روستای کندر / کرج / البرز

سایتها و وبلاگهای روستا کندر

شهرستان کرج – استان البرز

http://kondory.blogfa.com/

http://kondor-holiday.blogsky.com/

 

روستای خوش آب و هوای کندر در میان البرز مرکزی و در فاصله ۶ کیلو متری شمال شرقی کرج واقع شده است و منظرههای دلنشین و زیبا و باغهای گلابی و گیلاس در نگاه اول چشم هر بیننده ای را نوازش می کند و هر کسی یک بار پا بر این خطه بگذارد شیفته اش می شود. هوای خنک و لطیف و کوههای زیبا و سر به فلک کشیده با چشمه های روان و مردمی نجیب و سخت کوش از خصوصیات این روستا است

موقعیت جغرافیای روستای کنـــــــــــدر
طول شرقی ۱۰ ۱۱ °۵۱
عرض شمالی ۷۰ ۸۴ ° ۳۵
ارتفاع از سطح دریا ۱۹۱۳

از جاده بیلقان که جدیدترین مسیر به روستای کندر می باشد وارد روستا شدیم. خود روستای کندر با اینکه در میان کوههای بلند زاگرس مستور شده ولی به علت وجود زمین های نسبتا پست وهموارتر مکان مناسبی را برای کشت ودامداری پدید آورده است.البته عامل بسیار مهمی که نشان از تمدن کهن این روستا میدهد موقعیت استراتژیک و وجود چشمه های مقدس می باشد.چشمه های مقدس کرج در کنار معابد آناهیتا قرارداشته که مرادآو-مرادو-یا مراد آب نام داشتند. کسی جز خانم ها حق آوردن آب از این چشمه ها را نداشته است.

زمانی که مادها برای اتراق کردن به مناطق شمالی ایران آمدند کرج را به خاطر محیط زیبایش در نظر گرفتند.ریشه زبان کندرتاتی می باشد که مربوط به مادها است.

خانه های روستا نمایانگر معماری بسیار قدیمی می باشد که خانه ها توسط سنگهایی که از دل کوه درمی امده ساخته شده است ودر خانه های جدید تر خشت به کار رفته است.سنگ های خانه از دل کوه استخراج می کردند.به این صورت که با روشن کردن آتش سنگ هارا سست می کردند و بعد به خرد کردن سنگ ها می پرداختند.از این سنگ ها برای ساختن چینی و سنگ قبر نیز استفاده می کردند. برای سفید کاری خانه ها هم از معدن گچی که در دل کوه می باشد و سی سی سی پی نام دارد گچ تهیه می کردند.در روی بام طویله ها دریچه ای تعبیه شده که در جیل نام دارد وعلوفه دام ها راپس از خرد کردن به داخل می ریختند.یکی از ابزار هایی که به بام بلگاردن (قلتو ن) معروف است برای هموار کردن سطح پشت با م استفاده می شده.مردم در زمانهای قدیم به دامداری و کشت دیمی گندم مشغول بودند که به علت ضررهایی که دامها برای مزارع و رودخانه ها داشتندو هم چنین عدم بارندگی وخشکسالی مردم روبه باغداری اورده اند.

برخی از مکانهای تاریخی کندر:

امام زاده طاهر و عبدالله 

امام زاده گان طاهر و عبدالله از فرزندان امام موسی کاظم (ع) که مربوط به سال ۷۰۰هجری می باشد و سنگ قبرهایی در امامزاده وجود دارد که متعلق به ۱۷۰سال پیش میباشد.و روی این سنگ قبرها وسایل شخصی اشخاص طراحی می شده که نمایانگر وجه اجتماعی شخص بوده . به عنوان مثال روی سنگ قبر حاج حسن کندری که متعلق به سال ۱۲۸۹قمر ی می باشد طرح شانه و مهر و تسبیح به وضوح نمایان است.

منطقه چهل بی بی یا چهل دختر (دره سیلک)

عنوان شده که در این منطقه چهل دختر برای زیارت یا گردش آمده اند و به طور شگفت انگیزی ناپدید شده اند و بعد از گذشت ۲۰۰۰سال از این حادثه دخترها برای رفع مشکلاتشان به اینجا روی می آورند.

در حاشیه کوه نمونه هایی از ساروج واستخوان های انسان پیدا شده که نشانگر وجود قلعه در پای کوه می باشد.

سنگرهایی در دل کوه تعبیه شده که عمقی حدود ۵/۲متر و قطر دهانه ۵/۱در ۵/۱متر می باشد.

سنگهایی درپایه های کوه تراشیده شده که برای کمین یا زندگی استفاده می شده است.و با تلفیق طبیعت و معماری انسان دست به دست طبیعت داده و کمینگاه یا خانه خودرا بنامیکرده اند.

ریشه زبان گویش مردم کندر

زمانی که مادها برای اتراق کردن به مناطق شمالی ایران آمدند کرج را به خاطر محیط زیبایش در نظر گرفتند. عده ای از انها به جهت وجود چشمه های زیبا و مناطق مستعد کشاورزی و مراتع غنی در روستای خوش آب و هوای کـــــــــــندر ماندن و به کارهای کشاورزی و دامی رو آوردند بنابر این ریشه زبان مردم کندر تــــــــــــاتی می باشد که مربوط به مــــــادها است.

 

تاتی یکی از کهن‌ترین زبان‌های ایرانی است  که پیشینه ای بلند در تاریخ ایران و اقوام ایرانی دارد

معنی لغوی  تات درحقیقت یک واژه ترکی است که حکومت های ترک ایران از آن برای نامیدن ایرانیانی استفاده می کردند که زبان ترکی نمی دانستند.

زبان تاتی، گویش های متعددی دارد، گویش هایی که ممکن است برای گویشوران سایر گویش های این زبان، سخت فهمیده شود.

زبان تاتی در روستای کندر مثل خیلی از جاهای دیگر که با این زبان صحبت می کردند کم کم و به مرور زمان دست خوش تغییر شده و بعضی از کلمات حالت درست خود را از دست داده یا حروفی به آن اضافه  و یا کم شده . در این دو سه دهه اخیر خود شاهد تغییرات اساسی در این گویش در روستای کندر بوده ام چون بسیاری از نسل های جدیدتر، به تاتی در حد یک زبان مادری مسلط نیستند و یا تحت تاثیر فشار زبان فارسی به عنوان زبان غالب، آن را زبانی نامطلوب و پست می دانند. به همین دلیل، از یادگیری و حتی انتقال آن به نسل های بعدی خود اجتناب می کنند. اینگونه است که خطر بسیار جدی ای امروز این زبان کهن ایرانی را تهدید می کند.

تات ها در طول تاریخ و در سخت ترین شرایطی که تحت فشار حکومت های ترک زبان و زبان ترکی (به عنوان زبان غالب و رسمی) بوده اند به شکلی بسیار محتاطانه، خود را حفظ کرده و در طول هزاران سال، آن را به نسل امروزشان رسانده اند.

  آریایی‌ها حدود ۵هزار سال پیش در منطقه اوراسیا، نزدیک کوه‌های اورال بین آسیا و اروپا، زندگی می‌کردند و به علت سرد شدن هوا و طولانی بودن تاریکی شب مجبور شدند به مناطق گرم‌تر مهاجرت کنند. حدود ۳ هزار سال پیش، دسته‌ای از آنان به اروپا، دسته‌ای به هندوستان و دسته‌ای به فلات ایران مهاجرت کرد. دسته اخیر از طریق خوارزم و قفقاز به سرزمینی وارد شدند که ابتدا ایریانا، سپس آریانا و اِران و سرانجام ایران نام گرفت.


سرزمینی که آریایی ها وارد آن شدند ایران یا سرزمین آریایی ها نامیده شد. آن ها شامل سه گروه ماد، پارس و پارت بودند. مادها در غرب، پارس ها در جنوب و پارت ها در شمال شرقی فلات ایران ساکن شدند. این سه گروه از آن پس ایرانیان نامیده شدند.


آریایی‌ها چون از سرزمین‌های سرد با شب های طولانی به ایران مهاجرت کرده بودند، به خورشید(مهر یا میترا) و هرچه که نورانی بود، احترام می‌گذاشتند. احترام به آتش نیز به خاطر گرمی بخشی و روشنی آن بود. مدتی پس از استقرار آریایی‌ها در ایران، پیامبری به نام زرتشت از میان آنان برخاست و ایرانیان به اهورامزدا، به معنای دانای بزرگ، معتقد شدند که در واقع خداوند یکتا بود. البته، آنان به فرشتگانی مانند آناهیتا( ناهید که فرشته‌ی آب بود و نیز مهر، میترا که فرشته‌ی خورشید بود)احترام می‌گذاشتند. دین زرتشت در زمان مادها و هخامنشی‌ها شکوفا شد و پیروان زیادی پیدا کرد.

مطالب مرتبط

۵ دیدگاه‌

  1. ناشناس گفت:

    ببخشیدا ولی اطلاعات درست به مردم بده امامزاده ناصر نداره که اون امامزاده طاهر هست نه امامزاده ناصر خواهشا مسولین رسیدگی کنند……*)

    • ناشناس گفت:

      س خواستم بگم چندسالیست میام روستاتون عجب اخلاقی دارید مهمون نواز هموهستید واه روحا…وفرامرزاشوری عبدی توکل امیراشوری واسدالهی .رحمت .کارمیکردم سلام به همگی الانم بعنوان قائم مقام اموزشگاه رانندگی تابش شهرفیروزه هستم امسال پرید:۰

  2. ناشناس گفت:

    سلام من خودم کندری هستم ( سید یاسین حسینی)پسر آقای حسینی مداح اهل بیت هستم عکس های کندر قشنگند من عکس ها را دیدم .خخخخخ :):#

    • ناشناس گفت:

      دوباره منم دیدم پیام ندارین گفتم بهتون حال بدم راستی من دوست امیر نوچکم( امیر آقایی ) خخخخخ آل کن فقط پیام دادم خخخخخخخخ

    • ناشناس گفت:

      سلام خانم حسینی شورورزی هستم ازاموزشگاه رانندگی تابش شهرفیروزه چندسال است میام روستاتون واسه چیدن گیلاس (روح ا.. اشوری امیر اشوری توکل عبدی و…)خیلی ابو هوای باحالی داره خواستم ببینم الان هم گیلا س داره یاطرفای ایگان وورزن داره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *