کلات – گناباد – خراسان رضوی
سایتها و وبلاگهای روستای کلات
شهرستان گناباد – استان خراسان رضوی
http://kalat-gonabad.blogfa.com/
جغرافیای تاریخی شهرستان گناباد نشان می دهد این شهرستان در دوران پیش از اسلام گذر گاه داخل فلات ایران بوده است. شواهدی که از شاهنامه فردوسی قابل دست یابی است نشان می دهد که قسمتهای شرقی گناباد محل برخورد و میدان جنگ لشکر ایران و توران بوده است .
گواهی بر این ادعا وجود آثار تاریخی است که زمان ساخت آنها به هزاران سال قبل بر می گردد. ازجمله این آثار می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- قلعه فرود در روستای کلات
۲-قلعه زیبد در روستای زیبد
۳- قبر پیران ویسه در درب صوفه
۴- قلعه دختر در شوراب گناباد
۵- قلعه دختر در بجستان
۶- مقبره جغتین در گیسور
۷ – خرابه های شهر غور در۱۰کیلومتری شمال گناباد
۸- قنوات قدیمی گناباد
نام برد که مهمترین آن در کتاب جغرافیای تاریخی گناباد تالیف اقای دکتر حسین مجتبوی قلعه فرود است.
آثار تاریخی بعد از اسلام نیز در گناباد شامل امام زاده ها ومساجد وزیارتگاهها است که مورد توجه مردم می باشد .
قلعه فرود :
موقعیت جغرافیایی: قلعه فرود در حدود ۶کیلومتری جنوب شرقی روستای کلات و ۳۰کیلومتری جنوب غربی گناباد در شرق جاده آسفالته گناباد _ فردوس قرار دارد.
جایگاه تاریخی : در بسیاری از منابع قدیمی به وجود این قلعه در منطقه گناباد اشاره شده و داستان مبارزه فرود پسر سیاوش با توس نوذر در آنجا ذکر شده است .
(به نقل از دائره المعارف فارسی جلد۲ نوشته غلامحسین مصاحب ص ۲۴۱۳)
جنگ فرودبن سیاوش با توس نوذر
سیاوش پسر کیکاووس پسر کیقباد از پادشاهان ایران بوده ودر حدود سه هزار سال قبل در ایران حکومت می کرده است سیاوش از پدر رنجیده شده و به توران زمین می رود و مورد تعظیم واحترام افراسیاب حاکم انجا قرار می گیرد . پیران ویسه که از پهلوانی و خردمندی و حیله گری یکجا برخوردار بوده سپهدار و وزیر و مشاور افراسیاب است در انجاست وسیاوش را نگهداری و پذیرایی کرده و دخترش جریره را به او می دهد که حاصل این ازدواج پسری بنام فرود می باشد .پیران مقدمات ازدواج سیاوش با فرنگیس دختر افراسیاب را فراهم می کند . مردم به واسطه حسن خلق ومعاشرت سیاوش به سوی او متوجه شده که این موضوع منجر به حسادت افراسیاب شده و برادرش گرسیورز را مامور قتل سیاوش نمود و چون فهمید دخترش باردار است تصمیم به قتل او نیز گرفت که از او فرزندی نماند .پس از مرگ سیاوش پیران فرنگیس را فراری داد تا فرزندش متولد شد .پسری متولد شد که اسمش را کیخسرو گذاشتند روزگار می گذشت که شبی از شبها گودرز که پس از رستم بزرگترین پهلوان شاهنامه است در خواب می بیند کیخسرو در توران است و فقط گیو فرزندش می تواند او را بیاورد .پس گیو مامور این کار می شود و به تنهایی وبه صورت گمنام به ایران می اید وپس از هفت سال چرخیدن بالاخره کیخسرو و مادرش را پیدا می کند و به ایران می اورد .کیکاووس او را ولیعهد خود کرد و پسرش هرمز مامور اطاعت از کیخسرو شد و خود گوشه نشینی اختیار کرد و سلطنت را به کیخسرو واگذار نمود .او به کین توزی و خونخواهی پدر خود سیاوش کمر بست و طوس پسر نوذر منوچهر را به رزم افراسیاب به توران فرستاد .با او گفته بود که زنهار از راه کلات مروی (روستایی در ۲۴کیلومتری جنوب غربی گناباد در غرب جاده فردوس – نقل از فرهنگ ابادیهای ایران ص ۶۸ جلد۵۴) که برادرم فرود که از دختر پیران ویسه است در انجا است و جوانی سودایی مزاج است و مبادا اندیشه جنگ اورد و به دست تو ضایع شود که در شاهنامه امده است :
