طاق – دامغان – سمنان

سایتها و وبلاگهای روستای طاق

 شهرستان دامغان استان سمنان

http://taghdameghan.blogfa.com/

 

روستای طاق از توابع بخش مرکزی دامغان ، در مسیر جاده دامغان – شاهرود واقع شده است ، فاصله این روستا تا شاهرود ۵۲ کیلومتر وتا دامغان ۱۲کیلومتر می باشد.

 مزارع کلاتو (باغ صبا ) در غرب و تالو و سورند (نصرت آباد ) در شمال و سیاه زمین در شرق این روستا قرار دارند.

روستاهای نزدیک طاق عبارتند از : بق ، حاجی آباد بستجان ،جزن و ابوالبق ، که در فا صله های یک تا سه کیلومتری از طاق واقع شده اند.

جمعیت این روستا در سال ۱۳۸۱ شصت خانوار(معادل ۲۷۰نفر) بوده که حدود ده درصد آنها غیر بومی بوده و مطابق سر شماری سازمان نفوس و مسکن در آبان ماه ۱۳۸۵، جمعیت کل روستای طاق به همراه کارگران مهاجر فصلی و غیر فصلی ۷۲ خانوار ، معادل ۲۳۱ نفر بوده است که از این تعداد ۱۲۴ تن مرد و ۱۰۷تن زن بوده اند و کل جمعیت باسواد این روستا در این سال۱۵۲نفر بوده است که ۹۲ نفر از آنها مرد و ۶۰ نفر نیز زن بوده اند . جمعیت بی سواد این روستا نیزدر این سال ۶۱ نفر بوده است که۲۴ تن از آنها مرد و۳۷ تن زن بوده اند .

این روستا دارای سه بند حق آبه از آب چشمه علی دامغان میباشد واراضی ان عمدتا خصوصی بوده و موقوفات اندکی دارد. به جز آب چشمه علی این روستا دارای چهار حلقه چاه اب کشاورزی میباشد که شخصی میباشند (علی رغم وجود این منابع ابی این روستا در تابستان با کم ابی شدیدی مواجه می شود) .

عمده محصولات باغی این روستا در درجه اول پسته و سپس انگور و زرد الو و سیب  و البالو و…. میباشند . محصولات زراعی و صیفی این روستا اندک است و عمدتا شامل گندم و جو و خربزه و هندوانه میباشند .

دامداری این روستا رشد قابل توجهی داشته است و اخیرا یک مجتمع گاوداری هزار راسی در شمال روستا در حال ساخته شدن است که قسمت بیشتر ان به بهره برداری رسیده ودر اطراف روستا نیز تعدادی گاوداری و مرغداری در حال فعالیت هستند . از واحدهای صنعتی روستا می توان از چهار کوره اجر پزی در جنوب روستا و یک ماسه شوری در شرق روستا و چند معدن فعال سنگ ساختمان وزغال سنگ واهک را نام برد که عمدتا  در حوالی مزارع تالو و سورند هستند .

(در شمال مزرعه سورند معادن سرب واهن نیز وجود دارد که غیر فعال هستند ). این روستا با توجه به نزدیکی به مرکز شهرستان و پتانسیلهای بالقوه موجود دران چندین برابر جمعیت خود کارگرغیربومی جذب کرده که در مراکز صنعتی یا کشاورزی مشغول به کار هستند وبه عنوان یک قطب تولیدی در دامغان شناخته میشود

اماکن تاریخی وتفریحی روستای طاق :

آب انبار زیر زمینی روستا :

این آب انبار در جلوی مسجد روستا بنا شده وهم اینک غیر فعال می باشد . دیواره داخلی این اب انبار با ساروج اندود شده ومسقف است . حوضچه وشیر اب ان در عمق ۲۰ متری از سطح واقع شده است که برای رسیدن به ان باید از پلکانی اجری که دارای شیب زیادی می باشد عبور کرد . اب این اب انبار از حق آبه  آب چشمه علی تامین میشده است . این اب انبار احتمالا در اوایل دوره قاجار ساخته شده است زیرا در قبرستان ابادی سنگ قبری وجود دارد که به قول اهالی صاحب ان سازنده اب انبار است این مقبره متعلق به دختریست که در جوانی فوت کرده وروی سنگ قبر اشعاری زیبا به همراه تاریخ فوت نوشته شده است که مقارن با دوره قاجاریه می باشد ( ماه رمضان سال ۱۲۵۲ هجری قمری ).

حمام روستا :

حمام روستای طاق در زیر زمین ساخته شده است این حمام به سبک گرمابه های قدیم ایران دارای دو بخش می باشد قسمت اول سکوهای رختکن حمام که در انتهای راهروی ورودی در زیر زمین ساخته شده وشامل ۴ سکوی بزرگ و ۲ سکوی کوچک وهمچنین قسمت پاشویه می باشد پس از رختکن وارد راهروی باریکی می شویم که در انتهای ان تالار شستشو و حوضچه های حمام قرار دارد .( قبلا در این محل خزینه وجود داشته و در دوره پهلوی خزینه ها را خراب کرده اند و به جایش دوش کار کذاشته اند ) این حمام چون در زیر زمین واقع شده است در زمستان به راحتی گرم می شود و همچنین نیازی به اب پر فشار ندارد . تاریخ دقیق ساخت حمام مشخص نیست ولی گفته میشود حمام با اب انبار مجاور ان باهم توسط زنی که قبلا معرفی شد ساخته شده اند (در دوره قا جار).

قلعه وبار قلعه روستا :

روستای طاق دارای دو قلعه می باشد قلعه پایینی بزرگتر است و مسکونی می باشد و در وسط ان تپه ای وجود دارد که خود خرابه های قلعه ای قدیمی تراست و در میان خاکهای ان کوزه های سالم وشکسته و استخوان و کفشهای اهنی و انگشتر یافت شده است که نشان میدهد این قلعه به طور ناگهانی بر در گذشته اهالی بالای این تپه خانه ساخته بودند و زندگی می کردند ولی امروزه کسی انجا زندگی نمی کند برخی از قدما معتقدند این قلعه از زیر زمین با غار چاه دیو که در فاصله دو کیلومتری از این قلعه وجود دارد راه دارد. دیوار های قلعه از خود قلعه جدید تر است وگفته میشود بوسیله فردی به نام استاد محمد که از روستای ورکیان به طاق امده بود درحدود ۲۵۰ سال پیش ساخته شده است . قلعه بالای روستارا مردم قلعه نو می نامند زیرا بعد از قلعه پایین ساخته شده وتا هفتادسال پیش مسکونی بوده است .

همچنین خرابه های دیگری در حد فاصل مزرعه کلاتو تا روستای طاق دیده میشود که فاصله ان تا روستا حدود ۷۰۰ متر و در بخش غربی روستا واقع شده اند . در این مکان کوره های اجر پزی متروکه وتعدادی گور به چشم می خورد . برخی از اهالی در گذشته برای این خرابه ها تقدسی قائل شده ونذوراتی میکرده اند .

دهکده طاق یکی از روستاهای قدیمی بخش دامنکوه شهرستان دامغان می باشد . این روستا در فاصله ۱۲ کیلومتری شرق دامغان و در مسیر جاده دامغان شاهرود واقع شده است از آنجا که در نقشه های جغرافیایی ایران نامی از این روستا ذکر نشده است ومحققین از قلم فرسایی پیرامون  ان اغماض کرده اند   شناخت این روستا و نواحی اطراف ان میتواند به عنوان یک موضوع بکر تحقیقاتی مطمع نظر علمای تحقیق قرار گرفته  تا زوایای ناشناخته ای از فرهنگ وجغرافیای ایالت باستانی قومس به جهانیان معرفی شود. لذا ما دراین وبلاگ در پی انیم تا گامی هر چند کوچک در راه شناخت فرهنگ و جغرافیای این منطقه برداریم.

