رودافشان – دماوند – تهران

سایتها و وبلاگهای روستای رودافشان

شهرستان دماوند – استان تهران

http://rudafshan.ir/

در یک روز دل انگیز بهاری ، آنگاه که خورشید از پس کوه های شرق طلوع می کند تا آهنگ فتح و عشق به طبیعت ایران را در ذهن ها زنده کند، بار دیگر به همراه گروه کوهنوردی مان از پیچ و تاب جاده فیروزکوه همیشه زیبا و پرخطر، می گذریم . بعد از طی مسیری به طرف روستای رودافشان (از توابع شهر دماوند) و سپس غار «رودافشان » ادامه می دهیم . در امتداد جاده اول روستای «سیدآباد» قرار دارد. سپس روستای «یدره » با آن درختان گردو و برگ های سبز معطرشان ، نمایان می شوند. از دور عطر درختان سیب و گردو به مشام می رسد. اینجا سومین روستا «کلاک » نام دارد. در تمامی تپه ها و کوه های این روستاها انواع گیاهان کوهی و وحشی خودنمایی می کنند. در کنار چشمه های آب روان عطر دل انگیز «پونه » فضا را آکنده کرده است . در جای جای تپه ها آویشن سبزپوش همراه با سرخی شایق ها و زردی آلاله ها نمایان است . بابونه های وحشی با قامت بلند خویش پیراهن سپید بر کوه ها و سبزه زارها دوخته اند و گل های آبی «کاسنی » و «گاوزبان » زیبایی خاصی را به این سرزمین بخشیده است . در روستای «کلاک » چشمه یی مصفا قرار دارد که نوشیدن آب آن برای رفع سنگ کلیه و مثانه و بیماری های کبدی مفید است . بعد از روستای

«کلاک » به محل پرورش ماهی قزل آلا می رسیم . چشمه یی آنجاست که به آب گرم شهرت دارد. گرچه آبش بسیار سرد است ! مصرف این آب برای کسانی که دچار انواع پادرد و رماتیسم هستند، مفید است . طبق گزارشات محلی امتداد این چشمه به غار رودافشان می رسد یا شاید منشا آن درون غار بوده باشد!

اکنون به در بزرگ غار می رسیم ، دهانه یی تاریک و بسیار زیبا و در عین حال ترسناک نمایان می شود. ارتفاع این غار بیش از ۲۰ متر و عرض آن ۳۰ متر است . دارای تالارهای وردی بسیار بوده که در حال حاضر طولانی ترین مسیر تعیین شده ۸۰۰ متر است . این غار با دهانه وسیع خود زیر یک کوه سنگی قرار دارد. در سه نقطه این غار، برق وصل شده نور اندکی حایل است . تیم های کوهنوردی متذکر شده اند: (که برای رفتن به این غار باید کاملا مجهز بود و حتما چراغ قوه و باتری اضافه به همراه داشت . از نظر پوشش هم به علت سرمای داخل غار و لغزنده و گل آلود بودن سنگ ها باید با بادگیر و کاپشن و کفش مناسب و کلاه و طناب داخل شد.) از تک روی حذر کرد و به صورت گروهی وارد غار شد. از ریختن آشغال خودداری کرد زیرا به علت سردی و نبودن نور خورشید این مواد تجزیه نمی شوند و همین طور در صورت دور شدن از گروه و گم شدن حداقل یک هفته فرد در داخل غار سرد و تاریک محبوس می شود تا احتمالا گروه های بعدی به غار بیایند و نجات یابد.

این غار دارای قندیل های سنگ مانندی روی سقف یا روی کف است . آب هایی که توی زمین می روند سر راه خود سنگ های آهکی را که «کالسیت » دارند در خود حل می کنند. مواد آهکی «کالسیت » مانند شکر در آب حل می شوند. این آب با حل کردن «کالسیت » و بردن با خود چاه های عمیق و شکاف های بزرگی به جا می گذارد. موقعی که غار تشکیل می شود از سوراخ های آن آب به صورت چکه توی غار می ریزد. این آب که مقداری «کالسیت » در خود حل کرده است ، هنگام چکیدن مقداری از «کالسیت » خود را روی سقف باقی می گذارد. کم کم ستون هایی از سقف آویزان می شود. این قندیل ها را که از آهک ساخته شده اند. «استالاکتیت » می گویند: قطره هایی از سقف که بر کف می چکد باز مقداری «کالسیت » همراه دارد و آن را کم کم روی کف باقی گذاشته ستون هایی به نام «استالاکمیت » می سازند. گاهی این ستون ها یکی از پایین و دیگری از بالا بزرگ شده و به هم می رسند و بدین ترتیب در غارهای آهکی ، دالان های جالبی با ستون های عجیب و زیبا و رویایی را به وجود می آورند.

در این غار معبدی به نام «آناهیتا» قرار دارد. در کنار در ورودی آن یک سنگ بزرگ مرمری به شکل هیکل یک زن تشکیل شده است . در گوشه دیگر این غار چشمه یی با آب بسیار خنک و گوارایی قرار دارد. این غار در حین زیبایی بسیار خطرناک هم است ، دهانه غار با درخت زیبای گل نسترن و گل های وحشی «بومادران »و «افسنطین » آذین بسته شده است .

روستای رودافشان با چشم اندازی زیبا از درختان گردو و باغ های سیب ، به ، آلو، آلوچه و انگور، زیبایی خاصی به این روستا بخشیده است . در کنار جوی های روان و چشمه های آب سرد انواع گیاهان وحشی ، رشد یافته اند. به سادگی می توان در هر فصلی ، عطر پونه را حس کرد. عطر مهربان آویشن را بویید. زیبایی گل های شقایق و آلاله را دید و شیرینی گل های گاوزبان را چشید. لطافت گل کاسنی و گل مرزنجوش را لمس کرد و پاکی گل های بابونه و میناهای وحشی را شناخت . نعناع های قلقلی و… در جای جای سبزه زارها، در کنار گل های شبدر و یونجه می درخشند.

افسوس که چشم بینندگان فقط در جست وجوی غار است یا در پی درختان میوه ! عشق خداوندی را در لابه لای این گیاهان با ارزش دارویی نمی بینند!

دوستان نگاه کنید در زیر قدم های تان در حاشیه باغ ها، چشمه های کوچک آب روان است که در آغوش آن انواع گیاهان وحشی مانند پونه و نعناع ، بابونه و کاسنی ، مینای بفنش و زرد، گل خورشیدی ، بومادران افسنطین ، گل راعی ، هوفاریقون ، شقایق و قاصدک ، شنگ و یونجه و شبدر و سیرک های استوار و… روییده اند. اگر می دانستید این گیاهان با ارزش چه خواصی دارند هرگز گام هایتان آهنگ پرپر کردن آنها را نمی نواختند.

از روستای رودافشان نیز می گذریم . در طی مسیر به روستای مشهد می رسیم . در این روستا چشمه یی به نام آب چمن قرار دارد که به رودخانه می ریزد. خاصیت این آب سرد بوده که تابستان ها بسیار خنک و زمستان ها گرم می باشد. از آب این چشمه برای درمان (یرقان و زردی و بیماری هپاتیت و ناراحتی های پوستی ) چه به صورت نوشیدن یا استحمام کردن استفاده می شود. بعد از روستای مشهد، به روستای سرخه می رسیم . (طبق اطلاعات محلی چون کوه های اطراف این ده خاک رسی و سرخ رنگی دارند این روستا بدین نام معروف شده است . کشاورزان در مزارع خیار، کدو، انواع سبزیحات ، گندم و جو می کارند و دیگر درختان گردو، سیب های سرخ و زرد و سبز، آلبالو، آلو، آلوچه ، هلو، گلابی وجود دارد. (قیسی های این منطقه صادراتی می باشند)، انواع گیاهان وحشی نیز در این منطقه به علت وجود چشمه های آب روان و خاک مناسب و غنی ، روییده است . در فصل بهار بعضی از مردم (اکثرا افراد مسن روستا) به جست وجوی انواع سبزی های خودرو از جمله شنگ ، ریواس ، غزایاقی ، اجی (نوعی نعناع به زبان محلی دماوندی ) آویشن (به نام محلی خاصین )، شاه پنجری (نوعی گشنیز وحشی ) هویج وحشی ، پونه های سبز و سوسنبرهای سرخ و بنفش و غیره ..

. می روند و در اغذیه ها و تهیه آش های محلی از جمله آش کشک مورد استفاده قرار می دهند. این روستاها، حبوبات نیز پرورش می دهند. در تغذیه سنتی شان از جمله (ته چین گوشت همراه با لوبیا چشم بلبلی یا چیتی ) آنها استفاده می کنند. هفتمین روستا، روستای حصاربن نام دارد که مردم محلی معتقدند چون این روستا داخل دره قرار گرفته و اطرافش را کوه ها احاطه کرده اند به این نام معروف شده است .

آب آشامیدنی این روستا از چشمه بالای کوه تامین می شود. نام این چشمه ، چشمه ماه نساء است . مردم می گویند پیرزنی که در سال ۱۳۵۰ در سن نودسالگی فوت کرد خود در بالای کوه چشمه را یافت و از آن به بعد چشمه به نام ایشان شناخته شد. زیرا قبلا آب آشامیدنی مردم از رودخانه تامین می شد.

از محصولات این روستا می توان به سیب های سرخ و زرد و سبز دماوندی و لبنانی اشاره کرد که گاه بزرگی هر کدامشان به اندازه یک طالبی کوچک است و همگی صادراتی می باشند. بیهوده نیست که فقط وصف سیب های سرخ و شیرین دماوندی را شنیده ایم ! در این روستا، درختان گیلاس هم به وفور می رویند و جنبه صادراتی دارند. قیسی های این منطقه نیز جزو صادرات است .

از دیگر درختان این روستا می توان به درختان هلو، گلابی ، به ، آلوچه ، آلو، توت سفید و شاه توت ، گردو، آلبالو، گیلاس و زردآلو اشاره کرد. در این روستا نیز گیاهان دارویی به وفور یافت می شوند. ولی متاسفانه اکثریت مردم حتی کوهنوردان این گیاهان را نمی شناسند و گل ها و برگ ها و ریشه ها و ساقه های با ارزش این گیاهان در اوج ناشناسی ، پرپر می شوند!

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *