روستای کهک / تفرش / مرکزی
شهرستان تفرش – استان مرکزی
kahak-t.blogfa.com/
www.tafreshkahak.blogfa.com
روستایی که که گویش آن مورد مطالعه است در سه کیلومتری شرق مرکز شهرستان تفرش واقع است. وجه تسمیه آن مشخص نشد، فقط در کتاب بندهش به کوشش مرحوم مهرداد بهار، واژه ( کهکیو ) امده که تا حدودی با ( کهک ) شباهت لفظی دارد لیکن برای ان مرحوم هم واژه ( کهکیو ) مشخص نشده بوده است. پس به سی شبانه روز دیگر گوسپند تیره رنگی سپید آرواره آمدند. او را کشتند و بر او ز درخت کنار و شمشاد به راهنمایی مینوان آتش افکندند زیرا آن هر دو درخت آتش دهنده تراند به دهان نیز آتش را افروختند و نخست هیزم درخت ( کهکیو ) نیز درخت کند روشاخ و برگ خرما بن سوزانیدند و آن گوسپند را کباب کردند.
تفرشیان گویند چون کهک در پای کوه واقع است شاید کوهک بوده که به کُهک kohak و بعد کهک kahak تغییر یافته است.
حدود دویست خانوار در آن زندگی میکنند با جمعیت تقریباَ ۶۰۰ نفر که اکثراَ پیر هستند و سیل مهجرت روستاییان نیز این روستا را در امان نگذاشته است. نود درصد روستاییان از سواد خواندن و نوشتن برخوردارند و اخیراَ تعداد زیادی از جوانان روستا مدارج عالی تحصیلی را طی کرده یا مشغول به تحصیل اند. در گذشته زنان روستا از خواندن و نوشتن محروم بودند مگر چند نفری، لیکن مردان در مکتب خانه ها که گاهی ملای روستا نوبتی به خانه شاگردان میرفته یا شاگردان به خانه او می رفته اند قرآن و جوهری و گلستان سعدی را می خوانده اند و بر تخته ها می نگاشته اند از معلمان بزرگ روستا که الان هم ذکر خیرش بر سر زبانها جاریست مرحوم شیخ ابوالقاسم علمی است رحمه الله علیه حاقظ قران، استاد در صرف و نحو عربی، دارای خطی زیبا مخصوصاَ نسخ و نستعلیق که نوشته هایش هنوز هم بر تخته های بام خانه ها باقی است. دیگر از معلمان اسد الله صابری است که او نیز شاگردان زیادی را از نعمت خواندن ونوشتن برخوردار کرده است. پیرمردان روستا هنوز هم قصیده ی توحیدیه زیبای سعدی به مطلع:
اول دفتر به نام ایزد دانا صانع و پروردگار حی توانا
را از بر می خواندند و لذت می بردند همچنین شاهنامه فردوسی را با آب و تاب می خواندند و گوینده اش را حکیم می شمارند و از این اثر جاوید درس شجاعت ، وارستگی و میهن دوستی می آموزند.
شغل مردم کهک
علاوه بر کشاورزی و دامپروری مختصر، بیشتر مردم روستا کاسب اند و پیله ور و اخیراَعده ای هم شغل حکاکی را پیشه گرفته اند. نوشته هایی بر روی سنگ و عقیق دارند که در بین دست نوشته های آنها نمونه های خوب حکاکی کشورمان جلوه گری می کند.
در گذشته زنان و مردان روستا کرباس می بافته اند و جولایی می کرده اند. زنان، گلیم بافی و جاجیم بافی و قالی بافی می کردند که با رواج درس و بحث مدرسه و باز شدن پای دختران روستا به مدارس مشاغل فوق نابود شدند.