گذر بر کلات ایچ گونه مکن چوزان ره روی خام گردد سخن
پسر بودش از دخت پیران یکی که پیدا نبود از پدر اندکی
برادر یمن نیز ماننده بود جوان بود وهم سال وفرخنده بود
کنون در کلات است وبا مادر است جهاندار وبا فر وبا لشکر است
نداند ز ایران یکی را به نام از ان سو نباید کشیدن لگام
ولی طوس بر خلاف این دستور لشکر به کلات برد و چون فرود از رسیدن سپاه ایران اگاهی یافت با مادر مشورت کرد .جریره او را پندداد که با لشکر ایران مبارزه نکند و از سپاهیان پذیرایی نماید. فرود به استقبال سپاه در قله کوه امد و به نرمی جویای سران لشکر شد. فرود گفت به بالای کوه امدم که بدانم سالار این سپاه کیست تا جشنی فراهم کنم و پس از یک هفته همراه سپاه ایرانی به کین توزی پدر به جنگ درایم . بهرام گفت پیغام تورا به طوس می رسانم اگر رام شد من خود می ایم و تو را به پیش لشکر می برم اما اگر کس دیگری به بالای کوه پای نهد از او ایمن مباش. بهرام پایین امد و انچه شنیده بود به طوس گفت .طوس او را ملامت کرد که چرا فرود را به زیر نیاوردی . پس گفت کیست بر بالای کوه رود و سر این ترک را پیش من اورد .چند نفر از نامداران سپاه رفتند و فرود همه را کشت تا اینکه طوس خشمگین شد خود حمله کرد .فرود او را باتیر بیفکند .ایرانیان غضبناک شدند و همه دل به جنگ نهادند .بیزن خود را به بالای کوه رساند و با فرود درگیر شد و فرود پایداری نتوانست وبه دژ پناه برد که پس از گشودن دژ به دست ایرانیان فرود هم در کارزار کشته شد .(کشته شدن فرود در شاهنامه امده است) پس از کشته شدن فرود مادر او خود را در کنار جسد فرزندش با خنجری می کشد .طوس و دلاوران دیگر از کرده بد خویش پشیمان و از روی کیخسرو شرمسار و نادم گشتند وبه گریه درامدند و بالای همان کوه دخمه ای برای فرود و مادرش بر پا کردند که خرابه هایی از ان در منطقه ای نزدیک کلات گناباد وجود دارد .کیخسرو از این وافعه ناراحت شد وبه طوس گفت :
کنون بر برادر ببباید گریست ندانم مرا دشمن ودوست کیست
مشو گفتم اورا براه چرم مزن بر کلات وسیه کوه دم
که انجا فرود است بامادر است کو نامدار است ووبا گوهر است
آثار بجا مانده از قلعه فرود
الف – آسیابهای تک زو در تنگل کلات در قسمت جنوبی هر یک به فاصله ۳۰متر از یکدیگر که قسمت اعظم آن از بین رفته و فقط تکه هایی از تنوره های آن باقیست .
ب – آسیاب وسط که از نظر ضخامت دیوار وقطر تنوره نظیر آسیاب شمالی است .
ج – آسیاب جنوبی فعلا فقط کف تنوره سنگی وآثار ساروج آن ظاهر است . در بالای سه آسیاب سنگی مسطح در پناه دیوار قلعه وجود دارد که به نظر می آید منزل آسیابانها بوده است .
نهر آبی در مجاورت قلعه وجود دارد وبا گذر از میان سنگهای کوچک و بزرگ آبشارهایی به ارتفاع ۳ تا۱۰ متر را تشکیل می دهد و روستای کوچک زو را مشرب می کند .
در غرب و شرق قلعه چهار غار وجود دارد که کمتر کسی به داخل آن رفته است .
برخی از منابع در تعریف کلات از مناطق دیگر ی نیز یاد کرده اند اما شواهد فراوان و قراین گوناگونی وجود دارد که منظور فردوسی درشاهنامه کلات گناباد جنوب خراسان است .
وجود این اثر تاریخی مهم در روستای کلات و در مسیر جاده منتهی به فردوس و نهایتا استانهای کرمان و یزد و…می تواند به عنوان یک ظرفیت گردشگری مورد توجه اداره میراث فرهنگی قرار گیرد وخود زمینه اشتغال را فراهم نماید .
(مطالب این بخش عمدتا از وبلاگ کلات ییلاق خوش گناباد درج گردیده است)