معرفی اماکن مهم روستا
چشمه ی آب گرم (گرما سنگ)
روستای پلتان از سه جهت جنوب و شرق وغرب در میان چندین رشته کوه احاطه شده است در پای کوه های غربی این روستا (شاهخوردیم) دو چشمه ی آب آشامیدنی و یک چشمه ی آب معدنی قرار دارد که وجود سنگ های آهکی درآن نشانه ای از خواص این آب است در گذشته مردم از روستاهای اطراف برای استحمام به آنجا می رفتند وسنگهای بزرگ را گرم می کردند و در آب آن می ریختند تا آب آن گرم شود و از آن به عنوان چشمه ی آب گرم استفاده می کردند و مقداری ازآب وچند دانه سنگ آن را با خود می بردند و در خانه آب وسنگ را با هم جوشانده و به مریض خود می دادند کسانی که در این آب استحمام نمودند پرهیز از بعضی خوراکی ها برایشان اجباریست وروایاتی از بیمار شدن افرادی که این کار را انجام ندادند وجود دارد
شایعاتی در مورد پیدا شدن دفینه های تاریخی دراین مکان وجود دارد اما به خاطر قاچاق آن اطلاعاتی از آن در دست نیست متاسفانه بسیاری از اشیای باستانی که معرف تاریخ طولانی و ریشه دار این روستا هستند به تاراج قاچاقچیان اشیای عتیقه رفتند شواهد آن آثار حفاری های فراوان در جنگل های این روستا می باشد امروزه به این چشمه هیچ گونه توجهی نمی شود
سُرخ رود و تیرُم
منشاء اصلی سرخرود چشمه ی دیمِکین است و آبراهه های بسیار زیادی در مسیر به این رود ملحق میشوند از جمله دو انشعب نسبتا پرآب که از نرگس کوتی و کنگالک به آن می پیوندد سرخرود پس از عبور از دل طبیعت و مرکز پلتان به تیرم رود یا همان رودخانه ی شیرود می پیوندد و پس از عبور از کشکو ، ،آخوند محله،سلیمان آباد،رودباری کنار ،کندسر،فقیه محله،رفیع آباد،کچانک و شیرود از زیر پل فلزی که توسط رضاشاه ساخته شده بود به دریای خزر می ریزد مقداررسوبات این رودخانه بسیار کم و از نوع رسی و به رنگ قرمز هستند بیشترین دبی این رود در اواخر زمستان و فصل بهار می باشد
تیرم از کوه های راوَر سرچشمه می گیرد وحوضه ی آبخیزآن که روستای پلتان یکی از مهمترین روستاهای اطراف آن است یکی از وسیعترین و پرآبترین حوضه های آبریز تنکابن است
فاصله ی سرچشمه تا دریا در این منطقه کمتر است یکی از فرایندهای عمده در توسعه گسترش پهنه های جلگه ای آبهای جاری و شبکه های عظیم آنهاست هرجه فاصله ی رودخانه از حوضه ی آبریز خود طولانیتر باشد، شبکه آب جاری بزرگتر وگسترده تر شده و پهنه ی گسترده تری را میتواند زهکشی کند این شرایط در حجم توده ی آب جاری وبار رسوبی وتوان فرسایش آن بسیار موثر است
دبی رودخانه ی تیرم در ماه های فروردین و اردیبهشت در حدود ۵/۶ تا ۷ مترمکعب بر ثانیه ودبی متوسط سالانه ی آن ۴ متر مکعب بر ثانیه است و شرایط یونی مطلوبی جهت تولید مثل ماهی سفید دارد این رودخانه به دلیل عبور از میان تشکیلات ماسه سنگی کنگلومرایی و آهکی کمترین املاح ممکن را از بستر خود اخذ می کند و به خاطر وضعیت مطلوب بستر ومصب این رود ماهیان سفید آنرا برای تخم گذاری انتخاب می کنند
طبق نوشته های قدیمی پیش از صدوپنجاه سال نام تیرم، جهود رود بوده وبه روایت پیشینیان در رودخانه ی تیرم و سرخرود ماهیان کمیاب قزل آلای خال قرمزحتی گاهی به طول نیم متر وجود داشتند اما امروزه جز در قسمتهای جنگلی و بالادست رود آنهم به تعداد اندک و اندازه های کوچک اثری از آنها نیست و این امر به دلیل مصرف غیراصولی کودهای شیمیایی باغات کشاورزی وآلودگی آب رودخانه با فاضلاب های خانگی و انواع زباله ها می باشد متاسفانه امروزه افرادی از بیرون این روستا با نقض کامل قوانین محیط زیست به این روستا می آیند ومقادیر زیادی کلر در آب آن می ریزند به حدی که تمام ماهیان کوچک کاملا ًنابود شده و ماهی های بزرگتر نیز تقریبا از بین می روند
در تابستان سال۱۳۸۷ دولت طرحی مبنی بر تکثیر ماهیان سفید در این رودخانه را آغاز نمود و تعدادی ماهی مادر را وارد این رودخانه کرد اما متاسفانه به دلیل عدم مراقبت کافی وجدی، این ماهیان چه در اثر صید بی رویه و چه در اثر عوامل طبیعی از بین رفتند
همانطوری که از دیدن زیباییهای منحصر به فرد این رود احساس شعف به انسان دست میدهد متاسفانه در فسمتهای مسکونی و پایین دست این رود با مشکلاتی از قبیل زباله و تخریب به وسیله ی سیل برمی خوریم که همه ناشی ازفعالیت های نادرست انسانها می باشد درست است که وقوع سیل طبیعیست اما فعالیت های انسانها موجب تشدید آن میشود
شاهخوردیم
تقریبا در قسمت غربی روستا قرار دارد وحدود یک ونیم کیلومتر مربع مساحت دارد در قسمت فوقانی این مکان 6 تپه وجود دارد که امروزه بجز حفاریهای قاچاقچیان تقریبا بکر است بنابر نظر پیشینیان این مکان نوعی شاه نشین بوده و شش شاه بر آن حکومت کردند که بنظر میرسد حکام محلی بودند وجود خرده هایی از کوزه های شکسته و گل های حرارت داده شده و همچنین بقایای سنگ هایی که کنار هم چیده شده اند دلیلی بر این ادعاست
منطقه ی شاهخوردیم دقیقا در عرض ۳۶ درجه و ۴۴ دقیقه ی شمالی و طول ۵۰ درجه و ۴۸ دقیقه ی شرقی قرار دارد در این مکان نیز مانند دیگر اماکن باستانی روستا حفاری های بیشماری برای یافتن عتیقه جات صورت گرفت.
تُرونگ پشته
این مکان در غرب پلطان و شمال شاهخوردیم قرار دارد اما اکثراً آنرا جزو بخشی از شاهخوردیم به حساب می آورند این مکان برخلاف سایر ارتفاعات روستا امروزه مسکون است وچند واحد مسکونی در آن وجود دارد همچنین دارای یک جاده ی فرعی برای عبور و مرور وسایل نقلیه است
خُمِر لنگا
این مکان در جنوب غربی شاهخوردیم و غرب گوهردره ی بزرگ و شمال گوهردره ی کوچک قرار دارد و در گذشته نقش صنعتی داشت همانطور که از اسمش پیداست محل ساخت ظروف سفالی بود واژه ی خمر از کلمه ی خمیرکاری به معنای کوزه سازی می آید وجود خرده های سفال در این مکان مدرکی دال بر این ادعاست مصالح بکاررفته درمنازل این مکان گلی بود آنها توده های گل را حرارت میدادند ومانند آجرهای امروز درمی آوردند بقایای این مصالح نیز امروزه وجود دارددر این مکان چشمه ای نیز وجود دارد به نام چشمه ی خمرلنگا که آب آن پس از عبور از پیچ وخم های جنگل پلتان تقریبا جذب زمین میشود و مقدار بسیار اندک آن به سرخرود میریزد عکس آن نیز در صفحات بعد آورده شده است
اینجانب هنگام تحقیق در این منطقه به یک کوره ی زغال قدیمی برخوردم که در نوع خود بسیار جالب بود و قدمت آن به نظر حدود ۷۰ سال می رسید.
آب انبار
این مکان در شمال دیمکین وشرق پاشورسنگ و غرب گوهردره ی کوچک و جنوب غربی خمرلنگا قرار دارد و فاصله ی آن از روستای پلتان حدود ۳ کیلومتر است در عرض ۳۶ درجه و۴۳ دقیقه ی شمالی و طول ۵۰ درجه و ۴۶ دقیقه ی شرقی قرار دارد
در این مکان هنگام قطع کردن یک درخت یک عدد داس مخصوص درو برنج یا به زبان محلی (دره) پیدا شد که مربوط به زمان گذشته است وجود آن مدرکی براین ادعا است که زمانی نه چندان دور آنجا زمین های برنجکاری بود حتی آثاری از کرتبندی های زمینهای برنجکاری در این مکان به چشم می خورد
علت نامگذاری این مکان به این خاطر است که ساکنان قدیمی این محل یک گودال بسیار بزرگ مخصوص ذخیره ی آب در این مکان حفر کرده بودند تا برای امور زراعی به مصرف برسانند
حال سوال این است که افراد آنجا آب را از کدام رود وچگونه میگرفتند؟ بنابر تحقیقات به عمل آمده آب مورد نیاز زمینهای برنجکاری در گذشته از چشمه ی سیاه بن در کوه جنگلی ملج کام تامین میشد این چشمه در فاصله ی تقریبا ۴ کیلومتری آب انبار وجود دارد و امروزه آب آن به تیرم رود میریزد اما در گذشته آب آنرا توسط کانالهایی که روی دیواره ی شیبدار کوهها حفر کرده بودند به آب انبار انتقال می دادند آنها برای اینکار مکانی را در ۲کیلومتری پایین چشمه به نام دزددره انتخاب کردند پس فقط مجبور بودند کانالی به طول ۲ کیلومتر حفر کنند آنها برای اینکار سختیهای فراوانی را تحمل کردند اما بعضی از دیواره های این کوه غیر قابل حفر بودند و یا دره ای بودند بنابراین انتقال آب غیرممکن به نظر میرسید اما اینجا بود که نبوغ مردم باستانی ایران بازهم این مشکل را حل نمود آنها برای اینکار از تنه ی درختان قطور توسکا استفاده کردند وبا برشهای طولی آن را به شکل کانال یا به اصطلاح محلی ناف درآوردند و در مسیرهای غیرقابل حفر کانال طوری قرار دادند که آب از میان آنها عبور میکرد و به مزارع میرسید و بعد از آن به دمکین ،گوهردره ی کوچک ،کنگالک ،سوماپشته و بازارکوتی می رفت
پاشورسنگ
پاشور سنگ یا میت شورسنگ ، محلی برای شستن میت ها و دفن آنها بود گفته میشود در گذشته یک سنگ در عمق یک و نیم متر و قطر دو متر را روی کانال آبی که از این مکان می گذشت قرار داده بودند وعمل غسل مردگان را روی آن انجام می دادند در اطراف این مکان حفاریهای فراوانی انجام شده است
قبرستانی باستانی به وسعت پانصد متر در این مکان وجود دارد که حکایت ازوجود تمدن بزرگ در این منطقه دارد
پاشور سنگ در قسمت شمال غربی دیمکین و غرب آب انبار قرار دارد متاسفانه امروزه این سنگ توسط قاچاقچیان اشیاء عتیقه به طور کامل از بین رفته است
گوهردره ی کوچک(بالا)
در این مکان درجنوب غربی گوهردره ی بزرگ و جنوب خمر لنگا و شمال سوماپشته و غرب دیم کین قرار دارد و در گذشته در آن زمین های برنجکاری وجود داشت وامروزه یک واحد دامداری سنتی در آن وجود دارد
در مجاورت این مکان نیز قبرستان بزرگی وجود دارد علت نامگذاری این منطقه به خاطر مدفون بودن شی باارزشی به نام گوهر شب چراغ در این منطقه بود
افسانه ای قدیمی بیانگر این است که بین این مکان و دیمکین ۱۳۶۰ درّه وجود دارد که به این صورت است
دو نفر تصمیم گرفتند که درّه های بین گوهردره و دیمکین را بشمارند اما بعد از مدتی پیاده روی خسته شدند و روی زمین دراز کشیدند در این زمان دیو(غول یا موجود افسانه ای) که از آن راه عبور میکرد با دیدن آنها تعجب کرد و این جمله را به زبان آورد: دیمِکین تا گوهردره ۱۳۶۰ دره آدم نِدیَم دوسَره
یعنی من در تمام ۱۳۶۰ دره ی بین دیمکین و گوهردره آدم دوسر ندیده ام
گوهردره ی بزرگ(پایین)
این مکان بین شاهخوردیم و گوهر دره ی کوچک واقع شده است و وسعت آن نسبت به گوهردره ی کوچک کمتر است این مکان نیز در گذشته مسکونی وزراعی بود در قسمتی از این مکان که به نام شهرام رجه معروف است یک سنگ بزرگ وجود داشت که پیشینیان آنرا به صورت زین اسب درآورده بودند به عقیده بعضیها آنجا مکانی برای اذان گفتن بود و بعضی بر این نظرند که آن سنگ علامتی برای یک چیز خاص مانند دفینه است یک راه مالروی قدیمی سنگچین شده به طول چند کیلومتر از این مکان تا نزدیکی آب انبار وجود دارد
بازار کوتی
تا اینجا تمام چیزهایی که برای ایجاد یک شهر باستانی لازم بود را مرور کردیم اما بازار یک رکن اساسی شهر های قدیمی ایران
بود در پلتان نیز بازاری وجود داشت این بازار که به بازارکوتی معروف است در فاصله ی کمی از سرخرود و بر روی تپه ی همواری، بصورت هفتگی ایجاد میشد در این بازار معامله ی پایاپای و همچنین پولی وجود داشت گویند در دل این تپه نیز بازاری بود که داخل آن پر از عتیقه جات است وامروزه دروازه ی ورودی آن مسدود شده است مردم در این مکان درختان پلت را به صورت دستی می کاشتند که امروزه از بین رفته است در این مکان نیز حفاریهای بیشماری صورت گرفته است
طبق تحقیقات به عمل آمده نقش هایی که روی خرده سفالهای هر یک از مکانهای باستانی پلتان وجود دارد با دیگر مکانها متفاوت است دلیل این امر مشخص نیست اما با یک نگاه میتوان تفاوت نقوش سفالی این مکان را با شاهخوردیم تشخیص داد
این مکان در شرق گوهردره ی بزرگ وشمال کنگالگ قرار دارد
دیمِکین
این مکان با چشمه ی معروفش شناخته میشود این چشمه بزرگترین منشاء آب تنها رود پلتان یعنی سرخرود است این چشمه در مکانی بسیار زیبا با سروصدای بسیار زیاد از دل یک کوه بیرون میریزد
امروزه در منطقه ی دیمکین یک واحد سنتی دامداری وجود دارد درگذشته در این مکان نیز کشت وزرع وجود داشت که آب مورد نیاز آن از چشمه ی سیاه بن واقع در غرب پیله کوه تامین می شد حتی باغی برای پرورش گردو در آن وجود داشت که بنابر روایتی ۷۰ درخت گردو در آن وجود داشت که امروزه چند درخت از آنها باقی مانده است که بسیار غول پیکر هستند
مردم روستا اعتقاد به وجود دیو در این مکان دارند وافسانه ای برای آن دارند که اینگونه است:
مرد کشاورزی در گذشته پناهگاهی برای حفاظت شبانه از زمین برنجکاری خود ساخته بود که یک شب دیو آن را از جا می کند
و با خود می برد آن کشاورز در بین راه خود را به شاخه ی درختی آویزان می کند دیو که احساس می کند آلونک سبک شده است با خود می گوید: دمه کین(دیمکین) گاهی سبک گاهی سنگین وشایعه است که اسم دیم کین از این افسانه گرفته شده است دکتر مشایخی در کتاب نگاهی همه سویه به تنکابن نوشته است که تکه ای از پیاله در دمکین بدست آمده است که زیر آن اینگونه نوشته شده است :
آمنه بودم ،حامله بودم زمستان قوس چِلهِ، پاکِتل سری ساخته بودم
معنی بیت دوم یعنی اینکه در چله ی زمستان با پاکتل(صندل)-پاپوشی چوبی مانند دمپایی-رفت وآمد میکرد و این گواهی از خوش آب و هوا بودن آن منطقه است
سوماپشته
این مکان در شرق دیمکین و غرب کنگالک و جنوب گوهردره ی کوچک و شمال کنگاله گردن ، بر روی یک بلندی واقع است و مکانی برای استقرار حکام بود امروزه یک واحد دامداری سنتی در آن وجود دارد
کنگالک
این مکان در قسمت جنوبی بازارکوتی وشرق سوماپشته قرار دارد و وسعتی حدود یک کیلومتر مربع دارد طبق شواهد این مکان کمتر از سایر مکانها متمدن بود و حدود ۵۰ سال گذشته این مکان مکان بزرگی برای پرورش دام بود که چند ارباب و حدود ۲۰ چوپان و ۴۰ راس قاطر و تعداد زیادی گاو و گوسفند وجود داشت در یکی از گوشه های این مکان طویله ای وجود داشت که آتشسوزی آن را نابود کرده بود بقایای آن در ادامه آمده است این سنگها طوری کنار هم چیده شدند که انگار بخشی از مصالح بکار رفته در این ساختمان را تشکیل می دادند
نوشته ها بسیار خوب و مفید بود اما ایکاش همه ی مطالب همراه با عکس و نقشه در پایان هر پاراگراف بود. با این حال بسیار خوب و عالی، سپاس از تلاشهایتان و به امید رسیدگی و دلسوزی و کارهای مفید و مهم برای این روستای زیبا و ناشناخته…