بانسره – نهاوند – همدان
بانسره . [ س َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاشهرستان نهاوند که در ۹ هزارگزی شمال خاوری شهر نهاوند و۳ هزارگزی شمال قلعه ٔ بارودآب واقع است . ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای ۳۳۰ تن سکنه ، آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و حبوبات و صیفی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۵).
وجه تسمیه بانسره
به دلیل نزدیکی فرهنگهای کردی ولری و لکی یا اینکه منطقه نهاوند برای مدتی تحت سلطه حاکمان کرد زبان بوده است(زمان مادها یا زمان حسنویه و…) بسیاری از اسامی مناطق به زبان کردی می باشد. از جمله خود کلمه نهاوند که توسط مردم بومی ناوَن گفته می شود در زبان کردی به معنی:"مرکز یا مراکز "می باشد یا گیان که نام یکی از شهرهای آن بوده در کردی به معنی:"جان"یا روستای سُرخَ لیجَ(سُرَ لیج)که نام محله ای در کرمانشاه است و…موءید این مطلب است که: بانِ سَر یک کلمه کُردی به معنی: "بالای سر" است شاید به علت قرار گرفتن آن در بالای ارتفاع این نام را به آن داده اند.لازم به ذکر است بانسر نام کوهی در ایلام است و برخی از مناطق روستای بانه سرنیز به زبان کردی است که ذیلا اشاره می شود.
اینک وجه تسمیه برخی مناطق روستای بانسره را در چند سطر می آوریم:
۱)تَنگِزار:مکانی که امروزه آن را مردم بانسره" تَنگِزار"می نامند در واقع "تِنگِز زار" به معنی جایی که در آن( تِنگِز)می روید-تِنگِز=نوعی بادام وحشی با ارتفاع حد اکثر یک متر وبامیوه های تلخ مزه، توضیح اینکه در گویش بختیاری وکهکیلویه نیز آن را تِنگِز می گویند.
۲)چُغاسبیَ:نام دو ارتفاع در نزدیکی بانه سر که به چُغاسبیَ بالایی وچُغاسبیَ هاری(پایین) معروفند.در زبان کردی "چُغا" به معنی کوه و"سبی" به سکون دو حرف اول به معنی سفید است وچُغاسبیَ به معنی کوه(ارتفاع)سفید( به علت وجود سنگهای سفید رنگ سیلیس که از روی آن نمایان بود)کما اینکه چندین ارتفاع دیگر در منطقه نهاوند چقا نام دارند ازجمله :تپه ای مسکونی در شهرنهاوندوروستای چقاصحرایی وده چقایی و…
۳)اَرجِنَک:نام منطقه ای واقع در خاک بانسره ودر کنار جاده نهاوند – ملایر.از دو بخش اَرجِن(اَرژِن) +پسوند:ک .اَرژَن یا اَرجَن که نام درختی که درجنگلهای زاگرس می روید "از جمله نام دشتی در استان فارس که به علت رویش اَرژَن به دشت اَرژَن معروف است(لازم به ذکر است مردم بانسره گاها حرف "ژ" را "ج" تلفظ می کنند،مانند:ژاکت که آن را جاکت یاجاکَتی می گویند، ژاپن که جاپن تلفظ میشود) پسوند ئَک :در جاهای دیگر مانند: مِوَک ،نیز به کار رفته ،گویا معنی:وجود داشتن می دهد.
۴)قِلاوَر خُنَ:نام ارتفاعی مشرف برسراب بارود آب.در فرهنگ دکتر محمد معین حرف ق به کلمه "قراول خانه" برخورد می کنیم که معنی آن بدین شکل آمده است:ارتفاعی در یک فرسنگی شهرها که قراولان(دیده وران)در آنجا مستقر شده ونزدیک شدن دشمن رابه شهر گذارش می کردند.در گویش مردم بانسره بسیاری از حروف جابجا بکار می روند از جمله:"قفل" را:قُلف و"شُغل" را:شُلغ و"دَخل" را:دَلخ و"قَراوُل" را: قلاوُر تلفظ میکنند.با این توضیحات نام واقعی این مکان قراول خانه است ،کما این که هنو آثار سنگرهای آن قراولان مشهود است
۵)گُل میلاخور:نام ارتفاعی در مرز سه روستای بانه سر،حسن آباد(دره دراز)وکله خان(دوچشمه)است.نام واقعی آن گور میرآخور است.از دو کلمه گور:قبر+میرآخور :عنوانی که در زمان صفویه وحکومتهای بعدی به اصطبل داران ومسئولین نگهداری دواب داده می شد.وجود چندین قبر در آن مکان مبین این موضوع است که نام اصلی آن گور میرآخور وآن گورها مربوط به یک یاچند میرآخور وشخص حکومتی بوده است.
۶)چُت یا چُک:در گویش نهاوند وتوابع آن از جمله بانه سر به معنی ارتفاع وبلندی است چنانکه نام ارتفاعی که مشرف بر شهر نهاوند بوده واخیرا آن را مشجر نموده اند به چُت چُک داحسین معروف است،ودر بانه سر نیز نام چندین ارتفاع ازجمله چُک فتح الله،چک نورعالی وچُک (چُت)گار.که به ترتیب معنی:تپه یا ارتفاع فتح الله، نور عالی وگار(کسی که زمین راشخم می زند)می باشد.
۷)لُر دا به مِلَه:نام کوهی که جزء خاک بانه سر نیست ودر روبروی روستای قلعه قرار دارد واخیرا میدان دادو ستد دام نهاوند را در پایه آن احداث نموده اند ودر مسیر بانه سر به نهاوند قرار دارد .نام آن به گویش مردم روستاهای پایین دست رودخانه وجاده نهاوند-ملایر(قلعه،خیرقلی، باغ کوه و…)، لُر دا به مِلَه(لر زد به گردنه) می باشد ،شاید به دلیل اهمیت ترانزیتی جاده مذبور ـ آن گردنه دائم توسط راهزنان لر(لرستانی)مورد دستبرد بوده،ووجود مکانهای دیگری از جمله :دِرَ دُزَ (دره دزدان)درحوالی آن گواهی براین مدعا است. (قاسم پاک مهر)