حمام و رسومات مربوط به آن در بهارستان / آشتیا
حمام و رسومات مربوط به آن در بهارستان قدیم
این اطلاعات به نقل از آقای اسماعیل هادی گل وکربلایی نصرالله و غلام ابراهیم اسد و قاسم قهرمان به نقل از مرحوم غلامرضای کربلایی محمد علی و پدر خودم گرد آوری شده است .
از سازنده و زمان ساخت اولین حمام در روستای بهارستان اطلاع دقیقی در دست نیست ولی مکان آن در دشت خراّب و پایین تر از خانه فعلی بهرام خدا بیامرز بوده ، چون در آن زمان ده خراّب در پشت قلا قرار داشته است . و علت تخریب آن نیز مشخص نیست ولی بجای آن حمامی که هنوز اسکلت اصلی آن در غربی ترین نقطه روستا در کنار استخر قنات خراب پا بر جا می باشد به همت خدا خدا بیامرز کربلایی محمد علی (پدر حاج علی و غلامرضا) و ساکنان آن زمان روستا بدست پرتوان حبیب وشاره ای پدر استاد حسین در حدود ۱۰۰ سال پیش بنا گردیده است .

عکس مهدی هادی گل
مرحوم کربلایی محمد علی از مزرعه کنعان باغی (کلم باغی ) هر روز چند بار الاغ خربزه و صیفی جات چیده و به آشتیان برده و می فروخته است و به جای آن مصالح ساختمانی از جمله آجر و آهک و ساروج و ….. مورد نیاز ساخت حمام را تهیه کرده و می آورده است . لازم به ذکر است که گچ مورد نیاز را از رودخانه ای پایین تر از خراب پایین بنام گچ چئی (رودخانه گچ) کنده و آورده و خودشان می پختند .
حمام قدیم بهارستان بصورت طاق (گنبد) که بر بالای هر گنبد شیشه ای قرار داده شده است تا نور به داخل حمام تابیده شود ساخته شده وتشکیل شده بود از ۱ – گرم خانه (فضای قابل استفاده برای شست و شو )
۲ – خزینه (انبار آب گرم)
۳ – تون (آتشدان)
که بعد ها اتاقی به عنوان رخت کن و مجددا اتاقی برای جلوگیری از ورود هوای سرد جلو رختکن ساخته شد –که علت تو در تو بودن آن این بود که هنگام خروج از حمام ، بدن به تدریج با هوای آزاد عادت کند و از سرماخوردگی و بروز بیماری جلوگیری شود . – علت ساخت آن در این مکان ، نزدیکی به آب بوده است .
عکس مریم هادی گل
برای ورود به حمام ابتدا وارد اتاق اولیه (اتاق انتظار) شده و سپس وارد رختکن می شدی ، اتاقی که در وسط آن حوض آب سردی قرار داشت و دور تا دور آن نیز سکو( پله یا صندلی ) برای نشستن قرار داشت، در زیر سکو محل هایی برای قرار دادن کفش ها در نظر گرفته شده بود .

عکس مهدی هادی گل
اتاق اصلی حمام ( اتاق شست و شو ) از دو قسمت تشکل شده بود . خزینه یا انبار آب گرم و قسمت دیگر اتاق شستشوکه محلی بود برای لیف و یا کیسه نمودن . یک حوض آب سرد نیز در گوشه ای از اتاق شست و شو برای انتقال آب سرد به داخل خزینه قرار داشت و سکویی با ارتفاع کمی نیز برای اقامه نماز تعبیه شده بود .

عکس رامین کربلایی
نحوه گرم کردن حمام
در ابتدا آب حمام را با بوته و چوب گرم می کردند . افراد زیادی برای گرم کردن و قابل استفاده نمودن اب حمام برای استفاده عموم مردم تلاش کرده اند . آنان هر روز از صحرا بوته کنده و در کنار حمام انبار می کردند و یک نفر هم بوته ها را یکی یکی در آتش می انداخته تا آتش بصورت یکنواخت بسوزد .

عکس رامین کربلایی
در قسمتی از کف خزینه یک دیگ مسی بنام تیان کار گذاشته شده بود و از بیرون داخل آتشدان (تون) زیر دیگ آتش می سوخت و آب دیگ و در ادامه آب کل خزینه را گرم می کرد . افراد زیادی کار گرم نگه داشتن حمام را به عهده داشته و به اصطلاح خودمان ،حمام سوزاندند .

عکس رامین کربلایی
خلیل خدا بیامرز همراه فرزندانش قهرمان و دلاور و مرحوم مشهدی علی اکبر یزدی و آبراهیم اسد همراه با فرزندانش غلام و شعبان و بعد از آنها بهرام و امیر و عزت الله و …… و در آخر نیز بصورت نوبتی به ازاء افراد خانواده می بایست مردان خانواده حمام را بسوزانند .
با پیدایش نفت این حمام نیز پیشرفت کرد و در کنار آن یک انبار نفت ساختند و نفت سیاه برای بهتر سوختن با آب مخلوط می شد و می سوخت و صدایی شبیه سرخ کردن پیاز داشت که البته دود زیادی داشت و باعث آلودگی مزرعه خراب و خانه های نزدیک حمام شده بود .

عکس همایون هادی گل
نحوه آبگیری حمام
آب از سراب قنات خراب بوسیله دریچه ای قابل تنظیم با پای خودش از زیر زمین به حوض رختکن که برای شستن پاها قبل از خروج از حمام و پوشیدن کفش و شستن لنگ بود می رسید و پس از پرشدن آن از سوراخ مقابل آن وارد حوض آب سرد داخل قسمت گرم خانه می شد . این حوض حدود ۲ متر مکعب گنجایش داشت و در گوشه ای در کف اتاق گرم خانه بود .
بعد از پرشدن این حوض افرادمسئول سوزاندن حمام به کمک مردم ، آب سرد را با پیت های حلبی ( جای روغن ۱۷ کیلویی که به آن دسته زده و شبیه سطل در آورده بودند ) به داخل خزینه می ریختند . برای اینکار سه نفر نیاز بود یکی سطل را پر از آب سرد می کرد و به نفر دوم می داد و او هم سطل را به نفر سوم که روی پله ها ایستاده بود و به خزینه مشرف بود میداد و سطل خالی را می گرفت و نفر سوم هم سطل را در درون خزینه تخلیه می کرد .
گاهی اوقات بچه ها سطل های خالی را برای پر شدن مجدد به نفر اول بر گردانده و در پرکردن خزینه مشارکت می کردند .
گنجایش آب خزینه که ابعادی در حدود ۳ متر در ۳ متر و ارتفاع آب یک متر و بیست سانتی متر داشت ، تقریبا ۱۰ متر مکعب بود و با یک حساب سر انگشتی از ابعاد ۳۰ سانتی متر در ۳۰ سانتی متر و ارتفاع ۴۰ سانتی متری سطل ها ،اگر خزینه کاملا خالی بود می بایست حدود ۳۰۰ سطل آب به داخل خزینه بریزند .
بعد از خالی شدن حوض آب سرد که حدود ۳۰ تا ۴۰ سطل آب می گرفت می بایست مدتی صبر کنند تا حوض مجددا پر شود و دوباره به همین روش آب را به داخل خزینه انتقال دهند .

عکس رامین کربلایی
برای تمیز کردن آب خزینه – تصفیه آن – از یک سبو –کوزه – استفاده می شد بدینصورت که در ته سبو یک سوراخ تعبیه شده بود قبل از ورود به داخل آب هر دو سوراخ در و ته سبو را می گرفتند و آنرا بصورت وارونه داخل آب در قسمت گوشه های خزینه – محل جمع شدن فاضلاب و مو و مواد اضافی – برده و همزمان هم در و هم سوراخ انتهای آن را باز می کردند . آب همراه مواد ته نشین شده کف خزینه وارد سبو می شد و از سوراخ ته نیز هوای اضافی قل قل کنان خارج می شد ، بعد از پرشدن سبو دوباره در و سوراخ ته آنرا می گرفتند و آنرا از آب خارج می کردند و از در خزینه به بیرون می ریختند و این کار را چند بار تکرار می کردند .
البته بعد از آمدن برق به روستا ، فرزندان مرحوم ولی میرزا خدا بیامرز ، حمام را به پمپ آب مجهز کردند که آب را مستقیما از حوض آب سرد رختکن توسط لوله از پشت بام به داخل خزینه منتقل می کرد .
نحوه استفاده از حمام
استفاده از حمام بصورت شیفتی بود . از طلوع آفتاب تا حدود ساعت ۴ و ۵ بعد از ظهر مخصوص خانم ها و از غروب تا صبح روز بعد مختص آقایان بود .
معمولا پیر مرد ها و بچه ها بیشتر غروب که هوا روشن بود به حمام می رفتند و گاهی نیز به دلیل رعایت نکردن زمان، تداخل پیش می آمد و می بایست پشت درهای بسته منتظر خروج خانم ها شوند .
جوانان و میانسالان سر شب و یا نیمه شب به حمام می رفتند .در آن زمان می دیدی که چند نفر از نوجوانان و یا جوانان ، شب هنگام باهم صحبت کنان به سمت حمام می روند و یا گاهی نیمه های شب سوسوی چراغ دستی را می دیدی که مردی به سمت حمام می رود و گاهی نیز بچه ها را هم که از صبح زود در صحرا کار کرده بودند را به سختی از خواب بیدار کرده و به حمام می بردند و بچه های بیچاره گاهی از فرط خواب به در و دیوار می خوردند و گاهی نیز در فصل زمستان روی برف و یخ ها زمین می خوردند .
معمولا قسمت رختکن با نور چراغ دستی ها روشن می شد و داخل گرم خانه توسط چراغ موشی که با دود زیاد می سوخت روشن می گردید چون چراغ دستی ها در داخل گرم خانه پت پت کرده و خاموش می شدند .

عکس همایون هادی گل
مردها معمولا وسایل حمام و لباسهایشان را در پارچه ای بنام بقچه می بستند و با خود به حمام میبردند و خانم ها از زنبیل برای اینکار استفاده می کردند .
وارد حمام که می شدی پس از در آوردن لباسها در اتاق رختکن ، آنها را در همان بقچه لباسهای تمیز گذاشته و گوشه های آن را به هم گره می کردند و روی سکو می گذاشتند و کفشهایشان را نیز در زیر سکو در جای مخصوص خود قرار می دادند .
مردها بعد از در آوردن لباسهایشان یک پارچه قرمز رنگ بدور کمر خود می بستند که به آن لنگ یا فوطه می گفتند . البته بچه های کوچک از این قاعده مستثنی بوده و آزاد بودند .

عکس رامین کربلایی
بعد از ورود به قسمت گرم خانه ، ابتدا می بایست در قسمت مخصوص ( جلوی اتاق زیر آب که محل خروج آبهای کثیف بود ) طهارت گرفته و گاهی نیز چند تاس آب بر سر و بدن خود می ریختی و سپس از پله های خزینه بالا رفته و وارد آب نسبتا داغ خزینه می شدی – جکوزی های امروزی یادآور خزینه های حمام های قدیمی است – بعد از اینکه تنی به آب میزدی ، از آب خزینه خارج می شدی و در قسمتی از گرم خانه روی زمین که به سبب عبور هوای گرم ناشی از سوختن حمام از زیر آن ، حسابی گرم شده بود می نشستی و خودت را می شستی . ظرفی که با آن از خزینه آب برداشته و روی خودشان می ریختند ، طاس نام داشت که در اوایل از جنس مس و بعد ها روحی و پلاستیک هم به آن اضافه شد .
آب مصرفی نیز از طریق اتاق زیر آب به خارج هدایت شده و مورد استفاده کشاورزی بود .
اوایل برای شستن سر از گل سرشو و قره قروت – ترف- و گاهی نیز آب نخود سیاه برای استحکام ریشه موها استفاده می شده و بعد ها صابون آشتیان به آن اضافه شده است . البته گاهی نیز آب ترش قره قروت به داخل دهان می رفت که حسابی خوشمزه بود .
معمولا مردها پشت همدیگر و بچه ها را کیسه می کردند و بعد از اتمام شست و شو مجددا وارد خزینه شده و به اصطلاح خودشان را در همان آب ، آب می کشیدند و از گرم خانه خارج شده و پس از پو شیدن لباس در رختکن ، وسایل حمام و لباسهای چرک را در بقچه بسته و از حمام خارج می شدند .
عدم رعایت موارد بهداشتی در اینگونه حمام ها ناگفته پیداست ولی با توجه به فرهنگ و آگاهی مردم آن زمان و امکانات موجود ، چاره ای به جز آن وجود نداشت .
بعد از پیروزی انقلاب و توجه بیشتر به روستاها و پیگیری شورای روستا در آن زمان جهاد سازندگی اقدام به ساخت حمام بهداشتی به سبک جدید و سیستم دوش ، در جلوی خانه محمد سیما نمود .

عکس مهدی هادی گل
در حمام جدید چون قسمت مردانه و زنانه آن جدا بود دیگر نیازی به شیفتی کردن صبح و شب برای خانمها و آقایان نبود .آب آن از آب لوله کشی روستا تامین می شد ولی بدلیل کمبود آب شرب روستا تصمیم گرفته شد که آب کورچاه را به حمام انتقال دهند . این پروژه نیز توسط جهاد سازندگی و با همت و همکاری زیاد روستاییان انجام شد و آب کورچاه بدلیل اختلاف ارتفاع از فاصلع ۳ کیلومتری با پای خودش بدون نیاز به هیچ نیرو و پمپاژی وارد حمام می شد ولی بدلیل عدم کارشناسی دقیق و استفاده از لوله های کم قطر و کم عمر ، این امردوام چندانی نداشت و با شکست مواجه شد .
کم کم ساخت خانه های جدید به سبک امروزی و ساختن حمام در منازل قدیمی رواج پیدا کرد و تقریبا در تمام خانه ها حمام ساخته شد و رفتن به حمام عمومی رونق خود را از دست داده و به تاریخ پیوست . و حمام ساخته شده توسط جهاد نیز در حال تخریب می باشد .
لازم به ذکر است که نقش حمام ها در زمان عروسی های قدیم خود داستان مفصلی است که در داستان عروسی ها به آن خواهیم پرداخت .
منبع: