بازیرکلا – سوادکوه – مازندران
سایتها و وبلاگهای روستای بازیرکلا
شهرستان سوادکوه – استان مازندران
روستای بازیرکلا یکی از روستاهای شهرستان سوادکوه از استان مازندران می باشد که در کوهپایه های البرز مرکزی قرار دارد . این روستا از طرف شمال شرقی با فاصلۀ بیست و دو کیلومتر با شهرستان قائمشهر، از طرف شمال غربیبا فاصلۀ سی و یک کیلومتر با شهرستان بابل و از طرف جنوب شرقی با فا صلۀ نه کیلومتر با شیرگاه از توابع شهرستان سوادکوه محدود می باشد .در ضمن همسایگان روستایی این روستا بشرح زیر می باشند :
از طرف شمال وشمال شرقی با فاصلۀ دو کیلومتر با روستای بورخیل ، از طرف جنوب شرقی با فاصلۀ ۱.۵ کیلومتر بت روستای فرامرز کلا و از طرف جنوب با فاصلۀ دو کیلومتر با روستای حاجیکلای غربی ، همچنین از طرف جنوب شرقی با فاصلۀ چهار کیلومتر با روستای کتی لته محدود است .
این روستا در انتهای کوهپایه ای قرار گرفته و کوهی در قسمت غربی آن بچشم می خورد که قلٌک نام دارد، ارتفاع این کوه از سطح زمین ۸۰ متر است .
حوادث و وقایع تاریخی روستا
بنا به گفته ی مردم ، این روستا در زمان حملۀ روسها به شمال ایران در زمان جنگ جهانی دوم تحت اشغال روسها بوده است ، و اردوگاه نظامی در چند کیلومتری این روستا قرار داشت . آنها نیز روز ها به این روستا و روستاهای اطراف سر کشی کرده و از مردم روستایی و زحمت کش آذوقه و مواد خوراکی دریافت می نمودند ، که گاه با مقاومت های مردم مواجه شده و به ضرب شتم مردم نیز می انجامید .
از جمله حوادث دیگری که ریش سفیدان روستا تعریف می نمودند حمله یاغی محل به نام "علی یاغی " بود ، این فرد یکی از شورشیان علیه رژیم شاهنشاهی رضا خان و بعد ، پسرش بود و در جنگ های اطراف این روستا پنا هنده و متواری بود و مردم منطقه را نیز به شورش دعوت می نمود ، که عدهای از روستاییان به او پیوستند . این گروه دستبرد های شبانه ای به خانۀ سرمایه داران و خوانین منطقه زده و اموال و دارایی آنها را غارت می نمودند .
یکی از اهالی روستا که خود از افراد علی یاغی بود خاطره ای نقل میکند : " روزی ما ، در جنگل بودیم و علی یاغی می خواست در چشمه ای همان حوالی استحمام کند و مرا به عنوان نگهبان گماشته بود ، تا در صورت وضع خطر او را با خبر کنم . من هم که شب نخوابیده و خیلی خسته بودم ف در این حین خوابم برد و دستم به ماشۀ تفنگ خورده ، گلوله ای شلیک شد . علی یاغی که فکر می کرد ژاندارم ها حمله کرده اند ، از هول و ترس لنگ به کمر شروع به فرار نمود ، ووقتی که پی به ماجرا برد ف دستور اعدام مرا صادر کرد ، که با پا درمیانی یکی دو تن از افرادش بعد از کتک مفصل آزاد و از گروه خود اخراجم نمود ! "
تا اینکه بعد از مدت ها ، کد خداهای روستاهای این منطقه ، با طرح توطئه ای علی یاغی را به عنوان مهمانی به خانۀ یکی از خوانین دعوت کرده و از آن طرف نیز ژاندارم ها که طبق قرار قبلی با خبر بودند ، خانه را محاصره نموده و علی یاغی و عده ای از یارانش را دستگیر و تحویل مقامات بالا داده اند ، سرانجام نیز بعد از چندین سال زندانی ، با قطع کردن یکی از پاها آزادش کردند و بعد از مدتی له صورتی فلاکت بار در گذشت .
به نقل از فضل ا…فضلی ۶۸ ساله در سال ۱۳۶۶
به نگارش از سرکار خانم سیده معصومه موسوی
نوشته شده در سایت توسط سید صالح موسویان
Www.bazirkola.com
نام های که مفهوم جغرافیایی دارند ، نام های که معنا ومفهوم شخصی دارند و نام های که با کلمه باغ یا مزرعه ختم می شوند با این طبقه بندی می توانیم دریابیم که این روستا چطور و چگونه تبدیل به این روست(بازیرکلا)ا شده است
نام این روستا همانطور که واقفیم بازیر کلا نام دارد ، و از دو جز« بازیر» و « کلا » ترکیب شده است . کلا در پسوند این کلمه و یا کلماتی نظیر این به معنی آباد و آبادی می باشد .واما کلمه ی « بازیر » بنا به گفته ی ریش سفیدان محل ، مخفف کلمه ی « یازیار » می باشد ، بازیار نام روستایی در اطراف شهرستان آمل بوده و ایشان اعتقاد دارند که ساکنین اولیه ی این روستا را مردمانی از روستای بازیار کلای آمل تشکیل داده اند و به علت مرغوبیت خاک منطقه و در دسترس بودن آب به اندازه ی کافی رفته رفته خانواده های دیگری نیز به این منطقه آمده و سکونت کرده اند .
افسانه ای نیز در رابطه با نام و پیدایش این روستا بر سر زبان ها ست که ذکر آن خالی از لطف نیست :
" در زمان های قدیم چمنزاری مسطح در منطقه ی فعلی این روستا وجود داشت که محل مناسبی برای بازی لوچو بود ، در یکی از این بازی ها کشتی گیر جوانی با یک ترفند و حیله ، کشتی گیر قدیمی و پهلوان منطقه را به خاک افکنده و خود قهرمان بازی ها گشت ، از آن زمان به بعد این منطقه که بعد ها سکونت گاه عده ای گردید ، بازی زن کلاه نامیده شد ، یعنی جایی که در فلان بازی فردی با حیله توانست قهرمان گردد "
نگارش : سیده معصومه موسوی