شهید رحیم افتخاری زگلوجه – بستان آباد

تاریخ تولد: ۲۰/۰۴/۱۳۴۱ | |
محل تولد: آذربایجان شرقی – روستای زگلوجه عباسی | تاریخ شهادت: ۲۵/۱۱/۱۳۶۴ |
محل شهادت: اروندکنار | طول مدت حیات: ۲۳ |
او هفت سال بیشتر نداشت که همراه خانوادهاش عازم تبریز گردید و در همانجا ساکن گشت. وی در خانوادهای فقیر و زحمتکش اما پایبند به اصول دین و معتقد به مسائل مذهبی رشد یافت. رحیم دوران ابتدایی تحصیل را با موفقیت پشت سر گذاشت و بعد از آن به شغل کفاشی مشغول شد. دوران نوجوانی رحیم، مصادف با اوج قیام مردمی بر علیه رژیم ستمشاهی بود و او که عشق به اسلام و آرمانهای انقلاب اسلامی را در ذره ذرهی وجودش احساس میکرد به سیل خروشان ملت پیوست و با مشتهای گره کردهاش برای مبارزه بر علیه رژیم طاغوت قد علم کرد. سیاهی گریخت و خورشید اسلام و عدالت بعد از قرنها دوباره در آسمان این پهندشت حماسهساز درخشیدن گرفت.
رحیم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، برای حمایت از انقلابی که با خون هزاران شهید به ثمر نشسته بود، به فعالیت در مساجد و پایگاههای بسیج مشغول شد و برای مبارزه با ضدانقلاب و گروهکهای ضدمردمی از هیچ کوششی دریغ نکرد. وی برای حفظ و حراست بیشتر از آرمانهای اسلامی، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و به خیل عاشقان سبزپوش انقلاب پیوست. رحیم خداترس بود و عدالتجو و به تبعیت از سیرهی امیرالمؤمنین علی(ع) به دستگیری از فقرا و مستمندان میپرداخت. جنگ آغاز شده بود و رحیم علیرغم داشتن مشکلات فراوان، تعلق از همه چیز برید و در سال ۱۳۶۱ از طرف بسیج عازم جبههها شد.
بیست وپنجم بهمن سال ۱۳۶۴ آخرین ساعات خود را طی میکرد. شب در همهجا سایه گسترده بود. عملیات «والفجر۸» معبری به سوی عاشقان خدا میگشود و رحیم میان آن همه شیفتهی لقاء میان آن همه مجنون، شیفتهتر و عاشقتر به نظر میرسید. عاشقان شهادت یک بهیک و گاه دستهدسته اوج میگرفتند و از خاک به افلاک پر میگشودند.
در این میان، رحیم با گلوی پارهپاره، در گوشهای از منطقه عملیاتی غرق در خون افتاده بود. ترکشی بر گلوی رحیم آشیانه ساخته بود. باد میوزید و اروند با شتاب جاری بود و ماه مقتل نامآوران گمنام را غرق نور خود ساخته بود. او در سن ۲۳ سالگی از شراب طهور الهی مست شد.