زندگینامه فقیه عالیقدر حاج شیخ حسین ایوقی
این زندگی نامه بر اساس گفتار و خاطرات شفاهی تهیه شده است و ممکن است کمی نارسا و ناقص باشد که از این بابت پوزش میخواهیم از دوستان عزیز و علمایی که میتوانند در تکمیل این بند مارا یاری نماییند صمیمانه تقاضا میشود در جهت تکمیل زندگی نامه ایشان مطالب خود را از طریق قسمت اعلام نظر به بلاگ ارسال فرمایند
زندگینامه فقیه عالیقدر حضرت آیت الله حاج شیخ حسین احمدزاده ایوقی(رحمه الله علیه)
حاج شیخ حسین احمدزاده ایوقی تا اوایل دهه سوم عمر خویش را در روستای ایوق و در کنار دیگر هم سن و سالان و در کنار خانواده گذرانیدند و در روستا بهمراه دیگر جوانان در مکتب خانه ای قرآنی آنزمان شروع به آموختن الفبای دینی و خواندن قرآن نمودندشپس به حوره علمیه تبریز رفته و آنجا شروع به تحصیل در دروس حوزوی مینمایند سپس بعد از اتمام دوره های مقدماتی به حوزه علمیه قم رفته و در آنجا شروع بتحصیل در مقاطع و دوره های بالاتر مینمایند
ایشان از محضر اساتید بزرگواری چون حضرت آیت الله گلپایگانی آیت الله بروجردی آیت الله تهرانی و آیت الله امام خمینی استفاده کرده و موفق به کسب درجه اجتهاد میشوند.آنچه در ضمن زنگی شخصی و روزمره ایشان شایان ذکر است سادگی بی آلایش و طبع شوخ ایشان میباشد که هر شخصی که ایشان را از نزدیک ملاقات و شناخته باشد خاطرات شیرینی از ایشان در مورد سادگی و بی الایشی و شوخ طبعب بیادگار دارد
در ضمینه علمی با توجه به گفته های علمای هم عصر ایشان و بازماندگان آن دران و همچنین شاکردان مکتب ایشان ,ایشان در زمره نوابغ زمان خویش در زمینه استدلال های منطقی بودندومنتها بنا به دلایلی که گاها حتی در هیبت مکتبی و علمی نیز نمیگنجد طبل ایشان هیچگاه برای کسب مقام و منزلت به صدا در نیامد و….
در زمان حیات از طرف حضرت آیت الله امام خمینی چندین بار نمایندگی ولایت فقیه در لباس امام جمعه گی استانهای مختلف از جمله آذربایجان شرقی و غربی و کردستان بایشان پیشنهاد شد که ایشان با توجه به روحیه دوری از سیاست اشتغال به تحصیل و تدریس و تحقیق از پذیرش این امر عذر خواهی کردند . آنچه از اخلاق و زهد ایشان در قلوب اطرافیان و طلاب و شاگردان نزدیک ایشان مانده است همواره خاطره ای از تقوای درونی بیپیرایگی و مناعت طبع و فراغت از دنیازدگی است آنچنان که ایشان حتی تا سالهای متمادی از داشتن یک باب مسکونی نیز خود را بی نیاز میدانستند و در آخر آنهم طبق گفته شخص خودشان بخاطر حق پدری که از قبال فرزندانش بر گردن داشت مجبور به تهیه خانه گشتند.
ایشان در دوره جاهلیت مدرن پهلوی که در تمامی ابعاد زندگی آنزمان داشت رخنه میدواند و در قدسیت فومایه بسیاری از همعصرانش هیچگاه لباس بندگی و خدمت به علم و فقه و همنوع را با با لباس تزویر دنیوی عوض نکردند و هما ره تا آخرین ساعات عمر گرانقدرشان براستی اسوه ای کامل از یک انسان خود ساخته و مومن و استوار و عالمی مردمی بودند آنچنان که در زبان اعتراف همه دوستان حوزوی همیشه یک سرو گردن از تمامی جهات از آنها بالاتر بودند اما هیچگاه این امر باعث نشد که ایشان آلوده به لباس و خلق و خوی کبر و تزویر و دنیویت گردند.
ایشان با بیادگار گذاشتن آثار متعددی در زمینه اخلاق و فقه و ….در دهه ۹۰ قرن ۱۴ هجری شمسی بعد از قریب به ۸ دهه فعالیت علمی و فقهی جان به جان آفرین تسلیم نمودند ودر قبرستان نور در قم در جوار مرقد حضرت معصومه صلوات الله علیهما سلام بخاک سپرده شدند.
منبع:
eivaq.blogfa.com