مشکلات روستای وربن / رودسر / گیلان

حالا باورم شده است که خالی شدن روستاهاازسکنه بخشی از تکامل زمین می باشد.درگذشته های بسیاردور بابرخورد یک شهاب سنگ بسیارعظیم گونه های مختلف حیات در روی زمین به نابودی گرائیدتازمین به تکامل برسد وگونه های تازه تری به وجودبیایند وبه زندگی ادامه بدهند.اکنون نیز روستاهای مولّد خالی از سکنه میشوند تاحاشیه های شهرهاراپر کنند تا شهرها تبدیل به ابرشهربشوند وحاشیه نشینان شهری نیز کاسه چه کنم چه کنم به دست بگیرند.خوب اینهم نوعی تکامل است.یعنی تبدیل شدن روستائی مولّد به شهرنشین محتاج به همه چیز.اگر درگذشته های خیلی دوریک شهاب سنگ باعث انهدام گونه های حیات شد اینک دست بسیاری از دست اندرکاران که مقدرات مردم روستابه آنان سپرده شده است باعث انهدام روستاهامیشود.البته میدانم که عمدی برای از بین بردن بافت روستائی وجودندارد.بلکه عدم مدیریت صحیح روستاهارابه سمت خالی شدن ازسکنه سوق میدهد.وقتی روستائی ازبدیهی ترین امکان زیست درروستایش محروم میشود،ناچاراست برای ادامه حیاتش اقدام به مهاجرت نماید.وقتی یک روستا مدرسه ندارد وبرای بردن فرزندان دانش آموزش به مدرسه درروستای دیگرجاده ندارد،چه کار دیگری میتواندبکندجز کوچیدن به مکانی که مدرسه دارد.درصد بسیاربالائی ازمهاجرتهای روستائیان به نقاط دیگربدلیل عدم امکانات زیستی میباشد.اما وقتی کسی را از زمینش جدامیکننددرواقع اورا بادستان وچشمان بسته به گودالی انداخته اند که شاید خود نداند وبه آن هجرت دل خوش میکند.عدم مدیریت صحیح روستائی وناکارآمدی بسیاری از طرح های عمرانی باعث میشود تا بسیاری از اعمال یا نیمه کاره رهاشوندیابازده خوبی نداشته باشند.مثلأباهزینه بالائی پلی برروی رودخانه بین روستای اینی ووربن وسورتله ساخته شده است.

امابدلیل نبودن جاده خوب بین دوطرف پل عملأناکارآمدهست وتغییری درپیرامون خودایجادنکرده است.زیراتنهاساخت یک پل مشکلی را از عبور ومرور بین روستاها وشهر حل نمیکند.وجود یک جاده خوب دردوطرف پل از واجبات وضروریات است.

میدانم که بسیاری از مسئولین شهرستان از مشکلات روستاهای ما خبرندارند.وآنانی هم که باخبرند یا برسر کارنیستند ویا چندان فرصتی برای پرداختن به مسائل روستاهاندارند.
یاشرکت مخابرات کوه نور دکل مخابراتی در روستابرپاکرده است.اما این دکل کارآئی لازم راندارد.تنها دکوری است که از دور،دل میبرد.هیچکس پس از نصب این دکل از ارتباط خوب تلفنی برخوردار نبوده است.البته من قبلأ نیز از زحمات برادران شرکت کوه نور تشکر کرده ام.



درموردمدرسه وبهداشت وامکانات دیگر نیز نباید چیزی گفت.زیرا تنها به سیاهی های دل می افزاید.نمیدانم وقتی مسئول شهری یا استانی از مهاجرت یک خانوار روستائی میشنود چه حسی پیدا میکند.لابدخیال میکند که این نیز از سختیهای روستا خلاص شد وبه آرامش شهر پیوست.اما همه میدانندکه هجرت یک آدم روستائی برایش آرامشی ندارد.زیرا مانند درختی است که شاخ وبالش رازده اند.
اماهمچنان امیدوارانه نگاه برراه داریم که شاید کسی فریاد بیکسی روستائیان مارابشنودوجوابی درخوربدهد
منبع:
www.varboon.com/