خمیران – بندرانزلی – گیلان
وضعیت جغرافیایی:
این روستا در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال – آبکنار و در طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۱۷ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و ۲۹ دقیقه واقع و دارای نسق ۱۱۶ ساله « تا سال ۱۳۶۳ شمسی » و از نظر ثبتی شماره سنگ ۴ میباشد. و تا انزلی ۳۲ کیلوتر از راه زمینی فاصله دارد . و محدود است از شمال به مرداب و از جنوب به « جیر سر » بهمبر و از غرب به روستای کرکان و از شرق به روستای معاف .
وجه تسمیه:َ
میگویند «خمیر» بمعنی سفالگر میباشد و خمیران جمع سفالگران است و از آن جهت باین روستا اطلاق میشود که اهالی آن از گذشته های دور بامر سفالگری اشتغال داشته اند و بعضی از پیر مردان محل میگویند « شنیده اند . سید شرفشاه در حین عبور از خمیران چون شغل عمده اهالی محل را خم سازی تشخیص میدهند . نام روستا را خمیران میگذارد» که با توجه به تاریخ وفات سید شرفشاه بنظر نمیرسد این روستا قدمت آنجنانی داشته که بزمان سید شرفشاه برسد . و آقای غفار بی طمع ۸۶ ساله اظهار میدارد « چون اهالی خمسازی میکردند نام محل را خمیران گذارده اند ».
درباره واژه « خمیر » یا « خمیران » از لحاظ ریشه یابی در لغت نامه دهخدا مطلب جدیدی بدست نیامده و از خمیران بنقل از فرهنگ جغرافیای ایران جلد ۲ می نویسد ( خمیران دهی است از توابع انزلی – دهی است از شفت فومن – دهی است از دهستان کرون بخش نجف آباد اصفهان ).
سابقه تاریخی:
در حال حاظر بنا یا آثاری که بتواند قدمت محل را دقیقا معلوم نماید بدست نیامده است . آقای اباذر غلامی اظهار میدارد:
( در سال ۱۳۲۱ یک کوزه سفالی حاوی تعدادی سکه وسیله پدرم علی غلامی خمیران در روستای خمیران و در محل خانه فعلی آقای عبدالوهاب نیک بخش پیدا شده که تنها یکی از سکه ها باقیمانده که متاسفانه تاریخی بر آن مشاهده نمیشود و یا نوشته روی آن قابل خواندن نیست ولی عکس نقش بسته بروی سکه چنین مینماید که یکی از پادشاهان ساسانی باشد « که نگارنده نیز مشاهده این سکه باندازه یک دوریالی است چنین عکسی را بر آن دیده است و نوشته ای همچون نوشته اوستایی بر آن حک شده است – ن » و اما تا حدود سال ۱۳۵۴ شمسی دو عدد از همان سکه های بدست آمده در همان کوزه سفالی نزد پدرم بوده که تاریخ ضرب آن ۱۱۳۰ هجری قمری و مربوط به شاه سلطان حسین بوده است . با اینکه کشف یک دفینه نمی تواند قدمت محل را تعیین نماید فاصله بین دو سکه نیز چندان عجیب نمی تواند باشد).
آقای سعدالله هوشمند خمیران و آقای اباذر غلامی از پیر مردان محل خصوصا آقای غفار بی طمع نقل مینمایند که :
( وجود گورستانی قدیمی در یک کیلومتری جنوب خمیران در مرز بین روستای معاف و خمیران می تواند قدمت محل را بیش از ۱۵۰ سال نشان دهد زیرا پیر مردان کنونی حتی از پدرانشان نیز نشنیده اند که در آن گورستان مرده ای دفن نمایند ولی تلاش بی ثمر جویندگان گنج در آن گورستان . باعث بیرون آوردن اسکلتهای انسانهائی با قامتی بلندتر از مردم حالیه گردیدند .علاوه بر این وجود آثاری از قلعه ای منهدم شده در ۵۰۰ متری شمال غربی خمیران در کنار جاده آسفالته آبکنار – کپورچال بیش از ۲۰۰ سال قدمت را برای روستای خمیران تعیین میکند).
آقای اباذر غلامی اظهار میدارد :
( قلعه باغ یا « قالا باغ » یا « قالا » آثار قلعه منهدم شده ای که تا ۳۰ سال پیش «۱۳۳۸ شمسی » جنگلی پوشیده از درختان جنگلی بود که در حال حاضر باغ توت می باشد . آثار اصلی قلعه در باغ توت پدرم قراردارد که شامل خندقی به عمق ۶ و عرض ۸ متر می باشد. این خندق در زمینی بوسعت دو کیلومتر مربع قرار دارد . این قلعه بنظر میرسد همان قلعه ای باشد که رابینو در ص ۵۳۶ ولایات دارالمرز گیلان از آن بنام « کاترینوپل » واقع در ساحل غربی مرداب که وسیله روسها ساختند یاد کرده و اضافه کرده که بدون شک همان است که « کوک » ویرانه های آنرا در سال ۱۷۴۶ میلادی « ۱۱۲۵ شمسی – ن » نزدیک گوراب گسکر دیده است ).
نامبرده اضافه مینماید که :
( زمانیکه محل این قلعه باغ توتونکاری بود در سالهای ۱۳۴۶ و ۱۳۴۷ شمسی حین کار در آنجا به یک انبر ذغال گیر و یک گل سینه که هر دو برنجی بوده است برخورد نموده که انبردسته ای قیچی مانند داشت و طول آن حدود ۳۰ سانتیمتر بوده است گل سینه هم به یک جفت کفش پاشنه بلند چسبیده بوده که ۵/۲ * ۲ سانتیمتر طول و عرض داشت که ساخت گل سینه و انبر غیر از ساخته های ایرانیها بوده و کفش نیز خارجی بوده است ).
« مگلونوف » که در سال ۱۸۶۰ میلادی « ۱۲۳۹ شمسی – ن » از انزلی و سواحل دریای خزر دیدن کرده می نویسد :
( جنارال مایور « لواشیف » در گیلان ماند و پس از رفتن « سوی نالف » در ژوئن ۱۷۲۵ میلادی « ۱۱۰۴ شمسی – ن » در غرب انزلی قلعه « اکاترین پل » نام بنا نهادند ولی چندی بر نیامده که خراب شد).
درباره قشون کشی روسها در آن سال و شکست مفاضحانه ای که خوردند در جلد سوم تاریخ انزلی مشروحا اشاره شده است و آقای طیب شفق یکی از پیرترین مردان آبکنار چنین قلعه ای را در آن ناحیه تائید کرده است حال اگر وجود این قلعه ثابت گردد قدمت روستای خمیران را میتوان بیش از ۲۶۴ سال دانست زیرا احتمالا قبل از احداث قلعه در روستای خمیران اشخاصی ساکن بوده اند .
مگلونوف در سال ۱۸۶۰ میلادی ۱۲۳۹ شمسی از خمیران جزو دهات متعلقه گیل گسکر منسوب به طالش یاد نموده است .
رابینو در سال ۱۹۱۱ میلادی ۱۲۹۰ شمسی خمیران را از دهکده های آبکنار با مالیات ۸۸/۲۵۹۶ قران نوشته است .
آقای احمد محمدی معاف کارمند بازنشسته دادگستری که دارای اطلاعات محلی است اظهار میدارد که ( خمیران بالای ۲۰۰ سال قدمت دارد ) و آقای قاسم محسنی بازنشته آموزش و پرورش و از خانواده های اولیه روستای شیلسر که دارای اطلاعات وسیع محلی است میگوید:
(تا آنجا که میداند خمیران بعد از آبکنار دارای قدمت بیشتری نسبت به روستاهای تابعه انزلی میباشد).
خانواده های اولیه و قدیمی:
آقای اباذر غلامی و آقای سعدالله هوشمند با استفاده از اطلاعات پیر مردان از جمله آقای غفار بی طمع چنین اظهار میدارند.
(احتمالا ساکنان اولیه خمیران را باید از گسکر آمده باشند . چون ارتباط فامیلی هم اکنون نیز بین روستای لارسر و خمیران وجود دارد و رئیس اولین خانواده « قلی » نام داشت . پس از قلی ؛ علی کرم و پس از او خیری وارد خمیران گردید ولی آقای غفار بی طمع میگوید « قلی اصلا در خمیران بوده است » که فرزندان او بشرح زیر می باشد.
قلی دارای دو پسر بنامهای نوری و شهسوار بوده است .
نوری : دارای یک پسر بنام مشهدی نظر که همسرش از اهالی لارسر بوده است – مشهدی نظر دارای دو پسر بنامهای ابراهیم و علی اکبر – ابراهیم دارای سه پسر بنامهای محمد ؛ محمود و غفار بی طمع که غفار بی طمع حدود ۸۶ ساله می باشد.
