اورنج – نمین – اردبیل

سایتها و وبلاگهای روستای اورنج

شهرستان نمین – استان اردبیل

http://www.oranj1.blogfa.com/

oranj.blogfa.com/

موقعیت جغرافیایی روستا:

         اورنج دهی از دهستان گرده ، بخش مرکزی شهرستان نمین ، استان اردبیل است و در طول جغرافیایی َ٢٣ َْ۴٨ و عرض جغرافیایی  َ٢٧ ˚ ۳۸ ارتفاع متوسط ١۴۴۵متر قرار دارد. سرزمینی پایه کوهی و سرد خشک است که در ١۴ کیلومتری شمال باختر نمین و ۴ کیلومتری کارخانه سیمان و در ۲۵ کیلومتری قسمت شمال مرکز استان اردبیل واقع شده. از شرق با روستای گرده و شهر عنبران و از جنوب با روستای نوشنق و از شمال با روستای کلاندرق سفلا و از غرب با روستای یاجیلو و دؤشان بلاغی هم سایه می باشد.

معنی لغوی کلمه اورنج:

استاد مرحوم دهخدا ، کلمه اورنج را در فرهنگ لغات خویش این گونه معنی کرده اند:

۱ـ در زبان محلی ( دهی ) منطقه آران و بیدگل ، به معنای موریانه می باشد.

۲ـ اورنج . [ اَ رَ ] (اِ) گیاهی است از طایفه سلانه و در داروها به کار برند و تاجریزی و سگ انگور و روپاس و به تازی عنب الثعلب خوانند. (از ناظم …

۳ـ اورنج . [ رَ ] (اِ) چوب خوشه ٔ انگور که انگور آن را خورده باشند. (از برهان ) (ناظم الاطباء).

 اولنج . (برهان ).

در فرهنگ برهان قاطع ، کلمه «اَورنگ» «Avrang» به معنی تخت پادشاهان ، عقل و دانش و فرّ ، زیبایی ، شادی و خوشحالی و زندگانی هم معنی شده است.

وجه تسمیه روستا اورنج

۱- کلمه «اورنج» از دو جز «اور» و «اَنج» تشکیل شده ، که شکل ابتدایی آن به صورت «اورکنز» بوده، در اثر گذشت زمان و تغییرات آوایی به شکل کنونی در آمده است.  «اور» در کتاب های لغات یعنی شهر.

 شواهد موجود:

* «اور» نام شهری باستانی در جنوب میان رودان بود، نزدیک دهانه دو رود دجله و فرات آن جا که به سوی خلیج فارس می‌ریزند و چسبیده به اریدو. این مکان به عنوان یکی از شهرهای تمدن سومر و اکد، یکی از مناطق باستانی پر ابهت در عراق به حساب می‌آید. این شهر که از آن چندین بار در کتاب مقدس به عنوان زادگاه حضرت ابراهیم نام برده شده یکی از مهم‌ترین شهرهای تمدن سومر در ربع اول هزاره سوم پیش از میلاد، از زنده ترین و فعال ترین مراکز شهری در جنوب بین النهرین در قرونِ ذکر شده بود. اور پایتخت تمدن باستانی سومر بود. چنین می‌نماید که اور نخستین تمدن بشری است. به دلیل پس رفت دریا سرزمینی که امروزه بخشی از عراق خوانده می‌شود پدید آمد، جنوب بستر راست فرات، که تل‌المقیر خوانده می‌شود و نزدیک شهر ناصریه در ۳۶۵ کیلومتری جنوب بغداد.

این منطقه از راست به یک زیگورات ویران که هنوز دست‌نخورده به جا مانده محدود است. این نیایشگاه که در ارتفاع ۲۱ متری بناشده و از آن ننا خدای ماه در اسطوره‌های سومری است دارای دو اشکوب می‌باشد و از آجر ساخته شده است. بعدها بابلی‌ها از نیایشگاه ننا برای نیایش همتای بابلی‌اش (سین) استفاده کردند. در اشکوب پایینی آجرها با قیر به هم چسبانده شده‌اند و در طبقه بالا برای چسباندشان از ساروج بهره گرفته شده است. سومریان بدین شهر اوریم می‌گفتند.

* «اورشلیم» نام شهری که بیت المقدس در آن واقع شده است و یا «اورسلم» یعنی شهر یا میراث سلامت.(فرهنگ برهان قاطع)

* «اورمیه» که از ترکیب دو واژه آشوری اور (شهر) + میه (آب) تشکیل شده‌است. ارومیه به صورت اورمو، اورومیه و اورمیه تلفظ می‌شود

محمد حسین خلف تبریزی در فرهنگ برهان ، کلمه«اور» را مشت و «اورا» را حصار و قلعه معنی کرده است.

جز دوم کلمه اورکَنز «کنز» ، به معنای گنجینه است. برخی از نویسندگان اولیه این واژه را عربی دانسته‌اند اما غیر عربی بودن این واژه توسط زبان شناسان اولیه کاملا شناخته شده بود. از واژه فارسی کنج به معنای گنج وام گرفته شده است. این واژه به طور مشخص فارسی است و در پازند به صورت ganz و در پهلوی به صورت ganj به معنای گنج وجود دارد. سانکسریت، ارمنی، بلوچی، یونانی، سُغدی و خانواده زبان های سامی این واژه را از فارسی وام گرفته‌اند. از آن جا که واژه ganjāβar به معنای خزانه‌دار و گنج‌دار نیز در همه این زبان ها دیده می‌شود، روشن می‌گردد که تمامی این زبان ها این واژه را از فارسی وام گرفته‌اند. این احتمال بسیار قوی است که این واژه از فارسی میانه به طور مستقیم وارد عربی شده است؛ اگر چه واج ز در این واژه می‌تواند نشانگر تاثیر زبان آرامی در آن باشد. این واژه باید بسیار پیش از دوران پیامبر وام گرفته شده باشد؛ اگر چه در اشعار قدیم بسیار کم استفاده شده است.« او یلقی الیه کنز او تکون له جنه یاکل منها وقال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا» (سوره فرقان آیه ۲۵) هم چنین درسوره های کهف/۸۲، توبه/۳۴-۳۵، هود/۱۲( جفری ، آرتور The Foreign Vocabulary of the Qur’an)

اورگنج یعنی شهر گنج و یا گورگنج یعنی محل مدفن گنج گرفته شده و این روستا یکی از روستاهای تاریخی و باستانی شهرستان می باشد. قدمت روستا طبق آثار به دست آمده زیرخاکی به دوران هخامنشی و حتی به عصر آهن ، یعنی پنج هزار سال قبل می رسد.

علاوه بر آن وجود محلی به نام شال تپه که در قسمت غرب روستا واقع شده مبین همین مسأله  می باشد.

شال تپه که قسمت شرق آن به دگرمان بؤینی معروف است تپه ایست که بناها و آثار و نشانه های به جای مانده از دوران بسیار کهن را در سینه پر رمز و راز خویش جای داده و هر وجبش آینه ایست درخشان از روزگارن دور برای اهل بصیرت و بینش و منعکس کننده نشانه های زیبا و دلنشین زندگانی پر از صمیمیت و متمدن عهد باستان و شعار همیشه جاوید پندار نیک گفتار نیک و کردار نیک.

 آثار  به جای مانده خانه ها و پی و نشانه های  معشیتی آن زمان  از جمله تنور یخت و پز تاقچه های زینتی و … گواه بر همان ادعاست. علاوه بر آن وجود قبرهای کهنه و ناشناس در روستا قابل تأمل بوده و مورد توجه صاحبان خرد  می باشد. و یا سنگ نبشته هایی به خط میخی و پهلوی قدیم و زیارتگاهی هم چون توربَه حکایت از تاریخی بودن روستا بوده و نشانه ایی از تمدن کهن و تاریخ بسیار دور می باشد.

روستای اورنج در قدیم محلی سرسبز ، پر آب با برکت بوده و آسیاب آبی داشته است.

طبق گفته مردان کهنسال ، آب مورد نیاز روستاهای هم جوار از جمله نوشنق تپه و یزن آباد از روستای اورنج تأمین می شد و منبع این آب ها از قنات و رودخانه های فصلی بود.

مهم ترین قناتی که هم اکنون باقیست و آب مورد نیاز روستا را تأمین می کند به باش گؤزه معروف است. یعنی ‹چشمه بالا› طبق گفته های بزرگان محل باش گؤزه که به عمق سه یا چهار متر می باشد آبش آن قدر زیاد بود که سر ریز شده  رودخانه ای بزرگ تشکیل می داد. به طوری که شبی ظلمانی اسب سواری ناشناس که از آن جا عبور می کرد با اسبش در باش گؤزه غرق می شود.

رودخانه های فصلی موجود در روستا عبارتند از :

۱-      شؤر درسی که از کوه های عنبران سرچشمه می گیرد.

۲-      کرکینجک که از کوه های اطراف روستا سر چشمه می گیرد.

۳-      گئن درسی که از کوه های عنبران و آذربایجان سر چشمه می گیرد.

۴-      بؤیوک چای که از کوه های کلاندرق علیا و آذربایجان سر چشمه می گیرد.

۵-      گیرده چایی که از کوه های عنبران علیا و آذربایجان سر چشمه گرفته از کنار روستای گرده عبور کرده به روستاهای نوشنق و تپه و آغا زمان(خشکه سیل) می رود. روستای اورنج سیل بندی در بالای روستای گرده درست کرده که از آن سهم خود را به وسیله جو یا کانالی که قدمت آن به بیش از دویست سال پیش می رسد برای استفاده و آبیاری زمین های آبی روستا هدایت می نماید. لازم به توضیح است که آب این رودخانه که مشهور به چای سویی است طبق نوبت بندی از آن آبیاری می نمایند.

 روستای اورنج از نظر آبادانی و حاصل خیزی و آب و هوای مساعد برای زندگی و دارا بودن زمین های وسیع و مرغوب  در بین روستاهای هم جوار زبان زد عام و خاص  بوده که توجه خان ها و بیگ های آن زمان را به خود جلب کرده و محل زندگی و آرامش آن ها بود. و علاوه بر آن   مهاجرت مردمان روستاهای هم جوار و دور و نزدیک به روستای اورنج مزید بر همین علت می باشد. مردمان روستاهایی که به روستای پر آب و برکت مهاجرت کرده تا امرار معاش نموده از نعمت های بهشت روی زمین با فراغ کامل بهره مند شوند. عبارتند از:

۱-      روستای یاجیلو؛

۲-      روستای تقی دیز؛

۳-      روستای کلاندرق سفلی؛

۴-      روستای گرده؛

۵-      روستای سطان آباد؛

۶-      روستای امین جان؛

۷-      روستای جید؛

۸-      روستای قشلاق چایی؛

۹-      روستای غریب دوستی.

روستای اورنج به علت تاریخی بودن و قدمت فراوان با سوابق درخشان و افتخار آفرینی های به یاد ماندنی با طوایف مختلف و با اصل و نسب هنوز هم به سیر زندگی پاک و دور از هر گونه آلایش فکری و اخلاقی و قومی ادامه داده در آغوش گرم خود فرزندانی غیور و تأثیر گذار می پرورد تا افتخار ایرانی و ایرانیان همیشه سر افراز باشند.

طایفه های موجود در روستا

تعریف و تاریخچۀ کوچ نشینی و طایفه های مود در استان اردبیل

کوچ نشینی  یک نوع حیات بشری است که پس از یکجا نشینی پدیده آمده است و قدمت آن به ۱۲هزار سال پیش بر می گردد و تاریخچه عشایر شاهسون نیز به طوایف و ترکمانان وابسته به ترک های غز  که از گذشته های دور در نواحی شرق دریای  خزر زندگی چادر نشینی و شبانکاره داشته اند ارتباط پیدا می کند که در حدود ۱۰۰۰ سال قبل به خراسان عزیمت و پس از شورش و طغیان برعلیه محمد غزنوی به دشت ها و دامنه های کوه سبلان رهسپار و برخی در اردبیل و عده ای در دشت مغان به زندگی مشغول شده اند و از همین زمان  زبان ترکی بین اهالی و ساکنین آذربایجان رواج یافته  که امروزه آن را زبان آذری می نامند.

جمعیت عشایر استان از دو ایل بزرگ به نام ایل شاهسون با ۸/۹۳ درصد  و ایل قره داغ با ۷/۲ درصد جمعیت و دو طایفه مستقل شاطرانلو با ۹/۲ درصد و طایفه مستقل فولاد لو یا ۶/۰ درصد جمعیت از ۱۰۷۷۸ خانوار و ۷۲۲۱۳ نفر جمعیت که ۳۷۳۲۴ نفر یعنی ۵۲ درصد مرد و ۳۴۸۸۹ یعنی ۴۸ درصد زن هستند تشکیل شده است این تعداد عشایر در ۵۷۲ قشلاق ، ۷ زیست بوم ، ۵۳ کانون توسعه و ۱۵۲۷ اوبه  زندگی می کنند و در مجموع عشایر استان از ۴۵ طایفه تشکیل شده است . از نظر مقایسه با عشایر استان ۲/۶ درصد جمعیت استان و در کل ۶/۵ درصد جمعیت عشایری کشور را تشکیل می دهد.

دشت حاصل خیز مغان در جلگه گسترده اردبیل و متاثر از آب و هوا و شرایط اقلیمی سبلان از پر محصول ترین نقاط کشور بوده و عشایر را در فصول پاییز و زمستان ، به عبارتی دوره قشلاقی را به خود اختصاص داده است . شغل اصلی و درآمد عمده عشایر در استان اردبیل دامداری است و زراعت ، باغداری ، صنایع دستی در درجه های بعدی اهمیت قرار دارند . کوچ یکی از ضروریات لازم زندگی عشایر است که به دو صورت شامل کوچ عمودی و کوچ افقی است که در استان اردبیل کوچ از نوع عمودی بوده و از کمترین ارتفاع (۵مترازسطح دریا) شروع و تا ارتفاع ۴۵۰۰ متری ادامه داشته و طول این کوچ به بیش از ۴۰۰ کیلومتر ادامه پیدا می کند . که شامل کوچ بهاره و کوچ پاییز است . کوچ بهاره معمولا براساس عرف و عادت محلی از ۴۵ روز بعد عید شروع و به مدت ۱۵ الی ۲۰ روز طول می کشد و کوچ پاییز که از اواسط یا اواخر شهریور ماه شروع و به مدت ۴۰ الی ۴۵ روز طول می کشد البته ذکر این نکته ضروری است که زمان شروع کوچ بهاره و پاییزه و مدت اطراق در مراتع می یابند تابع شرایط اقلیمی و آب و هوایی است که این امر می تواند مدت کوچ را اندکی تغییر دهد.

 تاریخچه عشایر شاهسون

            شاهسون ها گروه هایی از طوایف ترک ایران هستند که از سوی شاه  عباس اول سازماندهی شده اند تا موقعیت طوایف ترک قزلباش را احراز کنند. نادرشاه افشار برخی از این طوایف را تحت رهبری فردی به نام بدرخان از طایفه ساریخان بیگلو متحد کرد. در قرن هجدهم در اثر رقابت داخلی در خانواده بدر خان شاهسون به دو کنفدراسیون تقسیم شد که از آن زمان به بعد به نام شاهسون های اردبیل و مشکین شهر نامیده می شود. در اویل قرن نوزدهم میلادی هرکدام از کنفدراسیون های دو گانه که ال خوانده می شد به وسیله یکی ار اعقاب بدرخان با لقب ال بیگی رهبری می شد.

در دوران حکومت قاجار فعالیت های زیادی در قلمرو شاهسون ها به وقوع پیوست به خصوص در زمان فتحعلی شاه با عقد قرارداد گلستان بین ایران و  روس ، روس ها در منطقه تالش و بخش های شمالی مغان ساکن شدند و این امر باعث تهدید سرزمین های قشلاقی شاهسونان گردید و بر اساس معاهده ترکمن چای مرزهای ایران از سمت شمال محدود به شکل هروی در آمد در نتیجه قسمت بزرگی از منطقه قشلاقی ایل شاهسون از دست رفت در دوره رضاخان پهلوی عشایر شاهسون به یک سیاست اجباری اسکان عشایر لطمات فراوانی از جهت ساختار اجتماعی ـ سیاسی و تولیدی متحمل شده و سیاست اجباری که در قلمرو شاهسون ها نیز به نخنه قاپو بودن بود. هویت ایلی شاهسون ها را در نابودی کامل قرار داد. بعد از سقوط رضاخان ، محمدرضا پهلوی سیاست های پدری را به شکلی دیگر با زیرکشت بردن اراضی واقعی آن ها و دریغ حمایت های دولت از شاهسون ها ادامه داد . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سازمان امور عشایر متولی عشایر استان شده و با حمایت های خود و تشکیل شرکت های تعاونی عشایری در جهت بهبود وضع زندگی آن ها گام برداشت.

طوایف عشایر استان ( ایل شاهسون)

اجیرلو ، آرالو ، اودولو ، ایواتلو ، بالابیگلو ، بیگ باغلو ، بیگ دیلو، تلکه ، جعفر قلی خانلو، جعفرلو ، جلودارلو ، جهان خانیم لو ، حاجی خواجه لو ، حسین حاجی لو ، حسین کلو ، خامسلو ، خلیفه لو ، دمیر چی لو ، رضا بگلو ساربانلار ، ساری خان بیگلو ، ساری خانلو ، ساری نصیر لو ، سید لر، شاه علی بیگلو ، طالش میکائیلو ، عربلو ، علی بابالو ، عیسی لو ، قره لر جبدرق، قره لرخیاو ، قوتلار، قوجه بیگلو ، کلاش، کورعباس لو ، گبلو ، گیگلو ، لاهرود ، مرادلو ، مستعلی بیگلو ، مغانلو ، هومون لو ، یکلو.

طایفه هایی که در آبادانی روستای قدیمی اورنج که در اثر چپاول و تاخت و تازهای زمانه تخریب گشته بود سهم بسزایی داشتند و هم چنان اعقاب و نسل آن در روستای به زندگی ارزشمند خود ادامه می دهند ،  به قرار ذیل می باشند.

۱-طایفۀ  بیگ باغلو

یکی از ایل های شاهسون بوده که ۱- حاجی علی حسنلو ۲- حاتم خانلو ۳- آغ ساغلو از تیره های این طایفه می باشد. طایفۀ بیگ باغلو همانند سایر طوایف دارای ییلاق و قشلاق در مغان ، سردابه و سبلان هستند.

۲- قره لو

۳- تالیشلار

۴-  اجیرلو

۵- ائمیرخانلو

روستای اورنج علاوه بر تاریخی و باستانی بودن ، روستایی فرهنگی و علمی نیز به شمار می آید. این روستا در دامن زرین و پر افتخار خویش فرزندان ادیب و عالم و خدمت گزار و پزشک ، شاعر ، عارف ، معلم ، استاد دانشگاه و هنرمند پرورش داده تحویل جامعه ایرانی و غیر ایرانی داده تا قوم های مختلف و مردمان جهان از دارایی های فرزندان نیک آئین خود استفاده کرده و از فرهنگ همیشه جاوید ایرانی بهره ای وافر برده باشند.

مطالب مرتبط

۱ دیدگاه

  1. ناشناس گفت:

    یه دوست توی روستاتون دارم اسمش محمد جباری هست .سلام من رو بهش برسونید+))+))+))+))^)^)^)^)^)کله سر عباس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *