اعتیاد در روستاها / مقاله

اعتیاد در روستاها

دراکثر روستاهای کشور مردم از این امر مستثنی نیستند.تقریبا کمترپسر نوجوان پانزده شانزده ساله ای را می توان یافت که سیگار نکشد.آن هم سیگار وینستون لایت اصل!حتی تعداد زیادی از خانمها هم پنهانی و دور از چشم مردها و بزرگترها پکی می زدنند.به قول خیلی هایشان اگر کمپانی وینستون می دانست که در همین چند روستا چقدر فروش دارد،حتما یک کارخانه در اینجا تاسیس می کرد!

معمولا یا در حال کار در مزرعه و یا دامداری بودند که ساعتی یک سیگار برای رفع خستگیهایشان خیلی می چسبد و یا بیکار در محل سرسبزی ،زیر درختان دور هم گفتگو و بگو و بخند می کنند که در این حال هم سیگار خیلی می چسبید!و خلاصه به هر بهانه ای سیگار می کشند و تازه این آفت کوچکتر روستاها بودواز آن مهمتر رواج کشیدن تریاک بود.

تریاکی که از شهر به راحتی آب خوردن داخل هندوانه وبسته های نان ،زیر کلاه،داخل کفش،جاساز داخل ماشین به روستاها می آورند ویک نفر به نمایندگی به همه اهالی پخش میکند

در بعضی روستاها هر میهمانی حتما بساط منقل و وافور و تریاک علم می شود و مردی که حاضر نبود پکی به این بلای خانمانسوز بزند با حقارت به او نگریسته می شد!می گفتند ما که معتاد نیستیم.برای تفریح هفته ای یکی دوبار می کشیم و وقتی هم که سرشان گرم می شد و نشئه می شدند،چقدر هم در مورد فواید و خاصیت های این سم داد سخن می دادند! چون همه گیر بود و مصرف آن عرف شده بود،کسی به انجام این کار اعتراضی نمی کرد و همه به نوعی آن را پذیرفته بودند.

غیر از این عمل،از سن حدود پنجاه و شصت سالگی هم خوردن تریاک توسط مردان،امری کاملا عادی بود.دیدن این صحنه که پیرمردی از شیشه ای کوچک در جیب خود تکه کوچک قهوه ای رنگی درمی آورد و ان را در نعلبکی همراه کمی چای حل می کند و می خورد و بعد بقیه چای پررنگ خود را با قند زیادی می نوشد،چیز تعجب برانگیزی نبود!

برخی هم به تریاک عادت کرده اند وتا آن را مصرف نکن برایشان جانی نمیماند تا در روستا کار کنند،خوب عادت کرده اند وبدنشان به نوعی ماده نیروزا محتاج میباشد.

در برخی وقت ها هم چیزهایی میبینیم که چند ساعتی  فرد در حالت تعجب میماند.روزی داخل بانک ملی عظیمیه مشغول ریختن فیش بودم که یکی از این هم ولایتی ها را دیدم که مشغول هدیه دادن تریاک به مامور بانک بود.یا در روستای خودمان چند سال پیش مشغول آب دادن یکی از اهالی برای شوخی با این فرد به جای تریاک قیر تحویلش داده بودند وفرد تا یک هفته خانه نشین شده بود

در بعضی از روستاهای خلخال ظرف خوراک پزی را وسط میگذارند یه نفر داخل یه ظرف به همه مقداری را میدهد تا روی وسیله مورد نظر بچشبانند انگاری مشغول تقسیم کیک تولد هستند حالا تو بیایی داخل جمع اینها بگویی که این کار ناپسند است واز این موارد نتیجه اش جز توهین وتحقیر چیز دیگری نیست

اصولا شما در هر جمعی که وارد شوی ومخالف صحبت کنی(در فرهنگ ما) اولین مورد برای  تخریب شما تمسخر میباشد با گزینه تمسخر اول شخصیتتان را زیر سوال میبرند وبعد از گزینه دوم تخریب با تهمت به اتمام میرسانندمثلا میگویند:فلانکسین اوغلن گوردون کی…..

و این داستانها ادامه دارد

منبع:

khasare.blogfa.com/

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *