شهید اردوان اکبرنیا – جنید – قائمشهر

شهید اردوان اکبرنیا – جنید – قائمشهر

شهید اردوان اکبرنیا در یکم شهریور ماه سال ۱۳۴۵ در قائم‌شهر به دنیا آمد. او به عنوان اوّلین فرزند پسر خانواده بود و وی در خاندان اکبرنیا مورد محبّت پدر، مادر، پدر بزرگ و مادر بزرگش بود. دوران ابتدایی را به خاطر شرایط کاری پدر، در شهر فیروزکوه به پایان رساند. در سال‌های اوّل اهتمام به تحصیل و علم‌آموزی در او نمایان بود و برای مسائل اطراف خود بسیار تجسّس می‌کرد.

                 

 

دوران راهنمایی را در شهرک سیستان واقع در شهرستان اصفهان گذراند. در آن‌جا هم با خصوصیّات رفتاری خاصی که از خود نشان داد، خصوصیّاتی که زاییده‌ی بینش و دیدگاه عاقلانه‌ی او بود، مورد محبّت دوستان، آشنایان و حتّی روحانی شهرک قرار گرفت. در دوران نوجوانی علاوه بر درس، فعالیت‌های زیادی در زمینه‌ی ورزش کاراته داشت و هیچ‌وقت از ورزش غافل نمی‌شد طوری که در ۱۸ سالگی موفّق به گرفتن کمربند مشکی کاراته شد.

                          

    در دوران دبیرستان مجدّداً به اتّفاق خانواده، به قائم‌شهر برگشت و در شهرستان بابل به تحصیل در رشته‌ی تجربی مشغول شد. او علاوه بر مطالعات درسی به کتب غیر درسی علاقه‌ی زیادی داشت و برای سؤالات اعتقادی و چالش‌های ایدئولوژیکی خود به دنبال پاسخ بود. با مطالعه کتاب‌های مختلف از اشخاص و گروه‌های مختلف به دنبال پاسخ و ارضاء روحی خود بود به طوری که تا بیست‌سالگی نزدیک به ۲۰۰ جلد کتاب جمع‌آوری کرده بود، که در کتاب‌خانه شخصی خود نگه‌داری می‌کرد او برای مطالعه و تحقیق فکری و اعتقادی در مورد طریقت اسلام و مبانی فکری شریعت شیعه، هیچ اقتضاء سیاسی و گروهی را در نظر نمی‌گرفت و به دنبال کشف حقیقت بود و خود را محصور در اندیشه‌ی خاصّی نمی‌دید، فکر باز و آینده‌نگری را برای خود تکلیف می‌دانست و به بقیه سفارش می‌کرد.

    از خصوصیّات خانوادگی او صبر و حوصله در کارها بود. با سعه صدر با مسائل روزمرّه برخورد می‌کرد. برای صله رحم اهمّیت ویژه‌ای قائل می‌شد و به دیدن بزرگترهای فامیل می‌رفت. تواضعی که در محلّ زندگی خود ( جنید ) داشت، نسبت به افراد مغرور مدارا و مسالحه نابجا نداشت و از گفتن و انجام کار معروف هیچ تعارفی نداشت.

    بعد از گرفتن دیپلم، دفاع از آب و خاک و اعتقادات کشور را، راهی می‌دانست که باید طی شود و با تمام مخالفت‌های خانواده که به فکر تحصیل او در رشته‌ی پزشکی بودند، تصمیم رفتن داوطلبانه به جبهه گرفت. به دلیل شرایط و حوادث آن روز و مظلوم واقع شدن مردم ایران و با خواست به منطقه کردستان اعزام شد.

شهید اکبرنیا دوران نوجوانیش را با شجاعت و صداقت گذراند، طوری که هر وقت نیرو برای انجام مأموریت‌های خاص و پرخطر می‌خواستند، او جزء اوّلین نفرهایی بود که داوطلب می‌شد و می‌رفت وی با گذراندن سی‌ماه حضور در جبهه‌های جنگ، در دوازدهم بهمن ماه سال ۱۳۶۶ در یک مأموریت گشت شبانه مورد اصابت گلوله‌ی دشمن قرار گرفت و به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به سفارش خودش در امام‌زاده یحیی روستای جنید به خاک سپرده شد.

 

روحش شاد و راهش پر رهرو باد

منبع:

joneydonline2012.blogfa.com

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *