روستای ریحان سفلی / خمین / مرکزی

سایتها و وبلاگهای روستای ریحان سفلی
شهرستان خمین – استان مرکزی
emreyhan.blogfa.com/
reyhan.samenblog.com/

«خمین» زادگاه امام خمینی از شهرهای باستانی ایران است. در تاریخ پیامبران و شاهان که هزار و پنجاه سال پیش نوشته شده است نام خومیهن – خیمهن به چشم می خورد. به اصطلاح؟ «خو» یعنی خوب و «میهن» یعنی جایگاه. در قدیمیترین کتاب ساسانیان به نام خداینامه بنای شهر را به «هما» دختر بهمن پادشاه کیانی نسبت می دهند. سابقه اسلام در آن را به زمان محمد ابن مالک اشترنخعی ارتباط می دهند. که هم اکنون بقعه متبرک آن در شمال خمین واقع است. این ولایت با وسعت ۲۰۲۲ کیلومتر مربع در جنوب استان و در حاشیه شرقی کوههای زاگرس قرار دارد. این دیار مهد تمدن و تربیت دانشورانی از روزگاران مختلف بوده است. امام خمینی (ره) یکی از بارزترین چهره های ماندگار تاریخ که نقش اولیه در پایه گذاری انقلاب اسلامی ایفا کردند در ۲۰ جمادی الثانی ۱۳۲۰ مطابق با ولادت جده اش حضرت فاطمه زهرا(س) در این دیار دیده به جهان گشود و تا سن ۱۹ سالگی در این شهر زندگی می کردند. حومه هایی که در اطراف شهرستان خمین قرار دارند نقش بزرگی در اقتصاد، فرهنگ ، صنعت و … این شهر داشته اند که آن جمله می توان ریحان را نام برد. ریحان در ۳ کیلومتری شهر واقع شده است و حدوداً دارای ۶۰۰ خانوار می باشد و دارای دو بخش علیا و سفلی است. مرقد مبارک امامزاده عبدالعلی و دو فرزندش «محمد» و «ابراهیم» که از نسل امام زین العابدین می باشد در وسط این دو بخش قرار دارد. ناگفته نماند این امامزاده که از بزرگترین مکانهای متبرکه شهر می باشد با گنبد طلایی و گلدسته های سربه فلک کشیده وجهه زیبایی به دو روستا داده اند. ساخت امامزاده هم در جای خود شنیدنی است. چنین نقل می کنند که حدوداً ۳۰ سال پیش اهالی روستا و هیات امنا جهت بازسازی امامزاده شروع به کندن و تخریب مکان قبلی می نمایند که ناگهان دستی گرم با خونی تازه مانع از ادامه کار می شود. مردم زیادی که جهت دیدن این منظره به این مکان آمده بودند و با چشمانی گریان شاهد ماجرا بودند جنازه را که متعلق به حضرت عبدالعلی بوده را به خاک می سپارند. و از آن به بعد سیل مشتاقان و متوسلین زیادی به این بقعه ی متبرک مشرف می شود. و روستا همه ساله در ایام های خاص و تابستان به خصوص ماه های محرم و صفر پذیرای هزاران زائر می باشد. مردم این دیار نقش خاصی در اتفاق های قبل بعد از انقلاب داشته اند چنانکه نقش ۴۲ شهید بر تارک این روستا می درخشد. معماری این روستا قریب به ۷۰% جدید می باشد البته بقایای بناهای قدیمی از جمله قلعه ها، برجها، آسیابها و قناتهایی که در زمان خیلی دور از آن استفاده می شده هنوز هم وجود دارد و در کنار ساختمانهای جدید منظره ی زیبایی را به وجود آورده اند. قلعه ها و برج هایی که همگی نمادی از استقامت، بردباری، هنر مردمان این دیار دارد. از آن جمله می توان قلعه میرزاحسن ، قلعه دانش، قلعه نوربخش، قلعه مهندس، برج آقا سید علی و… نام برد. مساجدی که در دو روستا قرار دارند فعال بوده و نقش بسزایی در اجرای مراسم مذهبی و فرهنگی به عهده دارند چنانکه توانسته اند جوانان زیادی را به سمت خوب جذب نمایند.شغل اکثر ساکنان ریحان کشاورزی، دامداری و مرغداری است و چون روستا از آب و هوای معتدل کوهستانی برخوردار است محصولات متنوع زیادی از قبیل : گندم، جو، لوبیا، مرکبات ، عسل، محصولات لبنی و… در آن به دست می آید چنانکه به شهرهای همجوار و حتی استانهای دیگر نیز صادر می شود و رتبه هایی نیز در کشور در این زمینه کسب نموده است. زنان روستا اکثراً خانه دار و به شغل قالی بافی مشغولند. صنعت قالی بافی از قدیم الایام در این منظقه رواج داشته است و جالب آن است بدانید که فرش خاصی که عده ای می بافند از نقش ذهنی استفاده می شود و به بند ریحان معروف است. البته امروزه به دلیل عدم حمایت مسئولین از این حرفه ها این مشاغل رو به نابودی هستند و هر روز شاهد مهاجرت جوانان که نیروی انسانی فعال هستند به سمت شهرهای مختلف هستیم. به امید روزی که دوباره روستا بتواند نقش اصلی خود در رونق اقتصادی را از سرگرفته و شاهد پیشرفت کشور عزیزمان در بخش تولیدات کشاورزی و صادرات آن باشیم.
در سه کیلومتری شهرستان خمین ، روستایی است به نام ریحان که در آن یک بقعه متبرکه متعلق به حضرت عبدا… بن علی و دوفرزندش می باشد طبق نقل در حدود سیصد سال قبل مکان امامزاده در اثر سیل ویران می گردد و اهالی پس از پایان یافتن سیل یک عمارت گلی در آن مکان بنا می کنند که احتمالاً در مکان اصلی قبر نبوده است .در رمضان سال ۱۳۹۵ قمری به قصد بازسازی این مکان بولدوزر شروع به خراب کردن اطراف می کند پس از مدتی کارکردن یک مرتبه ماشین متوقف شده و به هیچ عنوان رو به جلو حرکت نمی کند راننده با تعجب بیرون آمده و قضیه را بررسی می کند و مشاهده می کند که دستی جلوی بیل بولدوزر را گرفته و گویی ایست داده است . بادیدن این صحنه حال او دگرگون می شود و اهالی را خبر می کند در همین حین تعدادی از مردم رسیده و قضیه را پرس و جو کرده و به صحنه گفته شده نگاه می کنند بر همین اساس علماء ، مردم و پزشکان به منطقه وارد می شوند و بدن امامزاده بزرگوار را که طبق شجرهنامه نوه ششم امام سجاد(ع) است ملاحظه می کنند . طبق نقل عمامه ایشان به رنگ سبز و قسمتهایی به رنگ زرد بوده و کفش ایشان پوسیده بوده که با مختصر فشار دست خاک می شده است . بدن شریف ایشان سالم مانده وپوست و گوشت و استخوان آن طبیعی بوده است حتی پزشکان خون آن بزرگوار را آزمایش کرده وچنین وانمود می کردند که انگار ایشان چندروزی بیشتر نیست که از دنیا رفته اند . در شب همان روز ، امامزاده بزرگوار به خواب یکی از اهالی به نام حاج محمدآقا اشرفی آمده و عرضه می دارند که دو تن از فرزندان ایشان هم در کنارشان هستند . اهالی این دوبزرگوار را هم پیدا کرده و برایشان بقعه ای بنا می کنند . در همان شب یکی از زنان روستا که با ناراحتی شدید از ناحیه دست روبرو بوده به امامزاده مراجعه و شب را آنجا می ماند . در عالم رویا حضرت عبدا . . . بن علی ایشان را شفا داده و این قضیه را اهالی فردا متوجه و این مناسبت را گرامی می دارند . تاکنون کرامات متعددی از این بزرگوار مشاهده شده که احتمالاً در کتابی به نام کرامات ایشان چاپ خواهد شد