روستای جتوط / دشتستان / بوشهر

سایتها و وبلاگهای روستای جتوط

شهرستان دشتستان – استان بوشهر

http://jetout.blogfa.com/

http://www.sangseh.blogfa.com/

http://www.jatoot.blogfa.com/

درباره جتوط

روستای جتوط درواقع روستایی است که از دومنظر میتوان به آن نگاه کرد ازمنظر زیبایی که واقعا به خاطر قرار گرفتن در بین نخلهای زیبای سربه فلک کشیده و رودخانه ودره های پر از آب که زیبایی و دلچسبی خاصی را به ان داده است  واگر از منظر تاریخی به آن نگاه کنیم که سخنها بسیار است  در واقع روستای جتوط دوبخش را شامل میشود بخش اول یا همان قسمتهای باستانی که محل زندگی مردم روستا در کذشته های بسیار دور تا حدود۱۴۳سال پیش را شامل میشود که مردم روستا به دلایل گوناگونی از قبیل محاصره شدن روستا در باغ و وجود جانوران وحشی و پیدا شدن افرادی چپاولگر  اقامتگاه اولیه خود را رها و به جایگاه کنونی که با فلصله ای حدودا ۳کیلومتر نقل مکان کردند در حقیقت با توجه به شواهد گوناگون میتوان گفت که روستای جتوط باقیمانده شهر بزرگ و باستانی توج  در ۱۶۸۰ سال پیش یعنی بزرگترین شهر صنعتی جهان در دوران باستان میباشد که کالاهای ریسندگی و بافندگی و نساجی این شهر باستانی در تمام جهان مشهور بوده است وبه تمام جهان صادر میشده است شهر بزرگ توج بارها توسط گروها و کشورهای دشمنان ایران مورد هجوم قرار گرفت که یر بار پس از یغما و ویرانی دوباره به دست مردم شهر بازسازی میشده ولی شواهد حاکی از یک اتفاق مهیب و بزرگ در شهر بزرگ توج بوده که احتمال ۹۹درصد روستای جتوط از بایمانده های شهر بزرگ توج میباشد ۰   

 

وضعیت مکانی روستا در سالهای بسیار دور تا کنون تغییرات زیادی داشته است باتوجه به تحقیقاتی که از افراد سالخورده و با توجه به داستانهایی واقعی از  وضعیت زندگی مردم این دهکده که زبان به زبان در طی نسلها انتقال پیداکرده تا به ما رسیده  حاکی از این است که روستای جتوط (میان چشمه ) با توحه به وضعیت های مختلف تغییرات مکانی زیادی داشته است .

 روستای جتوط درجایگاه کنونی قدمتی کمتر از ۱۰۰سال دارد . اما قبل از اینکه مزدم روستا به جایگاه کنونی مهاجرت نمایند در مکانی قرار داشت که اکنون به نام (خشم کهنه ) میشناسند .که هنوز هم آثاری از زندگی مردم در گذشته به چشم میخورد .

درمورد وضعیت زندگی مردم درخشم کهنه هنوز هم اگاهی داریم  و در پست های جدید آینده براتون خواهم نوشت اما اکنون باید یک خبری را از وضعیت زندگی مردم در جایگاه قدیم تر از خشم کهنه براتون بنویسم .

قبل از انکه مردم وارد خشم کهنه بشوند در مکانی دیگر به نامی که در حال حاضر مردم به نام اطراف سنگ سیاه میشناسندزندگی میکرده انداز وضعیت زندگی انان اطلاع دقیقی در دست نداریم چون این دوره از زمان تقریبا حدود ۷۰۰ سال پیش را شامل میشود فقط میتوان گفت که وضعیت امرار معاش مردم با توجه به نزدیکی مطلق روستا به رودخانه ازطریق ماهیگیری و صیادی در رودخانه میگذشته است .

در هر سه مکان روستا که تا کنون اطلاع داریم همان مکان سنگ سیاه از همه جایگاه های دیگر زندگی مردم در دوران های گذشته و کنونی دلنوازتر و زیباتر وسنتی تر بوده است . 

ای چرخ وفلک خرابی از کینه توست

بیدادگری پیشه دیرینه توست

ای خاک اگر سینه تو بشکافند

بس گوهر قیمتی که در سینه توست

بررسی وضعیت زندگی مردم روستا در یستر زمان (از گذشته های دور تا کنون

روستای جتوط(میان چشمه ) را در واقع میتوان از لحاظ بررسی تاریخی به دو بخش تقسیم کرد که میبایست قبل از شروع توضیحاتی درمورد روستا ارایه داد :

روستای جتوط از بدو پدید امدن درمکانی قرار داشت که فاصله ان تا جایگاه کنونی فاصله تقریبی ۳ کیلومتری دارد  شواهدی وجود دارد که امکان ۹۹درصدی این رامی دهد که مردم روستای جتوط (میان چشمه)باقیمانده ای ارنسل مردم شهر بزرگ توج همان بزرگترین شهر باستانی صنعتی جهان در دوران باستان باشد چرا که این روستا دقیقا درقلب و مرکز جایگاه توج وافع شده است .

جایگاه قدمی روستا که اکنون در باغ های نخل قرار گرفته است حاکی از ان است که یک روستای نسبتا بزرگ نسبت به روستاهای اطراف خود بوده است مردمانی سخت کوش وتلاشگر داشته که تمام مایحتاج روزانه وسالانه خود را  خودشان باهمکاری همدیگر اعم از زن ومرد تولید میکرده اند لوازمی اعم از خوراک و پوشاک ومسکن و تولید وسایلی جهت تسهیل کارهای کشاورزی .

مردم روستای جتوط از مردان وزنانی تشکیل شده بود که از لحاظ پشتوانه کاری دوش بدوش همدیگر بوده اند . مردمی که در ان مکان قدیم بوده اند به دلایلی مثل بالا امدن  زه های باغ های کشاورزی و در حصار شدن روستا در باغ های بلند نخل در طی مدتی طولانی در حدود ۸۰ سال کمکم نقل مکان کردند  و به جایگاه کنونی ان روی اوردند .گرچه درمورد دلیل کوج انان به جایگاه کنونی نظریات مختلفی هم وجود دارد که به بعضی از انان اشاره میکنیم .نظریه بیماری : طبق این نظریه مردمانی که در انجا زندگی میکردند دچار یک نوع بیماری ناشناخته ای شده بودندکه باعث تلفات بسیار شدیدی در روستا شده بود و مردم برای جلوگیری از سرایت این بیماری به خود و اعضای خانواده اشان مجبور به ترک ان مکان دلنشین شدند و دیگر هیچ گاه به ان مکان برای ادامه زندگی بر نگشتند .

نظریه نزدیکی به رودخانه و راههای ارتباطی بین شهرها : بر اساس این نظریه هم  همان طور که ازنامش پیداست مردم زندگی در محلی که به راههای ارتباطی بین شهرهای بزرگ بود را نسبت به جای بن بست بیشتر ترجیح داده و در طی سالهای طولانی به این مکان مهاجرت کردند همچنین نزدیکی به رودخانه نیز ازدلایل این نقل مکان به شمار میرود .

قدمت این مکان همان طور که بیان شد به طور کاملا دقیق معلوم نیست ولی در باستانی بودن این روستا شکی وجود ندارد ونظریه قریب به یقین که روستا باقیمانده ای از شهر بزرگ وباستانی توج که کالاها و صنایع نساجی ان در تمام جهان مطرح بوده است بیشتر مورد قبول است ولی با توجه به تحقیقاتی که توسط ما انجام گرفته نظریه وجود دارد که زبان به زبان ویا به قول مردم روستا سینه به سینه منتقل گشته وبیشتر پیران این دهکده از ان اگاهی دارند را بیان مینماییم که به عنوان نظریه دوم درمیان مردم میباشد

نظریه دوم در چگونگی به وجود آمدن دهکده جتوط (میان چشمه):براساس این تفکر  که دراین مکان شهری بسیار بزرگ وجود داشته است بدون آن که کسی نام ان را بداند که این شهر در دوران باستان بارها توسط گروهها و دشمنان ویران میگردد (که احتمالا همان شهر بزرگ وباستانی توج میباشد ) که هر بار توسط خود مردم این شهر وبا همت والای انان اباد میگشته است لذا به دلیل معروفیت بی حد واندازه این شهر زیبای باستانی بار دیگر مورد هجوم دشمنان قرار میگیرد که این ویرانی این بار بیش از حد واندازه ای بود که مردم این شهر بتوانند انرا بازسازی و مرمت نمایند چون شهر به دلایل اندک شدن نیروهای کار ان وتلفات در جنگ و به یغما رفتن دارایی ان به اندازه ای ضعیف شده بود که دیگر فقط یک ویرانه از ان شهر زیبایی که چون دسته گلی میماند  مانده بود تعدادی از باقیمانده شهر به شهر های اطراف مهاجرت نمودند عده ای نیز  درهمانجا ماندند (البته نظریه دیگر در ویرانی ان شهر زیبای باستانی پدید امدن یک بیماری واگیر بوده است بیماری به نام سرخو  که اول فرد را فلج وپس ازچند روز باعث مرگ میشده است ) لذا عده ای قلیل از مردمانی که در این شهر اقوامی داشتند که زنده مانده بود از نزدیک ودوردست به کمک باقیمانده ها برای بازسازی امدند و پس از تلاشهای فراوان به دلایلی مثل بیماری ـگرمای طاقت فرسا ـکمی تعداد نیروی کار باشکست در بازسازی شهر مواجه شدند ـ وتعدادی که به کمک آمده بودند پس از سالها تلاش  محبور به بازگشت به مکان زندگی خود شدند وعده ای هم در همانجانزد باقیمانده افراد  شهر ماندند ودر همانجا سکنی گزیدند ونام این روستای باستانی را میان چشمه نامیدند چون میان دو چشمه قرار داشت و این اسم بر روی روستا ماند تا حدود تقریبی یکصد سال پیش که از جایگاه قدیمی آن نقل مکان کردند که در این نقل مکان از جای باستانی خود به جای جدیدی تعدادی بادیه نشین به نام جت یا همان شتربان  در انجا اقامت داشتند که متاسفانه روستای اضیل میان چشمه به نام (جتل) یا جتوط تغییر نام پیدا کرد .

 مکانهای دیدنی روستای جتوط

 مکانهای دیدنی روستای جتوط رامیتوان به طور جداگانه مورد بررسی قرار داد که به اختصار در مورد ان توضیح میدهیم.

مهمترین بخش دیدنی روستا را که از نظر تاریخی حائز اهمیت است اثار زیبایی است که از از کاخ بزرگ هخامنشی معروف به کاخ سنگ سیاه است که در ظلع جنوبی روستا و درکنار رودخانه با چشم اندازی زیبا میباشد که مهندسان هخامنشی این مکان را برای ساخت این کاخ انتخاب کرده بوده اند .

رودخانه هم در روستا چشم اندازی بسیار زیبا به روستا داده است که بچه های روستا تمام سال را برای تفریح وشنا وماهیگیری به این مکان میروند .

دره جای هم دره ای بسیار زیبا ودرکنار روستا است که همیشه پر از اب بوده است گرچه اخیرا به دلیل خشکسالی کم اب گردیده است .

باغ زیبای کل شهبازی :باغ های زیبای نخل به نام کلشهبازی که در ظلع ۰غربی روستا بعد از ارامگاه

دره زنبور  دره ای پر از آب است که دقیقا در وسط باغهای نخل بلند سز به فلک کشیده است در اطراف این دره از چمن پوشیده شده است که زیبایی خاصی را به ای مکان داده است هم اینکه در اطراف ان نخلها بسیاری و به صورت متراکم میباشند .

 «کاخ سنگ سیاه» با ساختاری برابر و بسیار نزدیک به تالار بارعام در آرامگاه کوروش بزرگ، یکی از بسیاری کاخ‌هاست که در فاصله ی فرمان‌روایی کوروش نخست تا کوروش بزرگ بر پا شده است .

در جنوب ایران و اندکی دورتر از ساحل خلیج فارس، در دامنه های زاگرس، آنجا که آخرین چین خوردگی های زاگرس خود را با دشت دشتستان در استان بوشهر پیوند می دهند، از زمان های دور و آن هنگام که تازه تمدن بشری به روییدن ایستاده بود، آثاری برجای مانده است که گویای حضور مردمانی از دست در این منطقه از فلا ت ایران بوده است.

تمدن بزرگ ایلا میان در سواحل خلیج فارس شهر و بندر بزرگ لیان را به ارث گذاشت که آن را از نمونه های کهن شهر- بندر در جهان می توان به شمار آورد.در همین گسترده است که از زمان روی کار آمدن سلسله هخامنشیان در ایران این منطقه اهمیت دوباره ای یافت، به گونه ای که موسس این جهان امپراتوری در هنگامه ای که داشت قلمرو خود را به شرق و غرب گسترش می داد، جنوب ایران – منطقه پارس که از پاسارگاد تا کرانه خلیج فارس گسترده بود- را مرکز حرکت خود قرار داد.

کورش هنگامی که می خواست کاخ تابستانی خود در پاسارگاد را به سمت شوش در زمستان ترک کند، در مسیر جنوبی گام بر می داشت و در این مسیر همواره از مناطق پست و جلگه ای بوشهر عبور می کرد. او و داریوش بزرگ برای تسهیل در حرکت خود در جنوب اقدام به ساخت کاخ هایی کردند که نشان این کاخ ها تا کنون در سه نقطه به دست آمده است. یکی در چرخاب در نزدیکی برازجان که آن را به نام کاخ تااوکه می شناسند، دیگری در نزدیکی تلا قی دو رود دالکی و شاهپور در نزدیکی روستای درودگاه به نام بردک سیاه و سومی هم در نزدیکی روستای جتوط در قلب نخلستان های انبوه دشتستان به نام سنگ سیاه.

 کاخ دربرگیرنده ی یک تالار گسترده ی میانی و چهار ایوان در چهار سوی آن است که …

تالار میانی، راست گوشه‌ای است در راستای خاور به باختر. رویه ی درونی آن ۵۰/۲۰ متر ×۴۰/۲۴ متر که از چهار سوی با دیوارهایی از خشت بسته می ‌شده است. ستبرای دیوارهای چهار سوی، با پوشش گچ (گچ بومی منطقه که «چاری» گفته می ‌شود و بسیار سپید نرم و یک‌دست است) و رنگ سبز مغزپسته‌ای چشم‌نواز و دلنشین آن ۲۰/۱ متر است. از این روی با افزودن ستبرای دیوارها، تالار میانی راست‌گوشه‌ای است به اندازه (۸۰/۲۶ متر ×۹۰×۲۲ متر).

دو رج هشت‌تایی ستون (روی هم شانزده تا) آسمانه (سقف) تالار را در زمان آبادانی بر پا می‌داشته که پس از کاوش، بیش از تنها یازده پایه ی ستون بر جای نبودند که این نیز امروز روبه ویرانی رفته است. از پنج پایه ستون دیگر تنها سنگ‌های پی آن‌ها را یافتیم و دیگر هیچ. هر پایه ستون خود از چهار سنگ برروی هم استوار ساخته و پرداخته شده که ویژگی هر یک این‌گونه بوده است:

سنگ سیاه زیرین- مکعب مستطیل به‌اندازه ۱۷/۱ متر × ۱۷/۱ متر و بلندای ۵/۳۱ متر.

سنگ سپید میانی- مکعب مستطیل به اندازه ی ۵/۹۷ × ۵/۹۷ سانتی ‌متر و بلندای ۲۷ سانتی متر.

سنگ سپید یا سیاه (؟) زبرین-  با نگرش به‌گونه‌ تراش سنگ میانی و پله نرم تراش آن می ‌بایست بی‌گمان مکعب مستطیل و به‌اندازه ی ۶۰/۷۷ سانتی متر ×۶۰/۷۷ سانتی ‌متر بوده باشد. بلندای آن را نیز نزدیک ۲۲-۲۳ سانتی ‌متر می ‌انگاریم.

شالی ستون- از این سنگ نیز کم‌ترین نشانه‌ای یافت نشد. اما بی‌گمان با نگرش به تراش رویه ی بیرونی سنگ زبرین و هم‌چنین پایه ستون ایوان‌ها، بدون کم‌ترین دودلی بر این باور درست پای می‌فشاریم که شالیی ستونی گرد با شیارهای قاشقی با قطر ناآشکار برای ما بر روی سنگ سیم استوار می ‌شده است.

یورش سربازان اسکندر و تخریب این کاخ ــ به‌ویژه تالار میانی ــ از یک سو و طغیان رودخانه ی‌ دالکی و بالا آمدن آب آن و هم‌چنین باران‌های سیل‌آسا و ویران کننده ی موسمی دشتستان از دیگر سو، در درازای هزاره‌ها، ستون‌های تالار میانی و ایوان‌ها را یک‌سره نابود کرده است. اما یافته‌های پراکنده به‌درستی و یقین ره‌نمود ما به‌سوی چگونگی آن‌ها در زمان آبادانی است.

بی هیچ گمانی بر این باوریم که مغز ستون‌ها از چوب بوده است. اما از چه چوب و کدامین گونه؟ نمی‌دانیم! دور تا دور این مغز چوبی از زیر تا زبر با آجر و ملاط گچ پوشیده شده بوده است و به‌یقین، یک یا چند پوشش گچ و رنگ سبز مغز پسته‌ای؟ یا رنگ زردی آرام و ملایم ــ که تکه‌های شکسته‌ آن‌ها را  ــ می‌آراسته است. شکسته آجرهای پراکنده ی به‌دست آمده به‌شکل نزدیک ذوزنقه، که یک بر آن تراشی گرد (یک‌سوم یا یک‌چهارم دایره) دارند و یک بر دیگر آن‌ها نیم دایره است، جای کم‌ترین تردید را که مغز ستون‌ها چوبی بوده و با آجرچین استوار و سخت می ‌شده‌اند، باقی نمی ‌گذارد. اما برای بلندای ستون‌ها نمی ‌توان به‌درستی و اطمینان سخن گفت. بر پایه ی یک فرض و برابری نقشه ی‌ این کاخ با تالار بارعام، تنها بلندای آن‌ها را پانزده تا هژده متر پیش‌نهاد می‌کنیم، اما این‌ها اعدادی است تقریبی تنها با مقایسه و همانندی، و قابل شکست.

برفراز این ستون‌ها، سرستون‌هایی به‌گونه ی دو عقاب یا دو شیر پشت به یک‌دیگر جای داشته و در شکاف بین این دو سر تیرهای حمال آسمانه. ویژگی سرستون کاخ‌های هخامنشی دشستان (سنگ سیاه – بردک سیاه) و هم چنین کاخ چرخ‌آب (جنوب برازجان) و دیگر کاخ‌های شناسایی شده ی این منطقه با دیگر کاخ‌های هخامنشی(پاسارگاد، تخت جمشید، شوش و همدان) یک‌سره دیگرگون است. در این کاخ‌ها بیش‌ترین بخش سرستون‌ها از گچ (شاید بسیار ساده) ساخته و پرداخته شده بوده است و تنها اجزای اصلی و چشم‌گیر، چون چشم، شاه‌پرها و پرهای کوچک، منقار (در سرستون‌های به‌شکل عقاب) و هم‌چنین چشم، دندان‌های نیش، چین پوزه و بالای لب (در سرستون‌هایی به‌شکل شیر) جداگانه ساخته و پرداخته شده و به اندام یا بدن سرستون چسبانده شده است. در کاوش هر سه کاخ دشتستان تعداد پرشماری پرهای عقاب، چشم، چین پوزه، دندان، و… به دست آمده است که بی‌کم‌ترین گمان از آن سرستون‌ها هستند. در تالار میانی این دست‌یافته‌ها بزرگ، و در ایوان‌ها که پایه ستون‌هایی کوچک‌تر دارند، کوچک است.

نه‌تنها کف تالار میانی بلکه پوشش کف ایوان‌ها از دو رج آجر به اندازه ۸×۳۳×۳۳ سانتی ‌متر که با ملاط زفت یا قیر طبیعی۱  به یکدیگر چسبیده و روی هم جا داشتند، بوده است. جز این و در زیر این کف سخت لایه‌هایی از خاکستر، شن، خاک رس، خاک سخت کوبیده به بلندای ۱۵ تا ۲۰ سانتی ‌متر برای پیش‌گیری از رانش یا لرزه‌ زمین لایه به لایه گذاشته و کار شده و این درست همان ساختار و شیوه‌ای است که در تالارهای تخت جمشید و شوش از آن سود برده شده است. در چهار سوی تالار میانی، چهار ایوان است که بزرگ‌ترین آن ایوان خاوری است، راست گوشه با رویه ی درونی ۹۰/۸ متر ×۱۰/۴۱ متر با دورج چهارده‌تایی (بیست و هشت تا) پایه ستون یا پی آن‌ها، هر پایه ستون در بر گیرنده ی سه سنگ است:

سنگ سیاه زیرین- مکعب مستطیل به اندازه ی ۶۳×۶۳ سانتی ‌متر با بلندای ۵/۲۱ سانتیمتر.

سنگ سپید زبرین- مکعب مستطیل به اندازه ی ۴۴×۴۴ سانتی‌متر با بلندای (؟)

شالی ستون سپید گرد- به‌قطر بزرگ ۶/۳۹ سانتی ‌متر قطر کوچک ۶/۳۴ سانتی متر به‌ستبرای ۱۰ سانتی ‌متر.

دو سنگ زیرین و زبرین به گونه ی پله روی یک‌دیگر استوار و شالی ستون بر روی این دو جای می ‌گرفته است. این ویژگی ساختاری در سه ایوان دیگر نیز به چشم می خورد.

ایوان جنوبی – راست گوشه با رویه ی درونی ۲۵/۸ متر×۶۰×۲۰ متر با دو رج هشت‌تایی پایه ستون یا پیی برجای مانده ی آن‌ها.

ایوان باختری- راست گوشه با رویه ی درونی ۴۰/۸×۳۵/۲۴ متر با دو رج هشت تایی پایه ستون یا پی.

ایوان شمالی- راست گوشه با رویه ی درونی ۲۵/۸×۶۰/۲۰ متر با دو رج هشت‌تایی پایه ستون یا پی.

روشن است جز ایوان خاوری که گسترده‌ترین است، سه ایوان دیگر کم و بیش با یکدیگر برابر و ساخت و سازی هم‌گون و یک‌سان دارند.

در دو سوی شمال و جنوب ایوان باختری دو اتاق کمابیش چهارگوش به اندازه ی ۵۰/۷×۲۰/۷ متر ساخته و پرداخته شده بوده است. دیوار این اتاق‌ها از خشت و ستبرای نزدیک ۸۵-۸۹ سانتی ‌متر داشته‌اند. بیشترین نشانه‌های رنگ سبز مغز پسته‌ای را در اتاق شمالی به‌ویژه در نزدیکی ‌های کف یافتیم. همچنین شکسته آجرهای پراکنده، بر این گواه است که کف آن‌ها آجری بوده است و چون کف تالار میانی یا ایوان‌ها با ملاط زفت.

 

 

کاخ سنگ سیاه (جتوط) نسبت به دو کاخ دیگر این منطقه بزرگتر است و : این کاخ که در حاشیه رودخانه است بزرگی و عظمت کاخ شوش را داشت به دلایل نامعلومی نیمه تمام ماند. پس از آن معماران هخامنشی تصمیم می گیرند در فاصله ۳۰ کیلومتری کاخ کوچکتر   بردک سیاه را بسازند.

آثار بازمانده از این کاخ بی بدیل که جملگی از سنگی سیاه رنگ ساخته شده در گذران ماه و سال، زیر تلفیق آفتاب سوزان و هوای شرجی جنوب و عدم محافظت و مرمت روند تند تخریب را طی می کند.
نظر به راه اندازی ناوگان دریایی در زمان فرمانروایی پادشاهان قدرتمند این خاندان برای تسلط بر دریاها با هدف تجارت و کشورگشایی و اهمیت استراتژیک سواحل نزدیک به دریا، جلگه برازجان در این دوره واجد اهمیت بسیاری بود که وجود کاخهای سه گانه ی سنگ سیاه، چرخاب و بردک سیاه در این منطقه حاکی از همین مسئله است.


علت انتخاب این جلگه نزدیکی آن به خلیج فارس و در پی آن تسلط بر راههای تجاری منطقه و تحت نظر داشتن آبراهه های جنوبی از لحاظ سیاسی و اقتصادی بود، تمامی این اهداف به وسیله برپایی کاخهایی در این منطقه فراهم می شد.


از این سه کاخ که در بقایای خود همه نشانه های معماری عصر هخامنشیان را دارند اثر زیادی بر جای نمانده اما با این همه، آنچه هست شایستگی همه گونه توجه و محافظت از سوی مردم روستاهای اطراف را دارد

 

 

مطالب مرتبط

۳ دیدگاه‌

  1. ناشناس گفت:

    سلام
    خسته نباشید.
    با اجازتون من دو باره که وارد وبلاگتون شدم
    واقعآ جالبه ، امیدوارم ادامه داشته باشه و ما بتونیم ازش استفاده کنیم.
    ما هم یه وبلاگ داریم بنام (نظــرآقا سلام) از توابه استان بوشهر/شهرستان دشتستان/بخش سعدآباد.
    خوشحال میشیم سر بزنید.
    باتشکر رزمجو مدیر وبلاگ (نظرآقا سلام)

  2. ناشناس گفت:

    با سلام وعرض ادب – درباره مکانهای ماهیگیری در استان بوشهر و بندر سیرفت هیچ مطلبی قید نکردید – نتوانستم اطلاعاتی دررابطه با ماهیگیری بندر سیرفت ؛ فاصله ان با شیراز و…بگیرم – اگر میتوانی و زحمتت نیست برایم ارسال کن تا سفری به سیرفت که از ماهیگیری ان تعریف میکنند داشته باشم – بنویس ایا مهمانسرادارد یانه و…برایم ایمیل کنید یک عمرممنون میشوم خدا نگهدار – برایم ارسال کنیدبه ایمیلمsa201089sa@yahoo.com مشخصات بندر سیرفت از بعد ماهیگیری و ایا هوا بارانی نیست باد نیست ماهیگیری دارد طعمه ماهی های انجا چی هستند

  3. ناشناس گفت:

    تشکر از توضیح خوب وتقریبا کاملتون..با توجه به وجود یه کوشک در نزدیکی بسیار به روستا و وجود گوپال های فراوان در اطراف روستا وپیدا شدن یک راه زیر زمینی به طول بسیار زیاد که از وسط روستا که معلوم نیست جهت جابجایی اب یا رفت و امد زیرزمینی از ان استفاده میشده که هیچ تحقیقاتی درمورد ان صورت نگرفته وابتدا وانتهای ان مشخص نیست وبسیاری از چیزهای دیگر که این نکته را گوشزد میکند که سابقه این روستا بسار زیاد میباشد ودرگذذشته جنگ بزرگی دران رخ داده که احتمال زیاد اخرین ان زمان وروداعراب به ایران بوده..مسعودفاتح دانشجوی مدیریت جهانگردی از روستای جتوط.جهت اطلاعات بیشتر درباره این روستا میتوانید با بنده تماس بگیرید.۰۹۳۷۰۱۱۷۰۹۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *