کلوان – کمیجان – مرکزی
با نگاهی به کتاب « فرهنگ جغرافیایی همدان « سال ۱۳۷۶ جلد ۴۷ در صفحه ۳۵۵ آن به اطلاعات زیر در مورد کلوان برمی خوریم :
کلوان دهی از دهستان اسفندان ، بخش وفس شهرستان اراک استان مرکزی است که در طول جغرافیایی ۴۹،۲۱ و عرض جغرافیایی ۳۴،۳۹ و ارتفاع متوسط ۱۷۸۹ متر از سطح دریا در ۶ کیلومتری جنوبشرقی کمیجان قرار دارد و آب و هوای آن معتدل خشک و وضعیت دشتی دارد . تعداد جعیت آن ۱۵۰ خانوار است که به زبان ترکی صحبت می کنند و به زبان فارسی نیز آشنا می باشند .
مردم همگی مسلمان شیعه و به کارهای کشاورزی ، باغذاری دامداری کارگری و قالی بافی اشتغال دارند و کشاورزی آنها وابسته به کشت های آبی و دیمی ، از آب قنات و چاه می باشند .
فرآورده های زراعی و دامی آنان گندم ، جو ، نخود و لوبیا ، یونجه ، انگور و چوب تبریزی و بید و شطر و ماست و کره و پنیر است .
در صحراهای کلوان می توان به گیاهان خودرو گل گاوزبان ، شیرین بیان ، آجی بیان ، کاسنی ، بارهنگ ، گل اروانه ، پونه ، گون و ترشک برخورد نمود که کاربرد های دارویی و صنعتی دارند و ÷وشش گیاهی مراتع را برای چرای دام تشکیل می دهند .
در دشت و صحرای کلوان می توان به جانوران و پرندگانی از قبیل : شغال و گرگ و روباه و خرگوش و کبک و کلاغ و سار و زاغ و بلدرچین و باقرهقره و قازالاخ برخورد نمود .
روستای کلوان دارای برق ، دبستان ، مدرسه راهنمایی و ۲ باب مغازه ، ۲ مسجد و حمام ، شعبه نفت ، شورای ده و کارگاه جوشکاری است .
مردم آبادی از فروشگاه تعاونی خمارباغی و امکانات آموزشی و درمانی و تدارکاتی کمیجان بهره مند می شوند .
آقای محمدرضا محتاط در کتاب نامنامه ی استان مرکزی هیچ معنا و مفهوم کاملی برای نام روستای کلوان ارائه نداده است .
ولی احتمال میدهد که این واژه مرکب از دو کلمه ی کل + وان بدست آمده باشد .
در کتاب فرهنگ رازی کل(بفتح کاف ) را سر کچل و بی مو ، و جنس نر حیوانات عموماٌ و گاومیش نر خصوصاٌ بزکوهی نر خمیده و گوژپشت ، و دهکده و روستا معنا کرده است .
و در همان کتاب برای کلمه ی وان معادل بان دانسته است که در کلمات مرکب بکار می رود و گله وان را گله بان = نگهدارنده گله معنا کرده است .
در فاصله ۸ کیلومتری شرق کمیجان روستای کلوان قرار گرفته که دارای نفر جمعیت زحمتکش و شریف میباشد که شغل اصلی آنان کشاورزی و دامداری است .
مردمان کلوان انسانهای ساده و بی شیله پیله و زحمتکشی هستند و به لاپوشانی نکردن و رک گویی شهره محال برچلو میباشند .