شهسوار: دارای یک پسر بنام کربلائی شفقت و کربلائی شفقت دارای یک پسر بنام خیر الله طالبی و نامبرده دارای یک پسر بنام اسلام طالبی حقیقی که متولد ۱۳۱۵ می باشد.
آقای حاج نصرت ظفر ۸۴ ساله اظهار میدارد :
( اجدادش نیز از اولین کسانی بودند که به خمیران وارد شده اند که قبل از پدر بزرگ خودش را نمی شناسد) و اجدادش را اینگونه معرفی کرده است:
( مرحوم هادی « پدر بزرگش » دارای دو پسر بنامهای میرزا مهدی – محمد که میرزا مهدی دارای سه پسر بنامهای نصرت ظفر – قدرت ظفر – هادی ظفر و محمد دارای یک پسر بمام نعمت فلاح داشته که نامبرده بنامهای رسول فلاح و محمد فلاح داشته است ).
و از خانواده های قدیمی خمیران:
مرحوم سلطان محمود : که دارای سه پسر عزیز سلطانی – محمد سلطانی و علی محمد خاکسار بوده است .
مرحوم میرزامهدی معروف به بلوکباشی = دارای دو پسر بنامهای مرحوم حسین جهانی – حسن جهانی .
مرحوم سیف الله = دارای یک پسر بنامهای عزیز سیفی و نامبرده دارای دو پسر بنامهای عین الله سیفی – سیف الله سیفی .
مرحوم کربلائی جواد= دارای دو پسر بنامهای مرحوم تراب ملکی – ابوطالب ملکی.
ضمنا خانواده شاکری :از مرحوم میرزا حسین قلی – خانواده نوری از مرحوم شیخ محمد نوری – خانواده قدیری از مرحوم میرزا قدیر – خانواده خمساز از مرحوم میرزا ابراهیم خمساز – خانواده امیدوار از مرحوم امید علی امیدوار میباشند .
مرحوم سلطان محمود و میرزا مهدی بلوکباشی – مرحوم سید یحیی معافی و عزیز سلطانی از کدخدایان معروف خمیران بودند.
جمعیت روستای خمیران برابر سرشماری رسمی:
در سال ۱۳۳۵ شمسی ۶۸۵ نفر ۳۲۶ نفر مرد ۳۵۹ نفر زن
در سال ۱۳۴۵ شمسی ۶۴۰ نفر ۲۹۷ نفر مرد ۳۴۳ زن در ۱۶۲ خانوار
در سال ۱۳۵۵ شمسی ۵۵۱ نفر ۲۶۱ مرد ۲۹۰ زن در ۱۰۹ خانوار
در سال ۱۳۶۵ شمسی ۵۳۴ نفر در ۱۰۸ خانوار با ۴۴۶ نفر با سواد
بطوریکه ملاحضه میشود بجای اینکه جمعیت روستا رو بفزونی بگذارد در هر دهه رو بکاهش گذارده است – و از طرفی اگر جمعیت کمتر از شش سال را کم کنیم می بینیم این روستا در حدود ۱۰۰% باسواد هستند.
کشاورزی:
طبق آمار رسمی سال ۱۳۶۶ شمسی اداره کشاورزی که از طریق آگاهان محلی بدست آورده است:
(وسعت کل روستا ۳ کیلومتر مربع – برنجکاری ۱۵۵ هکتار – صیفی کاری ۲۵ هکتار – توتونکاری ۲۵ هکتار – سبزی کاری ۲ هکتار – حبوبات ۳ هکتار – باغ میوه ۵ هکتار – گاو نر و ماده ۲۵۵ راس – گوساله ۱۲۰ راس – اسب ۵۰ راس – طیور ۲۱۰۰ قطعه – تیلر ۱۹ دستگاه – پمپ آب ۱۰۹ دستگاه – خرمنکوب ۱۱ دستگاه ).
خمیران رودخانه عمده و پر آبی ندارد. همه رودخانه های آن در تابستان تقریبا خشک میشود – رودخانه های فعلی عبارتند از ترک رود منشعب از رودخانه خوشابر منتهی به مرداب – ویشا روبار از آبهای جنگلی سرچشمه گرفته و به مرداب میریزد- کوچی خاله منشعب ازویشا روبار منتهی به همان ویشا روبار – کمال داغان متشکل از آبهای جنگلی منتهی به « سل بجار» متعلق به مزرعه ملامحسن موسوم به « ملامحسن سل » – کوچار که , متشکل از آبهای جنگلی منتهی به ملاحسن سل . در مسیر کوچار که « آب پادنگ » آسیاب آبی میر فتاح دایر بوده است میرسید.