طاق در زبان فارسی معانی متعددی دارد از ان جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :

به معنی سقف محدب – آسمانه – درونسو یا جانب داخلی سقف

به یک دست ایوان یکی طاق دید         زدیده بلندی او ناپدید .  ( فردوسی)….

به معنی جامه ای پوشیدنی و چادرسر

تغییر یافته کلمه تاگ = تاک = تاغ =تاج

به معنی دست مانند یک طاق ( دست ) پارچه

به معنی تک – مقابل جفت – یکتا و بی همانند – جدا و تنها

طاق با جفت هردوان جفتند            زانکه توحید نیست زیر بیان  .( ناصر خسرو)

نام درختی به نام سایه خوش که هیزمش را می سوزانند و نام محله ای است در بغداد .

همچنین احتمال می رود که کلمه طاق بر خلاف صورت عربی آن کلمه ای فارسی وتغییر یافته کلمه تاگ باشد چرا که مورخین یونانی از وجود تونلی به نام تاگه آ در کنار روستایی به همین نام در شرق هکاتم پلیس یاد کرده اند که اسکندر شبی را درانجا منزل کرده است .

تاریخچه:

متاسفانه درباره پیشینه تاریخی این منطقه تحقیقات نوینی انجام نگرفته است و در منابع تاریخی نیز جز اشاراتی مبهم ذکری از این منطقه نشده است یاقوت حموی در معجم البلدان از حصاری به نام طاق نام می برد که در کوههای طبرستان واقع شده است و مسیر ان از ایالت قومس میگذرد . وی نوشته است که در این موضع غاری وجود داشته است که ورودی ان بسیار تنگ بوده ودر داخل گشاد می شده است این غار خزانه پادشاهان پیش ازاسلام بوده ودر ان اسلحه و مایحتاج لشگر نگهداری میشده است ( پس از سقوط ساسانیان این قلعه و غار ان بوسیله عمال خلیفه عباسی غارت شد) .

ابن فقیه از سلیمان ابن عبدالله نقل می کند که در نزدیکی روستای طاق محلی است که اگر کسی انجا را به کثافت الوده کند بادی تند می وزد و بارانی سخت

می بارد تا ان کثافت را پاک کند . احتمال میرود قلعه ای را که یاقوت حموی در کتاب خود جزو بلاد طبرستان ذکر کرده طاق دامغان باشد زیرا در کتب

تاریخی گذشته گاه روستاهای دامنکوه و حتی خود دامغان را جزو بلاد طبرستان می نامیدند و غاری که یاقوت از ان نام برده است می تواند غار شیر بند

و یا غار چاه دیو باشد که نزدیک این روستا قرار دارد وگفته میشود غار چاه دیو بوسیله تونلی در زیر زمین به قلعه طاق متصل میباشد و مشخصات ان با نقل یاقوت نزدیکتر است و محلی که ابن فقیه نقل کرده است که با الوده کردن آن باد بر میخیزد می تواند چشمه بادخوان کلاته باشد که مردم دامغان معتقدند هر کس انرا الوده کند باد سختی به طرف دامغان می وزد برای همین اهالی در ان مکان همیشه نگهبانی می گذاشته اند تا کسی انرا آلوده نکند . مورخین یونانی در سفر نامه اسکندر مقدونی از تونلی به نام تاگه آ نام برده اند که در نزدیکی روستائی به همین نام ودر یک منزلی دامغان واقع شده است و پس از اینکه داریوش در بستجان ( حاجی اباد کنونی ) به دست یکی از سربازانش (بسوس ) در کنار نهر ابی به قتل می رسد اسکندر او را با احترام دفن کرده و شب را در قلعه تاگه آ گذرانده و روز بعد به راه خود ادامه میدهد احتمال می رود قلعه تا گه ا همین طاق امروزی باشد زیرا در یک منزلی دامغان و نزدیک بستجان روستائی دیگر به این نام شناخته نشده است درباره سیر گذر تاریخی این روستا متاسفانه منبع موثقی وجود ندارد ( مگر پاره ای روایات غیر مطمئن )از آنجمله گفته میشود در کاروانسرای شرقی این روستا درخت سنجدی بوده است که محمد حنفیه فرزند حضرت علی (ع ) پس از اتراق در این کاروانسرا اسب خود را پای ان درخت بسته است از این رو آن مکان وان درخت ( امروزوجود ندارد ) نزد اهالی تقدسی خاص داشته است .  در قبرستان این روستا سنگ قبری به نام سید کمال الدین ابن قربان طاقی وجود دارد که روی ان سال ۱۰۰۰ هجری قمری حک شده است و مصادف با عصر صفویه در ایران می باشد صاحب این قبر خود بانی مقبره پیر نعما ( یکی از خادمان امام رضا )در روستای بق میباشد . مقبره سید کمال الدین در سال۱۳۸۰ شمسی بوسیله یکی از اهالی خیر تعمیر شده و گنبدی اجری بر روی ان ساخته شده است .

علی اصغر کشاورز در کتاب تاریخ دامغان اورده است که روستای طاق دارای دو قلعه است که داخل قلعه بزرگتر تپه ای است که طبیعی نبوده و روی ان عمارت مجللی ساخته شده و مسکن یکی از خان های قاجار به نام الله یار خان بوده که در زمان فتحعلیشاه و محمد شاه می زیسته و طاق – بق و باغ صبا (کلاتو ) متعلق به او بوده است . این عمارت گچ بری زیبائی داشته وروی یکی از گچ بریهای بخاری توی دیواراین بیت نوشته شده بود .

دهان گشاده بخاری بسان بی ادبان                      رسانده کار بجائی که چوب می خواهد .

وی از فردی به نام اقا علی طاقی نام برده که دو پسربه نامهای اقاباباخان و حمزه خان داشته است . ویکی از پسرهای اقاباباخان به نام اسد الله خان در زمان حکومت امیر اعظم سرکرده سوار بوده و لقب محتشم الدوله یافته است او پس از کشته شدن امیر اعظم حاکم شاهرود شده است ومردی با سواد و خوش خط  بوده است

اعتقادات عامیانه مردم

اگر غذا از دهان به خارج بیفتد ، اگر ذره ای از خمیر از ظرف  به خارج پرتاب شود ، اگر کسی در خواب عطسه کند، اگر به اشتباه به گربه بگویند کیش و به مرغ بگویند پیشت ، اگر بچه کوچک چهار دست و پا و سر خود را به زمین بگذارد ، اگر پشت کوزه آبخوری عرق کند ، اگر استکان یا ظروف دیگر ردیف شود، اگر وقتی آب را به زمین می ریزند صدای زیاد کند ، اگر گربه صورت خود را برابر انسان بلیسد ، اگر کودکی به منظور بازی جارو کند ، اگر برگ چای د ر بالای استکان شناور شود و… مهمان می آید

اگر گونه زن بخارد مهمان زن و اگر پشت لبش بخارد مهمان مرد می آید.

اگر دندان شیرویی( گلقاصد) که سوراخ داشته باشد وارد خانه ای شود ، مهمان زن و اگر سوراخ نداشته باشد مهمان مرد وارد آن خانه می شود.

اگر وقتی مهمانی از خانه میزبان خارج می شود زغال پشت سرش بیاندازند آن مهمان دیگر به آن خانه بر نمی گردد.

اگر نمک یا ذغال یا مورچه و یا شپش در کفش مهمان بیاندازند ان مهمان زودتر از خانه میزبان بیرون می رود.

اگر پنجه پای کسی به پاشنه پای شخصی بخورد میان آن دو نفر دعوا می شود.

اگر کلید را تکان دهند اگر قیچی باز باشد اگر جارو وارونه گذاشته شود اگر کسی وسط در گاه اتاق باشد اگر انبر( آتش گیر) را وارونه بگذارندمیان افراد خانواده جنگ خواهد شد.

اگر سیاه دانه به خانه همسایه بریزند ، اگر استخوان کشکک گوسفند (جنگ جنگو) را در کلون خانه کسی بیاندازند ، اگر کسی ناخن گرفته خود را به خانه همسایه بیاندازد اگر لنگ حمام را به منظور خشک شدن به دیوار خانه همسایه آویزان کنند ، اگر البزی  را عمدا جلوی خانه کسی بکارند زن و شوهر آن خانه یا یکدیگر جنگ خواهند کرد.

اگر هنگامی که دو نفر مشغول زد و خورد هستند شخصی ناخنهای دو دست خود را به یکدیگر بزند ، زد و خورد آنها شدیدتر می شود.

اگر چوب درخت سنجد در دست شخصی باشد جنگ بر پا خواهد شد.

اگر کف پای کسی بخارد مسافر می آید

اگر دو لنگه کفش شخصی روی هم قرار بگیرد صاحب آن به مسافرت می رود.

اگر گربه در خانه کسی بزاید صاحبخانه به مسافرت می رود.

اگر پشت سر مسافر آب بپاشند ، و زغال بیاندازند خیلی دیر بر می گردد.

اگر سگ مگس روی لباس کسی بنشیند و آن شخص سگ مگس را گرفته و در گوشه دستمال ببندد یا خبر خوشی به او می رسد و  یا مسافر عزیزی از سفر می آید.

اگر کلاغ روی بام  و یا دیوار خانه ای بنشیند اگر پروانه ای وارد خانه ای شده و در اتاق گردش کند اگر شخصی آب گل آلود در خواب ببیند خبر خوشی به او می رسد.

اگر کسی  در خواب گریه کند در بیداری خوشحالی نصیبش می شود.

اگر ظرف شیر سرازیر شده و بریزد برای صاحبش پیش آمد بدی می کند.

اگر روغن از ظرف سرازیر شده و بریزد کار صاحبش با رونق می شود.

اگر خروس بی موقع بخواند و یا مرغی مانند خروس بخواند برای صاحبش یا پیش امد خیلی خوب و یا پیش امد خیلی بد می کند.

اگر گوش راست کسی زنگ بزند در همان موقع عده ای مشغول تعریف از او و اگر گوش چپ زنگ بزند سرگرم تکذیب از او هستند.

اگر صورت کسی بخارد با کسی روبوسی خواهد کرد.

اگر کسی شب جمعه بمیرد فشار قبر ندارد.

اگر دو پای مرده در قبر روی هم بیافتد مردم زیاد می می رند.

اگر جغد بر بام خانه کسی نشسته و صدا کند در آن خانه یکی می میرد.

اگر کسی شب شنبه یا دوشنبه و یا چهار شنبه بمیرد ، باید چیزی در کفن او بگذارند تا شخص دیگری را با خود نبرد.

اگر کسی بمیرد و باران روی نعش او ببارد از گناه پاک می شود.

اگر سگ در شب ناله کند  در آن محله یکی می میرد.

اگر در شب کلاغ قارقار کند یکی از مجتهدین می میرد.

اگر کسی تخم مرغ را در میان آتش بسوزاند بچه اش می میرد

اگر موقع تحویل سال زغال به خانه شخصی بیاندازند کسی در ان خانه می میرد.

شبهای جمعه ارواح به آشپزخانه خانه خود می روند و اگر غذایی روی اجاق نباشد ناراحت می شوند.

اگر کسی در شب ایستاده آب بخورد عقلش کم می شود.

اگر در شب و یا روز عید قدیر خانه ای را جاروب کنند مورچه زیاد در آن خانه پیدا می شود.

اگر کف راست کسی بخارد پول به دستش می اید و اگر کف دست چپش بخارد پول از دست می دهد.

اگر پلک چشم کسی بپرد خبر خوشی به او می رسد

وقتی آتش فش فش می کند کسی از آنها بدگویی می نماید.

اگر وقتی باران تند می بارد جارو را وارونه بگذارند از شدت باران کاسته می شود.

اگر جارو زیاد به پشت کسی بزنند آن شخص دزد می شود.

اگر بانی جایی را کتک بزنند مضروب لاغر می شود.

اگر اولین بار زنی از کوزه آب خوری آب بخورد دهانه آن شوره می زند.

اگر گونه کسی قرمز شود در همان موقع یک نفر به یادش افتاده است.

وقتی که آب گرم به زمین می ریزند اگر بسم الله نگویند ممکن است آن آب روی جن ریخته شده و او را بسوزاند و در نتیجه ریزنده آب مریض و یا دیوانه شود.

اگر غذایی را که برای دیگری گذاشته اند بخورند زبان آن طرف گره می زند (دانه می زند).

ناخن گرفته را باید در پاشنه درب ریخت تا در موقع ظهور دجال موجب نجات صاحبش شود.

اگر خال سفید روی ناخن پیدا شود به تعداد خالها لباس نو دوخته خواهد شد.

اگر روز عید قربان خیاطی کنند به پای حجاج خار فرو می رود.

اگر کسی در آستانه درب بنشیند به او تهمت می زنند.

اگر کسی با کوبیدن دست به سقف کرسی نوا بگیرد باد و کولاک خواهد شد.

اگر موقع پهلو درد ظرف مسی ارثی را گرم کرده و روی پهلو بگذارند درد بر طرف می شود.

اگر روز ۲۷ ماه رمضان بین دو نماز در مسجد  تاریخانه کیسه ای بدوزند و سکه سفیدی در آن بیاندازند ، آن کیسه هرگز بی پول نخواهد شد.

اگر کسی در شب سوت بزند شیطان را صدا کرده است.

اگر کفش های شخصی پشت سر هم قرار بگیرد صاحب آن به عزا می رود .

اگر شخصی فراموشی داشته باشد باید غذایی د ر مستراح بخورد تا خوب شود.

در شب روز چهارشنبه ناخن گرفتن خوب نیست.

اگر کسی دست به آب نیم خورد بزند سر انگشتان او ریش ریش می شود.

شب به اینه نگاه کردن خوب نیست.

پا برهنه به مستراح رفتن موجب فقر است.

اگر غذای و یا آب وارد نای شده و موجب سرفه شدید شود سرفه کننده سوقاتی می خورد.

اگر کسی در مستراح حرف بزند عقل او کم می شود.

وجود خاکروبه در خانه نحوست دارد.

هر کس قلیانی را که آبش از شب در کوزه قلیان مانده باشد بکشد ، شب کور می شود.

اگر در خانه ای هفت دانه اسفند گم شود در آن خانه جنگ می شود.

اگر ناخن گرفته کسی را در جای مرطوب بریزند همیشه غم او تازه است

اگر رگ طرف راست گردن کسی بلرزد اتفاق بدی برایش پیش می آید .

در خانه ای که کبوتر باشد جن راه ندارد.

ریختن ناخنهای دست و پا در یک نقطه موجب پریشانی خیال است.

لباس نو را سه شنبه نباید برید و چهارشنبه نباید پوشید.

موقعی که مرغ بدنش را با منقار بخارد هوا طوفانی می شود.

اگر موقع خوابیدن کسی شلوارش را زیر سر بگذارد خوابهای پریشان می بیند.

تخم مرغهایی که برای جوجه کشی زیر مرغ قرار دارد با صدای رعد خراب می شو.د.

هر وقت گربه زیر کرسی پنهان شود هوا طوفانی می شود.

هر وقت با بودن آفتاب باران ببارد گرگها میزایند.

تار عنکبوت در سقف اتاق موجب فقر است.

دوختن لباسی که به تن اشخاص است موجب فقر است.

اگر آب قلیان و آبی که با آن لباس شسته اند در محل ریخته شود گذاشتن از آن نحوست دارد.

اگر بزغاله از میان دو پای مردی عبور کند آن مرد عقیم می شود.

هر کس در گرد باد ادرار کند تغییر جنسیت می دهد.

پریدن از روی ترازو نحوست دارد.

اگر کسی قورباغه را لگد کند ، ( قر) دبه میشود.

اگر داماد در اولین برخورد با عروس پایش را لگد کند آن عروس همیشه مطیع شوهر خواهد بود و بر عکس.

اگر کسی روی سگ یا گربه آب بریزد دستش زگیل در می آورد.

اگر بچه شیر خواره را سوار خر کنند دندانهایش در می آید.

در موقع شروع کاری اگر سنگی استخوان پایش را تکان دهد آن کار دیر به اتمام می رسد.

اگر تخم مرغی را در ادرار عروس بجوشانند و سنگ پز کرده و به داماد بدهند آن داماد همیشه مطیع مطیع عروس خواهد بود.

اگر اسم کسی را روی نان نوشته و آن نان را به صاحب اسم بخورانند آن شخص دیوانه می شود.

اگر مرد ۱۲۰ ساله ای با دندانی که نو در آورده گوش کسی را گاز بگیرد ، او هم ۱۲۰ سال عمر خواهد کرد.

اگر کسی در هفتم و هفدهم و بیست و هفتم ماه عروسی کند عاقبت خوبی ندارد.

اگر مرتبا جارو به سر بچه ای بزنند آن بچه پس از بزرگ شدن قاتل می شود.

اگر عروس در ۷ روز اول عروسی ترشی بخورد نازا می شود.

اگر پای عروس را بشویند و آبش را به اطراف اتاق بپاشند هرگز میان زن و شوهر اختلافی پیدا نمی شود.

اگر روز شنبه لباس بشویند آن لباس سوراخ می شود .

اگر کسی پنجشنبه ناخن بگیرد و روز جمعه ناخنهایش را سوهان کند عمر خودش و فرزندانش زیاد می شود.

اگر عروس در شب عروسی سفره ای که محتوی نان و پنیر است به کمر بسته و به عنوان خیر و برکت به خانه شوهر ببرد خانه همیشه برکت دارد.

اگر پنیری را که عروس در شب عروسی به خانه شوهر برد خاک کرده و با آب بسایسند و به هر گوشی که درد می کند بمالند درد گوش ساکت می شود.

هر کس در موقع خوردن غذا سهوا نان را زیاد ریز کند صاحب فرزندان زیاد خواهد شد.

هر کس خون قربانی را به پیشانی بمالد حاجی می شود.

اگر پسری سوزن خیاطی زیاد پیدا کند ، بعد از عروسی زنش دختر می زاید.

اگر در شب عروسی شخصی باد شود ، حتما موقع عزایش باد خواهد شد.

بچه ای که موقع باریدن باران به دنیا بیاید خوش یمن است.

اگر موقعی که عروس بله می گویدبا قفل یا قیچی یا دهانه  دری را ببندد ویا نخی را گره بزنند ، تا زمانیکه  باز نکرده اند داماد نمی تواند عمل زناشویی را انجام دهد.

برای شفای مریض غذای آدم خسیس تجویز می شود.

اگر صبح ابر قرمزی در هوا باشد می گویند شب باران می بارداگر شب ابر قرمز دیده شود مشخص نیست باران کجا می بارد.

هر کس ته دیگ زیاد بخورد در شب عروسی او باران خواهد بارید.

شکستن ظرف خوش یمن است و بدی و بلا را دفع می کند.

زن زائو را اگر تا ده روز اول تنها بگذارند ممکن است آل زده شود.

اگر زن حامله به جنازه ای نگاه کند چشم بچه اش شور می شود.

اگر کسی  چهل روز صبح قبل از طلوع آفتاب جلو در خانه خود را جارو کرده و آب بپاشد روز چهلم حضرت خواجه خضر را می بیند و میتواند هر مرادی که دارد از او بگیرد.

اگر کسی موقع شام و یا ناهار وارد خانه ای شود می گویند مادر زنش او را دوست دارد و اگر غذا تمام شده باشد می گویند مادر زنش او را دوست ندارد.

اگر ذره ای پنبه و یا چیز دیگر روی مژه چشم کسی بچسبد حتما برای آن شخص سوغاتی می آورند.

در موقع گرفتن ماه مس میراثی می زنند و میگویند که ماه گرفتگی زودتر باز می شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *