تصویری زیبا از روستای لرگان / نوشهر / مازندرا
نام لرگان اقتباس از این است که درخت قدیمی به نام لرگ در منطقه وجود داشته و به علت پوست دهی خوب آن از قدیم به جهت بستن هیزم و چیزهای دیگر استفاده می نمودند و این درخت از لرگان فعلی شروع و از بهم پیوستگی سلسله جبال البرز به لرگان کلارستاق ختم شده بود به همین دلیل این دو روستا را در کجور و کلارستاق به همین نام شهسواراست
منطقه لرگان از انتهای صحرای لکتور ابتدای سی تک و در ارتفاعات علیخان پل شروع و از یک طرف به سوی راه قدیمی قشلاقی معروف به دشت راه تا سامان زینه و کوچ و سامان روستای مونج وصل می باشد و از طرفی به سرگردنه پشته روستای پول تا همین مبدا که این محدوده اراضی و زمینها به صورت منتطقه ای نام گذاری گردیدند که به نامهای کلارزن- سی تک- زمین صیادی- پاشا- میر- کاردرباغ- خرابه- گراز- لت دره- ورو- چتی پشت- سالارخته سر- گنجنو- علفزار(واشکپا)- لو – اغوزدارپشت و …. می باشند.
ورود ساکنین روستای لرگان به قبل از تاج گذاری سه سلسله قاجار (آقامحمد خان) برمی گردد. که طوایفی نظیر کاردگر خواجه- صیادی – جلائی و گروهی از ایل کرد ولر سکونت داشته که بیشتر در منطقه کلارزن زندگی می کردند و چون چشمه ای وسط روستای فعلی لرگان وجود داشته با ساختن گل رس به عنوان لوله هدایت آب جهت شرب به محل سکونت خود مورد مصرف قرار می دادند و جماعتی از اقوام امیریهای این روستا که به شغل آهنگری مشغول بودند در اطراف چشمه و حومه آهنگر روستا اسکان داشته و به صورت چادر نشینی زندگی می کردند.
در مورخ پنجم ماه شوال در سال ۱۲۱۳ قمری به استناد سند مالکیت روستای لرگان به دلیل رشادت و عناوین جنگی یکی از فرماندهان دوره فتحعلی شاه قاجار پادشاه مذکور باتعین حد و حدود ملک شش دانگی لرگان را ازمحرو مدخل- مرتع و مزرع- آسیاب و آبدنگ و سایر متعلقات به سرسلسله خسروی های لرگان به نام خسرو خان اعطا نمود و از آن پس خسرو خان مالک اصلی روستای لرگان شناخته شد. خسرو خان از نظامیان زمان قاجار بود و اصالتاً اهل فیروزآباد کجور و عموماً به طائفه رئیس موسوم بود. که در این روستا(فیروزآباد) در حال حاضر طائفه رئیس اسکان دارند و بیشتر با شهرت محمدی فیروز معروفند و طائفه رئیس در روستای لرگان عموماً با شهرت خسروی معروف می باشند. در مورخ ۲۸/۸/۱۱۹۶ آقایان کمال الدین و جمال الدین از طائفه جلائی این روستا تمامی و همگی املاک موروثی و متصرفی خود را به آقایان اسدالله و شکرالله کاردگر و تیمور مسیح آهنگر فروختند و از لرگان خارج شدند (توضیح اینکه قسمتی از روستای لرگان فعلی بوده) و حدود ۱ سال بعد ۷/۸/۱۱۹۷ تیمور مسیح سهم خود را آقایان شکرالله و اسدالله کاروگر فروخت.
با مهاجرت پی در پی ساکنین و فشار خسرو خان به عنوان مالک اصلی و حمایت شاهان قاجار طوائفی چون کاردگر به صلاح الدین کلا- خواجه به دلسم-صیادی به مرزن آباد- پاشا به پاشاکلای نوشهر- میر به میخساز مهاجرت و کوچانده شدند و تنها طوائفی که از حمایت پادشاهان قاجار برخوردار بودند طائفه ایل کرد ولر روستا که عموماً خواجوند ها موسومند نقل مکان نشدند. در سال ۱۳۳۰ قمری اجاره نامه ای فی ما بین مالکین روستا از طوائف رئیس به نامان ملاعلی و کدخدا امان الله و طوائف کاروگر به نامان عباس و اسدالله و سایر رعایان این دو طائفه با سران طوائف خواجوندها به نامان ملا نعمت- میرزا محمد- ابراهیم- حاج علی اعظم- میرزا بابا و سایر ایل لرگان تنظیم گردید که از آن پس املاک های تحویلی در اختیار خواجوندها قرار گرفت و پس از کشت و زرع سرانجام بهره محصول را به صورت خراج تقسیم می نمودند و هیچ مالکیتی نداشتند و ورود سادات لرگان را طبق نقل قول اهالی بدین صورت است که وقتی سرسلسله یکی از طوائف لک بنام نظر که حدود ۷ پسر داشته و در منطقه زاغمرز بهشر فعلی در جنگهای منطقه آن فاتح جنگ بوده و غنیمت زیاد جنگی به دست آوردند و چون فرد مذهبی بوده و با رایزنی وی و سید صالح ساکن میخساز قرار بر این شد که مظلمه ای بگذارند سر انجام تصمیم گرفت که چون اکثر ساکنین روستای لرگان بی سواد بودند و تعدادی از ساکنین مونج (فرزندان سید آقا بابا (سید مهدی)) از سواد مکتب خانه ای برخوردار بودند سبب حضور ایشان در روستاگردید که با خرید پنج پیمانه محلی ملک در محدوده مجاور چشمه محل از آقایان کاردگر خریداری نماید وبه ایشان هبه نموده و دوره مظلمه را سپری نماید و مدیون نباشد.
به همین دلیل سید مهدی سرسلسله سادات لرگان پدر وی سید علی محمد اهل و لیان منطقه طالقان بوده به این روستا ساکن شوند و چون همسر وی ریحانه از طائفه کیا سپل خوشل بوده و دارای چند فرزند به نامان سید اسماعیل- سید رمضانعلی- سید مرتضی- سید علی بابا بوده وارد لرگان شدند. قسمتی از محدوده گراز و خرابه را را آباد نمود و متصرف گردید و پایین زا قشلاق معروف به دشت راه را از جد خود ریحانه به ارث بردند و از طائفه بنا در میخساز چشمه شیاع را خریداری و آب آن را ته لرگان آوردند و زمینهای دیمی خود را آبیاری نمودند.
مالکیت به همین صورت ادامه داشت تا دوره پادشاهی رضا خان که به زور و جت راملاکی را در سرارسر ایران به نام خود ثبت نمود و از زارعین و مالکین به اجبار می گرفت به طورری که در کشور ایران دارای حدوحد ۴۴۰۰۰ سند مالکیت بوده که فقط یک سند آن که در بلوک ییلاقی زانوس رستاق کجور به شماره ثبت ۱۱ در تاریخ ۲۵/۱۱/۱۳۱۷ صادر گردید و حدود ۳۵ روستا پلاک گذاری شد و به نام خودش ثبت نمود.
پس از خروج رضا شاه از کشور در سال ۱۳۲۰ خورشیدی و تشکیل هیئت واگذاری وتصفیه امور املاک در جای جای ایران با شرح دادخواست شماره ۶۹۶ -۹/۱۲/۱۳۲۱ در اداره املاک شهسوار به نمایندگی از تعدادی اهالی و ملاکین حدود ۷ نفر از طائفه خسروی و ۷ نفر از طا.فه سادات و ۳ نفر از طائفه امیری با وکالت وکیل رسمس دادگستری بنام عبدالصمد خلعتبری در سال ۱۳۲۶ مالکیت این اراضی به نام مالکین ذکر شده ثبت و درج شد و تشکیل قانون اصلاحی اراضی وتصویب آن در سال ۴۲ به بعد و سرانجام در سال ۱۳۴۹ مالکیت املاک بنام زارعین و مالکین در کلیه طوائف ثبت و درج شده است.
منبع:
kojoor.com