شهید مهدی حسنی / ولاشجرد / تویسرکان
شهید مهدی حسنی / ولاشجرد / تویسرکان
شهید مهدی حسنی فرزند مرتضی در روز اول آبان ۱۳۶۰ در خانواده ای مذهبی در ولاشجرد تویسرکان از توابع استان همدان دیده به جهان گشود.
پس از طی دوران طفولیت به مدرسه رفت و در رشته حسابداری دیپلم گرفت. مهدی در فضای دینی و اصیل خانواده؛ شخصیتی عاطفی، تلاشگر، باصفا، ورزشکار و پرجذبه یافت. او پس از پایان تحصیلات متوسط به خدمت مقدس سربازی رفت و در منطقه مرزی دهلران، دشت عباس و فکه به حراست از مرزهای مهین اسلامی پرداخت.
این نوجوان بسیجی و بی آلایش، سرانجام روز شامگاه ۲۷ فروردین سال ۱۳۸۰ در پاسگاه چم هندی در منطقه عملیاتی فکه به فیض شهادت نائل آمد.
از آن شهید عزیز چند نوشته و نامه برجای مانده که بیانگر روحیه و منش فکری و معنوی اوست:
مهدی در روز پانزدهم فروردین سال ۱۳۸۰ – دوازده روز پیش از شهادتش که مصادف با ایام شهادت اباعبدالله الحسین(ع) است – در دفترچه خاطراتش می نویسد:
امروز تاسوعای حسینی است و فردا هم عاشورا! اینجا حال و هوای عجیبی دارد. اینجا بوی جنگ و بوی شهادت و عملیات به آسانی به مشامم می رسد.اینجا عشق و حال عجیبی دارد. سوزش چشم ها امانم را بریده و قطره ها هم هیچ اثری ندارند،بعضی وقتها فکر میکنم چشم هایم دیگر خوب نمی شوند.
مهدی در پایان دفتر می نویسد: خدایا! چشم هایم که خیلی درد می کند و سوزش شدیدی دارد. خدایا! ۵۰۰ صلوات نذر می کنم و قسمت می دهم که در این تاسوعای حسینی به نام حسین شهید که چشم هایم را مداوا کن.
پس از طی دوران طفولیت به مدرسه رفت و در رشته حسابداری دیپلم گرفت. مهدی در فضای دینی و اصیل خانواده؛ شخصیتی عاطفی، تلاشگر، باصفا، ورزشکار و پرجذبه یافت. او پس از پایان تحصیلات متوسط به خدمت مقدس سربازی رفت و در منطقه مرزی دهلران، دشت عباس و فکه به حراست از مرزهای مهین اسلامی پرداخت.
این نوجوان بسیجی و بی آلایش، سرانجام روز شامگاه ۲۷ فروردین سال ۱۳۸۰ در پاسگاه چم هندی در منطقه عملیاتی فکه به فیض شهادت نائل آمد.
از آن شهید عزیز چند نوشته و نامه برجای مانده که بیانگر روحیه و منش فکری و معنوی اوست:
مهدی در روز پانزدهم فروردین سال ۱۳۸۰ – دوازده روز پیش از شهادتش که مصادف با ایام شهادت اباعبدالله الحسین(ع) است – در دفترچه خاطراتش می نویسد:
امروز تاسوعای حسینی است و فردا هم عاشورا! اینجا حال و هوای عجیبی دارد. اینجا بوی جنگ و بوی شهادت و عملیات به آسانی به مشامم می رسد.اینجا عشق و حال عجیبی دارد. سوزش چشم ها امانم را بریده و قطره ها هم هیچ اثری ندارند،بعضی وقتها فکر میکنم چشم هایم دیگر خوب نمی شوند.
مهدی در پایان دفتر می نویسد: خدایا! چشم هایم که خیلی درد می کند و سوزش شدیدی دارد. خدایا! ۵۰۰ صلوات نذر می کنم و قسمت می دهم که در این تاسوعای حسینی به نام حسین شهید که چشم هایم را مداوا کن.
آری خاک فکه، شلمچه، دشت عباس ، خرمشهر و … وجب به وجب قدمگاه شهداست . در این مناطق آسمان به زمین پیوند خورده و به راحتی می توان نسیمی را که از حرکت بال فرشتگان ایجاد می شود احساس کرد. اینجا سرزمین عشق است و مرز شهادت، جایی که مهدی و مهدی های بسیار از این خاک بال گشودند و آسمانی شدند. (یادش گرامی)
منبع:خبرگزاری نوید شاهد
