سوربن – میاندرود – مازندران
سایتها و وبلاگهای روستای سوربن
شهرستان میاندرود – استان مازندران
http://www.sorbon.mihanblog.com
سوربن از دو واژه " سور " و " بن " تشکیل شده است. در واقع بخش اول نام یک کلمه مازندرانی میباشد که ترجمه کلمه " سور " بزبان فارسی بمعنای " سرو " یعنی درخت سرو میباشد. در گویش محلی بدرخت سرو " سور " میگویند. بخش دوم کلمه هم یعنی " بن " که بمعنای مصطلح فارسی آن یعنی " بن " ؛ پایین و زیر میباشد. از ترکیب دو کلمه فوق یک کلمه مرکبی بنام " سوربن " بدست می آید که در واقع بمعنای همان " سرو بن " میباشد. یعنی زیر درخت سرو.
پس سوربن یعنی جائی زیر درخت سرو. مثلا اگر یک نفر زیر درخت سرو نشسته باشد، میگویند او در سوربن نشسته است. با این توضیح میتوان وجه تسمیه نام روستا را دریافت. یعنی روستای سوربن در جائی واقع شده است که یک درخت سروی یا چندین درخت سرو در قسمت بالاتر آن مکان ، واقعند.
از بعضی از ریش سفیدان روستا پیرامون وجه تسمیه نامگذاری سوال شد، تقریبا اکثر قریب باتفاق روایت زیر را بیان داشتند که به عقیده راقم این سطور مقرون به واقعیت هم بوده است:
یک تل – تپه کوچک – در مکان فعلی روستا ، وجود داشت که چند درخت سرو روی آن تل بود. این منظره یعنی وجود درخت سرو آنهم روی تل در صحرای هموار منطقه ، بطور واضحی برای افراد قراء پیرامون، از فاصله های دور دست مشخص بود. اگر از فردی که قصد عزیمت به این منطقه را داشت، سوال میکردند که کجا میروید؟ آنشخص جواب میداد: سوربن ! یعنی به همان زیر درخت سرو که منظور همان درخت سرو با همان منظره خاص خودش که روی تل بود. بهمین دلیل ، بعدها که افرادی بصورت سکنه در این مکان ساکن شدند را ، سوربنی مینامیدند. و لذا روستای سوربن بر اساس این واقعه نامگذاری شد. تا زمان نگارش این سطور قول دیگری در خصوص وجه تسمیه روستا نشنیده ام. چنانچه به مطلب یا اطلاعات جدیدتری در این رابطه دسترسی حاصل شد. حتما در بخشهای دیگر به آن اشاره خواهد رفت.
نامگذاری بطورکلی در پیش ترها متاثر از دلائل گوناگونی بوده است، دلائل طبیعی، اجتماعی و… ولی فراوانترین نامگذاری ها بر مبنای وضعیت طبیعی بوده است. فی المثل همین مبنا که برای نام سوربن وجود دارد. یعنی با توجه و وضعیت طبیعی و جغرافیائی ، اسمی را برای یک منطقه ، بویژه منطقه مسکونی یا مزروعی انتخاب میکردند.
مثلا در یک منطقه ای درخت انار زیادی وجود داشت، در نامگذاری با توجه بهمین مبنا، نام آن منطقه را مثلا اناردین یا انار کلاء و … میگذاشتند.
روستاهائی که بر مبنای وضعیت جغرافیائی و طبیعی نامگذاری شده اند، بسیار زیادند. میتوان در همین منطقه خودمان از روستاهائی مانند: سوربن ، اناردین ؛ تجن لته ؛ ولوجا ؛ پنبه چوله ؛ سیاه چنار ؛ موذی باغ و… نام برد که با توجه به مبناهائی به ترتیب: درخت سرو ، درخت انار ، رودخانه تجن ، درخت اوجا، پنبه ، درخت چنار ، درخت بلوط و… نامگذاری شده اند.
قدمت روستاهائی که با این مبناها نامگذاری شده اند معمولا طولانی تر از دیگر روستاهاست که بر اساس مبناهای دیگر نامگذاری شده اند.
یک مبنای دیگر نامگذاری را میتوان از جهت اجتماعی آن دانست که در این صورت نام یک فرد که باعث یا بانی استقرار و آبادی روستا میشد، مبنای نامگذاری قرار میگرفت، که روستاهای از این دست در منطقه مازندران بسیار زیاد است: روستاهائی مثل محمدآباد، حسین آباد، امیرآباد، علی آباد، و…از این نوعند. البته این مبنا خود دو حالت دارد. یک حالت یا جنبه آن بصورت طبیعی و خودبخودی نامیده میشد. مثلا فردی بنام حسین واقعا باعث اصلی آبادی یک منطقه مسکونی میشد و مردم منطقه بصورت خودبخودی آنجا را بنام حسین آباد نامیده اند. و حالت دیگر آن نامگذاری بصورت تحکمی و تقریبا اجباری و قراردادی بوده است. مثلا فردی خان یا ارباب ده بوده و بواسطه ارضاء تمنیات خودخواهی و حس زنده نگهداشتن نام خویش، بزور سعی میکرده است که نام یک آبادی را بنام او بخوانند. این دسته از روستاها بطور معمول از قدمت و پیشینه کمتری برخوردارند. البته برای نامگذاری مبناهای دیگری هم حتما وجود داشته است که بحث آن از حوصله این مقال خارج است.
در پایان لازم است یادآور شوم که بعد از انقلاب بواسطه تغییر ارزشها ، تغییرات زیادی در اسامی و نامهای مناطق و شهرها و روستاها بوجود آمد. بویژه در شهرها. گاهی هم حساسیتهای سیاسی اجتماعی خاصی را هم این تغییر دادنها بوجود آورده است، منباب نمونه:
عده ای از افراد جوان باصطلاح انقلابی ، نام روستای سورک که در حدود ۱۵ کیلومتری شرق ساری قراردارد را به " صبرا " – نام یکی از مناطق فلسطین – تغییر داده بودند. این تغییر با عکس العمل تقریبا شدید مردم روبرو شد و بالاخره این تغییر نام جا نیفتاد و همان سورک قبلی باقی ماند. اما همین مسئله باعث دودستگیهای زیادی شد و عده ای تقریبا به مخالفت برخاستند و باقی ماجرا.
(محمود زارع )….