روستای پنابندان / سیاهکل / گیلان

سایتها و وبلاگهای روستای پنابندان

شهرستان سیاهکل – استان گیلان

http://panabandan.blogfa.com/

 

روستای قدیمی ، سرسبز و زیبای پنابندان دارای مردمی خونگرم و مهمان نواز از توابع دهستان خرارود شهرستان سیاهکل که در ۱۲ کیلو متری شهرستان و ۳۰ کیلومتری مرکز استان گیلان یعنی رشت قرار دارد . روستا دارای ۱۲۰ خانوارو تقریباْ ۶۰۰ نفر جمعیت می باشد . شغل اصلی مردم روستا کشاورزی ( برنجکاری) ودرکنار کار کشاورزی دامداری (پرورش گاو ) به صورت سنتی رایج است . محصول اصلی روستا برنج بوده و در سالیان گذشته پرورش کرم ابریشم در روستا رایج بوده که به مرور زمان از بین رفته و در حال حاضر جز عده ی معدودی دیگر کسی به این کار مبادرت نمی کند. طبق گفته ی قدیمی های روستا محل قرار گرفتن روستا بر می گردد به جایی که الان شالیزارهای روستا قرار دارند وروستا طی سالیان نه چندان دور چند بار تغیر مکان داده و دلیل اصلی آن تنها باران های سیل آسا و بالا آمدن و طغیان رودخانه سفیدرود بوده است که در مرحله ی آخر مردم به محل فعلی روستا که ۷ الی ۸ متری از سطح زمینهای کشاورزی بلندتر است و امکان آب گرفتگی وجود ندارد نقل مکان کرده و سکنی گزیده اند . نوع خانه های روستا در قدیم از مصالح رایج در گیلان بوده و ساخت خانه ها هم به طور سنتی صورت می گرفته که امروزه جز تعدادی بقیه از بین رفته است . زمینهای شالیزار روستا از محل کانال فرعی منشعب از سد انحرافی سنگر و رودخانه کیاجوب (درگویش محلی مردم کوجه) منشعب از همان کانال آبیاری می شوند . ارتباط مردم روستا بیشتر با شهر سیاهکل به علت نزدیکی و وجود بازار محلی در دوروز هفته ( دوشنبه ـ پنج شنبه ) برای تامین مایحتاج و در عین حال با مرکز استان یعنی شهر رشت می باشد . 

برنج

برنج از خانه گندمیان است . می گویند بیش از دو هزار سال است که برنج در سواحل خزر کشت می شود . بنا بر روایتی برنج از هندوستان و از راه پاکستان به ایران راه یافته و کم کم به گیلان رسیده است و باز هم طبق گفته ها و شنیده ها برنج اول با رنج(یعنی بدست آمده با رنج و زحمت ) بوده که بعدها برنج خوانده شده است . ارقام تحت کشت در روستا دو نوع هاشمی و علی کاظمی می باشد ولی در گذشته ارقامی مانند : حسن سرا ، بی نام ، دم سیاه ، خزر ، چمپا ، نعمت ، ندا و غیره کشت می شده که امروزه از کشت آن ها خبری نیست .

برنج و برنجکاری جزئی از هستی مردم روستا و کلاً گیلانیان می باشد و قدمتی به بلندای تاریخ این مرزو بوم کهن دارد ودر تمام جلوه های زندگی مردم روستا اهم از غم و شادی ، تولد و مرگ نمودار است . بوی جان فزایش در سراسر منطقه پراکنده میشود ، عطری که حاصل دسترنج زنان و مردان پرتلاش و خستگی ناپذیر گیل است .

آب و هوا

آب و هوای روستا مثل مناطق دیگر استان گیلان و کلاً سواحل خزر آب و هوایی معتدل می باشد که تحت تأثیر آب و هوای کوهستانی البرز و در یای خزر است .

شهدا

روستای پنابندان در سالهای دفاع مقدس ۴ شهید گلگون کفن تقدیم کشور نموده است .

شهید هوشنگ شریفی ، شهید نادر کریمی ، شهید احمد طلوعی و شهید ابراهیم کریمی

مراسم عروسی

مراسم عروسی در گذشته مثل تمام نقاط استان گیلان به صورت سنتی برگزار می شده که تا یک هفته طول می کشیده و از نکات جالب بردن عروس با اسب به خانه ی داماد و یا اینکه داماد روز عروسیش از روستا بیرون می رفته و بعد از اینکه عروس را به خانه داماد می بردند داماد به خانه بر می گشته و … که امروزه دیگر چیزی از آن مراسم زیبا باقی نمانده است . آنچه در این جا آورده شده است از اطلاعات خودم کمک گرفته ام از دوستان همشهری و هم ولایتی هایم که این مطالب را می خوانند ، می خواهم در صورت ناقص بودن و یا هر گونه کمی و کاستی (که حتماً هم چنین است) لطف نموده و با نظر خود بنده را یاری نمایند .

صورت هگیر ی : مراسم صورت برداری ، که دو خانواده به اتفاق فامیل در خانه ی عروس جمع شده و در باره ی مهریه ، شیربها و بقیه مراسم صحبت می کنند .

شیرینی خوری : در گذشته مراسم جداگانه ای داشته ، اما الانه با همان مراسم صورت برداری برگزار می شود .

اسمال کنی : همان عقد کنان است که در قدیم عاقد را به محل می آوردند که امروزه در دفاتر عقد و ازدواج انجام می گیرد .

لباس فچینی : عروس و داماد به اتفاق دو خانواده و تعدادی از فامیل برای خرید لباس و البته خرید طلا به بازار می رفتند که امروزه بیشتر عروس و داماد این کار را کرده و بقیه از این مراسم کنار گذاشته شده اند .

چادر بینی : بریدن و دوختن چادر برای عروس که مادرشوهذ به اتفاق تنی چند از فامیل در خانه ی عروس این مراسن را به جا می آوردند ، این رسم کم و بیش هنوز انجام می گیرد .

جکول قند زنی : جکول همان برنج نارس است . در سال های نه چندان دور در بیشتر نقاط گیلان جکول چینی رسم بوده که متأسفانه از بین رفته است .  چنین بود که عروس به اتفاق دوستان به مزرعه رفته و جکول را کنده و پس از آماده کردن و فرستادن به کارخانه برنجکوبی (قدیم ترها با دست انجام می شده) آن را با شکر و گل های معطری مثل ریحان و … تزئین کرده و در خانه ها می فرستادند و صاحبخانه هم مبلغی را به عنوان هدیه در ظرف گذاشته و ظرف را بر می گرداند .

عیدی بردن و عیدی شون : در عید نوروز دو خانواده یعنی عروس و داماد وسایلی را به رسم هدیه و کادو برای عروس و داماد تهیه می کردند . عروس به اتفاق دوستان و کلاً خانم های فامیل به خانه ی داماد برای عید دیدنی و تقدیم وسایل رفته و بالعکس داماد هم با خبر کردن دوستان به خانه ی عروس رفته که این مراسم از طرف داماد به صورت شام دهی در خانه ی عروس صورت گرفته و میهمانان بعد از صرف شام مبلغی را به عنوان کادو به عروس و داماد تقدیم می کردند .

خبراکون : عروس شب قبل از عروسی با پوشیدن لباس محلی به اتفاق خواهر یا یکی از دوستان به در خانه ها محل رفته و دوستان خودرا برای عروسی دعوت می کند .

کارت نویسی : در قدیم نوشتن کارت و یا دادن کارت عروسی هم با مراسمی همراه بود و اینکه خانواده داماد با خبر کردن چند نفر که خط خوشی داشته کارت ها را می نوشتند و البته کارت های طرف عروس هم باید از طرف خانواده داماد تأمین می شد .

برخی از رسوم عروسی

مراسم عروسی رسم بوده و این رسم الانه هم اجرا می شود که هنگام بیرون رفتن عروس ازخانه ی پدری هنگامی که می خواهد روانه ی خانه داماد شود یکی از برادران عروس جلوی درب خروجی را گرفته و بعد از گرفتن انعامی از داماد (به زبان محلی درسری ) اجازه ی خروج می دهد .

در قدیم رسم بوده که روز عروسی وقتی برای آوردن عروس به خانه ی داماد روانه می شدند ، خروسی را از خانه ی داماد به خانه ی عروس برده و مرغی را به همراه خروس از خانه ی عروس به خانه ی داماد بر می گرداندند . که این رسم الانه تقریباً برچیده شده است .

رسم بوده و الانه هم کم و بیش اجرا می شود که فامیل داماد در روز عروسی وسیله ای را از خانواده عروس بر می داشتند و البته پنهانی ، و در نهایت آن وسیله به خود عروس و داماد می رسید .

رسم بوده و است که عروس و داماد وقتی میخواهند وارد حیاط خانه ی پدر شوهر شوند زیر پای هردوشان تخم مرغ گذاشته و آن ها با فشار دادن آن را می شکنند .

بعد از شکستن تخم مرغ ها عروس و داماد دور چاه آب که معمولاً در حیاط خانه ی همه اهالی روستا وجود داشته می گشتند و سکه ای برای خوش یمنی داخل چاه آب می انداختند .

رسم بر این بوده که عروس در خانه ی پدر شوهر روی صندلی نمی نشسته تا اینکه پدر شوهر زمین یا گوساله و یا چیز دیگری را به عروسش به عنوان پیش کشی ببخشد.

رسم بوده که عروس در اولین صبح بعد از عروسی در لانه ی مرغ ها را باز کرده و مردم بر این باور بودند که اگر ابتدا مرغ از لانه بیرون بیاید اولین بچه عروس دختر و اگر خروس بیرون بیاید اولین بچه اش پسر خواهد شد .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *