قدمت روستا حدود ۷۵۰ سال می باشد و به معنی بی صحرا می باشد یعنی فاقد دشت و مکان مسطح است . جای قبلی روستا در مکانی به نام دگابر بوده است و فردی به نام سید بابا شیخ از روستا به محل فعلی بیساران رفته و در ان ساکن می شود و بعد از مدتی فوت می کند و در آن جا به خاک سپرده می شود و مردم کم کم به آن جا کوچ کرده و ساکن می شوند
۲
نسنار
نسنار
نسنار
نَه + سَه + نار
حدود ۴۰۰ سال قدمت دارد . فردی به نام «نصرالله» آن را بنیان نهاده است . یعنی نام آشنا .
۳
یوژنان
یوژنان
یوژنان
یو + ژ + نان
به معنی گفتن می باشد . همچنین به معنی آویزان کردن و بیختن نیز می باشد .
۴
هرسین
هرسین
هرسین
هَر + سین
به معنی اشک آلود می باشد .
۵
ژان
ژان
ژان
ژان
عنی قولنج همچنین به معنی ژیان یا زندگی نیز می باشد . نام قبلی آن ژیان بوده است بیش از ۳۵۰ سال قدمت دارد .
محلی که در آن سه چشمه وجود داشته است . یر در زبان اورامی یعنی عدد ۳ . به معنای چشمه هایی که در جایی جمع شده اند . از دو کلمه چشمه + یر (در زبان اورامی به معنای برابر و جمع شدن می باشد .
۳
آریان
آریان
آریان
آر+یان
به معنی آریایی ها می باشد که اتش پرست بوده اند و همان زرتشتیان بوده اند . قدمت آن بیش از ۲۰۰۰ سال است . قدیمی ترین روستا در منطقه است . محل زندگی آریایی ها یا محل زندگی کردها .
۴
بوریدر
بوریدر
بوریدر
بُو + ری + یر
قبلا ببری در نام داشته است محلی که در آن جا ببرهای وحشی زندگی می کرده اند . قدمت آن به دوران اولیه اسلام و زمان عبدالله بن عمر بر می گردد . مسجد عبدالله در روستا وجود دارد و مردم در آن عبادت می کنند . قدمت آن به سیصد سال پیش باز می گردد .
۵
گواز
گواز
گواز
گو + واز
شخصی به نام معاذ که صحابه بوده در آن جا مدفون می باشد که این نام به مرور زمان به گواز تغییر نموده است حدودا ۵۰۰ سال سابقه دارد .
۶
ژنین
ژنین
ژنین
ژِه + نین
به زبان اورامی یعنی خانه زن یا زنان همچنین معنی زندگی می دهد . ژین به معنی زندگی است . محل زندگی نیز معنی می دهد . جائی که زن صاحب قدرت است . مادر سالاری .
دهستان دزلی
ردیف
روستا
نام واحد تقسیمات به صورت
معنی و مفهوم و خلاصه قدمت و تاریخ
مصوب
مرکز آمار
تلفظ محلی
۱
دزلی
دزلی
دزلی
دز + ل
قدمت این روستا به قبل از میلاد بر می گردد . دزلی در اصل دژل بوده است و به معنی قلعه پادشاه می باشد . آخرین پایگاه ساسانیان (یزدگرد سوم) بوده است .
۲
بندول
بندول
بندول
بن + دُول
یعنی مابین دو کوه واقع شده است .
۳
ذکریان
ذکریان
ذکریان
زَ + که ر + یان
جایی که دراویش در آن ذکر می کرده اند .
۴
دره کی
دره کی
دره کی
دَ + رُو + کی
به معنای سنگ چینی می باشد که روی قنات جهت جلوگیری از ریزش خاک سنگ چین می نموده اند .
۵
دمیو
دمیو
دمیو
دَ +مَهَ + یو
از دو کلمه دم یعنی دیمی و یو به معنی جو تشکیل شده است یعنی مکانی که جوی دیمی زیاد داشته باشد . قدمت آن ۱۱۰ سال است .
۶
دره ناخی
دره ناخی
دره ناخی
دَ + رَه + نا + خیه
بین دره ای به نام نخی قرار گرفته است . این دره روستا را به دو قسمت تقسیم می کند .
۷
ذلکه
ذلکه
ذلکه
زَل + کَه
جایی که آب زیاد داشته و در آن جا زل (نی) زیاد رشد می کرده است و نی آن زیاد بوده است . باتلاق بوده است قدمت آن ۷۰۰ سال است .
۸
خشکین
خشکین
خشکین
وُش +کین
جایی که آب آن کم بوده است و از لحاظ آب در فقر بوده اند .
۹
حسین آباد
حسین آباد
حسین آباد
حِه +سین + آو
روستایی در مابین مریوان و سروآباد . قدمت آن به سه سال پیش باز می گردد . در سال ۸۱ تبدیل به روستا شد . قبلا مکانی بود به نام «بیه کره» همچنین سه راه حزب الله نیز به ان گفته می شد این نام در دوران جنگ تحمیلی به کار برده شد . قبر فردی به نام ملا حسین در پایین دست روستا وجود دارد و به این دلیل حسین آباد نام نهاده شد .
قدمت روستا در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال می باشد . وجه تسمیه آن این می باشد که مردم گاه گاهی به این محل آمده اند و گاهی به مناطق دیگر (گرمسیری) به هوار می رفته اند . محلی به نام بوک و مارانی هوار قدیم روستائیان بوده است .
۲
رزاب
رزاب
رزاب
رَ + زاو
قدمت آن به سیصد سال پیش بر می گردد قدمت آن کمی از روستای کرآباد کمتر است و به معنی محلی که آب کم دارد . قبلا آب آن کم بوده ،ریز آب بوده و ماسه در آن جمع می شود .
۳
دورود
دورود
دورود
دُو +رو
یعنی مکان که مابین دو رود واقع شده است
۴
نیاباد
نیاباد
نیاباد
نی + یا + و
روستایی که نیزار در آن زیاد است
۵
ماضی بن
ماضی بن
ماضی بن
ما + زی + بن
یعنی محلی که درخت جنگلی مازی یا مازو (بلوط) در آن زیاد است .
۶
کرآباد
کرآباد
کرآباد
که + را + و
بیش از سیصد سال قدمت دارد . روایت است سه برادر بوده اند که یکی از آن ها اقدام به آباد نمودن این محل نموده و نام آن را کرآباد گذاشته اند .
۷
ترخان اباد
ترخان اباد
ترخان اباد
تَرْ + خا + نا + و
یعنی برگزیده شده از بین معروفان گل چین شده
۸
گوشخانی
گوشخانی
گوشخانی
گُش + خا + نی
یعنی جای خوش آب و هوا برای زندگی کردن – هچنین روایت است در گوشه ای از روستا خانم ها زندگی می کرده اند .
۹
احمد آباد
احمد آباد
احمد آباد
اَح + ما + و
قدمت روستا ۵۳ سال است فردی به نام احمد آزادوار که اکنون نیز در قید حیات است آن را بنا نهاده است و در قولنامه روستای خود ساخته نان نهاده است
۱۰
گرگه ای
گرگه ای
گرگه ای
گُر + گَهَ + ایی
روستایی که مردمانی جسور داشته است مثل گرگ بوده اند .
۱۱
نسل
نسل
نسل
نسْلْ
یعنی آینده – یکی از روستاهای قدیمی منطقه می باشد .
در زبان اورامی ژَرَژ به معنی کبک می باشد و ژریژه یعنی مکانی که کبک زیاد دارد .
۲
رودبار
رودبار
رودبار
رو + وار
به معنی روستایی که در پشت رودخانه واقع شده است .
۳
زوم
زوم
زوم
زوم
یکی از روستاهای قدیمی شهرستان می باشد که قدمت هزار ساله دارد . زوم از کلمه زور گرفته شده است . می گویند توسط یزدگرد سوم به زور آن جا را تصرف نموده است . بعضی می گویند قبر یزدگرد سوم در زوم و بعضی می گویند در روستای برقرو است .
۴
سرومال
سرومال
سرومال
سَ + رَوُ + مال
سرومال عنی خانه کوچک – مکان استراحت و. سرپناهی جهت آسایش حدودا ۴۵۰ سال قدمت دارد از روی سنگ قبری که در روستا موجود است .
۵
ککلیک آباد
ککلیک آباد
ککلیک آباد
کَک + لی + آ + و
یعنی در کنار و حاشیه قرار گرفته است و بیش از ۱۵۰ سال قدمت دارد .
۶
دیوزناو
دیوزناو
دیوزناو
دی + ۆز + ناو
یکی از روستاهای قدیمی شهرستان است و دیوزناو به معنی جایی که در آن خرس = دیو زیاد بوده است . مابین رودخانه سیروان و کوه شاهو قرار گرفته است همچنین دیوه زناو از دی + وه زه + ناو تشکیل شده است یعنی روستایی که در آن درخت گردو وجود داشته است . دی یعنی روستا و وهز به معنی گردو می باشد و ناو یعنی درون و داخل می باشد .
۷
جولانده
جولانده
جولانده
جو + لان + دِیه
جولانده به معنی مکان استراحت است همچنین به معنای آبادی جولاکان می باشد .
۸
تفین
تفین
تفین
تِ + فِین
در زبان اورامی به توت ، تِف گفته می شود به دلیل توت زیاد تفین نام گرفته است .
۹
کانی حسین بگ
کانی حسین بگ
کانی حسین بگ
کا + نی + حِ + سِین + بَگ
قدمت روستا بیش از ۱۵۰ سال می باشد . در زمان بگ و رعیتی بنا نهاده شده است . فردی به نام حسین بگ در محل فعلی روستا که چشمه ای در آن موجود بوده است روستای فعلی را بنا نهاده است .
۱۰
دل
دل
دل
دَل
این روستا حدود ۱۰۰ سال قدمت دارد و به معنی جسور و چالاک است .
۱۱
دلمرز
دلمرز
دلمرز
دَ + ڵه + مَه رز
یعنی کنار رودخانه
۱۲
کولیج
کولیج
کولیج
کُو + لیژ
یعنی کوچ رو ، کوچنده ، ایل های کوچ رو – از کولی می آید .
۱۳
فقیه کان
فقیه کان
فقیه کان
فَ + قیهِ + کان
۱۴
دروند علی
دروند علی
دروند علی
دِ + زَ + ون +ژو +رَو
۱۵
دوند سفلی
دوند سفلی
دوند سفلی
دِ + زَ + ۆن + خُو + وار
۱۶
دهکانان
دهکانان
دهکانان
دِی + کا + نان
دی + کانان یعنی روستایی که معدن در آن زیاد می باشد . همچنین یعنی روستایی که نان زیاد داشته است که به مردم بدهد این را می رساند که این روستا محل نان بوده است .
۱۷
سرخه توت
سرخه توت
سرخه توت
سُو + رَهَ + تُو
جایی که توت سرخ زیادی داشته است .
۱۸
اسپریز
اسپریز
اسپریز
اَس + پَ + ریز
به معنی محل سرخک و سرخجه می باشد که یک نوع بیماری ویروسی در کودکان می باشد . جایی که بیماری سرخجه خوب می شود .
حدود ۳۰۰ سال قدمت دارد و در زمان قدیم چشمه ای به نام ظاهربگ که دارای اب و هوای خوبی بوده در آن منطقه خان های منطقه جمع می شده اند و به عنوان تفرجگاه از آن استفاده می کردند .
۲
انجمنه
انجمنه
انجمنه
هَ + جم + نَه
به معنی محل مشورت می باشد و از انجمن گرفته شده است .
۳
آلمانه
آلمانه
آلمانه
آل + ما + نَه
در اصل هلمانه بوده یعنی مال خودمان است .
۴
بهرام آباد
بهرام آباد
بهرام آباد
با + را + ما + و
قدمت آن به ۵۰۰ سال پیش برمی گردد و فردی به نام بهرام روستا را بنا نهاده است و آباد کرده .
۵
قلعه گاه
قلعه گاه
قلعه گاه
قَ + لا + گ
سه قلعه باستانی مربوط به زمان زرتشت در آن وجود دارد به همین دلیل قلعه گاه نام گرفته است .
۶
قلعه جی
قلعه جی
قلعه جی
قَه + لا + جیه
به معنی مکانی که در آن قلعه وجود دارد (جای قلعه) در حال حاضر در وسط آبادی آثار قلعه قدیمی موجود است . از روستای قلعه گاه جدا شده و حدود ۸۰ سال قدمت دارد .
۷
تفلی
تفلی
تفلی
تف + لی
یعنی جایی که دارای توت زیاد می باشد .
۸
تخان
تخان
تخان
تِه + خان
قدمت آن بیش از ۱۰۰ سال می باشد . از ترخان گرفته است در کردی ترخان یعنی پیشکش کردن . تخان جای خان ها بوده است . قبل از تازه آباد و تفلی و احمدآباد بوده و جزو جهار روستای قدیمی منطقه می باشد .
۹
گلانه
گلانه
گلانه
گو + لا + نَه
جایی که در آن گل زیاد باشد .
۱۰
هلوژان
هلوژان
هلوژان
هَه + لو + ژان
جایی که در آن درخت آلوچه زیاد بوده است .
۱۱
سپیدار
سپیدار
سپیدار
سپ + یار
در گذشته اسم روستا مبارکآباد بوده . حاکم وقت منطقه به نام سرهنگ آصف دیوان آن را مبارک آباد نام نهاد بعد از فوت ایشان به سپیدار تغییر نام یافت . وجه تسمیه آن چند اصله درخت چنار سپید در روستا وجود داشته است .
برای بریز و خوشه ویست دست خوشی لی ئه که م بو تی بینیه کانت
ولی زوبه ی تفسیره کانت و معنای وشه کانت هله یه و دور له تحقیق و زانسته و ئه بی بو ناساندنی ناوه کان هه ل گریته وه بو سرچاوه کان نه معنای لفظی
ناوی ئه و دیانه له فرهه نگ و داب نه ریتی کوردایتی وه هاتنه و زوربه یان معنای قول تر له و یان هه یه و بیرو که میژوی کونیان له پشتویه
تکایه زورتر بخوینه وه
برای بریز و خوشه ویست دست خوشی لی ئه که م بو تی بینیه کانت
ولی زوبه ی تفسیره کانت و معنای وشه کانت هله یه و دور له تحقیق و زانسته و ئه بی بو ناساندنی ناوه کان هه ل گریته وه بو سرچاوه کان نه معنای لفظی
ناوی ئه و دیانه له فرهه نگ و داب نه ریتی کوردایتی وه هاتنه و زوربه یان معنای قول تر له و یان هه یه و بیرو که میژوی کونیان له پشتویه
تکایه زورتر بخوینه وه