چروم : [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کمارج بخش خشت شهرستان کازرون که در ۸هزارگزی شمال کنارتخته ، کنار راه شوسه ٔ کازرون به بوشهر واقع است . جلگه و گرمسیر است و ۸۸ تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ شاپور، محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و شال بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج۷ )
نگارنده بر این باور می باشد که در زمان تالیف این نوشته در فرهنگ دهخدا جمعیت چرون ۸۸ تن بوده است لذا در بین سال های ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۵ جمعیت چرون به ۳۰۰تن هم می رسیده است .
در مورد شغل اهالی روستا هم نگارنده معتقد بر این است که شغل سوم مردم روستا یعنی دامپروری می بوده است که در حال حاضر به شغل اول مردم روستا تبدیل شده است و جای کشاورزی را هم گرفته است .
اما موقعیت روستای چرون در فارسنامه ی ابن بلخی:
اما در فارسنامه ی ابن بلخی به منشاء اصلی روستای چرون اشاره شده است که در زیر میتوان آن را ملاحظه نمود:
خشم چروم . [ خ َ چ ُ ] (اِخ ) [= خشم ] جماعتی از ایل چروم کوه گیلویه آمده در اینجای توطن نموده اند. بنام آنها مشهور گردید دو فرسنگ کمتر میانه ٔ شمال و مشرق خشت . اصل خشم حشم بحاء بی نقطه است که ایل و طایفه باشد. (فارسنامه ٔ ابن بلخی ).
منظور از کهکلویه همان چرام می باشد.
خشم هم همانطور که نوشته شده به معنای ایل می باشد.
اما در مورد ابن بلخی هم لازم است که اطلاعاتی را برای عزیزان بنویسم تا با تطبیق آن با تاریخچه ی روستای چرون به قدمت این روستا پی ببرند.
ابن بلخی مورخ ایرانی نیمه اول قرن ۶ هجری قمری نویسندهٔ کتاب فارسنامه است که بین سالهای ۴۹۸ تا ۵۱۱ ه. ق نوشته شدهاست.[۱] نام او نامعلوم است و نخستین بار حمدالله مستوفی وی را با این نام (ابن بلخی) ذکر میکند. ابن بلخی خود در فارسنامه مینویسد بلخینژاد است ولی در فارس بزرگ شدهاست. از وی جز فارسنامه اثر دیگری به دست نیامدهاست لیک خود نوشتهاست که بر آن بود تا کتاب تاریخ دیگری از زمان پیامبر اسلام تا دوران خود وی بنویسد.[
نگارنده معتقد بر این است که با توجه به زندگی نامه ی ابن بلخی که به قرن ۶ باز می گردد و به این دلیل محکم که قبل از نوشتن فارسنامه توسط ابن بلخی هم مردم در روستای چرون کهنه زندگی میکرده اند میتوان قدمت چروم را به ۱۵۰۰سال قبل یعنی همزمانی با دین مبین اسلام تخمین زد .