاید مشام را عطر آگین می نماید و زمزمه دل انگیز نوروز از دور به گوش می رسد. سیر در این گلزار و تماشای این گلستان و دیار سیرابم می کرد و هر چه بیشتر تامل و تعمق می نمودم به مامنی گلزارتر می رسیدم و هر چه دامنم را از گلهای این روستا لبریز می نمودم سیراب نمی شدم و باز روانم پرعطش تر می شد.
براستی این روستا میعاد گاه عشق و نگاه و طبیعت و آشیان هزار دستان است. من هم :
دریغ آمدم از این همه بوستان *** تهی دست رفتن سوی دوستان
لذا بر آن شدم تا در این رهگذر، این روستای استثنائی آنهم در خطه مرزی بوشهر – فارس را به هم استانیهای خودم معرفی نمایم تا در تعطیلات نوروزی و سال جدید که فصل شکوفائی گل است گلی از این گلزار تقدیم هم استانیهای خودم نمایم . من از وصف زیبای این روستا عاجزم همانطور که از وصف پرواز پرستو در هوا و به تصویر کشیدن پرواز تیهوئی از لابلای صخره های کوهستان. ولی امیدوارم که وصف آن توسط مهمانان نوروزی در هر کوی و برزن بر سر زبانها به گوش برسد. تصور این روستا خیال انگیز است گوئی طراحان نقاش طبیعت و احساس خویشتن از رویدادهای طبیعی هستند.
این روستا تابلوئی است که زیبائیهای طبیعت را مجسم می کند. پوشیده از گلهای ناشناخته و مرغان خیالی. یک دسته گل تصنعی بسیار زیبا آنقدر که یک گل ساده در میان سنگلاخهای کوهستان و بیغوله ها جلب توجه می کند بر احساس انسانی موثر نیست و گل کارها و باغبان ها از پرورش نظیرشان در شهرها عاجزند. غروبی زیبا و صبحی دل انگیز دارد. وقتی خورشید در پس ابرهای به خون نشسته مغرب ناپدید می شود آدم رشکش می آید به این غروب.
سحرگاهان که چراغ و شعاع فلک و خورشید بردمد و افروخته گردد و چهره روز را بیاراید تماشای این همه مناظر و آواز دسته جمعی پرندگان و پروانه ها، جیرجیرک ها و رقص گلهای ملون، بابونه های زرد رنک و سبزه های مخمل پوش همه هیاهو و غوغای انسانها را بی صدا می نماید و غرق در تماشا. دامنه های کوهسارش غرق گل و گیاه. دامنه هایش زودتر از همه جا سبز و خرم می شود در هوای خوش نه چنان است که کسی بتواند آرام بگیرد. گوئی می خواهد همه را به اسارت در آورد. گلهایش با هر تکانی ترانه ای می سراییند و دل بر سینه کسی نمی گذارند و عنان اختیار را از کفش می رباییند. قله هایش مه گرفته، درختهایش گل پرور، تپه هایش پرکبک و پردرخت و عطر گیاهان کوهستانی اش در هوا پیچیده. سایه های خنک کیکم و بادامش، آب زلال چشمه و رودخانه اش، این مائده آسمانی و نعمت خدادادی تحفه ای است ناشناخته. هیچ نقاشی چنین زیبائیهائی در تابلوئی خلق نکرده که روستای خیرک در دل این کوهسار.
این روستا را دست آفرینش برای دل خود آفریده است. نو بهاری دل آویز، پیکر این روستا را با حریری سبز و گلدار آراسته و فضایش را پر از رنگ و بو کرده است. نم نم بارانی زود گذر چهره این صحرا را ترو تازه کرده است. بابونه ها و گلهایش ستاره آسمان را بی رونق کرده است. بابونه ها، شب بوها، پیونه ها، بادام کوهی چنان این روستا را آراسته که مشاطه هیچ عروس و دامادی از عهده چنین آرایشی بر نمی آید.
آسمانش، جولانگاه درناهاو ترلان هاست و خبری از زاغ و زغن در آنجا نیست. مردم این روستا در سالهائی که باد موافق و ابر باران زا بیاید روزگارشان بهاری است و امسال از همین سالهاست. چشمه های زلال، کوههای مرتفع و دشتهای لاله گون بی کرانش خیال انگیز و رویائی است. نسسیم اش بوی مشک می دهد و عطر آگین، چون از سوی گیاهان معطر عبور کرده و دمیده است بالاخص بادامهایش با نسیم بهاری شکوفه می بارد و هوا را معطر. صدای کبکها یک دم قطع نمی شود و عطر گیاهان کوهستانی در هوا پیچیده و گوئی گلها عطر می پاشند.
شقایق ها شعله افروخته اند، سوسن ها زبان گشوده اند. پرستوها که پیام آور فروردین اند، از راه رسیده اند .ترسیم مناظر منحصر به فرد این روستا در قالب هیچ گونه توصیف و تعریف نمی گنجد .پرنده ها و پروانه ها در هم آمیخته اند صدای کبک و بلبل و قناری یک دم قطع نمی شود و در بهار مخمل پوش با روح هر مسافری چنان می کند که ابر و باران با تشنه بیابان .در خیال نمی گنجد و انسان از دیدنش دچار شک و تردید می گرددکه گوئی خطای همه هواس در کار است کسی نیست که این روستا را ببیند و به یاد بهشت نیفتد .شبهایش نگرانی ندارد چون از بس آسمانش پرستاره است هوا روشن و نورانی است . آب و هوایش ،با حال و هوایش هر دو خوبند .
ما عشایر در کوچ چندین بهار داریم بهار فروردین در قشلاق و بهار ی خرم و دلکش اردیبهشت و خرداد در ییلاق ولی هیچ مناظری از طبیعت بوشهر تا فارس و اصفهان به اندازه این روستا درخشان و سزاوار تمجید و توصیف نبوده است. بنده در ابتدا خواستم از توصیف و معرفی این روستا امتناع نمایم چون بزرگترین مشکلم قلم ضعیف و بضاعت علمی ام بود و توصیف این نگین را که جامه ای پوشیده از همه رنگها است را باید به یکه تازان علم و ادب و شهسواران شهپر سپرد و در این راستا واضح است که در هر کار ممکن است منقصتی باشد و من هم از مضمون این سخن جدا نیستم اما امیدوارم به لطف و هدایت خوانندگان و بازدید کنندگان ارجمند، یاریم کنند تا ارتفاع خطا نقصان گیرد البته هر کاری به نقد صلاح پذیرد.
ساکنان این روستا عشایرند. با چادرهای سیاه برافراشته با دیرک های سفید در میان بساط سبزه ها و گلزارها در دامنه کوهسار که آلاچیق های بافته از نی چادر ها را در آغوش گرفته اند. در داخل چادرهایشان صفا و مهربانی و محبت است. در آنجا پاسگاه و قهوه خانه و دلال نیست. سخنانشان مثل نسیم بهاری دلها را می شکفد، زهره آسمان را به رقص در می آورد و حضور در بین آنها نشاط می آفریند. زبانشان شیرین و قصه هایشان خریدار دارد. مهربانی و مهرشان به آفتاب درس روشنائی می دهد و محبت و عاطفه شان لطافت و سخاوت مهتاب را از یاد می برد .همان شیر دلانی که شیهه مستانه اسبها و ناله برنوهایشان هنوز از نسیم کوهساران به گوش می رسد .چادر هایشان را با سرافرازی بر دامن دشتها و کوهها افراشته اند و عظمت و وقار و استواری را از کوهها الهام گرفته اند. به هر کدام از چادرهای عشایری این روستا قدم نهید مقدم شما را گرامی داشته و بر مقدم شما گل خواهند پاشید، بر گذرگاهتان گل های محبت می پاشند و آنچه را که دارند بر پایتان خواهند ریخت .پنجره و حصار، ندارند در بین آنها احساس نخواهیدکرد که بیگانه اید . بی یار و یاور نخواهید ماند .با خودتان آب نیاورید چون هم چشمه هایش، هم رودخانه اش و هم مشکهایش پر آب هستند.
درفرجام اگر در تعطیلات نوروز این روستا مورد پسند و عنایت گردشگران عالیقدر قرار گرفت باعث خرسندی نگارنده خواهد بود و امیدوارم که اقشار مختلف را به دیدن و تماشای آن دعوت نمائیم تا بهره ها ببرند .امیدوارم بزرگوارانی که از این روستا بازدید می نمایند نظرهای سازنده و مفید خویش را از نگارنده و معرف منطقه در این منبع دریغ نفرمایند به قول سعدی :
قبا گر حریر است و گر پرنیان **** بناچار حشوش بود در میان
تو، گر پرنیانی نیابی مجوش **** کرم نما و حشوش بپوش
برگرفته از جنوب نیوز – به قلم جهانزیر مرادی